اخیراً اتفاقی برای من افتاده است که از بحث با بحث های مختلف ، خیلی بیشتر از آنچه فکر می کردم در حال وقوع است. این مدتی پیش آغاز شده و به آرامی در حال پیشرفت است - دلسردی رو به رشد با گمانه زنی های بی اساس که به عنوان حقیقت کتاب مقدس منتقل می شود. در مورد من ، این در حال حاضر به نقطه اوج رسیده است ، و من جرات می کنم که این اتفاق بیشتر و بیشتر برای دیگران رخ دهد.
اولین یادآوری من درباره آن به هشت سال برمی گردد به سؤال درباره بررسی مدرسه تئوریک وزارت آوریل ، 2004:

13. در درام نبوی فصل 24 پیدایش ، که is در تصویر (الف) ابراهیم ، (ب) اسحاق ، (ج) نوکر ابراهیم الیازر ، (د) ده شتر ، و (ه) ربکا؟

جواب (d) از این سوال می آید برج نگهبانی از 1989:

کلاس عروس آنچه را که توسط ده شتر نشان داده شده است بسیار ارزیابی می کند. در کتاب مقدس از عدد ده استفاده شده است تا كمال یا كامل بودن را در ارتباط با چیزهای روی زمین نشان دهد. ده شتر شاید در مقایسه با کلمه کامل و کامل خدا ، که با استفاده از آن کلاس عروس از روح و هدایای معنوی برخوردار می شود. (w89 7 / 1 ص. 27 به جز 17)

توجه داشته باشید که چگونه "ممکن است" در سال 1989 "این" تا سال 2004 است. به راحتی گمانه زنی ها به دکترین تبدیل می شوند. چرا ما این کار را می کنیم؟ این آموزش چه فایده ای دارد؟ شاید وجود 10 شتر ما را فریب داده باشد. به نظر می رسد که ما شیفته نمادشناسی اعداد هستیم.
بگذارید مثال دیگری را برای شما بیان کنم قبل از اینکه به این نکته برسم:

"هنگامی که [سامسون] به تاکستان های Timnah رسید ، چرا ، نگاه کنید! یک شیر جوان مأیوس با ملاقات با او در حال غرش است. "(Judg. 14: 5) در نمادگرایی کتاب مقدس ، از شیر برای نشان دادن عدالت و شجاعت استفاده می شود. (Ezek. 1: 10؛ Rev. 4: 6، 7؛ 5: 5) در اینجا "شیر جوان" به نظر می رسد پروتستانتیسم را نشان می دهد ، که در ابتدای کار با جسارت علیه برخی از سوء استفاده های انجام شده توسط کاتولیک به نام مسیحیت ظاهر شد. . (w67 2 / 15 ص. 107 به جز 11)

شیر سامسون پروتستان را ترجیح داد؟ احمقانه به نظر می رسد ، نه؟ به نظر می رسد تمام زندگی سامسون یک درام پیشگویی طولانی است. با این حال ، اگر چنین بود ، آیا این بدان معنا نیست که یهوه مسئول همه مصائبی است که بر او وارد شده است؟ از این گذشته ، او نیاز داشت که نوع معمولی را تجربه کند تا ما بتوانیم نوع ضد نبوی را تجربه کنیم. همچنین ، باید توجه داشته باشیم که این آموزش خاص هرگز پس گرفته نشده است ، بنابراین همچنان موضع رسمی ما در مورد اهمیت نبوی زندگی سامسون است.
اینها فقط دو نمونه از این قبیل گمانه زنی های بی اساس است که به عنوان اعتقاد رسمی ما مطرح شده است. درست است که گزارش های کتاب مقدس وجود دارد که ماهیتی نبوی دارند. ما این را می دانیم زیرا کتاب مقدس چنین گفته است. آنچه ما در اینجا به آنها اشاره می کنیم ، تعابیر نبوی است که هیچ گونه مبنایی در کتاب مقدس ندارد. اهمیت نبوی ما برای این گزارش ها کاملاً ساخته شده است. با این حال ، به ما گفته شده است که اگر می خواهیم به "کانال تعیین شده توسط خدا" وفادار باشیم ، باید این موارد را باور کنیم.
عقیده مورمون بر این است که خداوند در سیاره ای (یا ستاره ای) به نام کولوب یا در نزدیکی آن ساکن است. آنها معتقدند که هر یک از آنها پس از مرگ تبدیل به موجودی روحانی می شود که مسئولیت سیاره خود را دارد. کاتولیک ها بر این باورند که افراد شرور برای همیشه در یک مکان آتش جاودان می سوزند. آنها معتقدند که اگر گناهان خود را به مردی اعتراف کنند ، قدرت بخشش آنها را دارد. همه اینها و موارد دیگر ، گمانه زنی های بی پایه و اساس توسط رهبران مذهبی آنها برای گمراه کردن گله است.
اما ما مسیح را داریم و کلام الهام گرفته از خدا را داریم. حقیقت ما را از چنین آموزه های احمقانه ای آزاد کرده است. ما دیگر از آموزه های مردان پیروی نمی کنیم گویی که آموزه هایی از جانب خدا هستند. (مت 15: 9)
هیچ کس نباید سعی کند تا این امر را از ما دور کند ، و نه هرگز نباید این آزادی را از دست داد.
من مشکلی با حدس و گمان بر اساس چیزی ندارم. این نوع حدس و گمان با کلمه "تئوری" مترادف است. در علم ، نظریه پردازی به عنوان راهی برای تلاش برای توضیح برخی از حقیقت است. قدیمی ها ستارگان را در حال چرخش در اطراف زمین مشاهده می کردند و بنابراین نظریه پردازی می کردند که اینها سوراخهایی در یک کره عظیم است که به دور کره زمین می چرخد. این مدت طولانی ادامه داشت تا اینکه سایر پدیده های قابل مشاهده با نظریه در تضاد بودند و بنابراین کنار گذاشته شد.
ما همین کار را با تفسیر خود از کتاب مقدس انجام داده ایم. وقتی واقعیت های مشاهده شده ، تفسیر یا نظریه یا گمانه زنی را نادرست نشان دادند ، ما آن را به نفع تفسیر جدید کنار گذاشتیم. مطالعه هفته گذشته با درک مجدد ما از پای آهن و خاک رس نمونه خوبی از آن است.
با این حال ، آنچه در دو مثال ابتدای این پست داریم چیز دیگری است. گمانه زنی بله ، اما تئوری نیست. اسمی برای حدس و گمان وجود دارد که هیچ مدرکی ندارد و هیچ واقعیتی آن را تأیید نمی کند: اسطوره شناسی.
وقتی کارها را درست می کنیم و سپس آنها را به عنوان دانش خدای متعال منتقل می کنیم ، به عنوان دانشی که باید بدون تردید از ترس اینکه ممکن است خدای خود را آزمایش کنیم ، بپذیریم ، ما واقعاً روی یخهای بسیار نازک قدم می گذاریم.
پولس این اخطار را به تیموتی داد.

ای تیموتی ، از آنچه در مورد شما اعتماد شده است ، محافظت کنید و از سخنرانیهای خالی که موجب نقض مقدس و از تضادهای "دانش" دروغین شده است ، دور شوید. 21 برای نمایش چنین [دانش] برخی از ایمان منحرف شده اند ... " (اول تیموتائی 1:6 ، 20)

هرگونه انحراف از ایمان با یک قدم کوچک شروع می شود. اگر قدم های زیادی را در جهت اشتباه بر نداشته باشیم ، به راحتی کافی می توانیم در مسیر واقعی قدم برداریم. انسان ناقص بودن ، اجتناب ناپذیر است که اینجا و آنجا گام اشتباهی برداریم. با این حال ، پالس به تیموتیه مراقب این موارد است. برای محافظت در برابر "دانش دروغین".
پس کجا خط می کشد؟ این برای هر یک متفاوت است ، و همینطور هم باید باشد ، زیرا هر یک از ما در روز قضاوت جداگانه در برابر خدای خود ایستاده ایم. به عنوان یک راهنما ، سعی کنیم بین نظریه صدا و اساطیر بی اساس تمایز قائل شویم. بین تلاشهای صادقانه برای تبیین کتاب مقدس بر اساس همه حقایق موجود ، و تعالیمی که شواهد را نادیده می گیرند و عقاید انسان را مطرح می کنند.
پرچم قرمز هر زمان که یک تدریس پیشرفته باشد باید بالا برود و به ما گفته می شود که باید بدون شک آن را باور کنیم یا با عذاب الهی روبرو شویم.
حقیقت خدا بر اساس عشق است و عشق با عقل همزاد است. با تهدید جبران نمی کند.

Meleti Vivlon

مقالات Meleti Vivlon.
    1
    0
    لطفا نظرات خود را دوست دارم ، لطفاً نظر دهید.x