________________________________

این سومین ویدیوی از سری ما در مورد 1914 و ششمین مورد بحث در مورد کانال YouTube ما در مورد است شناسایی پرستش واقعی. من ترجیح دادم نام آن را "شناسایی دین واقعی" نگذارم زیرا اکنون فهمیدم که دین محکوم به پایان دادن به آموزش دروغ است ، زیرا دین از مردان است. اما پرستش خدا می تواند به روش خدا انجام شود و همین امر نیز می تواند صادق باشد ، گرچه این مساله هنوز نادر است.

برای کسانی که کلمه نوشتاری را به ارائه ویدیویی ترجیح می دهند ، من برای هر ویدیویی که منتشر می کنم یک مقاله همراه (و ادامه می دهم) را درج می کنم. من ایده انتشار اسکریپت کلمه به کلمه از فیلم را کنار گذاشته ام زیرا کلمه گفتاری بدون ویرایش در چاپ خیلی خوب پیدا نمی شود. (به عنوان مثال تعداد زیادی "خوب" و "خوب" در ابتدای جملات.) با این وجود ، مقاله جریان ویدیو را دنبال می کند.

بررسی شواهد کتاب مقدس

در این ویدئو می خواهیم به شواهد کتاب مقدس آموزه های شاهدان یهوه (JW) بپردازیم که نشان می دهد عیسی در سال 1914 به صورت نامرئی در آسمانها تخت سلطنت نشست و از آن زمان بر زمین حکمرانی می کند.

این آموزه برای شاهدان یهوه آنقدر مهم است که تصور سازمان بدون آن دشوار است. به عنوان مثال ، عقیده اصلی JW این تفکر است که ما در آخرین روزها هستیم و آخرین روزها از سال 1914 آغاز شده است و نسلی که در آن زمان زنده بود پایان این سیستم را می بیند. فراتر از آن ، این اعتقاد وجود دارد که هیئت حاکمه توسط عیسی در سال 1919 به عنوان برده ای م faithfulمن و با احتیاط منصوب شد ، مجرای ارتباط خداوند با گله های خود در زمین. اگر 1914 اتفاق نیفتاد - یعنی اگر عیسی در سال 1914 به عنوان پادشاه مسیحی بر تخت نیفتاد - پس هیچ دلیلی وجود ندارد که پنج سال بعد ، پس از بازرسی از خانه خود ، جماعت مسیحی ، مستقر شود گروهی از دانشجویان کتاب مقدس که شاهدان یهوه شدند. بنابراین ، در یک جمله: نه 1914 ، نه 1919 ؛ نه 1919 ، هیچ هیئت حاکمه ای به عنوان برده ای ممن و با احتیاط تعیین نشده است. هیئت حاکم انتصاب الهی خود را از دست می دهد و هرگونه ادعا می کند کانال ارتباطی منصوب خداوند است. اهمیت سال 1914 به همین میزان است.

بیایید با بررسی مبانی کتاب مقدس این آموزه ، تفسیر خود را آغاز کنیم. به عبارت دیگر ، ما می خواهیم کتاب مقدس خود را تفسیر کند. پیشگویی مورد بحث در دانیل ، فصل 4 ، کل فصل ، یافت می شود. اما اول ، کمی سابقه تاریخی.

نبوکدنصر ، پادشاه بابل کاری را انجام داد که هیچ پادشاهی قبل از او نتوانسته بود به آن دست یابد. او اسرائیل را فتح می کرد ، پایتخت و معبد آن را ویران می کرد و همه مردم را از این سرزمین دور می کرد. فرمانروای قدرت قبلی جهانی ، سنخریب ، در تلاش برای فتح اورشلیم شکست خورده بود ، زیرا یهوه فرشته ای را برای نابودی ارتش او فرستاد و او را به خانه بازگرداند ، دم در میان پاهایش ، جایی که ترور شد. بنابراین ، نبوكدنصر از خود احساس افتخار می كرد. باید او را از یک میخ یا دو گله پایین انداخت. در نتیجه ، دیدگاه های نگران کننده ای از شب به او داده شد. هیچ یک از کشیشهای بابلی قادر به تفسیر آنها نبودند ، بنابراین اولین تحقیر او هنگامی رخ داد که مجبور شد یکی از اعضای یهودیان برده شده را بخواهد تا تفسیر شود. بحث ما با توصیف چشم انداز برای دانیل آغاز می شود.

"" در دید سر من در حالی که در رختخوابم بود ، درختی را در میان زمین دیدم ، و ارتفاع آن بسیار زیاد بود. 11 درخت بزرگ شد و قوی شد و بالای آن به آسمانها رسید و تا انتهای کل زمین قابل مشاهده بود. 12 شاخ و برگ آن زیبا بود و میوه آن فراوان بود و برای همه غذای آن وجود داشت. در زیر آن جانوران مزرعه سایه می جستند و بر روی شاخه های آن پرندگان آسمانی ساکن می شدند و همه موجودات از آن تغذیه می کردند. 13 "" هنگامي كه من در تختخواب خودم ديد سرهايم را مي ديدم ، يك ناظر ، مقدس را ديدم كه از آسمان ها به سمت پايين مي آيد. 14 او با صدای بلند صدا زد: "درخت را بریده ، شاخه های آن را بریده ، برگهای آن را بریز و میوه های خود را پراکنده کن! بگذار جانوران از زیر آن فرار کنند و پرندگان از شاخه های آن. 15 اما گودال را با ریشه های آن در زمین ، با نوار آهن و مس ، در میان چمنزارهای مزرعه بگذارید. بگذارید از شبنم آسمان خیس شود و قسمت آن با جانوران در میان پوشش گیاهی زمین قرار گیرد. 16 بگذارید قلب آن از قلب یک انسان تغییر کند و به او اجازه دهید قلب یک جانور به او داده شود و اجازه دهید هفت بار از آن بگذرد. 17 این به حکم ناظران است و درخواست آن توسط کلام مقدسین است ، تا افراد ساکن بدانند که عالی ترین در پادشاهی بشر حاکم است و او آن را به هر کس که می خواهد ، می دهد و او حتی پایین ترین مردان را روی آن قرار می دهد. "(دانیل 4: 10-17)

بنابراین فقط با نگاهی به آنچه که خود کتاب مقدس می گویند ، هدف از این سخن نبوی بر پادشاه چیست؟

"برای اینکه مردم زندگی کنند بدانند که حق تعالی در پادشاهی آسمانها حاکم است و آن را به هر کسی که بخواهد می بخشد". (دانیال 4:17)

به عبارت دیگر ، آنچه که یهوه می گوید این است: "شما فکر می کنید که شما چیزی از نبوکدنصر هستید ، زیرا قوم من را فتح کردید؟ من به شما اجازه می دهم مردم من را تسخیر کنید! تو فقط ابزاری در دست من بودی. آنها نیاز به نظم و انضباط داشتند ، و من از شما استفاده کردم. اما من می توانم تو را نیز پایین بکشم. اگر بخواهم می توانم شما را عقب بکشم. هر کاری که بخواهم ، می توانم انجام دهم. "

یهوه به این مرد دقیقاً نشان می دهد كه كیست و در كجای برنامه قرار دارد. او فقط یک پیاده در دستان توانای خداوند است.

طبق کتاب مقدس ، این سخنان چگونه و چه زمان انجام می شود؟

دانیل در آیه 20 می گوید ، "درخت ... این شما هستید ، پادشاه ، زیرا شما بزرگ شده اید و نیرومند شده اید ، و عظمت شما رشد یافته است و به آسمان ها رسیده اید ، و فرمانروایی شما تا انتهای زمین است."

پس درخت کیست؟ این پادشاه است. نبوکدنصر است. آیا کسی دیگر وجود دارد؟ آیا دانیل می گوید یک تحقق ثانویه وجود دارد؟ پادشاه دیگری وجود دارد؟ نه. فقط یک تحقق وجود دارد.

یک سال بعد این پیشگویی انجام شد.

دوازده ماه بعد او در پشت بام کاخ سلطنتی بابل قدم می زد. 30 پادشاه می گفت: "آیا این بابل بزرگ نیست که من خودم با قدرت و قدرت و جلال و عظمت خودم برای خانه سلطنتی بنا کرده ام؟" 31 در حالی که این کلمه هنوز در دهان پادشاه بود ، صدایی از آسمان نازل شد: "ای پادشاه نبوکدانوزر ، به شما گفته می شود ،" پادشاهی از شما گم شده است ، 32 و از بشریت گریخته می شوید. با حیوانات مزرعه محل زندگی شما خواهد بود و به شما سبزی داده می شود که دقیقاً مانند گاوها بخورید و هفت بار از شما عبور خواهد کرد ، تا بدانید که عالی ترین فرمانروای پادشاهی بشر است و او را به هر کس که می خواهد اهدا می کند"" 33 در آن لحظه این کلمه در نبوکدانوزر انجام شد. او از بشر دور شد و درست مثل گاوها شروع به خوردن گیاهان کرد و بدن او با شبنم آسمانها مرطوب شد ، تا اینکه موهای او درست مانند پرهای عقاب ها بلند شد و ناخن هایش مانند پنجه پرندگان بود. (دانیل 4: 29-33)

شاهدان ادعا می کنند که این هفت بار نشان دهنده هفت سال واقعی است که طی آن پادشاه دیوانه شد. آیا مبنایی برای این باور وجود دارد؟ کتاب مقدس نمی گوید. کلمه عبری ، یدان، به معنی "لحظه ، موقعیت ، زمان ، زمانها" است. برخی معتقدند که این می تواند به فصول اشاره داشته باشد ، اما همچنین می تواند به معنای سالها باشد. کتاب دانیال خاص نیست. اگر اینجا هفت سال باشد ، چه سالی؟ یک سال قمری ، یک سال شمسی یا یک سال نبوی؟ در این حساب ابهام بیش از حد وجود دارد تا جزمگونه شود. و آیا واقعاً برای تحقق پیشگویی مهم است؟ آنچه مهم است این است که یک دوره زمانی کافی بود تا نبوکدنصر بتواند قدرت و اقتدار خدا را درک کند. اگر فصلی باشد ، ما در مورد کمتر از دو سال صحبت می کنیم ، که زمان کافی برای رشد موهای شخص به طول پرهای عقاب است: 15 تا 18 اینچ.

تحقق دوم بازسازی سلطنت نبوکدنصر بود:

"در اواخر آن زمان ، نبوکدنصر ، به آسمانها نگاه کردم ، و درک من به من بازگشت. و من از خداوند متعال ستایش کردم و به کسی که برای همیشه زنده است ستایش و جلال می کردم ، زیرا فرمانروایی او یک حاکمیت ابدی است و پادشاهی وی نسل به نسل است. 35 همه ساکنان زمین چیزی به حساب نمی آیند و او طبق اراده خود در بین ارتش آسمانها و ساکنان زمین انجام می دهد. و كسى نيست كه بتواند مانع او شود يا به او بگويد ، چه كار كردى؟ (دانیل 4: 34 ، 35)

"اکنون من ، نبوچادنصر ، من ستایش می کنم ، تجلیل می کنم و پادشاه آسمانها را تجلیل می کنم ، زیرا همه کارهای او حقیقت هستند و راههای او عادلانه است ، و زیرا او قادر است افرادی را که در غرور قدم می زنند تحقیر شود." (دانیل 4: 37 )

اگر به آن آیات نگاه کنید ، آیا نشانه ای از تحقق ثانویه می بینید؟ باز هم ، هدف از این نبوت چه بود؟ چرا داده شد؟

این برای بیان نکته ای نه تنها به نبوکدنصر داده شد ، که نیاز به تحقیر داشت زیرا او قوم یهوه را فتح کرده بود و فکر می کرد همه اوست ، بلکه همچنین برای همه انسانها ، و همه پادشاهان ، و همه رئیس جمهورها و دیکتاتورها است که باید درک کند که همه حاکمان بشری به رضایت خدا خدمت می کنند. او به آنها اجازه می دهد تا خدمت کنند ، زیرا اراده او برای مدت زمانی این کار را می کند ، و هنگامی که دیگر اراده او برای انجام این کار نیست ، او می تواند و آنها را به آسانی مانند پادشاه نبوکدنصر بیرون می آورد.

دلیلی که مدام می پرسم آیا تحقق آینده ای را می بینید این است که برای تأثیرگذاری 1914 ، ما باید این پیشگویی را بررسی کنیم و بگوییم که تحقق ثانویه وجود دارد. یا همانطور که می گوییم ، یک تحقق ضد نوع است. این نوع ، تحقق جزئی و ضد نوع ، تحقق عمده ، بر تخت نشستن عیسی بود. آنچه در این پیشگویی می بینیم ، یک درس شی برای همه حکمرانان بشری است ، اما برای کارکرد 1914 ، باید آن را به عنوان یک نمایش پیامبر با کاربردی امروزی ، با یک محاسبه زمان ، ببینیم.

مشکل بزرگ در این مورد این است که ما علی رغم هر مبانی واضحی که در کتاب مقدس برای این کار وجود دارد ، باید این را به نوع ضد تبدیل کنیم. من می گویم مشکل ، زیرا ما اکنون چنین برنامه های ضد سرطانی را رد می کنیم.

دیوید اسپلین ، از هیئت حاکمه ، در جلسه سالانه سال 2014 در مورد این سیاست رسمی جدید برای ما سخنرانی کرد. در اینجا سخنان وی آمده است:

"چه کسی باید تصمیم بگیرد که یک شخص یا یک رویداد نوعی است ، اگر کلام خدا چیزی در مورد آن نگوید؟ چه کسی صلاحیت انجام این کار را دارد؟ پاسخ ما: ما نمی توانیم کاری بهتر از نقل قول از برادر عزیزمان آلبرت شرودر که گفت ، "اگر این حساب ها در خود کتاب مقدس اعمال نمی شود ، باید هنگام استفاده از حساب ها در کتاب مقدس عبری به عنوان الگوها یا انواع نبوی ، احتیاط زیادی داشته باشیم."

"آیا این جمله زیبایی نبود؟ ما با آن موافق هستیم. "

"خوب در سالهای اخیر ، روند انتشارات ما این بوده است که به دنبال کاربرد عملی وقایع کتاب مقدس بگردیم و نه برای انواع مختلفی که خود کتاب مقدس آنها را به روشنی مشخص نمی کند. ما به سادگی نمی توانیم از آنچه نوشته شده فراتر برویم. "

این اولین فرض ما در مورد پیشگویی دانیل در فصل 4 در مورد سال 1914 است. همه ما می دانیم که پیش فرض ها چقدر خطرناک هستند. اگر یک زنجیره پیوند فولادی دارید ، و یک پیوند از کاغذ ساخته شده است ، زنجیر فقط به اندازه آن پیوند کاغذ ضعیف است. این فرض است؛ حلقه ضعیف در آموزه ما. اما ما با یک فرض به پایان نمی رسیم. نزدیک به دوازده نفر از آنها وجود دارد که همگی برای سالم نگه داشتن زنجیره استدلال ما حیاتی هستند. اگر فقط یک مورد نادرست را ثابت کند ، زنجیره می شکند.

فرض بعدی چیست؟ این در بحثی که حضرت مسیح با شاگردانش درست قبل از صعود به آسمان مطرح کرد ، ارائه شد.

"بنابراین ، هنگامی که آنها جمع شدند ، از او پرسیدند:" پروردگار ، آیا شما پادشاهی را به اسرائیل باز می گردانید؟ "(اعمال 1: 6)

پادشاهی اسرائیل چیست؟ این پادشاهی تخت داوود است و گفته می شود که عیسی پادشاه داوود است. او بر تخت داود نشسته است و پادشاهی اسرائیل از این نظر خود اسرائیل بود. آنها نمی فهمیدند که یک اسرائیل معنوی وجود دارد که فراتر از یهودیان طبیعی خواهد بود. آنچه آنها می پرسیدند این بود که "آیا شما اکنون می خواهید بر اسرائیل حکومت کنید؟" او پاسخ داد:

"این متعلق به شما نیست که زمان یا فصلی را که پدر در صلاحیت خود قرار داده است بدانید." (اعمال 1: 7)

اکنون فقط یک لحظه نگه دارید. اگر پیشگویی دانیال برای نشان دادن ماه صحیح عیسی به عنوان پادشاه اسرائیل بود ، چرا او این حرف را زد؟ چرا او نمی گفت ، "خوب ، اگر می خواهی بدانی ، به دانیل نگاه کن. من بیش از یک ماه پیش به شما گفته ام که به دنیل نگاه کنید و به خواننده اجازه دهید از تشخیص استفاده کند. پاسخ س yourال خود را در کتاب دانیال خواهید یافت. ' و البته ، آنها می توانستند به معبد رفته و دقیقاً از چه زمانی این محاسبه زمان را شروع کنند و تاریخ نهایی را کار کنند. آنها می دیدند که عیسی تا 1,900 سال دیگر برنمی گردد ، بدهد یا بگیرد. اما او این حرف را نزده است. او به آنها گفت ، "دانستن متعلق به شما نیست".

بنابراین یا عیسی صادق نیست ، یا دانیل فصل 4 هیچ ارتباطی با محاسبه زمان بازگشت ندارد. چگونه رهبری سازمان این مسئله را دور می زند؟ هوشمندانه پیشنهاد می کنند که دستور ، "دانستن آن متعلق به شما نیست" ، فقط مربوط به آنها است ، اما مربوط به ما نیست. معاف هستیم و آنها برای اثبات حرف خود از چه چیزی استفاده می کنند؟

"در مورد شما ، دانیل ، این کلمات را مخفی نگه دارید و تا زمان پایان ، کتاب را مهر کنید. بسیاری درباره این موضوع ابراز نظر می کنند ، و دانش واقعی فراوان می شود. "(دانیل 12: 4)

آنها ادعا می کنند که این کلمات مربوط به روزهای آخر ، مربوط به روزهای ما است. اما بیایید تفسیر را رها نکنیم ، زیرا این خدمات به خوبی به ما خدمت کرده است. بیایید به زمینه نگاه کنیم.

در این مدت مایکل ایستاد ، شاهزاده بزرگی که به نفع مردم شما ایستاده است. و زمان پریشانی اتفاق می افتد مانند این که از زمان وجود ملت تا آن زمان وجود نداشته است. و در این مدت مردم شما فرار می کنند ، هر کس که در کتاب نوشته شده است پیدا می شود. 2 و بسیاری از کسانی که در غبارهای زمین خوابیده اند از خواب بیدار می شوند ، برخی به زندگی ابدی و برخی دیگر برای توبیخ و تحقیر ابدی. 3 "و کسانی که دارای بینش هستند به همان اندازه درخشان از بهشت ​​می درخشد ، و کسانی که بسیاری را مانند ستارگان به عدالت می کشانند ، برای همیشه و همیشه. 4 "در مورد شما ، دانیل ، کلمات راز نگه دارید و تا زمان پایان کتاب را مهر کنید. بسیاری درباره این موضوع ابراز نظر می کنند ، و دانش واقعی فراوان می شود. "(دانیل 12: 1-4)

آیه یک از "قوم شما" صحبت می کند. قوم دانیال چه کسانی بودند؟ یهودیان منظور فرشته از یهودیان است. "قوم او" ، یهودیان ، در زمان پایان زندگی دچار یک پریشانی بی نظیر می شوند. پیتر گفت که آنها در زمان پایان یا آخرین روزها بودند که با جمعیت در پنطیکاست صحبت کرد.

"" و در روزهای آخر، "خدا می گوید ،" من روح خود را بر روی هر نوع گوشت خواهم ریخت ، پسران و دختران شما نبوت خواهند کرد و جوانان شما بینایی خواهند دید و پیران شما رویاها ، 18 و حتی روی برده های مرد من را خواهند دید. و در مورد برده های زن خود ، من در آن روزها مقداری از روح خود را خواهم ریخت و آنها پیشگویی می کنند. (اعمال 2: 17 ، 18)

عیسی عذاب یا زمان اضطراب مشابه را نسبت به آنچه فرشته به دانیل گفت ، پیشگویی کرد.

"زیرا در این صورت ، سختی های بزرگی مانند آن رخ خواهد داد که از ابتدای جهان تاکنون رخ نداده است ، دیگر وجود نخواهد داشت." (متئو 24: 21)

"و زمانی پریشانی رخ خواهد داد ، از زمانی که ملتی تا آن زمان وجود نداشته است ، رخ نداده است." (دانیل 12: 1 ب)

فرشته به دانیل گفت که برخی از این مردم فرار خواهند کرد ، و عیسی به وی داد یهودی آموزش شاگردان در مورد چگونگی فرار.

"و در آن مدت مردم شما ، هر کسی که در کتاب نوشته شده است ، فرار خواهد کرد." (دانیل 12: 1 ج)

"سپس اجازه دهید کسانی که در جودیا هستند شروع به فرار به کوه کنند. 17 بگذارید مردی كه روی تخته خانه است پایین نیاید تا از خانه خود اجناس را بیرون آورد ، 18 و آن مرد در مزرعه برنگردد تا لباس بیرونی خود را بگیرد. " (متی 24: 16-18)

Daniel 12: 2 هنگامی تحقق یافت که قوم او ، یهودیان ، مسیح را پذیرفتند.

"و بسیاری از کسانی که در غبار زمین می خوابند ، برخی به زندگی ابدی و برخی دیگر به ملامت و تحقیر ابدی بیدار خواهند شد." (دانیال 12: 2)

"عیسی به او گفت:" مرا دنبال کن ، و بگذار مردگان مردگان خود را دفن کنند. "(متی 8:22)

هیچ یک از آنها بدن خود را برای گناه به عنوان سلاح نادرستی معرفی نکنید ، بلکه خود را به خدا معرفی کنید به عنوان کسانی که از مردگان زنده هستند، همچنین بدنهای خود را به عنوان سلاح های عدالت پیش خدا قرار دهید. " (رومیان 6:13)

او به مرگ معنوی و زندگی معنوی اشاره می کند ، که هر دو نتیجه ای همتای واقعی آنها را به دنبال دارد.

Daniel 12: 3 نیز در قرن اول انجام شد.

"و کسانی که بصیرت دارند به اندازه وسعت آسمان و کسانی که بسیاری را مانند ستارگان به عدالت می رسانند برای همیشه و همیشه درخشان می درخشند." (دانیال 12: 3)

"تو روشنایی دنیا هستی. هنگام قرار گرفتن در کوه ، نمی توان یک شهر را پنهان کرد. "(متیو 5: 14)

به همین ترتیب ، اجازه دهید نور شما در برابر مردم بدرخشد ، تا آنها کارهای خوب شما را ببینند و به پدر شما که در آسمانها است ، جلال جلوه دهند. (متیو 5: 16)

همه این آیات در قرن اول تحقق یافتند. بنابراین ، نتیجه می شود که آیه مشاجره ، آیه 4 ، نیز به همین ترتیب تحقق یافت.

"در مورد شما ، دانیل ، این کلمات را مخفی نگه دارید و تا زمان پایان ، کتاب را مهر کنید. بسیاری درباره این موضوع ابراز نظر می کنند ، و دانش واقعی فراوان می شود. "(دانیل 12: 4)

"راز مقدسي كه از سيستم گذشته اشيا پنهان مانده بود و از نسل های گذشته اما اکنون برای مقدسین وی نازل شده است، 27 که خدا از آنها خوشحال شده است که ثروتهای باشکوه این راز مقدس را که مسیح در پیوند با شما است ، امید به جلال او در میان ملل معرفی کرده است. (Colossians 1: 26، 27)

"من دیگر شما را برده نمی نامم ، زیرا برده نمی داند ارباب خود چه می کند. اما من شما را دوست خوانده ام ، زیرا من همه چیزها را برای شما مشخص کردم من از پدرم چیزی شنیده ام. " (یوحنا 15:15)

"... برای به دست آوردن دانش دقیق از راز مقدس خدا ، یعنی مسیح. 3 گنجینه های خرد و دانش با دقت در او پنهان شده است. (Colossians 2: 2، 3)

تاکنون فرضیات 11 داریم:

  • فرض 1: رؤیای نبوکدانوزر تحقق ضد دینی امروزی دارد.
  • فرض 2: حکم در اعمال 1: 7 "این متعلق به شما نیست که زمان و فصلی را که پدر در صلاحیت خود قرار داده است بدانید" برای شاهدان یهوه صدق نمی کند.
  • فرض 3: وقتی دانیال 12: 4 می گوید "دانش واقعی" فراوان خواهد شد ، که شامل دانشی است که در صلاحیت خود خداست.
  • فرض 4: افراد دانیل که در 12 به آنها اشاره شده اند: 1 شاهدان یهوه هستند.
  • فرض 5: مصیبت و ناراحتی بزرگ Daniel 12: 1 به تخریب بیت المقدس اشاره نمی کند.
  • فرض 6: کسانی که به آنها گفته شد دانیل فرار می کنند ، مربوط به مسیحیان یهودی در قرن اول نمی شود ، بلکه به شاهدان یهوه آرماگدون گفته می شود.
  • فرض 7: در مورد دانیل 12: 1 ، مایکل در آخرین روزها همانطور که پیتر گفت ، در برابر یهودیان ایستادگی نکرد ، اما اکنون برای شاهدان یهوه ایستاد.
  • فرض 8: مسیحیان قرن اول نمی درخشیدند و بسیاری را به عدالت نمی کشاندند ، اما شاهدان یهوه دارند.
  • فرض 9: دانیل 12: 2 درباره بسیاری از شاهدان یهوه که در غبار در خواب غفلت از خواب بیدار می شوند صحبت می کند. این به معنای یهودیان در قرن اول حقیقت گرفتن از عیسی نیست.
  • فرض 10: علیرغم سخنان پیتر ، دانیل 12: 4 به زمان پایان قوم دانیل ، یهودیان اشاره نمی کند.
  • فرض 11: Daniel 12: 1-4 تحقق قرن اول را نداشت ، اما در روزگار ما اعمال می شود.

فرضیات بیشتری در انتظار است. اما ابتدا بیایید به استدلال رهبری JW در سال 1914 نگاهی بیندازیم. کتاب مقدس واقعاً چه چیزی می آموزد؟ دارای یک ضمیمه است که سعی در توضیح دکترین دارد. در پاراگراف اول آمده است:

ضمیمه

1914 Year سال قابل توجهی در پیشگویی کتاب مقدس

قبل از تصمیم گیری ، دانش آموزان کتاب مقدس اعلام کردند که در 1914 پیشرفت های چشمگیری خواهد داشت. اینها چه بودند و چه شواهدی به 1914 به عنوان یک سال مهم اشاره می کند؟

اکنون درست است که دانشجویان کتاب مقدس سال 1914 را سال تحولات قابل توجهی عنوان کرده اند ، اما در مورد چه تحولاتی صحبت می کنیم؟ تصور می کنید که پس از خواندن بند پایانی این ضمیمه ، به چه تحولاتی مراجعه شود؟

درست همانطور که عیسی پیش بینی کرد ، "حضور" او به عنوان پادشاه آسمانی با تحولات چشمگیر جهان - جنگ ، قحطی ، زمین لرزه ها ، و مریض ها مشخص شده است. (متی 24: 3-8 ؛ لوقا 21:11) چنین تحولاتی شهادت قدرتمندی بر این واقعیت دارد که سال 1914 تولد پادشاهی آسمانی خدا و آغاز "آخرین روزهای" این سیستم شرور فعلی را رقم زد. - 2 تیموتیوس 3: 1-5.

واضح است كه پاراگراف اول ما را درك می كند كه می فهمید كه حضور عیسی مسیح متولد شد كه اعلام شد دهه قبل توسط این دانش آموزان کتاب مقدس.

این نادرست و بسیار گمراه کننده است.

ویلیام میلر ، بدون شک ، نوه جنبش جنبش Adventist بود. او اعلام کرد که 1843 یا 1844 زمانی خواهد بود که عیسی بازگشت و آرماگدون خواهد آمد. او از Daniel 4 برای پیش بینی خود استفاده کرد ، اما سال شروع متفاوتی داشت.

نلسون باربور ، دیگر ادونتیست ، از 1914 به عنوان سال آرماگدون یاد کرد ، اما معتقد بود 1874 سالی است که مسیح به طور نامرئی در آسمان ها حضور دارد. او راسل را متقاعد کرد ، که حتی پس از قطع رابطه با باربور نیز به این مفهوم پایبند بود. تنها در سال 1930 بود که سال حضور مسیح از 1874 به 1914 منتقل شد.[I]

بنابراین این عبارت در بند آغازین پیوست دروغ است. کلمات محکم؟ شاید ، اما حرف من نیست. گریت لوش از هیئت حاکمه اینگونه تعریف می کند. از پخش نوامبر 2017 این را داریم:

"دروغ عبارت نادرستی است که عمداً به عنوان واقعیت ارائه شده است. یک دروغ دروغ عکس حقیقت است. دروغ شامل گفتن نادرست به شخصی است که حق دارد حقیقت را در مورد یک موضوع بداند. اما همچنین چیزی وجود دارد که به آن نیمه حقیقت گفته می شود. کتاب مقدس به مسیحیان می گوید که با یکدیگر صادق باشند. پولس رسول در افسسیان 4:25 نوشت: "اکنون که نیرنگ را کنار گذاشتید ، راست بگویید". دروغ و نیمه حقیقت اعتماد را تضعیف می کند. ضرب المثل آلمانی می گوید: "کسی یک بار دروغ می گوید ، حتی اگر حقیقت را بگوید باور نمی شود". بنابراین ما باید صریح و صادقانه با یکدیگر صحبت کنیم ، نه اینکه اطلاعات کمی را که می توانند درک شنونده را تغییر دهند یا او را گمراه کنند ، دریغ نکنیم. "

خب! حالا شما مالک آن هستید. ما حق داشتیم چیزی را بدانیم ، اما آنها به جای اینکه به ما بگویند چه حق شناختن را داریم ، آن را از ما پنهان کردند و ما را به نتیجه ای نادرست رساندند. با تعریف گریت لوش ، آنها به ما دروغ گفته اند.

در اینجا چیز دیگری وجود دارد که مورد توجه است: اگر راسل و رادرفورد نور جدیدی از خدا دریافت کردند تا به آنها کمک کند درک کنند که دانیل فصل 4 در روزگار ما اعمال شده است ، ویلیام میلر نیز چنین کرد ، نلسون باربور نیز همین کار را کرد ، این تعبیر نبوی بنابراین ، آنچه ما با اعتقاد خود در سال 1914 می گوییم این است که یهوه حقیقت جزئی را به ویلیام میلر فاش کرد ، اما او فقط تمام حقیقت را - تاریخ شروع را فاش نکرد. سپس یهوه این کار را دوباره با باربور انجام داد ، و سپس دوباره با راسل ، و سپس دوباره با رادرفورد. هر بار منجر به ناامیدی و غرق شدن ایمان بسیاری از بندگان وفادار او شد. آیا این به نظر یک خدا دوست داشتنی است؟ آیا یهوه افشاگر نیمه واقعیت ها است ، و این باعث ترغیب مردان به گمراه کردن همرزمان خود می شود؟

یا شاید تقصیر - همه تقصیرها - مربوط به مردان باشد.

بیایید به مطالعه کتاب آموزش کتاب مقدس ادامه دهیم.

"همانطور که در لوقا 21:24 ضبط شده است ، عیسی گفت:" اورشلیم توسط ملتها لگدمال می شود تا زمانی که زمانهای تعیین شده ملتها ["زمان امتها" ، نسخه King James به پایان برسد. " بیت المقدس پایتخت ملت یهود بوده است - مقر فرمانروایی سلطنت از خاندان پادشاه داوود. (مزمور 48: 1 ، 2) با این حال ، این پادشاهان در میان رهبران ملی بی نظیر بودند. آنها به عنوان نمایندگان خود خدا بر «تخت یهوه» نشستند. (اول تواریخ 1:29) بنابراین اورشلیم نمادی از حکومت یهوه بود. " (پاراگراف 23)

  • فرض 12: بابل و سایر ملل قادر به زیر پا گذاشتن حاکمیت خدا هستند.

این مسخرست. نه تنها مضحک است ، بلکه اثبات دروغ بودن آن را نیز داریم. همان قسمت دانیل در فصل 4 برای خواندن همه وجود دارد. از خودم می پرسم: "چگونه این را از دست دادیم؟"

ابتدا ، در بینایی ، نبوکدانوزر این پیام را در Daniel 4 دریافت می کند: 17:

وی گفت: "این به دستور ناظران است و درخواست توسط کلام مقدسین انجام می شود ، تا افراد ساکن این امر بدانند که عالی ترین در سلطنت بشر حاکم است و آن را به هر کس که می خواهد می بخشدو او حتی پایین ترین مردان را بر آن تنظیم می کند. "(دانیل 4: 17)

سپس خود دانیل این کلمات را در آیه 25 تکرار می کند:

"شما از بین مردان دور خواهید شد ، و مسکن شما با جانوران مزارع خواهد بود و به شما سبزی می دهد که درست مثل گاوها بخورید. و با شبنم آسمانها خیس می شوید و هفت بار از شما می گذرد ، تا زمانی که آن را بدانید عالی ترین حاکم در پادشاهی بشریت است و آن را به هر کس که بخواهد اهدا می کند. "(دانیل 4: 25)

بعد ، فرشته حكم می كند:

"و از انسان دور می شوید. با جانوران مزرعه محل زندگی شما خواهد بود و به شما سبزی داده می شود که درست مثل گاوها بخورید و هفت بار از شما عبور خواهد کرد ، تا زمانی که بدانید عالی ترین حاکم در پادشاهی بشریت است و آن را به هر کس که بخواهد اهدا می کند"" (دانیل 4: 32)

سپس سرانجام ، با آموختن درس خود ، خود نبوکدانوزر اعلام کرد:

"در اواخر آن زمان ، نبوکدنصر ، به آسمانها نگاه کردم ، و درک من به من بازگشت. و من عالیترین را ستایش کردم و به کسی که برای همیشه زنده است ستایش و جلال را تقدیم کردم ، زیرا حكومت او حكومت ابدى است و پادشاهى او نسل به نسل است. (دانیل 4: 34)

وی گفت: "اکنون من ، نبوچادنصر ، می ستونم ، پادشاه آسمانها را ستایش می کنم ، تجلیل می کنم و جلال می بخشم ، زیرا همه کارهای او حقیقت و راههای او عادلانه هستند ، و زیرا او قادر است افرادی را که با غرور قدم می زنند تحقیر شود. "(دانیل 4: 37)

پنج بار به ما گفته می شود که یهوه مسئول است و می تواند هر کاری را که می خواهد به هرکسی که حتی بالاترین پادشاه آنجا را می خواهد انجام دهد. و با این حال ما می گوییم که ملکوت پادشاهی او را زیر پا گذاشته است ؟! من فکر نمی کنم

از کجا می توانیم آن را بدست آوریم؟ ما آن را با گیلاس انتخاب یک آیه و سپس تغییر معنای آن به دست می آوریم و امیدواریم که دیگران فقط به آن آیه نگاه کنند و تفسیر ما را بپذیرند.

  • فرض 13: عیسی در هنگام مراجعه به بیت المقدس در مورد حكومت خداوند در لوك 21 صحبت می كرد: 24:

کلمات عیسی را در لوک در نظر بگیرید.

"و آنها تا لبه شمشیر سقوط خواهند کرد و به اسارت در تمام ملل خواهند رفت. و اورشلیم تا زمانی که زمانهای تعیین شده ملل به اتمام نرسد ، ملتها را زیر پا می گذارند. "(لوک 21: 24)

این تنها مکان در است کل کتاب مقدس در جایی که از عبارت "اوقات معین ملتها" یا "اوقات معین امتها" استفاده شده است. به نظر می رسد هیچ جای دیگری نیست. چیز زیادی برای ادامه دادن نیست ، درست است؟

آیا عیسی به حکومت یهوه اشاره می کند؟ بگذارید کتاب مقدس خودش صحبت کند. باز هم ، ما زمینه را در نظر خواهیم گرفت.

با این حال ، وقتی می بینید اورشلیم احاطه شده توسط ارتش های محاصره شده ، پس بدانید که ویران شدن او نزدیک شده است 21 سپس بگذارید کسانی که در یهودا هستند ، شروع به فرار به کوه کنند ، بگذارید آنهایی که در میان هستند او بگذارید ، و بگذارید کسانی که در حومه شهر هستند وارد نشوند او، 22 زیرا این روزها برای اجرای عدالت است تا همه چیزهایی که نوشته شده ممکن است برآورده شود. 23 وای بر خانمهای باردار و کسانی که در این روزها نوزاد را تغذیه می کنند! زیرا بر سرزمین ناراحت خواهد شد و غضب بر ضد این قوم خواهد بود. 24 و آنها تا لبه شمشیر سقوط کرده و اسیر خواهند شد به تمام ملل. و اورشلیم تا زمانی که زمانهای تعیین شده ملل به اتمام نرسد ، ملتها پایمال خواهند شد. (لوک 21: 20-24)

آیا وقتی به "اورشلیم" یا "او" اشاره می شود ، آیا به وضوح در مورد شهر واقعی اورشلیم صحبت نمی شود؟ آیا هیچ یک از کلمات عیسی در اینجا با نماد یا استعاره بیان شده است؟ آیا او به صراحت و به معنای واقعی کلمه صحبت نمی کند؟ پس چرا تصور می کنیم که ناگهان ، در میان جمله ، او به ارجاع به اورشلیم روی آورد ، نه به عنوان یک شهر واقعی بلکه به عنوان نمادی برای حکمرانی خدا؟

تا به امروز ، شهر اورشلیم در حال پایمال شدن است. حتی کشور مستقل و مستقل اسرائیل نمی تواند ادعای انحصاری در مورد شهر مورد اختلاف داشته باشد و بین سه گروه مذهبی متمایز و مخالف تقسیم شود: مسیحیان ، مسلمانان و یهودیان.

  • فرض 14: عیسی اشتباه فعل را گرفت.

اگر عیسی به عنوان طغیان سازمان از زمان تبعید بابل در زمان دانیل شروع می کرد ، آنگاه او می گفت ، "اورشلیم ادامه خواهد یافت توسط ملتها لگدمال می شود ... " قرار دادن آن به زبان آینده ، مانند او ، به این معنی است که در زمان بیان این سخنان نبوی ، بیت المقدس - شهر - هنوز زیر پا گذاشته نشده است.

  • فرض 15: سخنان عیسی در مورد دانیل 4 اعمال می شود.

هنگامی که عیسی همانطور که در لوقا 21: 20-24 ثبت شده صحبت می کند ، هیچ نشانه ای وجود ندارد که او در مورد چیزی غیر از تخریب قریب الوقوع اورشلیم در سال 70 پ.م صحبت کند. اشاره به چیزی که مربوط به پیشگویی دانیل در فصل 1914 است. چنین ادعایی به راحتی وجود ندارد. این حدس است جعل خالص

  • فرض 16: زمان های تعیین شده ملل با تبعید به بابل آغاز شد.

از آنجا که نه عیسی مسیح ، و نه هیچ نویسنده کتاب مقدس ، در خارج از لوقا 21:24 اشاره ای به "اوقات معین ملت ها" نکرده است ، هیچ راهی برای دانستن اینکه این "اوقات معین" آغاز شده است وجود ندارد. آیا آنها با ملت اول در زمان نمرود شروع کردند؟ یا این مصر بود که می تواند ادعا کند نقطه شروع این دوره ، زمانی که قوم خدا را به بردگی می کشد؟ این همه حدس است. اگر دانستن زمان شروع مهم بود ، کتاب مقدس آن را به وضوح بیان می کرد.

برای نشان دادن این موضوع ، اجازه دهید به یک پیشگویی محاسبه واقعی زمان بپردازیم.

"وجود دارد هفتاد هفته که برای مردم و شهر مقدس شما تعیین شده است تا از این کار تجاوز کنید ، و گناهان خود را تمام کنید ، و گناهان خود را مرتکب شوید ، و برای بعضی اوقات عدالت را به طور نامعین به وجود آورید ، و بر روی بینایی و مهر ببندید. پیامبر ، و مقدسین مقدسین را مسح کنید. 25 و شما باید بصیرت را بشناسید و داشته باشید از بیرون رفتن از [کلمه] برای ترمیم و بازسازی بیت المقدس تا زمانی که مسیح [رهبر] ، هفت هفته خواهد بود ، همچنین شصت و دو هفته. او باز خواهد گشت و در واقع با یک میدان عمومی و خاکی اما در تنگه زمانها بازسازی می شود. "(دانیل 9: 24 ، 25)

آنچه در اینجا داریم یک بازه زمانی خاص و غیر مبهم است. همه می دانند که چند روز در هفته وجود دارد. سپس یک نقطه شروع مشخص به ما داده می شود ، یک واقعه بدون ابهام که آغاز محاسبه است: دستور بازسازی و بازسازی اورشلیم. سرانجام ، به ما گفته می شود که چه اتفاقی پایان دوره مورد نظر را رقم می زند: ورود مسیح.

  • رویداد شروع خاص ، به وضوح نامگذاری شده است.
  • مدت زمان خاص.
  • رویداد پایان ویژه ، به وضوح نامگذاری شده است.

آیا این برای قوم یهوه مفید بود؟ آیا آنها از قبل تعیین کردند که چه اتفاقی قرار است بیفتد و چه زمانی اتفاق می افتد؟ یا آیا ی Jehovahه withو themه آنها را فقط با پیشگویی تا حدی نازل شده به ناامیدی سوق داد؟ مدارکی که وی نکرده است در لوقا 3:15 یافت می شود:

"اکنون مردم در انتظار بودند و همه آنها در دل خود در مورد جان استدلال می کردند ،" ممکن است او مسیح باشد؟ "(لوک 3: 15)

چرا پس از 600 سال ، آنها در سال 29 م انتظار داشتند؟ زیرا آنها پیشگویی دانیل را داشتند که باید انجام دهند. ساده و ساده.

اما وقتی صحبت از رویای دانیل 4 و نبوکدنصر می شود ، مدت زمان آن به روشنی بیان نمی شود. (زمان دقیقاً چه مدت است؟) هیچ رویدادی برای شروع وجود ندارد. هیچ چیز نمی تواند بگوید که تبعید یهودیان - که قبلاً در آن زمان اتفاق افتاده بود - به معنای شروع برخی محاسبات بود. سرانجام ، در هیچ جا بیان نشده است که هفت بار با بر تخت نشستن مسیح پایان می یابد.

این همه ساخته شده است بنابراین برای اینکه این کار عملی شود ، باید چهار فرض دیگر اتخاذ کنیم.

  • فرض 17: دوره زمانی مبهم نیست اما برابر با 2,520 سال است.
  • فرض 18: رویداد آغاز تبعید به بابل بود.
  • فرض 19: تبعید در 607 BCE اتفاق افتاد
  • فرض 20: دوره زمانی به پایان می رسد که عیسی مسیح در بهشت ​​پادشاهی شد.

هیچ مدرکی برای کتاب مقدس وجود ندارد.

و اکنون برای فرض نهایی:

  • فرض 21: حضور مسیح نامرئی خواهد بود.

کجا این را در کتاب مقدس می گوید؟ من خودم را به خاطر ناآگاهی کورکورانه لگد می زنم ، زیرا عیسی در واقع من و شما را از چنین تعلیمی بر حذر می دارد.

"پس اگر کسی به شما بگوید ، نگاه کنید! اینجا مسیح است ، یا "آنجا". باورنکنید. 24 برای مسیحیان و پیامبران دروغین ظهور خواهند کرد و علائم و شگفتی های بزرگی را انجام خواهند داد تا در صورت امکان حتی افراد برگزیده را گمراه کنند. 25 نگاه کنید! من به شما هشدار داده ام. 26 بنابراین ، اگر مردم به شما بگویند ، "نگاه کن او در بیابان است، 'بیرون نرو؛ "نگاه کن او در اتاق های داخلی است،' باورنکنید. 27 همانطور که رعد و برق از شرق بیرون می آید و به سمت غرب می درخشد ، حضور پسر انسان نیز خواهد بود. (متیو 24: 23-27)

"در بیابان" یا "در اتاقهای داخلی" ... به عبارت دیگر ، پنهان از دید ، مخفی ، نامرئی. سپس ، فقط برای اطمینان از اینکه ما به نکته ای رسیده ایم (که این کار را نکردیم) ، او به ما می گوید که حضورش مانند رعد و برق آسمان خواهد بود. وقتی برق در آسمان برق می زند ، آیا به مترجمی نیاز دارید که به شما بگوید چه اتفاقی افتاده است؟ آیا همه آن را نمی بینند؟ می توانید با پرده های کشیده به زمین یا داخل آن خیره شوید و هنوز می دانید که رعد و برق برق زده است.

سپس ، برای سرپوش گذاشتن ، می گوید:

"سپس علامت پسر انسان در بهشت ​​ظاهر می شود ، و تمام قبایل زمین خود را با اندوه به ضرب و شتم می کشند و آنها پسر انسان را خواهند دید که روی ابرها می آید از بهشت ​​با قدرت و جلال بزرگ. "(متیو 24: 30)

چگونه می توانیم این حضور را به عنوان یک حضور نامرئی - که از دید عمومی پنهان است- تعبیر کنیم؟

ما می توانیم و به دلیل اعتماد نابجا ، سخنان عیسی را سو برداشت کرده ایم. و آنها هنوز هم می خواهند که ما به آنها اعتماد کنیم.

در پخش مارس ، جریت لوش گفت:

«یهوه و عیسی به غلام ناقصی اعتماد دارند که در حد توان خود و با بهترین انگیزه ها به همه چیز اهمیت می دهد. آیا پس نباید به برده ناقص نیز اعتماد کنیم؟ برای درک میزان اعتماد یهوه و عیسی به برده مومن ، در آنچه به اعضای خود قول داده است ، تأمل کنید. او به آنها قول جاودانگی و فساد را داده است. به زودی ، درست قبل از آرماگدون ، اعضای باقی مانده برده به بهشت ​​منتقل می شوند. از سال 1919 دوران مشترک ما ، برده مسئول برخی از وسایل مسیح شد. طبق متی 24:47 ، هنگامی که مسح ها به بهشت ​​منتقل می شوند ، عیسی در آن مرحله تمام وسایل خود را به آنها می سپارد. آیا این اعتماد بی نظیر را نشان نمی دهد؟ مکاشفه 4: 4 این افراد مسح شده را که بعنوان سلطنت کننده با مسیح زنده شده اند ، توصیف می کند. مکاشفه 22: 5 می گوید آنها نه تنها برای یک هزار سال بلکه برای همیشه و همیشه حکومت خواهند کرد. چه اعتماد بی نظیری عیسی نسبت به آنها نشان می دهد. از آنجا که یهوه خدا و عیسی مسیح کاملاً به غلام مومن و باهوش اعتماد دارند ، آیا ما نباید چنین کاری کنیم؟ "

بسیار خوب ، بنابراین ایده این است که ، یهوه به عیسی اعتماد دارد. اعطا شده. عیسی به هیئت حاکم اعتماد دارد. چگونه من می دانم؟ و اگر ی Jehovahه Jesusو somethingه عیسی چیزی به ما می دهد تا به ما بگوید ، ما می دانیم كه هر چه عیسی به ما می گوید از طرف خدا است. که او با ابتکار عمل خودش کاری انجام نمی دهد. او اشتباه نمی کند. او با انتظارات کاذب ما را گمراه نمی کند. بنابراین ، اگر عیسی آنچه را که یهوه به او داده به هیئت حاکمه بدهد ، چه اتفاقی می افتد؟ ارتباط از دست رفته است؟ ارتباط مبهم؟ چه اتفاقی می افتد؟ یا آیا عیسی مسیح فقط به عنوان یک ارتباط دهنده بسیار کارآمد نیست؟ من فکر نمی کنم تنها نتیجه گیری این است که او این اطلاعات را به آنها نمی دهد ، زیرا هر حال خوب و عالی از بالا است. (جیمز 1:17) امید کاذب و انتظارات ناکام نه ارائه خوبی است و نه کامل.

هیئت حاکمه - صرفاً مردان - می خواهند به آنها اعتماد کنیم. آنها می گویند ، "به ما اعتماد کنید ، زیرا یهوه به ما اعتماد می کند و عیسی نیز به ما اعتماد می کند." بسیار خوب ، بنابراین من حرف آنها را برای آن دارم. اما پس از آن من یهوه را در مزامیر 146: 3 به من می گوید: "به شاهزادگان اعتماد نکن." شاهزاده ها آیا این همان چیزی نیست که گریت لوش ادعا کرده است؟ در همین پخش ، او ادعا می کند که یک پادشاه آینده است. با این حال ، یهوه می گوید ، "به شاهزادگان اعتماد نکن و نه به یک پسر انسان ، که نمی تواند نجات دهد ، اعتماد نکن." بنابراین از یک طرف ، مردانی که خود را شاهزاده معرفی می کنند به من می گویند اگر می خواهیم نجات پیدا کنیم به آنها گوش بدهم و به آنها اعتماد کنم. با این حال ، از طرف دیگر ، یهوه به من می گوید که به چنین شاهزادگان اعتماد نکنم و نجات به عهده مردان نیست.

به نظر می رسد انتخاب ساده ای که باید به چه کسی گوش دهم انتخاب شود.

پس از کلمه

نکته ناراحت کننده برای من هنگامی که اولین بار فهمیدم 1914 یک آموزه نادرست است این بود که اعتمادم را به سازمان از دست ندادم. اعتمادم را به این مردان از دست دادم ، اما صادقانه بگویم ، به هر حال واقعاً هرگز اینقدر به آنها اعتماد نداشتم ، زیرا شکست های بسیاری را دیده ام. اما من اعتقاد داشتم که این سازمان سازمان واقعی یهوه است ، یک ایمان واقعی بر روی زمین. برای متقاعد کردن من به جستجوی جای دیگر - چیزی که من آن را شکستن معامله می نامم - چیز دیگری لازم بود. در مورد ویدیو بعدی در مورد آن صحبت خواهم کرد.
____________________________________________________________________________

[I] "مسیح از زمان 1914 حضور داشته است" ، عصر طلایی، 1930، ص. 503

Meleti Vivlon

مقالات Meleti Vivlon.

    از ما پشتیبانی کنید

    ترجمه

    نویسندگان

    تاپیک

    مقالات ماه

    دسته بندی ها

    30
    0
    لطفا نظرات خود را دوست دارم ، لطفاً نظر دهید.x