این پست به عنوان پاسخ کامنت به نظر آشکار آپولو در مورد پست قبلی ، "ترسیم خط" آغاز شد. با این حال ، همانطور که معمولاً در چنین مواردی اتفاق می افتد ، این استدلال منجر به نتیجه گیری های جدید و جالبی می شود که ، به نظر می رسد ، بهتر است از طریق یک پست دیگر به اشتراک گذاشته شود. همه چیز با کمی تحقیق اضافی شروع شد تا تلاش کنیم درک قبلی ما در مورد ده انگشت را شناسایی کنیم:

w59 5/15 p. 313 par 36 بخش 14— "شما اراده Be انجام شده on زمین"

عدد ده یک عدد کتاب مقدس است که سمبل کامل بودن زمین است ، ده انگشت پا از تمام این قدرتها و دولت های همزیست تصویر می کند.

 w78 6/15 p. 13 انسانی دولت ها خرد شده by خدا پادشاهی

به نظر می رسد هیچ اهمیت پیامبری برای داشتن ده انگشت در تصویر وجود ندارد. این یک ویژگی طبیعی انسان است ، همانطور که تصویر دارای دو بازو ، دو پا و غیره است.

w85 7/1 p. 31 سوالات از جانب خوانندگان

دیدگاههای مختلفی درباره ده «انگشت پا» بیان شده است. روزها

w12 6/15 p. 16 یهوه آنچه را که "باید به زودی اتفاق بیفتد"

آیا تعداد انگشتان تصویر معنای خاصی دارد؟ seems به نظر می رسد این تعداد از این واقعیت که تصویر دارای چندین بازو ، دست و پا است ، معنی دار نیست.

همانطور که از مطالب فوق می بینید ، قبل از سال 1978 ، ده انگشت پا نمادی از کامل بودن است. پس از سال 1978 و قبل از سال 1985 ، به شماره 10 در این مورد اصلاً معنایی داده نشد. در سال 1985 ، ما به درک قبلی خود بازگشتیم و دوباره نماد کامل بودن را به ده انگشت نسبت دادیم. و اکنون ، در سال 2012 ما دوباره به ایده ای که در سال 1978 برگزار شد بازگشتیم که تعداد انگشتان پا از اهمیت خاصی برخوردار نیست. من نمی دانم که ما در دهه های قبل از 1959 چه اعتقادی داشتیم ، اما آنچه با اطمینان می توان گفت این است که ما حداقل سه بار قبلاً موضع خود را در مورد این تفسیر برگردانده ایم. این برجسته ترین نمونه تلنگر فلاپینگ اعتقادی نیست. سوابق مربوط به آن به درک ما از اینکه ساکنان سودوم و گموره با هشت تلنگر زنده می شوند یا نه دوباره می رسد.
هر وقت مجبوریم خود را در مورد موضع تغییر یافته درباره برخی تعابیر نبوی توضیح دهیم ، ضرب المثل های 8 را نقل می کنیم: 18 ، 19 که می خواند ، "اما مسیر صالحان مانند نورانی است که تا روز محکم تر می شود و سبک تر می شود. 19 راه شریران مانند تاریکی است؛ آنها هنوز نمی دانند که چه چیزی در این کار لکنت می کنند.
این به وضوح نشان دهنده روشن شدن تدریجی نور است. چگونه می توان تلنگر و پرت کردن ما روی یک موضوع را روشن شدن تدریجی نور دانست؟ مناسب تر است که آن را خاموش و روشن کردن چراغ لقب دهیم.
بعدش چی شد؟ آیا ضرب المثل های 4:18 ، 19 سخنی نادرست است؟ "هرگز ممکن است چنین اتفاقی بیفتد! اما بگذارید خدا حقیقت پیدا شود ، گرچه هر انسانی دروغگو یافت می شود. . " (رومیان 3: 4) بنابراین ، تنها یک گزینه برای ما باقی مانده است: باید نتیجه بگیریم که ما ضرب المثل های 4:18 ، 19 را اشتباه استفاده می کنیم ، اولین س Ourال ما باید این باشد ، این نور چراغ چیست؟ زمینه را در نظر بگیرید. کتاب مقدس به افراد شرور و همچنین افراد صالح اشاره دارد. آیا اشاره به عدم موفقیت شریر در تفسیر دقیق پیشگویی کتاب مقدس است؟ به نظر نمی رسد که چنین باشد. در حقیقت ، هیچ چیز در این کتاب مقدس به توانایی افراد صالح یا شریر در تفسیر نبوت اشاره ندارد.
توجه کنید که در مورد a صحبت می کند مسیر صالحان روشن هستند. سپس به آن اشاره دارد راه از بدکاران. هر دو این کلمه نشانگر یک سیر رفتاری است ، یا یک سفر از نقطه شروع تا یک نقطه پایان. فرد برای روشنایی یک مسیر یا راهی نیاز به نور دارد.

(مزامیر 119: 105) کلام تو چراغی است به پای من ، و چراغی برای جاده من.

از جماعت مسیحی قرن اول به عنوان "راه" یاد می شد. مسیر یا جاده ما از یک شیوه زندگی صحبت می کند ، نه درک پیشگویی. شرور نیز ممکن است یک نبوت را به درستی درک کنند ، اما راه آنها بدون راهنمایی کلام خدا است. آنها در تاریکی به سر می برند و بنابراین رفتارشان آنها را شرور می داند ، نه درک آنها از نبوت ، یا فقدان آن. ما اکنون در زمان پایان قرار داریم و تمایز بین کسی که خدا را بندگی کرده است و کسی نیست که مشخص نشده است. (ملاکی 3:18) ما فرزندان نور هستیم ، نه تاریکی.
ما در تلاش برای تفسیر پیشگویی ها بسیاری از خطاهای کتاب مقدس مرتکب شده ایم که مطالعه این خطاها می تواند ناامید کننده باشد.
"آیا تعابیر متعلق به خدا نیست؟" (پیدایش 40: 8) به نظر نمی رسد که ما هرگز این دستور را کاملاً پذیرفته ایم ، زیرا معتقدیم به نوعی از آن معاف هستیم. این نگرش باعث ایجاد برخی از شرمساریهای آشکار شده است ، اما ما همچنان به این تمرین ادامه می دهیم.
از طرف دیگر ، کلام خدا راه ما را روشن کرده است تا در دنیایی دیوانه و برجسته برجسته شویم. آن نور همچنان روشن تر می شود و بسیاری به سوی جلال خداوند متعال و پسر مسح او جمع می شوند.
فهمیدم که تمرکز روی این مسئله در آن لحظه ها اتفاق می افتد که ناامید می شوم از سوء پیش بینی های بی حد و حصر ما

Meleti Vivlon

مقالات Meleti Vivlon.
    0
    لطفا نظرات خود را دوست دارم ، لطفاً نظر دهید.x