آیا آرمگدون بخشی از مصیبت بزرگ است؟

این مقاله قرار بود مختصر باشد. از این گذشته ، این فقط با یک نکته ساده سروکار داشت: چگونه آرماگدون می تواند بخشی از مصیبت بزرگ باشد وقتی که کوه. 24:29 به وضوح می گوید بعد از پایان مصیبت می آید؟ با این وجود ، همانطور که من خط استدلال را توسعه دادم ، جنبه های جدیدی از این موضوع شروع به آشکار شدن کرد.
بنابراین ، من فکر می کنم مفید باشد که به شما ، خواننده ، خلاصه ای از مطالب مقدماتی را برای شما ارائه دهیم و این مسئله را برای شما در نظر بگیریم که آیا مایل به کشف عمیق تر هستید.
خلاصه
آموزش رسمی ما
مصیبت بزرگ یک رویداد چند مرحله ای است که با حمله به بابل بزرگ آغاز می شود و به دنبال آن یک دوره زمانی موقت به طول نامعلوم و به دنبال آن نشانه هایی در آسمان ها و در نهایت آرماگدون آغاز می شود. (w10 7/15 p. 3 پاراگراف 4 ؛ w08 5/15 p. 16 پاراگراف 19)
استدلال برای درک جدید

• هیچ مدرک مستقیمی از کتاب مقدس که Armageddon را با فاجعه بزرگ مرتبط کند.
• کوه 24: 29 نشان می دهد که آرماگدون نمی تواند بخشی از مصیبت بزرگ باشد.
• کوه 24: 33 نشان می دهد که مصیبت بزرگ بخشی از نشانه شروع Armageddon است.
• Rev. 7: 14 به كسانی گفته می شود كه پس از آرماگدون پس از قضاوت مطلوب (گوسفند و بز) مورد قضاوت قرار گیرند.
• 2 thes. 1: 4-9 به Armageddon اطلاق نمی شود بلکه به حمله به بابل بزرگ اشاره دارد.
• مصیبت به معنای نابودی نیست.
• مصیبت بزرگ قرن اول به وقایع اطراف 66 CE و نه 70 CE اشاره دارد

بحث
در متی 24:21 عیسی سخنان حیرت انگیزی در مورد زمان آینده درد و رنج بیان کرد. او خواستار یک مصیبت بزرگ شد ، و آن را واجد شرایط این جمله کرد: "مانند آنچه از آغاز جهان تاکنون رخ نداده است ، نه ، و دوباره تکرار نخواهد شد". درک فعلی ما این است که این پیشگویی دو برابر تحقق یافته است. ما می فهمیم که در قرن اول هنگامی که رومی ها محاصره کردند و متعاقباً شهر اورشلیم را ویران کردند ، یک اتفاق جزئی رخ داد. مهمترین تحقق این امر یک رویداد دو مرحله ای در آینده است: مرحله اول نابودی دین جعلی در سراسر جهان و مرحله دوم ، آرماگدون است. (مدت زمان نامشخصی که این دو واقعه را از هم جدا می کند ، بخشی از مصیبت بزرگ است ، اما از آنجا که هیچ رنجی ایجاد نمی کند ، ما فقط روی شروع و پایان تمرکز می کنیم ؛ از این رو ، دو مرحله).
لطفاً توجه داشته باشید که شواهد كتاب مقدس مستدلی وجود دارد كه این حقیقت را فهم می كند كه تخریب بابل بزرگ معادل امروزی معادل تخریب اورشلیم است. (این به موازات مربوط به "چیز ناپسندی که باعث ویرانی می شود" مربوط می شود و می توان با استفاده از برنامه WTLib در مورد آن تحقیق کرد.) با این حال ، هیچ چیزی در کتاب مقدس وجود ندارد که به طور مستقیم آرماگدون را با درد و رنج بزرگ پیوند دهد - در واقع برعکس.
من مطمئن هستم که اگر موارد بالا را به JW متوسط ​​گفته باشید ، او مانند اینکه عقل خود را از دست داده اید به شما نگاه می کند. او گفت ، "البته ،" آرماگدون مصیبت بزرگ است. آیا مصیبت بزرگتری نسبت به آرماگدون وجود خواهد داشت؟ "
در نتیجه تحقیق و مکاتبات ، به نظر می رسد که استدلال تنها پشتوانه ای است که برای درک ما از آرمگدون به عنوان بخشی از مصیبت بزرگ وجود دارد.
به اندازه کافی منصفانه استدلال قیاسی می تواند راه طولانی ما را بگیرد ، اما هر چقدر منطق با آنچه در کتاب مقدس به وضوح بیان شده است ، هر چقدر منطق جذاب باشد ، باید رد شود. اگر آنها نتوانند با نظریه ما هماهنگ شوند ، نمی توانیم به راحتی بخشهای کتاب مقدس را نادیده بگیریم.
با توجه به این نکته ، متی 24: 29-31 29 را در نظر بگیرید ، "بلافاصله پس از مصیبت آن روزها ، خورشید تاریک می شود ، و ماه نور خود را نمی دهد ، و ستاره ها از آسمان سقوط می کنند ، و قدرت های آسمانها تکان خواهند خورد. 30 و سپس علامت پسر انسان در آسمان ظاهر می شود ، و سپس همه قبایل زمین با نوحه خوانی خود را می كوبند ، و پسر انسان را می بینند كه با قدرت و جلال عظیم بر ابرهای آسمان آمده است. 31 و او فرشتگان خود را با صدای شیپور بزرگی بفرستد ، و آنها برگزیدگان او را از چهار وزش باد ، از یك منتهی الیه آسمان تا یك منتهی دیگرشان دور هم جمع می كنند.
خورشید در حال تاریک شدن! نشانه ای از ظاهر شدن پسر انسان! برگزیدگان جمع می شوند! آیا این اتفاقات قبل از آرماگدون نیست؟ و آیا آنها پس از پایان مصیبت بزرگ نمی آیند؟ (مت 24: 29)
پس چگونه می توان آماگدون را بخشی از یک مصیبت دانست و هنوز پس از پایان آن آمده است؟  در انتشارات ما پاسخی برای این س questionال نخواهید یافت. در واقع ، این س neverال هرگز پرسیده نمی شود.
مشکل این است که به نظر می رسد آرماگدون ، بزرگترین نابودی تاریخ بشریت است ، سخنان عیسی درباره درد و رنجی را که قبلاً هرگز رخ نداده و تکرار نمی شود ، تحقق می بخشد. مطمئناً ، ویرانی جهانی در قالب طوفان تغییر دهنده کره زمین در زمان نوح در گذشته اتفاق افتاده بود و بعد از پایان هزار سال ، ویرانگر جهانی - که احتمالاً بیش از تعداد م faithfulمنان است - خواهد رسید. (احیا 20 7: 10-XNUMX)
شاید مشکل این باشد که ما مصیبت را با نابودی برابر می کنیم.
'مصیبت' چیست؟
اصطلاح "مصیبت" 39 بار در کتاب مقدس مسیحی وجود دارد و تقریباً بدون استثنا به جماعت مسیحی پیوند خورده است. این به معنای پریشانی ، گرفتاری یا رنج است. اصطلاح عبری به عمل "فشار آوردن بر" ، یعنی فشار دادن چیزی اشاره دارد. جالب است که کلمه انگلیسی از لاتین گرفته شده است قبیله برای مطبوعات ، ظلم و ستم و خود ناشی از آن است تریبون ، تخته ای با نوک تیز در قسمت زیرین ، که در خرمن کوبی استفاده می شود. بنابراین کلمه ریشه از ابزاری گرفته شده است که برای جداسازی گندم از گندم استفاده می شود. این از دیدگاه مسیحیان جنبه جالبی دارد.
در حالی که مصیبت به معنای زمان استرس ، ستم یا رنج است ، این دیدگاه گسترده برای در بردن به کاربرد آن در کتاب مقدس مسیحی کافی نیست. باید در نظر بگیریم که تقریباً به طور انحصاری برای نشان دادن زمان آزمایش یا دنباله دار شدن به عنوان یک نتیجه از رنج یا ظلم استفاده می شود. از نظر مسیحیان ، مصیبت چیز خوبی است. (2 کور. 4:17 ؛ جیمز 1: 2-4) اینگونه است که خداوند یخ گندم معنوی را از سیب بی ارزش جدا می کند.
با این حساب ، بیایید یک تمرین کلامی انجام دهیم. جملات زیر را کامل کنید:
1) ملل زمین ___________________ در آرماگدون هستند.
2) یهوه از Armageddon برای ___________________ ستمکاران استفاده می کند.
3) هیچ شریری از آرماگدون جان سالم به در نخواهد برد زیرا _______________ کامل خواهد شد.
اگر از هر برادر یا خواهری در سالن خود بخواهید این تمرین را انجام دهد ، چه تعداد از آنها سعی کرده اند کلمه مصیبت را در جای خالی قرار دهند؟ حدس من یکی نیست. شما می توانید نابودی ، نابودی ، یا اصطلاحات مشابه دریافت کنید. مصیبت فقط مناسب نیست. ستمکاران در آرماگدون مورد آزمایش و آزمایش قرار نمی گیرند. آنها تمام می شوند جدایی گندم و گاو ، گندم و علف های هرز ، گوسفند و بز همه قبل از شروع آرماگدون اتفاق می افتد. (w95 10/15 p.22 par. 25-27)
به دنبال ثبات است
حال بیایید اطمینان حاصل کنیم که استدلال جدید ما با سایر کتب آسمانی در این زمینه سازگار است. زیرا اگر اینگونه نباشد ، ما مجبور خواهیم بود که آن را به نفع تفاهم دیگری کنار بگذاریم ، یا حداقل اعتراف کنیم که هنوز پاسخ آن را نمی دانیم.
بخشی از نشانه
عیسی گفت وقتی همه این چیزها را می بینیم بدانید که او نزدیک درها است. (مت 24: 32) هنگامی که می خواهد سالن خود را بکشاند و با ملتها جنگ کند و مردم خود را نجات دهد ، او نزدیک درها است. مصیبت بزرگ بخشی از "همه این موارد" است که از کوه ذکر شده است. 24: 3 از طریق 31 و بنابراین بخشی از نشانه ای است که نشان می دهد او نزدیک درها است و قصد راه اندازی آرماگدون را دارد. تبدیل Armageddon به عنوان بخشی از مصیبت بزرگ ، آن را بخشی از نشانه نزدیک بودن آن می کند. چگونه آرماگدون می تواند خود را امضا کند؟ هیچ معنیای نمیده.
جمعیت بزرگ از رنج بزرگ بیرون می آید
آیا باید منتظر بمانیم تا نابودی آرماگدون به پایان برسد تا بدانیم که این جمعیت بزرگ چه کسانی هستند ، یا بعد از پایان مصیبت بزرگ اما قبل از شروع آرماگدون از این موضوع آگاه خواهیم شد؟ نوح و خانواده قبل از شروع طوفان از هم جدا شدند. مسیحیان قرن اول زنده ماندند زیرا 3 left سال قبل از ویرانی شهر آن را ترک کردند.
اکنون به روز ما توجه کنید: یهوه و عیسی قبل از آرماگدون بر تختهای قضاوت خود می نشینند تا قضاوت ملت ها را انجام دهند. آن زمان است که جدایی گوسفندها و بزها اتفاق می افتد. (w95/10/15 p.22 پارچه های 25-27) بزها به قطع قطعه ابدی و گوسفندان به زندگی ابدی تبدیل می شوند. هیچ گوسفندی در آرماگدون گم نخواهد شد و هیچ بز نیز زنده نخواهد ماند زیرا یهوه در قضاوت اشتباه نمی کند. در یک پرونده قضایی ، دو مرد ممکن است به دلیل یک جرم سرمایه ای دنباله رو باشند. ممکن است یکی تبرئه شود ، در حالی که دیگری محکوم است. اعدام حتی ممکن است بلافاصله انجام شود ، اما لازم نیست منتظر بمانید تا اعدام به اتمام برسد تا ببینید چه کسی از این پرونده تبرئه شده است. شما می دانید که حتی قبل از اعدام چه کسی زنده خواهد ماند و چه کسی خواهد مرد ، زیرا این امر در نتیجه "محاکمه" (مصیبت) مشخص شد.
هماهنگ سازی 2 تسالونیکی ها
به نظر می رسد تنها یک قسمت از کتاب مقدس حمایت از خط استدلال "آرماگدون مصیبت بزرگی است" است.
(2 تسالونیکیان 1: 4-9) 4 در نتیجه ما به دلیل استقامت و ایمان شما به همه آزارهای خود و مصیبت هایی که متحمل می شوید ، در بین جماعات خدا به شما افتخار می کنیم. 5 این مدرکی است بر داوری صالح خداوند ، که منجر به این می شود که شما شایسته پادشاهی خدا باشید ، زیرا در واقع برای آن رنج می برید. 6 این در نظر می گیرد که از طرف خدا عادلانه است که به کسانی که برای شما مصیبت می کشند ، جبران کند ، 7 اما برای شما که دچار درد و رنج هستید ، در مکاشفه خداوند عیسی مسیح از آسمان با فرشتگان قدرتمند خود ، همراه ما باشید. در آتش شعله ور ، زیرا او انتقام خود را از کسانی که خدا را نمی شناسند و کسانی که از مژده در مورد خداوند ما عیسی اطاعت نمی کنند ، به ارمغان می آورد. 8 این افراد از نظر خداوند و از جلال قدرت او مجازات قضایی نابودی ابدی را خواهند داشت ،
این قسمت یکی از معدود مواردی است که به نظر می رسد زمان درد و رنج غیرمسیحیان را اعمال می کند. ما این را در مورد جهانیان اعمال می کنیم که بر ما سختی می کشند. با این حال ، ابتدا باید توجه داشته باشیم که "نابودی ابدی" که در مورد 9 از آن صحبت شده است ، پس از "مصیبت" در مقابل 6 است. بنابراین دردسر هنوز هم می تواند یک واقعه جداگانه تلقی شود - مصیبت مخالفان مقدم بر نابودی آنها است.
س Anotherال دیگر این است که آیا پل با استفاده از عبارت "کسانی که برای شما سختی می کشند" با اشاره به الف) همه مردم کره زمین صحبت می کند؟ ب) فقط دولتهای دنیا؟ یا ج) عناصر مذهبی چه در داخل و چه در خارج از جماعت مسیحی؟ بررسی متن از طریق کتاب مقدس مسیحی که در آن از درد و رنج استفاده می شود ، نشان می دهد که علت اصلی درد و رنج مسیحیان یا از عناصر مذهبی نادرست یا ارتداد ناشی می شود. در این زمینه ، آزار و اذیت یهوه بر کسانی که برای ما درد و رنج کرده اند ، نشانگر زمانی است که بر روی دین و نه کل جهان متمرکز است.
یک نمونه باستانی برای راهنمایی ما
بیایید تحقق قرن اول را با توجه به درک تعدیل شده خود بررسی کنیم. اول ، آن مصیبت قبلاً هرگز رخ نداده بود و دوباره تکرار نمی شد. همچنین بسیار سخت خواهد بود که اگر یهوه به نوعی روزهای خود را کوتاه نکند ، حتی برگزیدگان نیز زنده نمی مانند. منحصر به فرد بودن ، البته ذهنی بود. در غیر این صورت ، فقط می توانست یکی باشد و جایی برای تحقق امروزی وجود نخواهد داشت.
نتیجه تحقق قرن اول ، نابودی کامل نظام یهودیان بود. همچنین این سخت ترین آزمونی بود که مسیحیان یهود با آن روبرو بودند و دقیقاً به هیئت حاکمه رسیدند. تصور کنید که چه آزمایشی می توانست باشد. خواهری را تصور کنید که دارای شوهر و فرزندان ناباور است. او مجبور است او را ترک کند و احتمالاً بچه ها را نیز ترک کند. کودکان مievingمن ، چه بزرگسال باشند و چه نباشند ، باید والدین بی ایمان را کنار بگذارند. بازرگانان باید از مشاغل سودآور دور شوند و ضرر كامل و غیر قابل جبران كنند. صاحبان منازل و خانه ها ملزم به ترک میراث خانوادگی بودند که قرن ها بدون لحظه ای درنگ نگه داشته می شد. و بیشتر! آنها باید این روند وفادارانه را در طول 3 next سال آینده بدون تزلزل حفظ کنند. این آزمون فقط مختص مسیحیان فداکار نبود. مانند دامادهای لوط ، هر کسی که از وقایع درکی داشته باشد می توانست پیش برود و نجات یابد. اینکه آیا آنها ایمان لازم را می یافتند ، مسئله دیگری است.
بنابراین زمان آزمایش با آزمایش (مصیبت) برای همه قوم یهوه ، چه مسیحیان مومن و چه قوم اسرائیل یهوه ، اتفاق افتاد. (با این نکته ملت رد شد ، اما هنوز هم می توان افراد را نجات داد.) آیا این مصیبت تا 70 سال مسیح گسترش یافت؟ هیچ استدلالی وجود ندارد که یهودیان محبوس در اورشلیم قبل از نابودی متحمل رنج و عذاب شده باشند. با این حال ، اگر نتیجه بگیریم که این مصیبت از سال 66 میلادی آغاز شده و در سال 70 میلادی به پایان رسیده است ، باید نحوه عملکرد عبارت "کوتاه کردن" را توضیح دهیم. آیا "کوتاه" به معنای قطع شدن یا پایان ناگهانی چیزی است؟
قابل توجه است که عیسی عناصری از مصیبت را توصیف می کند که آن را با وقایع سال 66 میلادی مرتبط می داند ، نه مواردی که بیش از سه سال بعد رخ داده است. به عنوان مثال ، او گفت: "مدام دعا كنم كه پرواز آنها در زمستان رخ ندهد". تا سال 70 میلادی پرواز آنها تاریخ بود.
دادرسی (مصیبت) در سال 66 م رخ داد. بی گناهان تبرئه شدند و با ایمان ، آزاد شدند. مجرمان محکوم شدند و اعدام آنها فقط 3 سال بعد اتفاق افتاد.
در نتیجه
کجای این همه ما را ترک می کند؟ تحقق امروزی ما نیز به همین ترتیب زمان آزمایش های جدی خواهد بود. زنده ماندن در آن آزمون و حفظ یکپارچگی منجر به قضاوت مادام العمر خواهد شد. مانند کسانی که در بیت المقدس در قرن اول زندگی می کنند ، هر کسی مجبور خواهد شد که هنگامی که یهوه درد و رنج امروز را کوتاه می کند ، فرار کند. در این مرحله ، ما فقط می توانیم در حدس و گمان وحشیانه شرکت کنیم ، بنابراین من این کار را نمی کنم. با این حال ، با برداشت از روایات باستانی ، قبل از هر زمان از بین رفتن ، یک زمان مصیبت برای قوم خدا پیش بود. آزمایشی از نوعی که به وسیله آن می توانند ایمان خود را ثابت کنند. قبولی در آن آزمون به معنای زنده ماندن در ویرانی بعدی بود. یهوه هرگز از قدرت تخریب خود به عنوان یک آزمایش استفاده نکرد. در واقع ، در هر نمونه گذشته ، هنگامی که ویرانگری آغاز شد ، مردم او در جای دیگری بودند. (در نظر بگیرید: نوح ، حزقیا قبل از سناخریب: ، یهوشافاط در 2 تواریخ 20 ، لوط در سودوم ، مسیحیان در اورشلیم.)
بسیاری نگرانند اگر از آرماگدون جان سالم به در ببرند ، نگران می شوند حتی مطمئن نیستم که شاهد آن خواهیم بود یا خیر. هیچ یک از موارد قبلی نابودی روز آنها را ندیده است. شاید یهوه با عصبانیت بیشتر از آن باشد که انسانهای ضعیف تحمل دیدن آن را داشته باشند. در هر صورت ، دادگاه زنده ماندن از آرماگدون نیست ، بلکه زنده مانده از مصیبت بزرگ است. اگر از آن جان سالم به در ببریم ، بقای ما از آرماگدون یک خواهد بود عمل انجام شده.

Meleti Vivlon

مقالات Meleti Vivlon.