یکی از مفسران ما پرونده قضایی جالبی را به ما جلب کرد. این شامل یک پرونده افترا در سال 1940 توسط اولین مویل ، مشاور سابق بتهلی و حقوقی انجمن ، علیه برادر رادرفورد و انجمن دیده بان برج ارائه شد. بدون جانبداری ، واقعیت اصلی این موارد است:
1) برادر مویل نامه ای سرگشاده به جامعه بیتل نوشت و در آن خبر استعفای خود از بیتل را اعلام كرد و به دلایل خود انتقادات مختلفی را از رفتار برادر رادرفورد به طور خاص و اعضای بیتل به طور كلی بیان كرد. (او به هیچ یک از اعتقادات ما حمله نکرده و آن را تقبیح نکرده و نامه او آشکار می کند که وی هنوز شاهدان یهوه را قوم برگزیده خدا می داند.)
2) برادر رادرفورد و هیئت مدیره تصمیم گرفتند که این استعفا را نپذیرند ، بلکه برادر مویل را در محل برکنار کنند ، و وی را با قطعنامه ای که توسط کل اعضای بیتل تصویب شد ، تقبیح کرد. او به عنوان برده شرور و یهودا برچسب زده شد.
3) برادر مویل به تمرین خصوصی بازگشت و به معاشرت با جماعت مسیحی ادامه داد.
4) سپس برادر رادرفورد از مجله Watch Tower در موارد مكرر در هر دو مقاله و اخبار یا اخبار مربوط به ماههای بعدی استفاده كرد تا برادر مویل را در برابر جامعه مشتركان و خوانندگان در سراسر جهان تقبیح كند. (تیراژ: 220,000،XNUMX)
5) اقدامات برادر رادرفورد زمینه را برای راه اندازی دادخواست افترا به مویل داد.
6) برادر رادرفورد قبل از آنكه دادخواست سرانجام به دادگاه برسد و در 1943 به نتیجه رسید ، درگذشت. در هر سه حکم ، انجمن دیده بان برج مجرم شناخته شد و به پرداخت خسارت محکوم شد ، که سرانجام داد.
قبل از ادامه ، یک نتیجه گیری کوتاه
با استفاده از رونوشت دادگاه ، حمله به شخصیت ها بسیار آسان خواهد بود ، اما این هدف از این انجمن نیست و زیر س questionال بردن انگیزه های افراد طولانی مدت که نمی توانند از خود دفاع کنند بسیار ناعادلانه است. در این جهان افرادی وجود دارند که به دلیل آنچه ادعا می کنند اقدامات بد و انگیزه اعضای برجسته رهبری است ، می خواهند ما را ترغیب کنند که از سازمان یهوه خارج شویم. این افراد تاریخ خود را فراموش می کنند. یهوه اولین قوم خود را در زمان حضرت موسی خلق کرد. سرانجام ، آنها پادشاهان بشری را خواستار شدند و بر آنها سلطنت کردند. اولی (سائول) خوب شروع کرد ، اما بد شد. نفر دوم ، دیوید ، خوب بود ، اما مرتکب برخی ناله ها شد و مسئول مرگ 70,000 نفر از مردمش بود. بنابراین ، در کل ، خوب است ، اما با برخی از لحظات واقعا بد. سوم پادشاه بزرگی بود ، اما در نهایت مرتد شد. یک سری از پادشاهان خوب و پادشاهان بد و پادشاهان واقعاً بد نیز دنبال می شدند ، اما از طریق همه اینها ، بنی اسرائیل قوم یهوه باقی ماندند و هیچ تدارکی برای رفتن به سایر ملل در جستجوی چیز بهتر وجود نداشت ، زیرا چیز بهتری وجود نداشت.
سپس مسیح آمد. رسولان پس از عروج عیسی به آسمان همه چیز را با هم نگه داشتند ، اما در قرن دوم ، گرگ های ظالم به آنجا نقل مکان کردند و رفتارهای توهین آمیز با گله را آغاز کردند. این سو abuseاستفاده و انحراف از حقیقت صدها سال ادامه داشت ، اما در تمام آن مدت ، جماعت مسیحی همچنان مردم یهوه بودند ، درست مانند اسرائیل ، حتی در زمان مرتد بودن او.
بنابراین اکنون به قرن بیستم می رسیم. اما اکنون انتظار چیز دیگری داریم. چرا؟ زیرا به ما گفتند که عیسی در سال 1918 به معبد معنوی خود آمد و گله را داوری کرد و غلام شر را بیرون کرد و برده خوب و با ایمان و با احتیاط را بر همه اهالی خانه خود منصوب کرد. آه ، اما ما دیگر این را باور نداریم ، مگر نه؟ همین اواخر ، ما متوجه شده ایم که قرار ملاقات برای تمام وسایل او هنگام بازگشت او به آرماگدون است. این پیامدهای جالب و غیرمنتظره ای دارد. انتصاب بر تمام متعلقات او نتیجه قضاوت او درباره بردگان است. اما این قضاوت به طور هم زمان برای همه نجات دهنده ها اتفاق می افتد. یکی وفادار قضاوت می شود و بر تمام متعلقاتش منصوب می شود و دیگری شرور قلمداد می شود و بیرون رانده می شود.
بنابراین برده شر در 1918 کنار گذاشته نشد زیرا داوری در آن زمان رخ نداد. برده شر فقط با بازگشت استاد شناخته می شود. بنابراین ، برده شیطانی هنوز باید در بین ما باشد.
غلام شیطان کیست؟ چگونه او آشکار خواهد شد؟ چه کسی می داند در ضمن ، از ما به صورت جداگانه چه؟ آیا اجازه خواهیم داد شخصیت های ساینده و شاید حتی بی عدالتی های مشروع باعث شود که ما قوم یهوه را ترک کنیم؟ و برو کجا ؟؟ به ادیان دیگر؟ ادیانی که آشکارا جنگ می کنند؟ چه کسی ، به جای اینکه به خاطر اعتقادات خود بمیرد ، برای آنها بکشد؟ من فکر نمی کنم نه ، ما با حوصله منتظر خواهیم ماند تا استاد برگردد و درباره صالحان و ستمکاران قضاوت کند؟ در حالی که ما این کار را انجام می دهیم ، بیایید از زمان کار برای جلب و حفظ لطف استاد استفاده کنیم.
برای این منظور ، درک بهتر از تاریخ ما و آنچه ما را به جایی که اکنون هستیم رسانده نمی تواند صدمه ای ببیند. از این گذشته ، دانش دقیق به زندگی ابدی منجر می شود.
سود غیر منتظره
نکته ای که حتی از خواندن متن متن دادگاه بدیهی است این است که اگر رادرفورد استعفای مولی را به سادگی می پذیرفت و آنرا در آنجا می گذراند ، هیچ دلیلی برای خواستگاری وجود نخواهد داشت. این که آیا موویل به هدف بیان شده خود عمل می کرد و همچنان به عنوان یک شاهدان یهوه عمل می کرد ، حتی خدمات حقوقی خود را همانگونه که در نامه خود تصریح کرده بود به اخوان المسلمین ارائه می داد ، یا اینکه آیا او در نهایت مرتد می شد چیزی است که شاید هرگز آن را نشناسیم.
رادرفورد با دادن دلیل فقط برای طرح پرونده قضایی به مویل ، خود و انجمن را در معرض دید عموم قرار داد. در نتیجه ، حقایق تاریخی آشکار شده اند که در غیر این صورت ممکن است پنهان مانده باشند. حقایقی درباره آرایش جماعت اولیه ما ؛ حقایقی که تا امروز ما را تحت تأثیر قرار داده اند.
با مشخص شدن اوضاع ، راترفورد قبل از محاکمه دادخواست مرد ، بنابراین ما فقط می توانیم در مورد گفته های او حدس بزنیم. با این حال ، ما شهادت قسم خورده سایر برادران برجسته ای را که بعداً در هیئت حاکمه خدمت کردند ، داریم.
چه چیزی می توانیم از آنها یاد بگیریم؟
نگاه ما به اطاعت
تحت بازجویی توسط وکیل شاکی ، آقای برووهاوزن ، ناتان نور ، جانشین رادرفورد ، جانشین رادرفورد ، هنگامی که در مورد سؤال از سرنوشت کسانی که حقیقت کتاب مقدس را از طریق نشریات ما سؤال می کنند ، مکاشفه کرد: (از صفحه 1473 نسخه دادگاه)
س: بنابراین این رهبران یا کارگزاران خداوند معصوم نیستند ، مگر نه؟ الف - درست است.
پرسش: و آیا آنها در این آموزه ها اشتباه می کنند؟ الف - درست است.
پرسش: اما وقتی این نوشته ها را در برج مراقبت بیرون می کشید ، به کسانی که کاغذها را می گیرند هیچ اشاره ای نمی کنید که "ما ، به جای خدا صحبت می کنیم ، ممکن است اشتباه کنیم"؟ الف. هنگامی که ما انتشارات انجمن را ارائه می دهیم ، کتاب مقدس را با آن ارائه می دهیم ، کتاب مقدس که در کتاب مقدس آمده است. نقل قولها در نوشتار آورده شده است. و توصیه ما این است که مردم به جستجوی این کتاب مقدس بپردازند و آنها را در کتاب مقدس خود در خانه های خود مطالعه کنند.
پرسش: اما شما در قسمت برج برج مراقبت خود هیچ اشاره ای نمی کنید که "ما معصوم نیستیم و قابل اصلاح هستیم و ممکن است اشتباه کنیم"؟ الف - ما هرگز ادعای عصمت نکرده ایم.
پرسش: اما شما در مقالات دیده بان برج خود چنین گزاره ای را بیان نمی كنید كه در معرض اصلاح هستید؟ الف. نه اینکه به یاد بیاورم.
س: در واقع ، آن را مستقیماً به عنوان کلام خدا بیان شده است ، در این کار نیست؟ الف ، بله ، به عنوان کلام او.
س: بدون هیچ صلاحیتی؟ الف - درست است.
این برای من کمی مکاشفه بود. من همیشه با این فرض کار می کردم که هر چیزی در انتشارات ما زیر کلام خدا بود ، هرگز با آن هم تراز نبود. به همین دلیل اظهارات اخیر در سال 2012 ما است کنوانسیون منطقه و مونتاژ مدار برنامه ها خیلی مرا آزار داد. به نظر می رسید که آنها برابری با کلام خدا را درک می کنند که حق ندارند و قبلاً هرگز سعی در انجام آن نداشته اند. این برای من چیزی جدید و نگران کننده بود. حالا می بینم که این اصلاً جدید نیست.
برادر نور روشن می کند که در زمان رادرفورد و همچنین تحت ریاست جمهوری وی ، این قاعده این بود که هر چیزی که توسط برده وفادار منتشر می شد.[I] کلام خدا بود درست است ، او اعتراف می کند که آنها خطا پذیر نیستند و بنابراین ، تغییرات ممکن است ، اما فقط آنها مجاز به ایجاد تغییرات هستند. تا این زمان ، نباید به آنچه نوشته شده شک کنیم.
به بیان ساده تر ، به نظر می رسد که موضع رسمی در مورد هرگونه درک درسی از کتاب مقدس این است: "این را كلم Word خدا را در نظر بگیرید ، تا اطلاع بعدی.
رادرفورد به عنوان برده وفادار
موضع رسمی ما این است که برده وفادار و با احتیاط در سال 1919 منصوب شد و این برده از همه اعضای هیئت حاکم بر شاهدان یهوه در هر زمان از آن سال به بعد تشکیل شده است. بنابراین طبیعی است که تصور کنیم برادر رادرفورد برده مومن نبود ، بلکه فقط یکی از اعضای بدن مردانی بود که در زمان تصدی وی به عنوان رئیس قانونی انجمن دیده بان ، انجمن کتاب مقدس و تراکت ، آن برده را تشکیل می داد.
خوشبختانه ، ما شهادت قسم از برادر دیگر را داریم كه سرانجام به عنوان یكی از روسای انجمن ، برادر فرد فرانتس خدمت كرد. (از صفحه 865 نسخه دادگاه)
س. من می فهمم که شما می گویید در سال 1931 ، برج دیده بان نام بردن از کمیته تحریریه را متوقف کرد ، و سپس یهوه خدا ویراستار شد ، آیا این درست است؟ A. تحریریه یوهو بدین وسیله با استناد به اشعیا 53:13 نشان داده شد.
دادگاه: او از شما سؤال كرد كه آیا طبق 1931 ، خداوند خداوند طبق نظریه شما ویراستار شده است.
شاهد: نه ، من این را نمی گفتم.
پرسش: آیا شما نگفتید که یهوه خدا مدتی سردبیر این مقاله شد؟ الف) او همیشه راهنمای روند مقاله بود.
پرسش: آیا شما اظهار نکردید که در 15 اکتبر 1931 ، برج دیده بان نامگذاری یک کمیته تحریریه را متوقف کرد و سپس یهوه خدا سردبیر شد؟ الف. من نگفتم یهوه خدا سردبیر شد. قدردانی شد که یهوه خدا واقعاً کسی است که مقاله را ویرایش می کند ، بنابراین نامگذاری یک کمیته تحریریه بی جا بود.
پرسش: به هر حال ، یهوه خدا اکنون ویراستار مقاله است ، درست است؟ الف - او امروز سردبیر مقاله است.
پرسش: چه مدت وی سردبیر مقاله بوده است؟ الف - از بدو تأسیس آن او را راهنمایی می کند.
س. حتی قبل از سال 1931؟ بله قربان
س. چرا تا سال 1931 کمیته تحریریه داشتید؟ الف. پاستور راسل در وصیت نامه خود تصریح کرد که باید چنین کمیته تحریریه وجود داشته باشد و تا آن زمان ادامه داشت.
پرسش: آیا متوجه شدید که کمیته تحریریه با ویراستاری مجله توسط یهوه خدا در تضاد است ، درست است؟ A. نه
پرسش: آیا این سیاست در تضاد با تصور شما از ویرایش توسط یهوه خدا بود؟ الف) بعضاً مشخص شد که برخی از این موارد در کمیته تحریریه مانع از انتشار به موقع و واقعیت های به روز و به همین دلیل مانع از انتقال این حقایق برای مردم خداوند در زمان مناسب خود می شود.
توسط دادگاه:
پرسش: پس از آن ، 1931 ، كسي روي زمين ، كسي ، مسئول چه خبري در مجله شد يا نرفت؟ الف - قاضی رادرفورد.
پرسش: بنابراین وی در واقع سردبیر زمینی بود ، همانطور که ممکن است او را صدا کنند؟ الف. او شخص قابل مشاهده خواهد بود که از آن مراقبت می کند.
توسط آقای بروخوزوزن:
س. او به عنوان نماینده یا نماینده خدا در اداره این مجله کار می کرد ، آیا این درست است؟ الف. او در آن سمت خدمت می کرد.
از این طریق می توان فهمید که تا سال 1931 کمیته تحریریه ای از افراد مومن وجود داشت که می توانستند بر آنچه در مجلات منتشر می شود کنترل کنند. هنوز هم ، اصل همه آموزه های ما از یک مرد تنها ، برادر رادرفورد بود. کمیته تحریریه دکترین را ایجاد نکرده است ، اما آنها تا حدودی بر آنچه آزاد شده است کنترل می کنند. با این حال ، در سال 1931 ، برادر رادرفورد آن کمیته را منحل کرد ، زیرا اجازه نمی داد آنچه را که احساس می کرد به موقع و حقایق حیاتی ناشی از وی است ، برای مردم خداوند منتشر شود. از آن زمان به بعد ، هیچ چیزی حتی از راه دور شبیه هیئت حاکمه ای که امروز آن را می شناسیم وجود ندارد. از این مرحله به بعد ، همه مطالب منتشر شده در برج مراقبت مستقیماً از قلم برادر رادرفورد بیرون آمدند و هیچ کس در مورد آنچه که تعلیم داده می شد هیچ حرفی برای گفتن نداشت.
معنی این برای ما چیست؟ درک ما از تحقق نبوی که گمان می رود در سالهای 1914 ، 1918 و 1919 اتفاق افتاده است ، همه از ذهن و درک یک انسان ناشی می شود. تقریباً ، اگر نگوییم همه ، تفسیرهای نبوی در مورد آخرین روزهایی که طی 70 سال گذشته کنار گذاشته ایم ، از این دوره زمانی نیز ناشی شده است. تعداد زیادی اعتقاد وجود دارد که ما آنها را درست می پنداریم ، در واقع ، به عنوان کلام خدا ، که از دوره ای ناشی می شود که یک مرد از یک قانون تقریباً بی رقیب بر قوم یهوه برخوردار بود. اتفاقات خوب از آن دوره زمانی حاصل شد. کارهای بد نیز انجام شد. چیزهایی را که مجبور شدیم کنار بگذاریم تا به مسیر درست برگردیم. این مسئله از نظر ، بلکه از نظر تاریخی نیست. برادر رادرفورد به عنوان "عامل یا نماینده خدا" عمل می کرد و حتی پس از مرگ او نیز چنین رفتار می شد ، همانطور که از شواهد برادران فرد فرانتس و ناتان نور در دادگاه قابل مشاهده است.
با توجه به آخرین درک ما از تحقق سخنان عیسی مسیح در مورد برده مومن و با احتیاط ، معتقدیم که او آن برده را در سال 1919 منصوب کرد. این برده هیئت حاکمه است. با این حال ، هیچ هیئت حاکمی در سال 1919 وجود نداشت. فقط یک نهاد حاکم بود. قاضی رادرفورد. هر درک جدیدی از کتاب مقدس ، هر آموزه جدید ، فقط از او ناشی می شود. درست است که یک کمیته تحریریه برای ویرایش آنچه او آموزش می داد وجود داشت. اما همه چیز از او ناشی شد. علاوه بر این ، از سال 1931 به بعد تا زمان مرگ وی ، حتی یک کمیته تحریریه برای بررسی و فیلتر صحت ، منطق و هماهنگی کتاب مقدس آنچه او نوشت وجود نداشت.
اگر بخواهیم آخرین درک خود را از "برده وفادار" با جان و دل بپذیریم ، پس باید بپذیریم که یک نفر ، قاضی رادرفورد ، توسط عیسی مسیح به عنوان برده وفادار و با احتیاط برای تغذیه گله خود منصوب شد. ظاهراً ، عیسی پس از مرگ راترفورد از آن قالب تغییر کرد و شروع به استفاده از گروهی از مردان به عنوان برده خود کرد.
قبول این آموزه جدید به عنوان کلام خدا دشوارتر می شود وقتی که در نظر بگیریم که در طول سالهای 35 پس از مرگ و رستاخیز او ، عیسی استفاده نکرد ، نه یک نفر بلکه تعدادی از افراد شاغل تحت الهام به گله خود غذا دهد. با این حال ، او در اینجا متوقف نشد ، بلکه از بسیاری از پیامبران دیگر ، اعم از زن و مرد ، در مجامع مختلف استفاده کرد که تحت الهام نیز صحبت می کردند - اگرچه سخنان آنها به کتاب مقدس راه پیدا نکرد. فهمیدن اینکه چرا او از این وسیله برای تغذیه گله جدا شده و از یک انسان واحد استفاده می کند ، که به شهادت قسم خورده ، حتی با الهام از نوشتن نیست ، دشوار است.
ما فرقه نیستیم. ما نباید به خودمان اجازه دهیم كه از مردان پیروی كنیم ، خصوصاً مردانی كه ادعا می كنند كه برای خدا صحبت می كنند و می خواهند با سخنان آنها طوری رفتار كنیم كه گویی از جانب خود خداست. ما از مسیح پیروی می کنیم و فروتنانه شانه به شانه هم ردیف مردان همفکر کار می کنیم. چرا؟ زیرا ما کلام خدا را به صورت مکتوب داریم تا بتوانیم به صورت جداگانه "از همه چیز اطمینان حاصل کنیم و آنچه را که خوب است محکم نگه داریم" - به آنچه درست است!
پند و اندرز پالس رسول در 2 ق. 11 در این مورد برای ما مناسب به نظر می رسد. به خصوص سخنان او در مقابل 4 و 19. دلیل ، نه ارعاب ، همیشه باید ما را در درک کتاب مقدس راهنمایی کند. ما خوب هستیم که با دعا به سخنان پولس توجه کنیم.
[…] aso como bajo su presidencia، la regla era que cualquier cosa publicada por el esclavo fiel [i] era la Palabra de Dios. cierto، él admit que no son infalibles y que، por lo tanto، los […]
من عاشق محتوا در سایت شما هستم. خیلی ممنون.
همانطور که از اعلامیه ای که در اولین نشست سالانه اول اکتبر پس از مرگ راترفورد در ژانویه 1 اعلام شد ، هر دو راسل ، راترفورد و در واقع نور به عنوان برده مومن و با احتیاط شناخته می شدند. "(1942) همه بندگان وفادار پروردگار تشخیص داده اند که تئئوکراسی ، که انجمن دیده بان کتاب مقدس و تراکت خدمتگزار آن است ، از بالا به پایین کار می کند ، و نه از پایین به بالا در دولتهای دنیا ، و بنابراین ، دستورالعمل ها از دفتر رئیس انجمن Watchtower Bible and Tract به مردم خداوند روی زمین می رسد ،... بیشتر بخوانید »
در تلاش برای تحقیق بی طرفانه ای که می گویید ، دو بار من نظرات خود را در سایت شما قرار داده ام و همانطور که به نظر می رسد و دو بار نیز مجاز به سانسور شده اند. این سازمان شاهدان یهوه برای انجام کارها است ، اما اگر برای تحقیق بی طرفانه تلاش می کنید ، نباید راه شما باشد. با گفتن این که اگر بخواهید یک بار بخوانید آنچه دیگران که شاهدان یهوه نیستند را می گویند ، ارزش واقعی خواهد داشت. اما مانند گذشته ، اکنون این پیوند را به سایتی ارسال خواهم کرد که احساس می کنم برای بی طرفی تلاش می کنم... بیشتر بخوانید »
صفحات "درباره این انجمن" و "آداب اظهار نظر" قوانین حاکم بر مشارکت در این سایت را توضیح می دهند. عبارت اصلی "تحقیق بی طرفانه" است. هرکسی نظر دارد و البته از آن حق دارد. با این حال ، تحقیقات کتاب مقدس از استنادات و منابع کتاب مقدس برای تأیید نظر شخص استفاده می کند. در مورد قسمت "نافرجام" این عبارت ، اول ، ما برای آن تلاش می کنیم. ریشه کن کردن همه سوگیری ها از هر استدلال بسیار دشوار است. اگر می خواهید در این کار به ما کمک کنید ، باز هم ما به نظر شخصی ، بلکه استدلال در مورد کتاب مقدس احتیاج نداریم. اگر می خواهید خود را به اشتراک بگذارید... بیشتر بخوانید »
لازم به ذکر است که anoentedjw.org مقاله ای تحت عنوان "دوازده شناخته شده کوچک" در مورد رسولان یوحنا دارد (که من در اینجا پیوند آن را نمی دهم) که به نظر می رسد نقل قول تقریباً کلمات کلیدی از یک کتاب خاص اورانتیا است. من این مورد را در ویکی پدیا در مورد تألیف آن یافتم: گفته می شود که از همان سال 1911 ، همسایه ای که نگران بود ویلیام اس. سادلر و همسرش لنا سادلر ، پزشکان در شیکاگو و مشهور در جامعه ، به او مراجعه می کردند شوهرش را در یک خواب عمیق و نفس کشیدن غیرطبیعی پیدا کنید. [11] [12] او گزارش داد که قادر به این کار نیست... بیشتر بخوانید »
ممنون الک
بعلاوه من در یکی از پاسخ های آنها به خوانندگان متوجه شدم که آنها ادعا می کنند بزرگان محلی و خدمتکار مدار آنها (!؟) می دانند که چه کسانی هستند. آنها همچنین ادعا می کنند JWs از جایگاه خوبی دارند.
هر JW واقعی می داند که این واقعیت ها نمی توانند هر دو واقعیت داشته باشند ، بنابراین یک سطح از صداقت در جریان است.
آپولو
دقیقاً آپولو ، بسیار عجیب خواهد بود ، همانطور که گفتید ، نمی تواند درست باشد. خوش آمدید
خوب ، چرا که نه؟ من فکر می کنم آنها رویکرد خوبی در تحقیقات Bibel دارند. آنها در جدیدترین پرسش و پاسخ خود می نویسند: "ما طبق تعریف سازمان فعال نیستیم و به چند دلیل دیگر حضور در جلسات را متوقف کرده ایم. یکی ، به دلیل خدمت ما ، ما معتقدیم که بیش از حد باعث جلب توجه جامعه می شویم. دو ، همانطور که شما کنایه می کنید ، اینکه خودمان را مطابق آنچه از سیستم عامل آموخته می شود ، روحیه ما را بیش از حد غمگین می کند. سه ، ما روابط خانوادگی نداریم که بتواند قضاوت ما را محو کند یا بیعت ما را اخاذی کند. و چهار ، ما ایمان داریم... بیشتر بخوانید »
من در مورد جدیدترین پرسش و پاسخ آنها توضیحی ندادم. من به آن نگاه نکرده ام. من در مورد آنچه در آن زمان نوشته بودند توضیح می دادم. و گفتن اینکه بزرگان محلی می دانند چه کسانی هستند ، اما در عین حال "از وضعیت خوبی برخوردار هستند" ، این بدان معنی است که بزرگان محلی و ناظر مدار مشکلی با انتشار مطالبی که انجام می دهند ندارند. من درمورد تحقیقات آنها توضیحی ندادم یا انتقاد نکردم ، اما هنوز هم معتقدم که آنها قادر بودند از این طریق یک نمایش دروغ ارائه دهند ، بنابراین این باعث لکه دار شدن دیدگاه شخصی من درباره نویسندگان شده است. ولی... بیشتر بخوانید »
آپولو عزیز ،
می دانم که شما به گفته های قدیمی مراجعه کرده اید ، بنابراین فکر می کنم جمله جدیدتری درباره ارتباط آنها با جماعت محلی جالب باشد. من می توانم تصور کنم که بزرگان / CO آنها درباره برخی از نظرات و تفسیرهای آنها می دانند ، اما در مورد وب سایت آنها نیست.
متأسفانه باید موافقت کنم که هیچ کس نمی تواند به تنهایی عقیده ای داشته باشد و "در وضعیت خوبی" بماند هرگاه این نظرات با انتشارات JW مطابقت نداشته باشد. به عنوان JW ، من در همان معضلی قرار می گیرم که حدس می زنم شما و ملتی انجام می دهید.
از رونوشت دادگاه کاملاً مشهود است که اکثر شاهدان یهوه در آن زمان معتقد بودند که قاضی رادرفورد "اراده یهوه را آشکار می کند". به همین ترتیب امروز بسیاری احساس می کنند که هیئت حاکمه اراده یهوه را برای ما آشکار می کند. مشکلی که در چنین اعتقادی وجود دارد این است که یک معمای غیر قابل آشتی ایجاد می کند. اگر هیئت حاکمه به عنوان یک گروه خواست خدا را آشکار می کند ، پس چگونه می توانند خطا کنند. اگر اشتباه کنند ، همانطور که خود اعتراف می کنند ، پس چگونه می توانند بگویند که اراده غیرقابل انکار خدا را آشکار می کنند. می توانیم بگوییم که وقتی خطا می کنند ، خودشان را نشان می دهند... بیشتر بخوانید »
من موافقم ، ما به همان چیزی که قسم خوردیم برای از بین بردن تبدیل خواهیم شد ، به بیان ، نه این که قسم خوردیم که دین دروغین را نابود کنیم ، بلکه این را گذاشتیم که در کارهای شرور آن مشترک نباشند.
نکته جالب اینجاست که من سالها پیش اعتقاد داشتم که Gb و دیگران در یک موقعیت پیشرو الهام گرفته نمی شوند بلکه نوعی توانایی دارند که "احساس کنند خدایان غیر مستقیم خواهند بود". و به نوعی ما شاهد عادی این توانایی را نداریم. من می دانم که این صداها عجیب است ، اما من واقعاً فکر می کردم اینگونه عمل کرده است. وقتی شاهد شدم ، همچنین فکر کردم که اعضای Gb توسط "تعداد نماینده ای از دوستان مسح شده" انتخاب می شوند. شاید این واقعیت باشد که من می خواستم Jw درست باشد که ذهن من به این ایده ها رسیده است.
دولت و شخصیت راترفورد باید توسط همه کسانی که سعی در درک حکومت دینی و تاریخ مدرن آن دارند ارزیابی شود. یا او ما را با تعادل از حقیقت دور کرد ، یا او در طول سالهای حساس از مرگ راسل در سال 1916 تا قدردانی از "دنیای جدید" که در واکنش به رادرفورد در 1942 شکل گرفت ، جماعت های قوم خدا را "هدایت" کرد. دوران -46 صفحه 221 از کتاب Proclaimers در سال 1993 از نظر مقام رهبری راترفورد در سال 1941 در حال انکار است. نامه Moyle در ژوئیه 1939 به یک شماره چاپ مربوط به CJ Woodworth و یک تقویم جدید در ابتدا اشاره کرده است.... بیشتر بخوانید »
هنگامی که عیسی در سال 33 بعد از میلاد به عنوان پادشاه بیش از جماعت مسیحی پادشاهی شد ، او به عنوان "رسول در ملل" شخصیت غیرممکن ساول تارسوس را تعیین کرد. (رومیان 11: 13) که "رسول پولس" درمورد محتوای نامه های او به جماعت ، که به کتاب مقدس تبدیل شده و به عنوان کلام الهام گرفته از خدا ، از "دوازده" در اورشلیم مشورت نکرد. اما وی سؤالات و شواهد خود را به نمایندگی از جماعت ارائه داده و در مورد ختنه ، همانگونه كه در اعمال 15 به ثبت رسیده است ، به تصمیم خود تسلیم كرد. بعداً بدون تردید در انتقال اخبار این تصمیم شركت كرد.... بیشتر بخوانید »
سلام Urbanus ،
با تشکر از نظر شما ، اما من کاملاً گیج هستم که در این دو کلاس کجا ایستاده اید. از یک طرف شما (به نظر من به درستی) متذکر شده اید که عیسی در مورد دو طبقه مسیحی صحبت نکرده است - فقط این است که غیرتها با یهودیان به عنوان "یک گله در زیر یک چوپان" متحد می شوند. این بدان معناست که یک آموزه اصلی از روترفورد که امروزه نیز حفظ می کنیم ، اساساً دارای نقص است. و اما به نظر می رسد که شما اینگونه القا می کنید که این کار به عنوان آشکار کردن اراده یهوه انجام شده است.
شاید من نادرست نظر شما را در این باره درک کنم.
آپولو
با تشکر از شما برای مقاله خوب تحقیق شده بدون اینترنت ، بسیاری از ما تاریخ واقعی سازمان خود را نمی دانیم ، فقط نسخه بهداشتی را که از طریق سازمان خود دریافت می کنیم. من از دیدن اینکه برادر فرانتز در واقع ادعا می کرد که یهوه سردبیر برج مراقبت است شوکه شدم. آیا او صادقانه اعتقاد داشت که یا او را به گوشه ای برگردانده اند و نمی تواند راه خود را ببیند؟ خانواده من سابقه حضور در راترفورد دارند و من متاسفم که نمی توانم شخص را پایین بیندازم. برخی از بحث برانگیزترین اعتقادات ما و اعتقاداتی که اکثر مردم با آن باور دارند... بیشتر بخوانید »
"هر چه روحانیت تعلیم می داد ، رادرفورد با آن مخالفت کرد."
من نمی توانم بیشتر با این موافقت کنم. وقتی انگیزه اصلی به جای یک حقیقت عینی ، تمایز پیدا کند ، می تواند ما را دچار انواع مشکلات کند. آونگ اغلب می تواند خیلی دور شود.
من در این مورد با تو هستم ، دورکاس. واکنش بیش از حد رادرفورد به انتقادات مویل ، حتی اگر کاملاً بی اساس باشد ، تأسف آور بود. در بسیاری از موارد ، یهوه به دروغ مورد انتقاد قرار گرفته است ، اما هرگز به او ضربه نمی زند. چقدر همه ما می توانیم به خاطر آن شکرگزار باشیم. متأسف است که واکنش بیش از حد به انتقاد از درون برادری مربوط به گذشته نیست.
وقتی شخصی منتقد را شلاق می زند ، صرفاً به اعتبار دادن به منتقد کمک می کند. اگر هیچ چیز دیگری نبود ، ما باید این درس را از روی دادخواست Olin Moyle آموختیم.
وای ، از Meleti بخاطر مقاله عالی و Apollos برای نظر عالی ممنونم. بیشتر نمی توانستم موافقت کنم! مثل ملتی ، من همیشه می دانستم که جامعه هرگز ادعای عصمت نکرده است ، و من تصور نمی کردم که انتشارات ما به عنوان کلام خدا دیده شود. متأسفم ، اما همانطور که در پست قبلی در این وبلاگ اشاره شد: "21 و در صورتی که باید در قلب خود بگویید:" از کجا می توانیم کلمه ای را بدانیم که یهوه نگفته است؟ " 22 وقتی پیامبر به نام یهوه صحبت می کند و این کلمه اتفاق نمی افتد و نمی آید... بیشتر بخوانید »
سلام الک ،
هنگام خواندن نظر شما ، اندیشه ای که برای من پیش آمد این بود که دفاع اصلی ما وقتی به خاطر پیش بینی های دروغین مورد انتقاد قرار می گیریم ، Acts 1: 6 است. اما یک تفاوت قطبی بین 1 وجود دارد) یک سؤال با ذهن آزاد به شخص پروردگار و 2) خواسته ای که مردم به یک پیش بینی انسانی در غیاب خداوند اعتقاد داشته باشند.
انصافاً نسبت به راسل او اعتقاد به پیش بینی های خود را نمی خواست. اما این در درجه اول به این دلیل است که او همچنین اعتقاد به یک سازمان را نمی خواست - او فقط مردم را به سمت خدا و کلام او سوق می داد.
آپولو
دقیقاً آپولو ، من به اعمال 1: 6 به این روش روشن فکر نکرده بودم. و حق با تو است ، راسل به مردم گفت مراقب "سازمان" باشند. من کاملاً موافقم و به این قسمت از پست اعتقاد دارم: "ما کلام خدا را به صورت مکتوب داریم تا بتوانیم به صورت جداگانه" از همه چیز اطمینان حاصل کنیم و آنچه را که خوب است محکم نگه داریم. " "نظر شما من را متعجب می کند ، آیا رسولان هرگز خواسته اند که مردم بدون شک آنها را باور کنند؟ من فکر نمی کنم و یک چیز دیگر - "با میوه آنها آنها را تشخیص خواهید داد." در حالی که ما به عنوان مردم اراده یهوه را انجام می دهیم ، سخت تلاش می کنیم تا... بیشتر بخوانید »
اتفاقاً ، عیسی ، در اعمال 1: 7 به پیروانش گفت كه متعلق به آنها نیست كه از زمان تأسیس پادشاهی آگاهی یابند. چه کسی هستیم که بگوییم می دانیم در 1914 تاسیس شده است؟
دقیقا!
هنگام خواندن دوباره متیو 24 ، یک فکر به ذهنم خطور کرد. عیسی در نسخه 48 به بعد گفت: "48 اما اگر هرگز آن غلام شرور باید در قلب خود بگوید ،" ارباب من به تأخیر می افتد ، "49 و باید شروع به ضرب و شتم برده های دیگر خود کند و باید با مست های تأیید شده بخورد و بنوشد ، 50 ارباب آن برده در روزی می آید که انتظارش را ندارد و در ساعتی که خودش نمی داند. " داشتم به این فکر می کردم که غلام شیطانی با خودش می گوید: "ارباب من تأخیر می اندازد". به نظر می رسد که تقریباً 100 سال بعد این برده به نظر می رسد... بیشتر بخوانید »
در واقع افکار بسیار ترسناک ، الک. با تشکر.
سلام الک موافقم. از نظر منطقی تنها یک راه وجود دارد که ما می توانیم در دام تفکراتی که استاد ما به تأخیر می اندازد بیفتیم. این است که انتظار از دوره ای که او قطعاً بازگشت خواهد کرد ، یا گفتن اینکه او از قبل برگشته است و بنابراین حکومت هزاره او باید قریب الوقوع باشد ، که با دستورالعمل عیسی در عدم انجام این کار مغایرت دارد. اگر ما به سادگی زندگی خود را با اطمینان ادامه دهیم که عیسی بازگشت خواهد کرد و بشر را اداره خواهد کرد ، نه اینکه یک الهیات ایجاد کنیم که مربوط به ایمن بودن آن باشد ، پس می توانیم از آن جلوگیری کنیم... بیشتر بخوانید »
سلام آپولو ، من از صمیم قلب موافقم. حق با شماست ، ما هرگز نگفته ایم که می توانیم تاریخ پایان را محاسبه کنیم ، اما محدودیت هایی را برای آن تعیین کرده ایم. مانند نسل (ها) که آموزش می دهند. ما واقعاً باید به سخنان عیسی هم در متی 24 و هم در اعمال 1: 7 توجه کنیم. این چیزی است که بیدار است! درباره مورد آخر گفت: *** g98 5/8 ص. 21 سال 2000 چقدر قابل توجه است؟ *** بدیهی است ، "دانش اوقات یا فصول" ، به ویژه هنگامی که به تحقق پیشگویی های کتاب مقدس در آینده می رسد ، تحت صلاحیت بشر نیست. خدا تصمیم گرفته چنین اطلاعاتی را برای ما فاش نكند.... بیشتر بخوانید »
با تشکر از Meleti. این یک مقاله بسیار قابل تأمل دیگر است. کنایه از توسعه اخیر هویت رسمی "برده مومن و با احتیاط" وجود دارد. شما به یاد خواهید آورد که تا زمان ریاست جمهوری رادرفورد ، اعضای IBSA معتقد بودند راسل "بنده وفادار و خردمند" است. با این حال ، در دهه 1920 ، رادرفورد تصمیم گرفت آنچه را "پرستش موجودات" خواند ، از بین ببرد و این ایده را از بین برد. با این حال اولین کنایه این است که به نظر می رسد خود راترفورد بیش از راسل خود تبلیغ کننده بوده است. فقط کافی است هر شماره مسنجر مربوط به آن دوره را بخوانید تا دریافت کنید... بیشتر بخوانید »
فقط برای اصلاح نكته ای - اما كاملاً قابل توجه - در مورد نامه از طرف برادر مویل به برادر رادرفورد ... نامه برادر مویل ، در وهله اول ، نامه ای خصوصی بود كه - با اطمینان - فقط به برادر رادرفورد خطاب می شد و توضیح می داد كه چرا او و او همسر احساس کرد دیگر نمی توانند زندگی در بیتل را تحمل کنند ، و چرا آنها را ترک می کنند. برادر مویل مجبور شد پس از پایان کار برادر رادرفورد ، نامه عمومی را منتشر کند ، بدون اینکه محتوای نامه را فاش کند ، او را علناً به یهودایی بودن و همبستگی با شیطان در انتشارات متهم کرد.... بیشتر بخوانید »