در ویدیوی قبلی این مجموعه با عنوان «نجات بشریت، قسمت 5: آیا میتوانیم خدا را به خاطر درد، بدبختی و رنج خود سرزنش کنیم؟» من گفتم که ما مطالعه خود را در مورد نجات بشریت با بازگشت به ابتدا و کار به جلو از آنجا آغاز خواهیم کرد. به نظر من، آن آغاز، پیدایش 3:15 بود، که اولین پیشگویی در کتاب مقدس در رابطه با دودمان یا بذرهای انسانی است که در طول زمان با یکدیگر جنگ میکردند تا زمانی که بذر یا فرزندان زن سرانجام بر مار و دانه آن پیروز شوند.
«و بین تو و زن، و بین نسل تو و نسل او دشمنی خواهم کرد. او سرت را خرد می کند و تو به پاشنه او می زنی.» (پیدایش 3:15 نسخه بین المللی جدید)
با این حال، اکنون متوجه شدم که به اندازه کافی به عقب برنمی گشتم. برای درک واقعی همه چیزهای مربوط به نجات بشریت، باید به ابتدای زمان، یعنی خلقت جهان، برگردیم.
کتاب مقدس در پیدایش 1: 1 بیان می کند که در آغاز خدا آسمان ها و زمین را آفرید. سوالی که به ندرت شنیده می شود کسی بپرسد این است: چرا؟
چرا خداوند آسمانها و زمین را آفرید؟ هر کاری که من و شما انجام می دهیم، به دلیلی انجام می دهیم. چه در مورد چیزهای جزئی مانند مسواک زدن و شانه کردن موهایمان صحبت کنیم، چه تصمیمات بزرگی مانند تشکیل خانواده یا خرید خانه، هر کاری که انجام می دهیم، به دلیلی انجام می دهیم. چیزی به ما انگیزه می دهد. اگر نتوانیم بفهمیم که خدا چه انگیزهای برای خلق همه چیز از جمله نوع بشر ایجاد کرده است، تقریباً هر زمان که بخواهیم تعاملات خدا با بشریت را توضیح دهیم، بهطور قطع نتیجهگیری اشتباه خواهیم کرد. اما فقط باید انگیزه های خدا را بررسی کنیم، بلکه انگیزه های خودمان را نیز باید بررسی کنیم. اگر روایتی را در کتاب مقدس بخوانیم که به ما می گوید خدا گروهی از بشریت را نابود کرده است، مانند فرشته ای که 186,000 سرباز آشوری را که در حال حمله به سرزمین اسرائیل بودند کشت، یا تقریباً همه انسان ها را در طوفان از بین برد، ممکن است او را اینگونه قضاوت کنیم. ظالم و انتقام جو اما آیا ما برای قضاوت عجله داریم بدون اینکه به خدا فرصت توضیح بدهیم؟ آیا میل صادقانه به شناخت حقیقت برانگیخته شده ایم یا به دنبال توجیه مسیری از زندگی هستیم که به هیچ وجه متکی به وجود خدا نیست؟ قضاوت نامطلوب دیگری می تواند باعث شود احساس بهتری نسبت به خود داشته باشیم، اما آیا این درست است؟
یک قاضی عادل قبل از قضاوت به همه حقایق گوش می دهد. ما نه فقط باید بفهمیم که چه اتفاقی افتاده، بلکه باید بفهمیم که چرا این اتفاق افتاده است، و وقتی به "چرا؟" رسیدیم، به انگیزه می رسیم. بنابراین، اجازه دهید با آن شروع کنیم.
شاگردان کتاب مقدس می توانند این را به شما بگویند خدا عشق است، زیرا او این را در اول یوحنا 1: 4 در یکی از آخرین کتابهای کتاب مقدس که در پایان قرن اول نوشته شده است برای ما آشکار می کند. ممکن است تعجب کنید که چرا خدا در اولین کتاب مقدس نوشته شده، حدود 8 سال قبل از نوشتن نامه جان، این را به ما نگفته است. چرا تا پایان صبر کنیم تا آن جنبه مهم شخصیت او آشکار شود؟ در واقع، از زمان خلقت آدم تا آمدن مسیح، به نظر میرسد که هیچ موردی ثبت نشده است که یَهُوَه خدا به بشریت بگوید که «او عشق است».
من یک نظریه دارم که چرا پدر آسمانی ما تا پایان نوشته های الهام گرفته منتظر ماند تا این جنبه کلیدی ماهیت خود را آشکار کند. خلاصه ما برای آن آماده نبودیم. حتی تا به امروز، من دانشجویان جدی کتاب مقدس را دیده ام که عشق خدا را زیر سؤال می برند، که نشان می دهد آنها به طور کامل عشق او را درک نمی کنند. آنها فکر می کنند که دوست داشتن مساوی با خوب بودن است. از نظر آنها، عشق به این معناست که هرگز مجبور نشوید متاسفید، زیرا اگر عاشق باشید، هرگز کاری برای توهین به کسی انجام نمی دهید. همچنین به نظر می رسد، برای برخی، به این معناست که هر چیزی به نام خدا می رود، و ما می توانیم هر چه را که بخواهیم باور کنیم، زیرا ما دیگران را «دوست داریم» و آنها ما را «دوست دارند».
این عشق نیست.
چهار کلمه در زبان یونانی وجود دارد که می تواند به عنوان "عشق" به زبان ما ترجمه شود و سه کلمه از این چهار کلمه در کتاب مقدس آمده است. ما از عاشق شدن و عشق ورزی صحبت می کنیم و اینجا در مورد عشق جنسی یا عشق پرشور صحبت می کنیم. در یونانی، این کلمه است erōs که از آن کلمه "شهوانی" را می گیریم. بدیهی است که این کلمه ای نیست که خدا در اول یوحنا 1:4 به کار برده است. بعدی داریم storgē، که عمدتاً به عشق خانوادگی ، عشق پدر به پسر یا دختر به مادر اشاره دارد. سومین کلمه یونانی برای عشق است فیلیا که به عشق بین دوستان اشاره دارد. این یک کلمه محبت آمیز است و ما به آن فکر می کنیم که افراد خاصی موضوع محبت و توجه شخصی ما هستند.
این سه کلمه به سختی در کتاب مقدس مسیحی وجود دارد. در حقیقت، erōs اصلاً در هیچ کجای کتاب مقدس وجود ندارد. اما در ادبیات کلاسیک یونان، این سه کلمه برای عشق، erōs، storgē، و فیلیا فراوان است، اگرچه هیچ یک از آنها به اندازه کافی گسترده نیستند که ارتفاع، عرض و عمق عشق مسیحی را در بر گیرند. پل آن را اینگونه بیان می کند:
آنگاه شما که ریشه در عشق دارید، همراه با همه مقدسین قدرت خواهید داشت که طول و عرض و ارتفاع و عمق عشق مسیح را درک کنید و این عشق را که برتر از دانش است بشناسید تا سیر شوید. با تمام پری خدا (افسسیان 3:17b-19 مطالعه کتاب مقدس بریان)
می بینید، یک مسیحی باید از عیسی مسیح تقلید کند که تصویر کامل پدرش، یهوه خداست، همانطور که این کتاب مقدس اشاره می کند:
او تصویر خدای نامرئی است، اولین زاده همه خلقت. (کولسیان 1:15 نسخه استاندارد انگلیسی)
پسر درخشش جلال خداست و نمایش دقیق ماهیت او، با کلام قدرتمند خود از همه چیز حمایت می کند ... (عبرانیان 1: 3 کتاب مقدس مطالعه بریان)
از آنجایی که خدا عشق است، پس عیسی عشق است، به این معنی که ما باید تلاش کنیم تا عشق باشیم. چگونه آن را به انجام برسانیم و از این فرآیند در مورد ماهیت عشق خدا چه چیزی می توانیم بیاموزیم؟
برای پاسخ به این سوال، باید به چهارمین کلمه یونانی برای عشق نگاه کنیم: agapē. این کلمه تقریباً در ادبیات کلاسیک یونان وجود ندارد، با این حال بسیار بیشتر از سه کلمه یونانی دیگر برای عشق در کتاب مقدس مسیحی است که بیش از 120 بار به عنوان اسم و بیش از 130 بار به عنوان یک فعل به کار رفته است.
چرا عیسی به این کلمه یونانی که به ندرت استفاده می شود، توجه کرد، آگاپه، برای بیان عالی ترین ویژگی های مسیحی؟ چرا این کلمه ای است که یوحنا وقتی نوشت: "خدا عشق است" (ho Theos agapē estin)?
دلیل را می توان با بررسی سخنان عیسی که در متی فصل 5 ثبت شده است، به بهترین نحو توضیح داد:
شنیده اید که گفته شده است: عشق (agapēseis) همسایه خود و «از دشمن خود متنفر باشید». اما من به تو می گویم، عشق (آگاپات) دشمنان خود را و برای کسانی که شما را آزار می دهند دعا کنید تا پسران پدر خود در آسمان باشید. خورشید خود را بر شرور و نیکوکار طلوع می کند و بر نیکوکاران و ناصالحان باران می بارد. اگر دوست داری (agapēsēte) کسانی که دوست دارند (agapōntas) شما چه پاداشی خواهید گرفت؟ آیا حتی باجگیران هم همین کار را نمی کنند؟ و اگر فقط به برادران خود سلام می کنید، بیشتر از دیگران چه می کنید؟ آیا حتی غیریهودیان هم همین کار را نمی کنند؟
پس کامل باشید همانطور که پدر آسمانی شما کامل است.» (متی 5:43-48 کتاب مقدس مطالعه بریان)
این طبیعی نیست که ما نسبت به دشمنانمان، نسبت به افرادی که از ما متنفرند و دوست دارند ما را از روی زمین محو میشوند، محبت کنیم. عشقی که عیسی در اینجا از آن سخن میگوید از قلب سرچشمه نمیگیرد، بلکه از ذهن سرچشمه میگیرد. این محصول اراده فرد است. این بدان معنا نیست که هیچ احساسی پشت این عشق وجود ندارد، اما احساسات آن را هدایت نمی کند. این یک عشق کنترل شده است که توسط ذهنی تربیت شده برای عمل با دانش و خرد هدایت می شود که همیشه به دنبال مزایای دیگری است، همانطور که پولس می گوید:
«هیچ کاری را از روی جاه طلبی خودخواهانه یا غرور توخالی انجام ندهید، بلکه با فروتنی دیگران را مهمتر از خود بدانید. هر یک از شما باید نه تنها به منافع خود، بلکه به منافع دیگران نیز توجه کند.» (فیلیپیان 2:3,4،XNUMX کتاب مقدس مطالعه بریان)
برای تعریف agapē در یک عبارت کوتاه، "این عشق است که همیشه به دنبال بالاترین منفعت برای عزیزان است." ما باید دشمنان خود را دوست بداریم، نه با حمایت از آنها در اقدام نادرستشان، بلکه با تلاش برای یافتن راه هایی برای برگرداندن آنها از آن مسیر بد. این به این معنی است که agapē اغلب ما را به انجام کاری که با وجود خودشان برای دیگری خوب است تشویق می کند. آنها حتی ممکن است اعمال ما را نفرت انگیز و خیانت آمیز ببینند، اگرچه در زمان کامل، خیر برنده خواهد شد.
برای مثال، قبل از ترک شاهدان یهوه، با تعدادی از دوستان نزدیکم درباره حقایقی که آموخته بودم صحبت کردم. این باعث ناراحتی آنها شد. آنها معتقد بودند که من به ایمان خود و خدای خود یهوه خائن هستم. آنها این احساس را بیان کردند که من می خواهم با تضعیف ایمان آنها به آنها صدمه بزنم. همانطور که به آنها در مورد خطری که در آن قرار داشتند هشدار دادم، و این واقعیت که آنها شانس واقعی نجاتی را که به فرزندان خدا ارائه شده بود از دست دادند، دشمنی آنها بیشتر شد. سرانجام با رعایت قوانین هیئت حاکمه، مطیعانه مرا قطع کردند. دوستان من موظف بودند که از من دوری کنند، کاری که آنها مطابق با تلقینات JW انجام دادند، زیرا فکر می کردند که از روی عشق عمل می کنند، اگرچه عیسی به وضوح گفت که ما به عنوان مسیحی هنوز باید هر کسی را که (به دروغ یا غیرواقعی) به عنوان یک دشمن تصور می کنیم دوست داشته باشیم. البته به آنها یاد داده شده که فکر کنند با دوری جستن از من، می توانند من را به JW fold برگردانند. آنها نمی توانستند ببینند که اقدامات آنها واقعاً باج گیری عاطفی است. در عوض، آنها متأسفانه متقاعد شده بودند که از روی عشق عمل می کنند.
این ما را به نکته مهمی می رساند که باید به آن توجه کنیم agapē. این کلمه به خودی خود با برخی از ویژگی های اخلاقی ذاتی آغشته نیست. به عبارت دیگر، agapē نه نوع خوبی از عشق است و نه نوع بدی از عشق. فقط عشق است آنچه آن را خوب یا بد می کند جهت آن است. برای نشان دادن منظورم به این آیه توجه کنید:
برای دیماس، زیرا او محبت کرد (agapēsasاین دنیا مرا رها کرد و به تسالونیکی رفت.» (دوم تیموتائوس 2:4 نسخه بین المللی جدید)
این شکل فعل را ترجمه می کند agapēاست که آگاپا، "عشق ورزیدن". دیماس به دلیلی پل را ترک کرد. ذهنش به او فکر می کرد که تنها با ترک پل می تواند آنچه را که از دنیا می خواهد به دست آورد. عشقش به خودش بود. ورودی بود، نه خروجی. برای خود، نه برای دیگران، نه برای پولس، و نه برای مسیح در این مثال. اگر ما agapē به سمت داخل هدایت می شود؛ اگر خودخواهانه باشد، در نهایت منجر به آسیب به خودمان خواهد شد، حتی اگر سود کوتاه مدتی داشته باشد. اگر ما agapē فداکار است، به سمت بیرون معطوف به دیگران است، آنگاه به نفع آنها و ما خواهد بود، زیرا ما از روی نفع شخصی عمل نمی کنیم، بلکه نیازهای دیگران را در اولویت قرار می دهیم. به همین دلیل است که عیسی به ما گفت: «پس کامل باشید، همانطور که پدر آسمانی شما کامل است.» (متی 5:48 کتاب مقدس مطالعه بریان)
در یونانی، کلمه "کامل" در اینجا آمده است teleios، که به این معنی نیست بی گناه، اما کامل. برای رسیدن به کامل بودن شخصیت مسیحی، باید هم دوستان و هم دشمنان خود را دوست داشته باشیم، درست همانطور که عیسی در متی 5:43-48 به ما آموخت. ما باید به دنبال چیزهایی باشیم که برای ما خوب است، نه فقط برای برخی، نه فقط برای کسانی که به اصطلاح می توانند لطف را جبران کنند.
همانطور که این مطالعه در مجموعه نجات بشریت ادامه دارد، برخی از رفتارهای یهوه خدا با انسانها را بررسی خواهیم کرد که ممکن است چیزی جز محبت به نظر برسند. به عنوان مثال، چگونه تخریب آتش سوزی سدوم و گومورا می تواند یک عمل عاشقانه باشد؟ چگونه تبدیل همسر لوط به ستون نمک می تواند به عنوان یک عمل عشقی تلقی شود؟ اگر ما واقعاً به دنبال حقیقت هستیم و صرفاً به دنبال بهانه ای برای رد کردن کتاب مقدس به عنوان افسانه نیستیم، پس باید بفهمیم که گفتن خدا چیست. agapē، عشق.
با پیشرفت این سری از ویدیوها، سعی خواهیم کرد این کار را انجام دهیم، اما میتوانیم با نگاه کردن به خودمان شروع خوبی داشته باشیم. کتاب مقدس تعلیم میدهد که انسانها در ابتدا به شکل خدا خلق شدند، درست مانند عیسی.
از آنجایی که خدا عشق است، ما این ظرفیت ذاتی را داریم که مانند او عشق بورزیم. پولس در این مورد در رومیان 2: 14 و 15 توضیح داد و گفت:
«حتی غیریهودیان که شریعت مکتوب خدا را ندارند، نشان میدهند که شریعت او را میدانند، وقتی که به طور غریزی از آن اطاعت میکنند، حتی بدون اینکه آن را شنیده باشند. آنها نشان میدهند که قانون خدا در قلبهایشان نوشته شده است، زیرا وجدان و افکارشان یا آنها را متهم میکند یا به آنها میگویند که درست عمل میکنند.» (رومیان 2:14، 15 ترجمه زنده جدید)
اگر بتوانیم به طور کامل درک کنیم که چگونه عشق آگاپه به طور فطری رخ می دهد (در خودمان به دلیل اینکه ما به شکل خدا ساخته شده ایم) راه درازی برای درک یَهُوَه خدا خواهد داشت. اینطور نیست؟
برای شروع، باید متوجه باشیم که در حالی که ما به عنوان انسان ظرفیت ذاتی برای عشق خدایی داریم، اما به طور خودکار به سراغ ما نمی آید، زیرا ما به عنوان فرزندان آدم به دنیا آمده ایم و ژنتیک را برای عشق خودخواهانه به ارث برده ایم. همانا تا زمانی که فرزندان خدا نشویم، فرزندان آدم هستیم و به این ترتیب، دغدغه خودمان است. "من... من... من"، عبارت کودک خردسال و در واقع اغلب بزرگسالان بالغ است. به منظور توسعه کمال یا کامل بودن agapē، ما به چیزی خارج از خود نیاز داریم. ما به تنهایی نمی توانیم این کار را انجام دهیم. ما مانند ظرفی هستیم که میتوانیم مادهای را در خود نگه داریم، اما این مادهای است که در دست داریم، تعیین میکند که ظرفهای آبرومند یا ناپسند هستیم.
پولس این را در دوم قرنتیان 2: 4 نشان می دهد:
ما اکنون این نور را در قلبمان می درخشیم، اما خودمان مانند کوزه های گلی شکننده ای هستیم که حاوی این گنج بزرگ است. این روشن می کند که قدرت بزرگ ما از خداست، نه از خودمان. (دوم قرنتیان 2:4، ترجمه زنده جدید)
آنچه من می گویم این است که برای اینکه ما در عشق واقعاً کامل باشیم همانطور که پدر آسمانی ما در عشق کامل است، ما انسان های محض به روح خدا نیاز داریم. پولس به غلاطیان گفت:
«اما ثمره روح محبت، شادی، صلح، صبر، مهربانی، نیکی، وفاداری، نرمی، خویشتن داری است. در برابر چنین چیز هایی قانونی وجود ندارد." (غلاطیان 5:22، 23 کتاب مقدس تحت اللفظی بریان)
من قبلاً فکر می کردم که این نه ویژگی ثمرات روح القدس است، اما پولس در مورد آن صحبت می کند میوه (مفرد) روح. کتاب مقدس می گوید که خدا عشق است، اما نمی گوید که خدا شادی است یا خدا صلح است. بر اساس زمینه، ترجمه Passion Bible این آیات را اینگونه ترجمه می کند:
اما ثمره ای که روح القدس در درون شما تولید می کند، عشق الهی با تمام عبارات متنوع آن است:
شادی که لبریز می شود،
صلحی که رام می شود،
صبری که پایدار است
مهربانی در عمل،
زندگی پر از فضیلت،
ایمانی که غالب است،
لطافت دل، و
قدرت روح
هرگز قانون را بالاتر از این ویژگی ها قرار ندهید، زیرا آنها بی حد و حصر هستند…
تمام این هشت ویژگی باقیمانده وجوه یا بیان عشق هستند. روح القدس در مسیحیان عشق خدایی ایجاد خواهد کرد. به این معنا که agapē عشقی که در ظاهر به نفع دیگران است.
پس میوه روح عشق است
شادی (عشقی که شادی بخش است)
آرامش (عشقی که آرامش بخش است)
صبر (عشقی که پایدار است، هرگز تسلیم نمی شود)
مهربانی (عشق با ملاحظه و مهربان)
خوبی (عشق در آرامش، کیفیت درونی عشق در شخصیت فرد)
وفاداری (عشقی که به دنبال خوبی دیگران است و به آن ایمان دارد)
ملایمت (عشقی که سنجیده می شود، همیشه به مقدار مناسب، لمس مناسب)
خودکنترلی (عشقی که بر هر عملی غالب است. این خاصیت شاهانه عشق است، زیرا فرد صاحب قدرت باید بداند چگونه کنترل خود را اعمال کند تا آسیبی نبیند.)
طبیعت نامتناهی یهوه خدا بدین معنی است که محبت او در تمام این جنبه ها یا عبارات نیز بی نهایت است. همانطور که شروع به بررسی رفتار او با انسان ها و فرشتگان می کنیم، خواهیم آموخت که چگونه عشق او تمام بخش های کتاب مقدس را که در نگاه اول به نظر ما ناسازگار به نظر می رسد توضیح می دهد، و با انجام این کار، یاد خواهیم گرفت که چگونه بهتر تزکیه کنیم. میوه خود روح درک عشق خدا و اینکه چگونه همیشه برای نفع نهایی (این کلمه کلیدی، نهایی است) هر فرد مشتاق کار می کند، به ما کمک می کند تا هر قسمت دشوار کتاب مقدس را که در ویدیوهای بعدی این مجموعه بررسی خواهیم کرد، درک کنیم.
از وقتی که گذاشتید و از حمایت مستمر شما از این کار سپاسگزاریم.
Recuerdo que Siempre buscaba en las publicaciones antiguas y nuevas de la Watchtower، شهردار با احترام به تم دل آمور و دل فروتو دل اسپریتو. Y lo que encontraba me parecía poco sustancioso، aunque no dejaban de explicar algo del asunto. این ویدیوی "مقدمه ای" است که می تواند به شما کمک کند. Creo que la diferencia estriba en que no se puede enseñar la cualidad esencial de nuestro Padre, cuando uno solo está “informado” de ella, por mucho que sepa teoricamente del tema. Es evidente، Eric، que ése no es su caso y le agradezco su calidez y generosidad. Solo los que viven en... بیشتر بخوانید »
وای! پس از 45 سال در سازمان، متوجه شدم که تازه در حال درک عشق کامل و ثمره روح هستم. کاملاً یک مکاشفه!
اریک ساده، اینطور نیست؟ مرا به فکر فرو برد
اگر عشق داشته باشیم، دلیل آن این است که ثمرات روح را به نمایش خواهیم گذاشت. همه آنها با عشق می آیند. اگر با یک ثمره دست و پنجه نرم می کنیم، پس عشق ما ناقص است.
من فکر میکردم که حقیقت باید گنجانده میشد، اما مطمئناً چنین است، اما در اول قرنتیان 1: 13، همراه با تمام ویژگیهای مرتبطی که در آیات اطراف ذکر شده است.
یک یادآوری خوب، و یک راه ساده و ساده برای تعیین اینکه چگونه به عنوان مسیحی عمل می کنیم
آن را دوست داشتم
سلام اریک ممنون از ویدیوی عالی و افکار خوبتون اگر به الماس نگاه کنید، یک وجه بزرگ دارد، مثلاً به شکل یک هشت ضلعی، و هشت وجه جانبی در یک نقطه از آن جدا می شوند. معلوم می شود یک الماس به شکل اشک است. وجه بزرگ آن عشق است و وجوه جانبی دیگر مظاهر آن هستند و با هم میوه زیبای روح را می سازند. (هر نه وجه با هم میوه روح را تشکیل می دهند.) و وقتی عشق ما عمیق تر و با انگیزه های درست باشد، آنگاه نور آن است.... بیشتر بخوانید »
از نظر بسیار توصیفی شما قدردانی می کنم. این به من کمک کرد که مکث کنم و به این فکر کنم که واقعاً ثمره روح القدس چیست. انگیزه همه آن 9 ویژگی محبت خداوند است. متشکرم.
Bonjour à tous, Lorsqu'on vit quelque chose de beau, c'est exaltant mais c'est bien plus exaltant lorsqu'on partage ce لحظه. J'ai toujours pensé que Dieu qui n'a pas besoin de nous pour être complet، a créé la vie humaine et toute la création qui va avec، pour que d'autres aient le bonheur de connaître le merveilleux de la vie. بدون وجود، در n'aurait été privé de rien، mais c'est par pur amour qu'il nous a fait ce DON، le PARTAGE de la VIE. Il me semble aussi que ce mot “partage” est undissociable de l'amour. Je comprends mieux que le... بیشتر بخوانید »
خوب گفتم
برادر ویلسون عزیز، من یک پیر فعال هستم. من نام ورود خود را، Wide Awake Shepherd، از یک مقاله WT در سال 1961 گرفتهام که بیان میکرد «یک چوپان کاملاً بیدار باید از شرایط و نیازهای گوسفندان تحت مراقبت خود آگاه باشد». من هنوز شما را یک برادر می دانم زیرا هنوز یهوه خدا را پرستش می کنید و مسیری را که پسرش عیسی مسیح تعیین کرده است دنبال می کنید. توضیح شما از میوه های روح القدس به عنوان بیان جنبه های مختلف عشق الهی چیزی جز وحیانی نیست. من احساس می کنم که به تازگی توضیح واقعی Fruitage را شنیده ام... بیشتر بخوانید »
چوپان کاملاً بیدار، خواندن واکنش شما به ویدیوی اریک باعث خوشحالی است. فقط متوجه باشید که کسانی که یَهُوَه را دوست ندارند از پرتوهای نور متنفرند. سایر بزرگان توضیح شما در مورد میوه روح القدس را اینگونه خواهند دید که "پیشتر از سازمان می دود"... گویی که سازمان WT انحصار پرتوهای نور را به خود اختصاص داده است. تمام آرزوهای من برای شما خروج از برج مراقبت تقریبا برای همه یک جاده سنگلاخ بوده است.
از شما برای آن کلمات محبت آمیز سپاسگزارم. در واقع، محبت برادرانه ما مبتنی بر ایدئولوژی مذهبی نیست، بلکه بر اساس عشق خالصانه به خدا و مسیح و البته عشق به حقیقت است.
با تشکر از شما برای نظر تایید شما! من آن را تأیید کننده می نامم، زیرا آموختم که ما با دو چیز کاملاً متفاوت سروکار داریم، همانطور که اغلب این اتفاق می افتد. از یک طرف ما سازمان را داریم. از سوی دیگر، ما مردم را در آن داریم و این کاملاً متمایز است. زمانی که به دلیل انتقاد بیش از حد (یا به اندازه کافی تکرار نکردن WT) را بیرون انداختند، صلح را در اولویت قرار دادم، و فکر میکنم در حالی که بزرگان من را بیرون انداختند، اما به شیوهای مسالمت آمیز و بدون هیچ کینه شخصی اتفاق افتاد. اگر کسی در جماعت محلی ببیند... بیشتر بخوانید »