در پست های دیگر ، ما فرض کردیم که شروع جنگ جهانی اول در سال 1914 یک تصادف بود. از این گذشته ، اگر در تاریخ های کافی حدس بزنید - کاری که ما در زمان راسل انجام داده ایم ، البته با بهترین نیت ، هر چند وقت یک بار خوش شانس خواهید بود. بنابراین ، شروع جنگ بزرگ برای ما صرفاً یک اتفاق ناخوشایند بود زیرا تفسیر اشتباهی از کتاب مقدس را تقویت می کرد.
یا بود؟
در گفتگوی خصوصی با Junachin ، احتمال دیگری به من معرفی شد. اگر جنگ در سال 1913 یا 1915 به وقوع می پیوست ، شاید ما از اوایل حماقت بی توجهی به اعمال 1: 6,7،1925 را می دیدیم و از خطاهای 1975 ، 1918 ، و تعبیرهای غلط متعددی که ما را مجبور به بررسی 1919 می کردند ، در امان بودیم. ، 1922 ، XNUMX و دیگران به عنوان تاریخ قابل توجه از نظر نبوت. این معاشقه با اعدادشناسی پایان غم و اندوه ما را ایجاد نکرده است. مطمئناً یهوه ما را در این مسیر هدایت نمی کرد. مطمئناً خدای ما طی یک قرن اخیر یا اینقدر باعث خجالت و شرمندگی ما نشده است.
اکنون این را از منظر دیگری در نظر بگیرید. اگر شما دشمن بزرگ یهوه هستید و می بینید که بندگان او به دلیل نقص انسانی حتی اندکی از راه صالح منحرف می شوند ، آیا برای تشویق آنها تمام تلاش خود را نمی کنید؟ ما می گوییم شیطان مسئول جنگ بزرگ است. این تقریباً در هر صورت شروع می شد زیرا پمپ سیاسی مقدماتی بود ، اما زمان آن بسیار مشکوک است. آیا این اتفاق از پرتحرک ترین وقایع ، ترور یک نجیب زاده کوچک شروع نشد؟ و حتی آن تلاش نیز به شکست انجامید. موفقیت سرانجام ترور تنها با ناشناخته ترین تصادفات امکان پذیر شد. ما حتی در انتشارات خود حدس می زنیم که شیطان مسئول آن بوده است. البته ، ما تصور می کنیم که شیطان فقط یک لشکرکشی بود ، و مجبور شد به دلیل عصبانیت خود از اخراج از بهشت ، یک واقعه آسمانی نامرئی را تأیید تاریخی کند.
مشکلی که در تفسیر وقایع وجود دارد این است که فقط در صورتی پرواز می کند که ما بتوانیم از کتاب مقدس از سال 1914 حمایت کنیم ، که نمی توانیم. (دیدن "آیا 1914 شروع حضور مسیح بود؟”) همه شیطان باید انجام دهد این بود که یک واقعه تاریخی واقعاً بزرگ و بی سابقه را برای روشن کردن آتش حدس و گمان به ما بدهد. مانند ایوب ، ممکن است اینگونه باشد که ما توسط حوادثی مورد آزمایش قرار گرفته ایم که منشأ آن ها را به دروغ به یوهو نسبت می دهیم ، اما در هر صورت نتیجه آزمایش ایمان است.
ما پیش از 1914 پیش بینی ها و تفسیرهای بسیاری مبتنی بر تاریخ داشتیم. سرانجام مجبور شدیم همه آنها را کنار بگذاریم ، زیرا واقعیت تاریخ نتوانست انتظارات ما را برآورده کند. حتی با 1914 ، ما ناکام ماندیم ، اما جنگ چنان اتفاق بزرگی بود که توانستیم عملکرد خود را دوباره تعریف کنیم. ما از سال 1914 بازگشت مشهود مسیح در مصیبت بزرگ به بازگشت نامرئی او در قدرت پادشاهی بودیم. هیچ راهی برای رد آن وجود نداشت ، اکنون وجود دارد؟ نامرئی بود در واقع ، فقط در سال 1969 بود که ما تعلیم دادیم که درد و رنج بزرگ در سال 1914 آغاز شد. در آن زمان ، 1914 چنان در روان جمعی ما جا افتاده بود که تغییر درد و رنج بزرگ به تحقق آینده هیچ تأثیری در پذیرش ما از زندگی نداشت. در حضور پسر انسان.
از آنجایی که ما با سال 1914 "به درستی رسیدیم" ، آیا می توانیم تاریخ پنهان دیگری را دو برابر کنیم و پیش بینی کنیم ، مانند زمان شروع قیامت صالحان (1925) یا پایان آن (1975) ، یا مدت زمان آخرین روزها اجرا کنید ("این نسل")؟ با این حال ، اگر 1914 یک اشتباه کامل بود؛ اگر در آن سال اتفاقی برای حمایت از پیش بینی های ما نیفتاده باشد ؛ ممکن است که ما زودتر از خواب بیدار شویم و برای آن بهتر باشیم. حداقل ، ما در پیش بینی های مبتنی بر تاریخ بسیار دقیق تر عمل می کردیم. اما اوضاع به این شکل نبود و ما بهای آن را پرداخت کرده ایم. اکنون بسیار راحت می توان گفت که تقدیس نام یهوه نه از بسیاری از اشتباهات احمقانه ما بهره مند شد و نه از بی توجهی به دستورالعمل کتاب مقدس که در مورد تلاش برای دانستن "زمان و فصلی که یهوه در حوزه صلاحیت خود قرار داده است".
همچنین به جرات می توان گفت كه كسی وجود دارد كه مطمئناً از بدبختی های خود تحمیل ما بسیار لذت می برد.
پست عالی و صفحه عالی! من فقط مجبورم بگویم که شما در گفتن اینکه فرانتس فردیناند یک نجیب زاده کوچک بود شبیه یک آمریکایی بسیار نادان به نظر می رسید. فرانتس فردیناند ولیعهد اتریش-مجارستان، یکی از بزرگترین امپراتوری های اروپایی و احتمالاً قدیمی ترین امپراتوری در آن زمان بود. او همچنین وارث هابسبورگ، قدرتمندترین و قدیمی ترین خانه اشرافی اروپا بود. آنها در اکثر کشورهای اروپایی از زمان تأسیس تا به امروز فرزندانی بر تاج و تخت داشته اند. بسیاری از امپراتوری های روم در قرون وسطی نیز خانه هابسبورگ بودند.
"امپراتورها"، نه امپراتوری ها
با تشکر از شما برای جلب توجه این پست. تنها موردی که به ذهن متبادر می شود این است که آیا دانشجوی کتاب مقدس برای شیطان جالب بوده است یا خیر. آنها در آن زمان گروه بسیار کوچکی بودند که چشم انداز متوسطی داشتند. در حالی که من نمی توانم از تحسین غیرت و اخلاص بسیاری از دانش آموزان کتاب مقدس کمک کنم ، اما آنها در سال 1914 چیزی بیش از یک گروه حاشیه کوچک بودند. کتابی تحت عنوان وقتی پیشگویی از کار می افتد ، وجود دارد که در مورد یک فرقه کوچک نوشته شده است. قبل از بروز سیل عظیم ، متقاعد شده بودند که خدا قصد دارد نجات دهنده های پرواز را برای نجات آنها بفرستد.... بیشتر بخوانید »
ولی جالبه من فقط گروه های احساسی خود را از سازمان جدا کردم به دلیل اینکه رهبران مشهور نه چندان عاقلانه چگونه در این "همه گیری" عمل کرده اند، این آخرین نی و مدرکی بود که آنها حتی سعی نمی کنند خود را در مورد رویدادهای جهانی آگاه کنند، اما بدیهی است که فقط رسانههای چپ را بخوانید (رسانههای راستگرا به همان اندازه مغرضانه هستند، اما این چیز خوبی است، برای داشتن یک دیدگاه متعادل و بیطرف، فقط از هر دو طرف مطالعه میکنید، چیزی که آنها انجام نمیدهند.) اما آیا ممکن است اینطور نباشد. کلیساهای مرتد این دانش را گسترش داده اند که عیسی... بیشتر بخوانید »
[…] برای غلبه بر این سوگیری. دوست ندارد که به تصادفات اعتقاد داشته باشد ، با فرض اینکه حتی یک تصادف بوده است واقعیت این است که ما دائماً برای تقویت این ایده که سال 1914 [[]