در بهروزرسانی دسامبر 2023 شماره 8 در JW.org، استفان لت اعلام کرد که اکنون ریش برای مردان JW قابل قبول است.
البته واکنش جامعه فعال، سریع، گسترده و کامل بود. همه در مورد پوچ بودن و ریاکاری ممنوعیت ریش توسط هیئت حاکمه که به دوران رادرفورد باز می گردد، چیزی برای گفتن داشتند. پوشش آنقدر کامل، آنقدر لعنتی بود که فکر کردم برای پوشش موضوع در این کانال یک پاس کنم. اما پس از آن یکی از دوستان به من از واکنش خواهرش JW به خبرهایی مبنی بر اینکه مردان اجازه دارند ریش داشته باشند، گفت. او در مورد میزان محبت هیئت حاکمه برای ایجاد این تغییر فوران کرد.
بنابراین، اگر شاهدان این امر را یک تدارک محبت آمیز بدانند، تصور می کنند که هیئت حاکمه دستور عیسی را به ما انجام می دهد که «یکدیگر را دوست داشته باشیم. همانطور که من شما را دوست داشتم، شما نیز یکدیگر را دوست دارید. از این طریق همه خواهند دانست که شما شاگردان من هستید...» (یوحنا 13:34، 35).
چرا یک فرد باهوش این تغییر در آنچه که اکنون برای مردان قابل قبول است، عملی عاشقانه است؟ به ویژه با توجه به این که خود هیئت حاکمه علناً اذعان می کند که در وهله اول هیچ مبنای کتاب مقدسی برای ممنوعیت ریش وجود نداشته است. تنها دفاع آنها این است که می گویند افرادی که ریش می گذاشتند اغلب این کار را به عنوان نشانه ای از شورش انجام می دادند. آنها به عکس های بیت نیک ها و هیپی ها اشاره می کردند، اما این چند دهه پیش بود. در دهه 1990، کت و شلوارها و کراوات هایی که کارکنان اداری در دهه 60 می پوشیدند، از بین رفت. مردان شروع به گذاشتن ریش و پوشیدن پیراهن های یقه باز برای کار کردند. سی سال پیش شروع شد. آن موقع بچه ها به دنیا آمدند، بزرگ شدند، بچه هایی برای خودشان داشتند. دو نسل! و اکنون، ناگهان، مردانی که ادعا میکنند توسط روحالقدس یَهُوَه هدایت میشوند تا بهعنوان غلام وفادار و باهوش مسیح خدمت کنند، تازه دریافتهاند که قانونی را وضع میکنند که در وهله اول هیچ مبنایی در کتاب مقدس نداشته است؟
و بنابراین، لغو ممنوعیت ریش آنها در سال 2023 ظاهراً یک تمهید محبت آمیز است؟ به من استراحت بده!
اگر آنها واقعاً از عشق مسیح انگیزه داشتند، آیا به محض اینکه ریش در دهه 1990 از نظر اجتماعی پذیرفته شد، ممنوعیت خود را لغو نمی کردند؟ در واقع، یک شبان مسیحی واقعی - که هیئت حاکمه ادعا می کند - هرگز چنین محدودیتی را اعمال نمی کرد. او به هر یک از شاگردان مسیح اجازه می داد تا طبق وجدان خود عمل کنند. آیا پولس نگفت: «چرا آزادی من باید توسط وجدان شخص دیگری مورد قضاوت قرار گیرد؟» (اول قرنتیان 1:10)
هیئت حاکم برای دههها فرض بر این بوده که بر وجدان هر شاهد یهوه حکومت کند!
این بدیهی است!
بنابراین، چرا شاهدان آن را به خود اعتراف نمی کنند؟ چرا باید به آن مردان عشق ورزید در حالی که انگیزه آنها چیز دیگری است؟
آنچه در اینجا توضیح می دهیم، مشخصه یک رابطه سوء استفاده است. این نظر من نیست مال خداست. آه بله. برخلاف ممنوعیت GBs در مورد ریش، آنچه من می گویم مبنایی در کتاب مقدس دارد. بیایید آن را از نسخه کتاب مقدس خود هیئت حاکم، ترجمه دنیای جدید، بخوانیم.
در اینجا ما پولس را می یابیم که مسیحیان قرنتس را با استدلال با آنها این گونه سرزنش می کند: «از آنجایی که شما بسیار «معقول» هستید، با خوشحالی با افراد غیر معقول مدارا می کنید. در حقیقت، با هر کس که تو را به بردگی بگیرد، هر که مال تو را ببلعد، هر که به آنچه داری چنگ اندازد، هر که خود را بر تو برتری دهد و به صورت تو بزند، مدارا می کنی.» (دوم قرنتیان 2:11، 19)
هیأت حاکمه با اعمال محدودیت در همه چیز از انتخاب شغل و شغل، سطح تحصیلات گرفته تا نوع لباس پوشیدن و اینکه چگونه یک مرد می تواند صورت خود را آراسته کند، «شاهدان یَهُوَه» را به بردگی گرفته است. آنها "اموال شما را خورده اند" و "خود را بر شما برتری داده اند" و ادعا می کنند که نجات ابدی شما در گرو حمایت و اطاعت کامل شما از آنهاست. و اگر با رعایت نکردن قوانین آنها در مورد هیچ چیز، از جمله لباس پوشیدن و آراستگی، آنها را به چالش بکشید، آنها با استفاده از تاکتیک های اجباری و تهدید به دوری جستن، از عوامل خود، بزرگان محلی، "به صورت شما ضربه بزنند".
پولس رسول به مردانی در جماعت قرنتس اشاره می کند که آنها را «حواریون فوق العاده» می نامد که سعی داشتند به عنوان رهبران خود بر گله حکومت کنند. پل به وضوح در اینجا توصیف می کند که یک رابطه بسیار توهین آمیز در جماعت است. و اکنون میبینیم که آن را در رابطه بین هیئت حاکمه و رتبهبندی شاهدان یهوه تکرار میکنیم.
آیا در چنین رابطهای عادی نیست که طرف مورد آزار و اذیت رها نمیشود، بلکه به دنبال جلب لطف متجاوز خود است؟ همانطور که پولس می گوید، "شما با خوشحالی با افراد غیر معقول مدارا می کنید". کتاب مقدس استاندارد Berean آن را ترجمه می کند: "زیرا شما با خوشحالی احمقان را تحمل می کنید ..."
روابط توهین آمیز همیشه خود ویرانگر هستند و چگونه می توانیم عزیزانمان را که در دام چنین رابطه ای گرفتار شده اند متوجه خطری کنیم که در آن قرار دارند؟
یک آزارگر باعث می شود قربانیانش فکر کنند که هیچ چیز بهتری در بیرون وجود ندارد و آنها بهترین کار را با او دارند. بیرون فقط تاریکی و ناامیدی است. او ادعا خواهد کرد که آنچه ارائه می دهد "بهترین زندگی تا کنون" است. آشنا به نظر می رسد؟
اگر دوستان و خانواده JW شما در این مورد متقاعد شده باشند، انگیزه ای برای جستجوی یک روش زندگی سالم و غیر آزاردهنده نخواهند داشت. آنها هیچ مقایسه ای انجام نمی دهند، اما اگر به شما اجازه دهند که با آنها صحبت کنید، شاید بتوانید اعمال هیئت حاکمه را با اعمال و تعالیم عیسی، "راه، حقیقت و زندگی" مقایسه کنید. (یوحنا 14:6)
اما ما به عیسی متوقف نخواهیم شد، زیرا ما حواریونی را نیز داریم تا مردانی مانند استفان لِت را با آنها مقایسه کنیم. این بدان معناست که ما میتوانیم هیئت حاکمه را با مردان ناقصی مانند پل، پیتر و جان بسنجیم و بنابراین پلیس ارزان سازمان را از بین ببریم که همه افراد ناقص هستند و اشتباه میکنند، بنابراین نیازی به عذرخواهی یا اعتراف به اشتباه آنها نیست.
برای شروع، من یک ویدیوی کوتاه از یکی از هموطنان Beroean (یک متفکر انتقادی) را به شما نشان خواهم داد. این از "کانال Jerome YouTube" آمده است. لینک کانالش را در توضیحات این ویدیو قرار می دهم.
وفاداری اولیه ما به یهوه خداست. اکنون هیئت حاکمه متوجه میشود که اگر بخواهیم راهنمایی کنیم که با کلام خدا هماهنگ نیست، همه شاهدان یَهُوَه در سرتاسر جهان که کتاب مقدس را دارند متوجه این امر میشوند و میبینند که جهت اشتباه وجود دارد. بنابراین ما به عنوان نگهبان مسئولیت داریم تا مطمئن شویم که هر فکری از نظر کتاب مقدس قابل قبول است.
واقعا؟
هیأت حاکمه با ریش گذاشتن برادران مشکلی ندارد. چرا که نه؟ زیرا کتاب مقدس گذاشتن ریش را محکوم نکرده است.
اگر چنین است، پس چرا قبل از این اطلاعیه، ریش ممنوع بود؟ آیا کسی این جهت نادرست هیئت حاکمه را زیر سوال برده است؟
اگر چنین است، چگونه با آنها برخورد شد؟»
من می توانم به آن پاسخ دهم.
و بگذارید واضح بگویم، این حدس و گمان نیست. من شواهد محکمی را از تجربه شخصی خودم صحبت می کنم - پوشه ای پر از مکاتبات با سازمان که قدمت آن به دهه 70 باز می گردد. و من همچنین می دانم که آنها یک نسخه از تمام مکاتبات را نگه می دارند زیرا من آن را دیده ام.
چه اتفاقی میافتد اگر به دفتر شعبه محلی نامهای بنویسید و با احترام علیه برخی از تفسیرهای اعتقادی منتشر شده که در کتاب مقدس پشتیبانی نمیشود، مانند ممنوعیت گذاشتن ریش، استدلال کنید؟
اتفاقی که می افتد این است که شما پاسخی دریافت خواهید کرد که استدلال معیوب منتشر شده توسط آنها را بدون پرداختن به استدلال های کتاب مقدس خود تکرار می کند. اما متنی آرامشبخش نیز دریافت خواهید کرد که به شما توصیه میکند صبور باشید، «در انتظار یهوه باشید» و به برده اعتماد کنید.
اگر از پاسخ ندادن آنها دلسرد نشدید و برای بار دوم بنویسید و از آنها بخواهید که فقط به سؤال شما از آخرین نامه پاسخ دهند که آنها آن را نادیده گرفتند، نامه دومی دریافت خواهید کرد که مشاور شخصی تری در ادامه به شما می گوید. عبارات تاکیدی که شما باید فقط "منتظر یهوه" باشید، انگار که او در کل ماجرا دخالت دارد، صبور باشید و به کانال او اعتماد کنید. آنها همچنان راهی برای دور زدن سوال شما پیدا خواهند کرد.
اگر برای بار سوم بنویسید و چیزی شبیه این بگویید: "برادران از شما برای این همه مشاوره ناخواسته متشکرم، اما آیا می توانید فقط به سوالی که از کتاب مقدس پرسیدم پاسخ دهید؟" احتمالاً پاسخ نامه ای دریافت نخواهید کرد. در عوض، از بزرگان محلی خود و احتمالاً ناظر مداری با کپی هایی از تمام مکاتباتی که تا آن زمان با سازمان داشته اید، ملاقات خواهید کرد. باز هم از روی تجربه صحبت می کنم.
همه پاسخهای آنها تاکتیکهای ارعاب هستند تا شما را به سکوت وادار کنند، زیرا شما نکتهای دارید که توسط کتاب مقدس تأیید شده است که آنها نمیتوانند آن را رد کنند. اما به جای اینکه با کمال میل آنها را تغییر دهید - چطور جفری جکسون آن را به کمیسیون سلطنتی ارائه کرد، اوه بله - به جای اینکه "جهت اشتباه" آنها را با میل تغییر دهید، تهدید می شوید که امتیازات خود را در جماعت حذف خواهید کرد، یا علامت گذاری خواهید شد، یا حتی از اخراج شدن
به طور خلاصه، آنها با و از طریق تاکتیک های ارعاب مبتنی بر ترس، پیروی از به اصطلاح "مفادات محبت آمیز" خود را به اجرا در می آورند.
جان به ما می گوید:
"در عشق هیچ ترسی وجود ندارد، اما عشق کامل ترس را به بیرون پرتاب می کند، زیرا ترس یک مهار را اعمال می کند. همانا کسی که ترس دارد در عشق کامل نشده است. ما دوست داریم، زیرا او ابتدا ما را دوست داشت.» (اول یوحنا 1:4، 18)
این یک کتاب مقدس نیست که روش کار سازمان را توصیف کند، آیا شما موافق نیستید؟
اکنون به ویدیوی جروم باز میگردیم و نمونهای از این که چگونه هیئت حاکمه یک آیه از کتاب مقدس را انتخاب میکند و آن را به اشتباه بهکار میبرد تا توهم حمایت از کتاب مقدس را به خود جلب کند، خواهیم دید. آنها همیشه این کار را انجام می دهند.
«...این چیزی است که من برای مدت طولانی می گویم. این ثابت می کند که من در تمام مدت حق با من بود. توجه داشته باشید که پولس رسول در 1 قرنتیان، فصل 1 و آیه شماره 10 چه چیزی را الهام کرد. اکنون برادران، به نام خداوند ما عیسی مسیح از شما می خواهم که همه به اتفاق نظر داشته باشید و هیچ گونه اختلافی وجود نداشته باشد. در میان شما، اما برای اینکه کاملاً در یک ذهن و در یک خط فکری متحد شوید. این اصل چگونه در اینجا اعمال می شود؟ خوب، اگر ما نظر خود را تبلیغ کردهایم - [اما چگونه اشاره کردن به آنچه کتاب مقدس میگوید، ترویج عقیده خود] در این موضوع با راهنماییهای سازمان در تناقض است؟ آیا ما وحدت را ترویج کرده ایم؟ آیا ما به برادری کمک کرده ایم تا در یک خط فکری کاملاً متحد شوند؟ واضح است که نه. هر کسی که این کار را کرده است باید تفکر و نگرش خود را اصلاح کند.
[اما کجای کتاب مقدس می گوید که خدا از مردم می خواهد که از عقاید غیر کتاب مقدسی انسان ها اطاعت کنند؟]
وفاداری اولیه ما به یهوه خداست.»
"پس فقط برای این که اجازه دهید آن غرق شود. غرق شوید. غرق شوید."
«از مطالعه شواهد کتاب مقدس و سکولار، میتوان نتیجه گرفت که فریسیان خود را نگهبانان خیر عمومی و رفاه ملی میدانستند. آنها راضی نبودند که قانون خدا اساساً واضح و به راحتی قابل درک باشد. هر جا که قانون به نظر آنها نامشخص بود، آنها به دنبال رفع شکاف های ظاهری با کاربردهای تعریف شده بودند. این رهبران دینی برای از بین بردن هرگونه نیاز به وجدان، سعی کردند دستوری برای حاکمیت بر رفتار در همه مسائل، حتی مسائل پیش پا افتاده، ابداع کنند.
آیا به سه فکری که لت در خواندن اول قرنتیان 1:1 بر آن تأکید کرد توجه کردید؟ برای تکرار آنها، "در توافق صحبت کنید"، "نباید تفرقه وجود داشته باشد" و "شما باید کاملاً متحد باشید".
هیئت حاکمه دوست دارد اول قرنتیان 1:1 را انتخاب کند تا اتحاد در یک خط فکری خود را ترویج کند، اما آنها به زمینه نگاه نمی کنند، زیرا این امر استدلال آنها را تضعیف می کند.
دلیل نوشتن این کلمات توسط پولس در آیه 12 توضیح داده شده است:
«منظورم این است که هر یک از شما می گویید: «من از پولس هستم»، «من از آپولوس»، «اما من از قیفا»، «اما من از مسیح». آیا مسیح تقسیم شده است؟ پل به خاطر تو روی چوب اعدام نشد، نه؟ یا به نام پولس تعمید داده اید؟» (اول قرنتیان 1:1، 12)
بیایید یک بازی جایگزین کلمه انجام دهیم، درست است؟ سازمان عاشق نوشتن نامه به هیئت بزرگان است. بنابراین بیایید نام Paul را با نام JW.org جایگزین کنیم. اینجوری میشه:
منظور من این است که هر یک از شما می گویید: «من متعلق به JW.org هستم»، «اما من به آپولوس»، «اما من به قیفا»، «اما من به مسیح». آیا مسیح تقسیم شده است؟ JW.org برای شما روی چوب اعدام نشد، اینطور بود؟ یا به نام JW.org غسل تعمید داده اید؟ (اول قرنتیان 1:1، 12)
شاهد یَهُوَه عزیز، اگر در سال 1985 غسل تعمید گرفتید، در واقع به نام JW.org تعمید گرفته اید، حداقل همانطور که در آن زمان شناخته شده بود. به عنوان بخشی از سؤالات مربوط به نذر غسل تعمید، از شما پرسیده شد: «آیا میدانید که غسل تعمید شما را به عنوان یکی از شاهدان یهوه در ارتباط با سازمان یهوه معرفی میکند؟»
این تغییر جایگزین عبارت «آیا میدانید که غسل تعمید شما، شما را به عنوان یکی از شاهدان یهوه در ارتباط با سازمان تحت هدایت روح خدا معرفی میکند؟»
رسولان به نام مسیح عیسی تعمید میدهند، اما سازمان به نام خود، به نام «JW.org» تعمید میدهد. آنها همان کاری را انجام می دهند که پولس قرنتیان را به خاطر آن محکوم کرد. بنابراین، وقتی پولس قرنتیان را تشویق میکند که در همان خط فکری صحبت کنند، منظور او ذهن مسیح است، نه ذهن آن حواریون فوقالعاده. استفان لت از شما میخواهد که در همان خط فکری هیئت حاکم صحبت کنید، کسانی که ذهن مسیح را ندارند یا منعکس میکنند.
پولس به قرنتیان گفت که آنها به مسیح تعلق دارند، نه سازمانی. (اول قرنتیان 1:3)
وحدت - در واقع، یک انطباق اجباری - که لت از آن ستایش می کند، نشانه شناسایی مسیحیان واقعی نیست، زیرا مبتنی بر عشق نیست. متحد بودن تنها زمانی اهمیت دارد که با مسیح متحد باشیم.
هیأت حاکمه با تحمیل وجدان جمعی خود بر گله، در واقع اختلافات فاحشی ایجاد کرده و افراد وفادار را زمین گیر کرده است. ممنوعیت دهها ساله آنها از ریش هیچ چیز بی اهمیتی نبود که بتوان آن را بدون اذعان به آسیب عظیمی که به بسیاری از افراد وارد کرده رد کرد. اجازه دهید یک مورد از تاریخچه شخصی خودم را برای شما بیان کنم.
در دهه 1970، در یک سالن پادشاهی در خیابان کریستی در تورنتو، انتاریو، کانادا که میزبان دو جماعت بود، یکی انگلیسی و دیگری که من در آن شرکت کردم، جماعت اسپانیایی بارسلون شرکت کردم. جلسه ما روز یکشنبه صبح درست قبل از جلسه انگلیسی بود و بنابراین من اغلب با بسیاری از دوستان انگلیسی که زودتر می آمدند ملاقات می کردم زیرا برادران و خواهران اسپانیایی دوست داشتند بعد از جلسه ما برای معاشرت دور هم جمع شوند. جماعت کریستی که در بخشی از مرکز شهر تورنتو قرار داشت که در آن زمان بسیار چندفرهنگی بود، به راحتی و خوشحالی پیش می رفت. این جماعت معمولی و محافظه کار انگلیسی شما مانند آن گروهی که من در آن بزرگ شدم نبود.
خوب، یک روز او و همسرش از یک تعطیلات طولانی برگشتند. او از فرصت استفاده کرده بود تا ریش بگذارد و صادقانه بگویم، این برای او مناسب بود. همسرش از او می خواست که آن را نگه دارد. او فقط قصد داشت یک بار آن را در جلسه بپوشد و سپس آن را بتراشد، اما آنقدر زیاد او را تکمیل کردند که تصمیم گرفت آن را حفظ کند. یکی دیگر از بزرگان، مارکو جنتیل، بزرگ شد، و سپس بزرگتر سوم، فرانک موت تریل فقید، وکیل مشهور کانادایی که از طرف شاهدان یهوه در کانادا برای برقراری آزادی حقوق مذهبی در کشور برنده شد.
بنابراین اکنون سه نفر از پیران ریش و سه نفر بدون ریش بودند.
تهمت زدند که سه پیر ریش دار باعث لغزش می شوند. این به این دلیل است که سازمان به برادران و خواهران آموزش داده است که فکر کنند هر چیزی یا هرکسی که از خط مشی GB منحرف شود، دلیلی برای زمین خوردن است. این یکی دیگر از کاربردهای نادرست کتاب مقدس است که سال ها توسط انجمن برج مراقبت برای اجرای اراده خود استفاده می شود. متن استدلال پولس در رومیان 14 را نادیده می گیرد که منظور او از "لغزش" را تعریف می کند. مترادف توهین نیست. پولس در مورد انجام کارهایی صحبت می کند که باعث می شود هموطنان مسیحی مسیحیت را ترک کنند و به پرستش بت پرستی بازگردند. بهطور جدی، آیا گذاشتن ریش باعث میشود کسی جماعت مسیحی شاهدان یهوه را رها کند و مسلمان شود؟
«... و این که بین شما تفرقهای نباشد، بلکه در یک ذهن و در یک خط فکری کاملاً متحد شوید. این اصل چگونه در اینجا اعمال می شود؟ خوب، اگر نظر خودمان را در این زمینه تبلیغ کرده ایم، آیا وحدت را ترویج کرده ایم؟ آیا ما به برادری کمک کرده ایم تا در یک خط فکری کاملاً متحد شوند؟ واضح است که نه.»
اگر اکنون استدلال لِت را در مورد خود هیئت حاکمه اعمال کنیم چه؟ اگر لِت هیئت حاکمه را زیر همان ذره بین قرار دهد که برای بقیه استفاده می کند، در اینجا به نظر می رسد.
بنابراین، اگر ما نظر خود را تبلیغ می کنیم، یا ... یا ... اگر نظر دیگران را تبلیغ می کنیم، مانند مردان هیئت حاکمه، مطمئناً باعث تفرقه می شویم.
با بازگشت به مثال واقعی زندگیام از اتفاقی که رخ داد وقتی سه پیر فریسمانند نظر شخصی هیئت حاکمه را در مورد ریشها تبلیغ کردند، میتوانم با گفتن این نکته به شما شروع کنم که جماعت زیبا و پر رونق کریستی تورنتو دیگر وجود ندارد. بیش از چهل سال پیش توسط شعبه کانادا منحل شد. آیا سه بزرگان ریشدار باعث این امر شده اند یا ناشی از ترویج نظر هیئت حاکمه توسط سه بزرگان بوده است؟
این چیزی است که اتفاق افتاده است.
سه پیر تراشیده شده، که معتقد بودند طبق خواست خدا عمل می کنند، توانستند حدود نیمی از جماعت را به سمت خود بکشانند. سه بزرگ ریش دار اظهار نظر سیاسی نمی کردند. آنها فقط از آزادی بیان و دردسر اصلاح شان لذت می بردند.
این کمپینی نبود که دیگران را به ریش گذاشتن تبدیل کند. با این حال، بیریشها در کارزاری بودند تا جماعت را وادار کنند تا پیران ریشدار را بهعنوان شورشیان مخالف بخوانند.
بزرگان بی ریش موفق شدند جوانترین ریشوها، مارکو جنتیله را به زور حذف کنند. او در نهایت به دلیل فشار روحی و فضای سوزاننده به کلی سازمان را ترک کرد. دوست خوبم که بعد از بازگشت از تعطیلات ناخواسته همه کار را با ریش گذاشتن به سالن شروع کرد، جماعت کریستی را ترک کرد و به من در جماعت اسپانیا پیوست. او سالها قبل به عنوان یک پیشگام ویژه دچار حمله عصبی شده بود و استرس عاطفی که تجربه میکرد تهدیدی برای بازگشت او بود. به یاد داشته باشید، این همه در مورد موهای صورت است.
سومین دوست بزرگ ما نیز به اندازه کافی بود و رفت تا به جماعت دیگری بپیوندد تا در صلح باشد.
بنابراین اکنون، اگر روح القدس واقعاً نظر سازمان را تأیید می کرد که مردان باید بدون ریش بروند، آزادانه شروع به جریان می کرد و جماعت کریستی دوباره به حالت شادی که قبلاً از آن برخوردار بود باز می گشت. بزرگان ریش دار رفتند، بی ریش های قانونی ماندند و... همه چیز از آنجا به سراشیبی رفت. اوه، شعبه کانادا هر کاری که می توانست انجام داد. حتی تام جونز، ناظر سابق شعبه در شیلی را هم فرستاد، اما حتی حضور اوت او برای بازگرداندن روحیه به جماعت پرچمدار کریستی کافی نبود. در مدت کوتاهی شعبه آن را منحل کرد.
چگونه ممکن است که جماعت کریستی پس از از بین رفتن علل به اصطلاح لغزش، هرگز بهبود نیافتند؟ آیا ممکن است که ریش هیچ وقت مشکلی نداشته باشد؟ آیا ممکن است علت واقعی تفرقه و لغزش تلاش برای واداشتن همه به انطباق با یکنواختی اجباری باشد؟
در نهایت، باید از خود بپرسیم: چرا حالا؟ چرا این تغییر سیاست اکنون، چند دهه دیر شده است؟ در واقع، چرا آنها همه تغییراتی را که در نشست سالانه اکتبر 2023 اعلام شده است، انجام می دهند؟ این از روی عشق نیست، مطمئناً.
ما دلایل پشت این تغییرات سیاستی و اعتقادی را در ویدئوی نهایی مجموعه نشست سالانه بررسی خواهیم کرد.
تا آن زمان، از شما برای وقت و حمایت مالی شما سپاسگزارم.
سلام اریک. تجربیات شما در نوشتن به شعبه باعث شد به تجربیات خودم نگاه کنم. من 10 سال پیش روی ریش نوشتم - استدلال تقریباً همان استدلالی بود که اخیراً بیان شد، اما 10 سال طول کشید تا قوانین را تغییر دهم، من همچنین تعدادی نامه در مورد اخراج نوشتم، از جمله آنچه به نظر من سوءتفاهم آنها از این موضوع بود. کلمات یونانی Khairo و Aspazomai، و همچنین 2 یوحنا 11 به جای پرداختن به سؤالات مطرح شده، در نامه اول صرفاً آنچه را که با اخراج انجام می شود مورد بحث قرار داد. نامه دوم در واقع بسیار زیبا بود.... بیشتر بخوانید »
سلام لئوناردو ،
پس از تکمیل ویدئوی خلاصه در نشست سالانه 2023، میخواهم مجموعه خود را در Shunning ادامه دهم و بسیار خوشحال میشوم که تحقیقات شما را در مورد کلمات یونانی Khairo و Aspazomai و هر چیز دیگری که میتوانید برای من ارسال کنید، ببینم. موضوع اخراج و دوری جستن
ممنون دوست من و مثل همیشه از نظرات سنجیده شما سپاسگزارم.
اریک
سلام اریک ،
باعث خوشحالی خواهد شد که تحقیقات خود را در مورد آن کلمات یونانی برای شما ارسال کنم. خیلی وقت است که آنچه نوشته ام را خوانده ام، اما همه آنها در فایل های من موجود است، بنابراین آن را مرتب می کنم و از طریق ایمیل ارسال می کنم. من مطمئن هستم که مشکلی ندارد و شما آدرس ایمیل خود را تغییر نداده اید.
برادرت
LJ
در حالی که این واقعاً در سطح شخصی من را تحت تأثیر قرار نمی دهد، زیرا به دلیل مسائل حسی نیاز به اصلاح دارم. برای من عجیب است که برخی چیزها یک موضوع وجدان هستند، مگر اینکه این یک سریال صابون باشد، پس خاخام های بریتانیا باید برای شما تصمیم بگیرند. که از قضا به همان حفرهها منتهی میشود، مانند مادربزرگ من که به طور مؤثر سریالهای کرهای را تماشا میکند، اما از آنها به عنوان «K-dramas» یاد میکند، یا حتی اینکه چگونه اکثر «درامهای» JW با همان ترانهها هم مرز هستند. آسلو ژوزفوس اشاره کرد که چرا هیچ خبری در مورد اینکه آیا زنان می توانند شلوار بپوشند یا خیر؟ من می دانم که در هند خواهران هستند... بیشتر بخوانید »
هیچ خبری در مورد مجاز بودن زنان برای پوشیدن شلوار، علیرغم اینکه نخست وزیران زن (سابق)، خوانندگان اخبار تلویزیون و مجریان و غیره آن را پوشیده اند، وجود ندارد. در عوض در یک مجمع مداری اخیر در ایالات متحده، ما یک زن جوان و یک زن کمی مسن تر JW را داشتیم که لباس های مسخره ای به تن داشت که تا کف زمین می رفت. من نمی دانم چقدر طول می کشد تا آن تغییر کند.
مقاله کاملاً عالی نمی دانم چگونه توانستید از چنین موضوعی این همه نتیجه بگیرید.
عشق مسیحی به همه اینجا و خواندن.
البته، آنها بر روی ریش تمرکز می کنند، نه لباس زنان، زیرا زنان همیشه شهروند درجه دوم در جهان شاهد بوده اند.
آنها کاملاً مسخره هستند. دیری نمیگذرد که عضویت در حال کاهش است، آنها به سیگاریها اجازه میدهند دوباره وارد شوند. اکنون در نقطهای برای آنهاست که فناوری و اطلاعات از بسیاری جهات از آنها پیشی گرفته است که نمیتوانند بر آن غلبه کنند، فقط ساده لوحترین افراد هستند. در محدوده خود باقی خواهند ماند. گناهان GB در کنار سیاست های متناقض آنها غیرقابل بخشش است. (عبرانیان 13:8) (مالزی 3:6)
مزامبی، (رو 2:2))
ملتی عزیز، ارائه های شما همیشه بهتر می شوند و این یک بازی خانگی است. غافلگیری غیرمنتظره ای بود که دیدم شما این موضوع را پوشش می دهید که واقعاً نباید مشکلی باشد، با این حال The Gov Body مهارت ایجاد مسائل را از هیچ دارد. من به عنوان یک عضو غیرفعال طولانی مدت JWs تجربه ای در مورد خط مشی ریش آنها دارم، که آنها اکنون آن را تغییر می دهند و سعی می کنند انکار کنند؟ با این حال، من همان پاسخ دوست شما را از یکی از اعضای خانوادهام داشتم که او خواست تا تمام «تغییرات محبتآمیز» را که از جانب خیرخواهان و دلسوزان به وجود میآمد، بریزید.... بیشتر بخوانید »
سال 1962 برج دیدهبانی 15 ژوئن 1962 صفحه 381 به همین ترتیب، میتوان زمان ارزشمندی را صرف حدس و گمان در مورد مسائل مربوط به آینده کرد. ممکن است کسی بپرسد که آرماگدون در چه سالی آغاز خواهد شد؟ آیا فرشتگان وفادار سرانجام جاودانگی خواهند یافت؟ آیا بعد از آرماگدون کارخانه ها و ماشین آلاتی در حال استفاده خواهند بود؟ آیا مردان دوباره ریش خواهند گذاشت؟ وسیله مبادله در دنیای جدید چه خواهد بود؟ آیا زنانی که اکنون از سن فرزندآوری گذشته اند، در حکم فرزندآوری سهیم خواهند بود؟ اگر والدین و فرزندان فداکار پیش از هارمگدون بمیرند، کدام والدین فرزندان زنده شده را بزرگ خواهند کرد، زیرا همسران زنده شده دوباره ازدواج نخواهند کرد؟... بیشتر بخوانید »