آیا اصطلاح "Blinders Denominational" را شنیده اید؟

به عنوان یکی از شاهدان یَهُوَه، هر بار که در موعظه خونه به خونه بیرون می‌رفتم، با اشتباه منطقی «کورهای فرقه‌ای» مواجه می‌شدم.

Blinders فرقه ای به "نادیده گرفتن یا کنار گذاشتن خودسرانه بدون توجه جدی به هر گونه بحث یا بحث در مورد ایمان، اخلاق، اخلاق، معنویت، الهی یا زندگی پس از مرگ که از خارج از فرقه مذهبی خاص یا سنت اعتقادی خود می آید" اشاره دارد.

البته هرگز فکر نمی‌کردم که «کرورهای فرقه‌ای» هم می‌پوشم. اوه نه من نه! من حقیقت را داشتم. اما این دقیقاً همان چیزی است که اکثر افراد دیگری که با آنها صحبت می کردم به آن اعتقاد داشتند. با این حال، نه آنها و نه من باورهایمان را آزمایش نکرده بودیم. در عوض، ما به مردان اعتماد کرده بودیم که چیزها را برای ما تفسیر کنند و آنقدر مطمئن بودیم که آنچه آنها آموزش می‌دهند درست است، که وقتی دیگران برای به چالش کشیدن باورهای ما آمدند، تفکر انتقادی خود را خاموش کردیم.

آنچه در ادامه به بررسی آن می‌پردازیم، نمونه‌ای از این است که چگونه مردان باهوش می‌توانند از اعتماد ما استفاده کنند و ما را فریب دهند تا کاملاً مخالف حقیقت را باور کنیم.

این از پخش فوریه در JW.org گرفته شده است.

غالباً در سرزمین‌هایی که کار ما ممنوع است، برای توجیه آزار و شکنجه، دروغ‌ها و تبلیغات پخش می‌شود، اما فقط در چنین سرزمین‌هایی نیست که با گزارش‌های نادرست، اطلاعات نادرست و دروغ‌های آشکار مواجه می‌شویم...»

ببین داره چیکار میکنه؟ آنتونی گریفین به کورهای فرقه‌ای وابسته است که همه ما به عنوان شاهدان یهوه استفاده می‌کردیم تا آنچه را که او می‌گوید به عنوان حقیقت انجیل بپذیرید. همیشه به ما یاد می دادند که ما به عنوان شاهدان یهوه به دلیل بیان حقیقت در سرزمین هایی مانند روسیه و کره شمالی تحت آزار و اذیت قرار می گیریم. اما اکنون او می‌خواهد از این تعصب استفاده کند تا شما را بپذیرد که کشورهای دیگر شاهدان یهوه را با گزارش‌های نادرست، اطلاعات نادرست و دروغ‌های آشکار مورد آزار و اذیت قرار می‌دهند. مشکل این است که این کشورها رژیم های توتالیتر نیستند، بلکه کشورهای مدرن جهان اول با برنامه های حقوق بشری قوی هستند.

"در واقع، حتی اگر ما حقیقت را تحمل کنیم..."

باز هم، آنتونی فقط فرض می‌کند که شنوندگانش باور خواهند کرد که حقیقت را تحمل می‌کنند و بقیه دروغ می‌گویند. اما ما قصد نداریم بیشتر از این حدس بزنیم.

"مرتدین و دیگران ممکن است ما را به عنوان افراد ناصادق و فریبکار معرفی کنند..."

نام بردن. او به نام و نشان دادن مشغول است. "مرتدین ممکن است ما را به عنوان افراد ناصادق و فریبکار معرفی کنند." یک لحظه فکر کنید. فقط به این دلیل که دیگران را مرتد می‌داند، به این معنا نیست که مرتد هستند. او ادعا می کند که من یک مرتد هستم، اما مرتد در این زمینه، در زمینه کتاب مقدس، کسی است که یهوه خدا را ترک کرده است. من یهوه خدا را ترک نکرده ام. پس او دروغ می گوید یا من؟ آیا او مرتد است یا من؟ می بینید، نامگذاری تنها زمانی جواب می دهد که مخاطبان شما پر از افراد زودباور باشند که نمی دانند چگونه برای خود فکر کنند.

"چگونه می توانیم به این رفتار ناعادلانه پاسخ دهیم؟ بیایید به بحث عبادت صبحگاهی اخیر برادر ست هایت با عنوان «حقیقت گفتن هر چند به عنوان فریبکار» گوش کنیم.

«آیا تا به حال با یک گزارش بد، یک گزارش نادرست درباره قوم یهوه مواجه شده‌اید؟»

بله، ست، من با گزارش نادرستی درباره قوم یهوه مواجه شده ام. به‌عنوان یکی از قوم یَهُوَه، غالباً در مورد من بد معرفی شده، تهمت و دروغ گفته شده است. من مطمئن هستم که شاهدان یهوه نیز معرفی نادرست، تهمت و دروغ در مورد آنها شده اند. با این حال، در مورد گزارش هایی که درست است، چه می شود؟ ست چه توصیه ای به مخاطبان خود خواهد کرد که چگونه به گزارش های منفی درباره شاهدان یهوه که بر اساس حقیقت است، پاسخ دهند؟ ببینیم آیا او به هر دو طرف قضیه منصفانه نگاه می کند یا خیر.

«ممکن است یک مقاله روزنامه یا قسمتی از اخبار عصر باشد، یا شاید موضوعی در وزارتخانه مطرح شود. این می تواند طیف وسیعی از سوژه ها باشد، موضع بی طرف ما...».

"مقام بی طرف ما"؟ یعنی شیث، پیوستن 10 ساله به سازمان ملل متحد به عنوان یک سازمان غیردولتی ثبت شده را دوست دارد؟

موضع ما بر خون…

بله، بسیار وحشتناک است که موضع کتاب مقدس آنها در مورد خون در مطبوعات مورد اعتراض قرار گیرد، مگر اینکه، البته، معلوم شود که اصلاً کتاب مقدس نیست. چیزی را فرض نکنیم. بیایید حقایق را بررسی کنیم.

«پایبندی ما به معیارهای اخلاقی عالی یَهُوَه و قدردانی از قداست ازدواج، یا اصرار ما بر پاک نگه داشتن جماعت از طریق اخراج خطاکاران توبه‌نشده.»

ست درگیر اطلاعات نادرست و نادرست خود است. گزارش‌هایی که به سازمان حمله می‌کنند مربوط به اخراج نیست، بلکه به دوری جستن مربوط می‌شود. هیچ کس ادعا نمی کند که یک سازمان مذهبی حق اخراج عضوی را که قوانین داخلی آن را نقض می کند، ندارد. این چیزی است که اخراج نشان دهنده آن است. آنچه در این گزارش ها مطرح است، عمل اجتناب است که بسیار فراتر از اخراج است. شما می‌توانید فردی را اخراج کنید، اما پس از آن، درخواست از همه دوستان و خانواده برای طرد کردن فرد اخراج شده فراتر از آن چیزی است که در آن نوشته شده است. با حذف این واقعیت، ست درگیر اطلاعات نادرست و ارائه نادرست خود می شود.

«اما موضوع هر چه که باشد، نقاط مشترکی وجود دارد. چنین گزارش‌هایی اغلب با تحریف، نادرستی، و گاهی کذب آشکار مشخص می‌شوند و به ناچار با قطعیت و اطمینان به گونه‌ای ارائه می‌شوند که گویی واقعیت دارند.»

خب، شیث عزیز، به نظر می رسد انتظار دارید که ما حرف شما را برای همه اینها قبول کنیم، زیرا حتی یک نمونه گزارش بد، اطلاعات نادرست یا دروغ به ما نداده اید. با این حال، تمام ادعاها و ادعاهایی که تاکنون مطرح کرده‌اید، «با قطعیت و اطمینان به‌گونه‌ای ارائه شده‌اند که گویی واقعیت دارند».

می بینید، آن در هر دو طرف می چرخد.

حالا وقتی با چنین گزارشی مواجه می شوید چه احساسی دارید؟ ناامید، دلسرد، عصبانی؟

اگر گزارش نادرست است، چرا احساس دلسردی، ناامیدی یا عصبانیت می کنید؟ منظورم این است که اگر متوجه شدید که درست است، پس بله، ممکن است از این که بفهمید توسط مردانی که به شما اعتماد دارید و به شما حقیقت را می‌گویند به شما خیانت کرده اند، دلسرد و ناامید شوید. حتی ممکن است از اینکه فریب خورده اید و زمان و انرژی گرانبهای خود را برای تبلیغ یک دروغ هدر داده اید عصبانی باشید. اما اگر حقیقت دارید، گزارش نادرست باید مایه خوشحالی باشد. حواریون چنین احساسی داشتند.

«پس از حضور سنهدرین بیرون رفتند و شادی کردند، زیرا شایسته شمرده شده بودند که به خاطر نام او آبروریزی کنند. و هر روز در معبد و خانه به خانه بدون وقفه به تعلیم و اعلام مژده مسیح عیسی ادامه می دادند.» (اعمال رسولان 5:41، 42)

«تجربه یک خواهر پیشگام را در نظر بگیرید که مشغول مطالعه کتاب مقدس بود و در حین انجام مطالعه، زنی بدون اطلاع قبلی وارد خانه شد، زنگ در را نزد، نکوبید، و همانطور که معلوم شد یکی از آشنایان از دانش آموز او درست وارد شد، مطالعه کتاب مقدس را قطع کرد و در دستش کتابی بود که توسط مردی نوشته شده بود که زمانی با قوم یهوه ارتباط داشت.»

من تعجب می کنم که آن زن چه کتابی می زد؟ شاید این یکی، توسط یکی از اعضای سابق هیئت حاکمه. یا ممکن است این یکی از شاهدان یهوه سابق باشد؟

چرا به ما نشان نمی دهی، ست؟ منظورم این است که اگر همانطور که هموطنتان، آنتونی گریفین گفت، حامل حقیقت هستید، با نشان دادن آنچه که ادعا می‌کنید «تعریف نادرست، گزارش نادرست، دروغ آشکار» است، از چه چیزی باید بترسید؟

آیا متوجه شده اید که ست چگونه این برخورد را توصیف می کند و به درک مخاطبان خود رنگ می بخشد؟ اما شاید واقعاً اتفاقی که افتاده این باشد که یکی از دوستان این زن که به خانه‌اش خوش آمد می‌آمد و می‌توانست هر طور دلش می‌خواست بیاید و برود، از ترس اینکه دوست عزیزش برای پیوستن به یک فرقه گمراه شود، برای محافظت از دوستش وارد مطالعه شد. از آسیب؟

بیایید ببینیم او چگونه به استدلال در این مورد ادامه می دهد، چه صادقانه و آشکار، چه با تعصبات مذهبی که او را راهنمایی می کند.

"زن به دانش آموز گفت: "تو باید این کتاب را بخوانی." خب صحبت جالبی شد و خواهرمان در جایگاهی قرار گرفت که در نقش یک فریبکار قرار بگیرد. او چگونه با آن وضعیت برخورد کرد و شاگرد کتاب مقدس چگونه واکنش نشان داد؟»

من خیلی شک دارم که خواهر پیشگام به عنوان یک فریبکار عمل می کرد. من کاملاً مطمئن هستم که او به همان اندازه که من در یک زمان متقاعد شده بود که آنچه او تدریس می کرد حقیقت است. او خودش قربانی فریب بود.

قبل از اینکه به این سؤال پاسخ دهیم، بیایید ببینیم که کلمات متن امروزی و آیات اطراف چگونه می توانند به ما کمک کنند تا دید مناسبی داشته باشیم. به دوم قرنتیان فصل 2 نگاه کنید و به آیه چهار توجه کنید. پولس می‌گوید: «از هر جهت خود را به عنوان خادمان خدا توصیه می‌کنیم.» حال، آنچه در پی می‌آید، سلسله‌ای طولانی از شرایط و موقعیت‌هایی است که پولس رسول در خدمت خود با آن‌ها روبه‌رو بوده و مسیحیان مؤمن از آن زمان تاکنون در خدمت خود با آن‌ها مواجه بوده‌اند. در آیه 6، کلمات متن امروز، "ما خود را به عنوان خادمان خدا توصیه می کنیم" با گفتار صادقانه، (خوب ما یهوه خدای حقیقت را می پرستیم و از آن لذت می بریم و همانطور که نظر برج مراقبت ما این نکته را نشان می دهد، ما راستگو هستیم. در چیزهای کوچک و بزرگ. ما حقیقت را دوست داریم. ما عاشق گفتن حقیقت در مورد یهوه هستیم. بنابراین، جالب است که به سخنان پولس در آیه 7 توجه کنیم، او می گوید: "از طریق جلال و رسوایی، از طریق گزارش بد و گزارش خوب." با این بیانیه جذاب، ما به عنوان فریبکار در نظر گرفته می‌شویم و در عین حال راست می‌گوییم.

آیا اشکالی در استدلال او می بینید؟ ست در حال خواندن کلماتی است که پولس رسول برای خود و مسیحیان زمان خود به کار می برد، اما شیث آنها را برای شاهدان یهوه به کار می برد. ما می دانیم که پولس یک مسیحی واقعی بود و او حقیقت را تعلیم داد، اما... در اینجا، اجازه دهید این را به گونه ای دیگر بیان کنم. اگر شما یکی از شاهدان یهوه هستید که این ویدیو را تماشا می‌کنید، هر کلمه‌ای را که ست حیات گفته است، کلمه به کلمه، به ذهنتان خطور کنید، اما تصور کنید که آنها را از منبر در یک کلیسای کاتولیک بشنوید. آیا آنها همچنان شما را متقاعد می کنند؟ یا تصور کنید که یکی از بزرگان مورمون در خانه شماست که همین کلمات را با استفاده از همین استدلال می گوید تا شما را متقاعد کند که کلیسای LDS تنها کلیسای واقعی است.

ست هنوز چیزی به ما ثابت نکرده است. او از یک "اشتباه تداعی" استفاده می کند، امیدوار است که شنوندگانش فکر کنند که شاهدان یهوه همه چیزهایی را که رسولان معتقد بودند باور دارند و ایمان خود را به همان روشی که رسولان انجام دادند، عمل می کنند. اما او این را ثابت نکرده است.

حالا، این یک پارادوکس جالب است، اینطور نیست؟ راستگو بودن و در عین حال در نقش یک فریبکار. وقتی با گزارشی منفی مواجه می شویم که این کار را با قوم یهوه انجام می دهد، باید به یاد داشته باشیم که یَهُوَه اولین هدف چنین حمله ای بوده است.»

باز هم، بیشتر مغالطه منطقی "افتخار از طریق انجمن"، فقط این بار این یکوه خداست که آنها خود را با آنها مقایسه می کنند. او سازمان را در یک سطح با یهوه قرار می دهد، اما این نباید ما را شگفت زده کند. هموطن او، آنتونی گریفین، در همین برنامه شش بار از «یَهُوَه و سازمانش» صحبت کرد که گویی این دو مترادف هستند، که البته اینطور نیست، زیرا سازمان از شما انتظار دارد که در برابر یهوه از آنها اطاعت کنید. آه بله! چگونه می‌توانیم بفهمیم که از شما خواسته می‌شود از دستوری که در برج دیده‌بانی آمده است، اطاعت کنید، حتی اگر با آنچه در کتاب مقدس گفته شده در تضاد باشد.

«در کتاب مقدس خود به پیدایش فصل 3 نگاه کنید. از آیه 1 شروع می‌شود، «حالا مار محتاط‌ترین حیوانات صحرا بود که یهوه خدا آفریده بود. پس به زن گفت: آیا واقعاً خدا فرموده است که از هر درخت باغ نخوری؟ اکنون، چیزی در مورد روش شیطان می آموزیم. او با یک بیانیه شروع نکرد، او با یک سؤال شروع کرد، و نه فقط یک سؤال - سؤالی که برای کاشت بذر شک طراحی شده بود. "آیا واقعا خدا این را گفته است؟" اکنون در آیات دو و سه زن پاسخ می دهد: در پایان آیه سه، او در واقع از فرمان یهوه نقل می کند: "از آن نخورید، نه، نباید آن را لمس کنید. در غیر این صورت خواهید مرد. بنابراین او فرمان را فهمید و مجازات را فهمید. اما توجه کنید که در آیه چهار مار به زن گفت: "تو قطعا نخواهی مرد." حالا این یک دروغ بود اما به طور قطع و یقین به گونه ای ارائه شد که گویی یک واقعیت است. و سپس در آیه 5، «خدا می داند که در همان روزی که از آن بخورید، چشمان شما باز خواهد شد و مانند خدا خواهید بود و نیک و بد را می شناسید.» شیطان، پدر دروغ، یَهُوَه را در نقش یک فریبکار قرار داد. عیسی حملات مشابهی را در خدمت زمینی خود تجربه کرد و پولس رسول توسط مخالفانش به عنوان فریبکار برچسب خورد. بنابراین وقتی با گزارش های منفی و نادرست مواجه می شویم، تعجب نمی کنیم. سوال این است که "چگونه پاسخ خواهیم داد؟"

ست می پرسد که وقتی شاهدان یهوه با گزارش های نادرست منفی مواجه می شوند، چگونه باید پاسخ دهند؟ اینجاست که مغالطه «شرف از راه تداعی» به پایان می رسد. ما می دانیم که همه گزارش های منفی علیه عیسی و پولس رسول نادرست بود. ما نمی دانیم که همین امر در مورد شاهدان یهوه صدق می کند زیرا تا این مرحله، ست حتی یک نمونه از یک گزارش نادرست را به ما نداده است. اما به اندازه کافی منصفانه بیایید بگوییم که یک گزارش نادرست وجود دارد. خوب، پس شاهدان یهوه چگونه باید پاسخ دهند؟ همانطور که گفتم، اینجا جایی است که "افتخار توسط انجمن" به پایان می رسد. آنها نمی خواهند در این مورد خود را با عیسی مقایسه کنند، زیرا عیسی از گزارش نادرست فرار نکرد. پل نیز این کار را نکرد. چرا آنها باید؟ آنها حقیقت را داشتند و بنابراین می توانستند نادرستی هر گزارشی را نشان دهند و دستور کار پنهان پشت دروغ های مهاجمان خود را کشف کنند. اما همانطور که می‌بینید، این روشی نیست که ست هایت و هیئت حاکمه شاهدان یهوه، افراد را به دنبال آن تشویق می‌کنند.

آیا تا به حال به سؤالاتی فکر کرده اید که ایو می توانست از خود بپرسد و به او کمک کند تصمیم خوبی بگیرد؟ این یکی: من در مورد شخصی که منبع این گزارش منفی است چه می دانم؟ انگیزه او چیست؟ آیا او بهترین علایق من را در دل دارد یا دستور کار دارد؟ و یک سوال دیگر: قبل از اینکه یک گزارش منفی از کسی که نمی‌شناسم را بپذیرم، آیا کسی هست که بشناسم، کسی که به او اعتماد داشته باشم و بتوانم با او صحبت کنم و راهنمایی خوبی دریافت کنم؟

کنایه بر ماه است. او می‌گوید کاری که حوا باید انجام می‌داد این بود که قبل از تصمیم‌گیری سوال بپرسد. آیا تا به حال سعی کرده اید از هیئت حاکمه سوال بپرسید؟ اگر سؤالات زیادی بپرسید، اگر به تناقضات بیش از حد بین آنچه آنها آموزش می دهند و آنچه در کتاب مقدس نوشته شده است اشاره کنید، تصور می کنید چه اتفاقی می افتد؟ اگر جلسات قضایی مختلفی را که در این کانال فاش شده است تماشا کرده باشید، می‌دانید که پرسیدن سؤال منجر به طرد شدن می‌شود.

خب، حوا قطعاً می‌توانست با شوهرش صحبت کند و با هم می‌توانستند با یهوه صحبت کنند، و اگر حوا می‌توانست این سؤال‌ها را از خودش بپرسد، احتمالاً امروز دنیا جای بسیار متفاوتی بود. اما حوا ترجیح داد یک دروغ را باور کند.

بله، بله، و بله! اگر حوا فقط از خود سؤال می‌کرد و کورکورانه چیزهایی را که شیطان [با قطعیت و اطمینان ارائه می‌کرد به‌گونه‌ای که واقعی بودند» نمی‌پذیرفت، همه ما در مکان بسیار بهتری قرار می‌گرفتیم. اما این چیزی نیست که ست هایت و هیئت حاکمه شاهدان یهوه در اینجا تبلیغ می کنند. آنها نمی خواهند شما سؤال بپرسید. آنها می خواهند شما آنچه را که می گویند باور کنید، نقطه! رعایت کنید!

خواهر پیشگام و دانشجوی کتاب مقدس که قبلاً ذکر کردم چطور؟ آنها چگونه شرایط را مدیریت کردند؟ خب، خواهر پیشگام به ما گفت که او به این واقعیت فکر می‌کند که در خانه دانش‌آموز کتاب مقدس مهمان است و بنابراین احساس می‌کند که قطع کردن مکالمه برای او بی‌ادب است، بنابراین ترجیح داد چیزی نگوید. دانشجوی کتاب مقدس چه کرد؟ جالب است که او از زن پرسید، آیا شما مردی را می شناسید که آن کتاب را نوشته است؟ نه. آیا انگیزه او از نوشتن را می دانید؟ چرا باید چنین کتابی بنویسد؟ خوب، من می دانم که این خانم می آید و با من کتاب مقدس را مطالعه می کند و می دانم که انگیزه او خوب است، بنابراین فکر نمی کنم نیازی به خواندن کتاب شما داشته باشم.

باز هم، یک جابجایی کوچک به ما کمک می کند تا سوراخ عظیم در استدلال ست را ببینیم. فرض کنید زن در این مورد در حال مطالعه کتاب مقدس با باپتیست ها است، وقتی دوستش در حالی که مجله برج مراقبت در دست دارد وارد خانه می شود و می گوید، شما باید این را بخوانید. این ثابت می کند که تثلیث نادرست است. اما زن می‌گوید، من خادم باپتیست را می‌شناسم که هر هفته به اینجا می‌آید تا کتاب مقدس را به من بیاموزد، اما نمی‌دانم چه کسی آن مجله را نوشته است، بنابراین فکر می‌کنم فقط به کسی که می‌شناسم بچسبم. می بینید که چگونه استدلال ست هایت کاملاً به باورپذیری گله او بستگی دارد؟ او نیاز دارد که آنها این فرض را بپذیرند که آنها درست می‌گویند و بقیه اشتباه می‌کنند، پس مسلماً نیازی به بررسی چیزهای منفی نیست، زیرا نمی‌تواند درست باشد. کورهای فرقه ای!

من مطمئن هستم که خواهر پیشگام بسیار مخلص بود، اما این بدان معنا نیست که او قربانی آموزه های نادرستی نبوده است که از کودکی به او منتقل شده است. اگر فقط آنچه را که مردم به ما می‌گویند بدون نگاه کردن به شواهد بپذیریم، چگونه می‌توانیم از چنگال دین دروغین فرار کنیم؟

چه می شد اگر همه یهودیان در زمان عیسی همان طور که ست هایت استدلال می کرد استدلال می کردند؟

«خب، من این عیسی را نمی‌شناسم، اما فریسیان را می‌شناسم که از کودکی به من کتب مقدس را آموزش می‌دادند، بنابراین فکر می‌کنم به آنها پایبند باشم، زیرا نمی‌دانم انگیزه یا دستور کار این همکار عیسی.»

"چه پاسخ زیبایی." دانشجوی کتاب مقدس متوجه شد. و ما هم دریافت می کنیم.»

"چه پاسخ زیبایی"؟! ست، تو جهل عمدی را ستایش می کنی. شما کوری معنوی را به فضیلت تبدیل می کنید.

ما می دانیم و تعجب نمی کنیم که هدف گزارش های منفی قرار بگیریم. حتی ممکن است گاهی در نقش فریبکار قرار بگیریم.»

یک انتخاب جالب از کلمات: "حتی گاهی ممکن است در نقش فریبکارها قرار بگیریم". "بازیگران در نقش"، نه؟ هنگامی که عیسی به رهبران مذهبی زمان خود گفت: "شما از پدر خود شیطان هستید و می خواهید خواسته های پدر خود را انجام دهید." (یوحنا 8:44) او آنها را در نقش فریبکاران قرار نمی داد، زیرا این بدان معناست که آنها فریبکار نبودند، اما مانند بازیگرانی که برای ایفای نقش انتخاب شده بودند، عیسی آنها را به چیزی تبدیل می کرد که نیستند. نه آقا، او اصلاً آنها را انتخاب نمی کرد. آنها فریبکارهای ساده و واضحی بودند. دلیلی وجود دارد که شیث به همه این گزارش ها به صورت انتزاعی اشاره می کند و اینکه چرا نمی خواهد شما آنها را بشنوید یا کتابی بخوانید. زیرا اگر این کار را می کردید، می توانستید برای خود ارزیابی کنید که آیا گزارشات نادرست یا درست بوده اند. او می داند که در روشنایی روز، سازمان وضعیت خوبی ندارد.

«و یَهُوَه صریحاً به ما گفته است که عده‌ای هستند که حاضرند حقیقت خدا را با دروغ عوض کنند.»

دقیقا! بالاخره چیزی که می توانیم روی آن به توافق برسیم. و کسانی که مایلند حقیقت خدا را با دروغ عوض کنند، حاضر نیستند کسانی که به آنها دروغ می گویند فرصت بررسی شواهدی را داشته باشند که ثابت کند دروغ می گویند.

اما این هرگز در مورد من یا شما صادق نخواهد بود، در عوض ما به یهوه، خدای حقیقت، پایبند هستیم. ما همچنان با گفتار صادقانه خود را به عنوان خدمتگزار خدا توصیه می کنیم.»

و شما آن را دارید. ست در طول کل سخنرانی خود هیچ نمونه ای از ارائه نادرست، اطلاعات نادرست، گزارش های نادرست یا دروغ های آشکار که او ادعا می کند به سازمان حقیقت دوست شاهدان یهوه حمله می کند به ما ارائه نکرد. در عوض، او از شما می‌خواهد که چشمانتان را ببندید، کورکورهای فرقه‌ای خود را بپوشید و با این باور که شما یکی از افراد برگزیده خدا هستید، پیش بروید. و او بر چه اساسی از شما انتظار دارد که این کار را انجام دهید؟ آیا او اصلاً دلیلی برای تأیید هر چیزی که در این سخنرانی گفته است به شما ارائه کرده است یا همه ادعاهای او ... [«با قطعیت و اطمینان به گونه‌ای ارائه شده است که گویی واقعیت دارند.»]

من مطمئن هستم که خواهر پیشگام در روایت ست هایت واقعاً معتقد بود که به شاگرد کتاب مقدس خود حقیقت را آموزش می دهد. این را می گویم زیرا به بسیاری از دانشجویان کتاب مقدس آنچه را که معتقد بودم حقیقت است، اما اکنون می دانم که دروغ است، آموزش دادم.

من از شما می خواهم که این اشتباه را نکنید. به نصیحت شیث گوش نده. فقط به این دلیل باور نکنید که در حال حاضر به افرادی اعتماد دارید که ادعاهای قوی را طوری انجام می دهند که گویی واقعیت دارند. در عوض، از نصایح الهامی که در نامه به فیلیپیان آمده است پیروی کنید:

و این همان چیزی است که من به دعای من ادامه می دهم تا محبت شما بیش از پیش با دانش دقیق و تشخیص کامل فراوان شود. تا از چیزهای مهمتر اطمینان حاصل کنید تا بی عیب باشید و دیگران را تا روز مسیح لغزش نکنید. و برای جلال و ستایش خدا از میوه عادل که از طریق عیسی مسیح است پر شوید. (فیلیپیان 1:9-11 NWT)

قبل از بسته شدن، باید چیزی را اضافه کنم که در قسمت 1 این بررسی پخش فوریه 2024 از قلم افتاده بودم. این مربوط به اشاره آنتونی گریفین به الیشع به عنوان «نماینده خدا» و ارتباط او با هیئت حاکمه بود که او همچنین از آن به عنوان «نماینده خدا» یاد می کرد.

تفاوت فاحشی بین نمایندگی کسی و عمل به عنوان پیامبر وجود دارد. الیشع نبی بود، اما در اسرائیل به عنوان نماینده یهوه شناخته نشد.

می خواستم مطمئن شوم که در جایی که هیچ مشکلی وجود ندارد، موضوعی را مطرح نمی کنم، بنابراین کلمه نماینده را جستجو کردم تا ببینم آیا می توان بنده خدا را نماینده او نامید. در ابتدا به نظر می رسید که اشتباه می کنم. در ترجمه جهان جدید، این کلمه در مورد یحیی تعمید دهنده در یوحنا 1: 6 و عیسی مسیح در یوحنا 7:29 استفاده شده است. 16:27، 28; 17:8. من هیچ موردی را پیدا نکردم که در مورد مسیحیان به طور کلی و حتی در مورد رسولان استفاده شود. با این حال، از آنجایی که می‌دانم ترجمه دنیای جدید از تعصب نسبت به آموزه‌های شاهدان یهوه رنج می‌برد، فکر کردم عاقلانه است که این آیات را بین خطی بررسی کنم. معلوم است که کلمه "نماینده" اضافه شده است. آنچه در آن آیات آمده، کلماتی است که نشان می دهد کسی از جانب خدا مبعوث شده یا از جانب خدا آمده است.

یوحنا توسط خدا فرستاده شد تا راه عیسی مسیح را باز کند، اما او نماینده خدا نبود. او پیامبر بود، اما پیامبر بودن با نماینده بودن یکسان نیست. عیسی مسیح به عنوان یک انسان در یک مقوله کاملاً متعلق به خودش بود. او نیز یک نبی بود، از همه پیامبران بزرگتر، اما چیزی فراتر، پسر خدا نیز بود. با این حال، کتاب مقدس او را نماینده خدا یا کسی که نماینده خدا است نمی‌خواند. حالا شاید بگویید من موها را می شکافم، اما به قول خودشان، شیطان در جزئیات است. اگر من نماینده کسی باشم، به این معنی است که من به جای او صحبت می کنم. آیا مردان هیئت حاکمه برای خدا صحبت می کنند؟ آیا آنها از طرف خدا فرستاده شده اند تا به نام او صحبت کنند؟ آیا همانطور که از خدا اطاعت می کنیم باید از آنها اطاعت کنیم؟

آنها از شما می خواهند که خود را به عنوان زن شونامی تصور کنید که الیشع را دو معجزه دید. اولی این بود که به او پسری عطا کرد، با اینکه فرزندی نداشت و شوهرش پیر بود. دوم این بود که پسر را پس از مرگ ناگهانی زنده کنیم.

من آن شواهد بسیار محکمی را می نامم که الیشع از طرف خدا فرستاده شده است تا به عنوان پیامبر او عمل کند، اینطور نیست؟ اما او هرگز ادعا نکرد که نماینده خداست، نه؟ با این حال، او شواهد فراوانی داشت مبنی بر اینکه از طرف خدا فرستاده شده است تا به عنوان پیامبر او عمل کند.

هیئت حاکمه چه مدرکی دارد که ثابت کند آنها از طرف خدا فرستاده شده اند؟

اینکه خودت را نماینده یهوه بخوانی یعنی از طرف خدا فرستاده شده ای و اگر او تو را نفرستاده، تو داری کفر می کنی، نه؟ وقتی هیرودیس پادشاه از اهمیت خودش غافل شد، به آن چیزی که جمعیت شعار می دادند توجه دارم:

«در یک روز معین، هیرودیس جامه‌های سلطنتی پوشید و بر صندلی داوری نشست و شروع به سخنرانی برای آنها کرد. سپس مردمی که جمع شده بودند فریاد زدند: «صدای خداست، نه صدای مرد!» فرشته یَهُوَه فوراً او را زد، زیرا او جلال خدا را نداد، و کرم خورده شد و مرد.» (اعمال رسولان 12:21-23)

غذای فکر - جناس را ببخشید.

از اینکه کار ما را تماشا کردید و حمایت کردید سپاسگزاریم.

«خداوندی که آرامش می دهد با همه شما باشد. آمین.» (رومیان 15:33)

 

 

 

4 3 رای
رتبه بندی مقاله
اشتراک
اطلاع از

این سایت از Akismet برای کاهش هرزنامه استفاده می کند. بدانید که چگونه نظر شما پردازش می شود.

5 نظرات
جدید ترین
قدیمی ترین بیشتر رای دادند
بازخورد درون خطی
مشاهده همه نظرات
نوردهی شمالی

"شما باید این کتاب را بخوانید." (بحران وجدان) پس از دهه ها تلاش برای استدلال با آنها از کتاب مقدس، سرانجام به خانواده ام گفتم. آنها از اینکه من چنین چیزی را در اختیار دارم وحشت کردند. اکنون به دلیل صرفاً در نظر گرفتن هر گونه آموزه ای خارج از فرقه کوچک آنها به عنوان مرتد برچسب زده شده ام. جالب است که ببینیم این به کجا می رسد……
آفرین اریک! شما این یکی را از پارک بزنید.

لئوناردو ژوزف

"ما خود را به عنوان خادمان خدا توصیه می کنیم" با گفتار صادقانه، (خوب ما یهوه خدای حقیقت را می پرستیم و از آن لذت می بریم و همانطور که نظر برج مراقبت ما به این نکته اشاره می کند، ما در چیزهای کوچک و بزرگ صادق هستیم. ما حقیقت را دوست داریم. اگر روزی بیانیه‌ای خونم را منفجر کرد، این یکی بود. سازمان به حقیقت واقعی علاقه‌ای ندارد. فقط نسخه آنها از آن است. من آموزه‌ها را به چالش کشیده‌ام و مطمئن هستم که بسیاری دیگر در اینجا آنها را به چالش کشیده‌اند و به سادگی پاسخی محکم دریافت کرده‌اند. آنها حاضر نیستند به هر نحوی استدلال کنند که خط قبلی آنها را به چالش بکشد... بیشتر بخوانید »

مزمور

لئوناردو نوشت:

برادران من برای حقیقت مبارزه کنید. هیچ چیز با ارزش تر نیست.

خوب و دقیق ترین! و همچنین کل نظر شما. بله، مبارزه برای "حقیقت مطمئن" بدون شک.

مزامبی، (اول یوحنا 1:3)

ایلجا هارتسنکو

«اعتماد با پای پیاده می‌آید اما با اسب می‌رود.» این نشان می دهد که چگونه اعتماد به یک منبع به تدریج از طریق اطلاعات واقعی و دقیق ایجاد می شود. با این حال، اگر اشتباهات عمده یا اظهارات نادرست آشکار شود، می تواند به سرعت از بین برود. چند اشتباه می تواند اعتمادی را که ایجاد آن زمان زیادی طول کشید، تضعیف کند. بنابراین ما باید به تأیید ادامه دهیم.

مزمور

چنین توصیه های شیطانی GB بیرون می زند. کلام خدا را بخوانید تا نجات پیدا کنید، عیسی تنها راه است، همه راه های دیگر به نابودی منتهی می شود!!

Psalmbee، (Ro 3: 13)

Meleti Vivlon

مقالات Meleti Vivlon.