پارس 7 - "بزرگان بزرگان در جهت هدایت به همسران خود ، تشویق و مشاوره ای را بر اساس خود کتاب مقدس یا اصول کتاب مقدس ارائه می دهند."  چه تفاوتی میان مشاوره مبتنی بر "خود کتاب مقدس" و "اصول کتاب مقدس" وجود دارد؟ تمام اصول کتاب مقدس در کتاب مقدس وجود دارد. آیا منبع دیگری برای اصول کتاب مقدس وجود دارد؟ البته که نه. پس چرا از کلمه "خود" استفاده می شود؟ زیرا اصول ذکر شده نه تنها از "خود کتاب مقدس" ، بلکه از منابع غیر کتاب مقدس است. هر کسی که به عنوان یک پیر خدمت کرده است ، می داند که اصول و دستورالعمل ها و حتی قوانین خارج و خارج از هیئت حاکمه از طریق انتشارات ، مکاتبات و ناظران مسافر ما است. گویا همه اینها براساس قوانین و اصولی است که در کتاب مقدس یافت شده است. با این حال ، در بسیاری از موارد ، آنها مبتنی بر تفسیر مردان هستند. برای مثال ، یک مثال سریع ، در ژانویه سال 1972 چنین "اصل کتاب مقدس" در مورد قوم خداوند اعمال شد که ممنوعیت طلاق زن از همسری را که همجنس باز بود یا به حیوانگری مشغول بود ، منع کرد. (w72 1/1 p. 31)
پارس 8 - "علاوه بر این ، قبل از انتصاب ، آنها نشان دادند كه آنها درک روشنی از كتاب مقدس دارند و واجد صلاحیت آنها برای آموزش آنچه كه سالم است".  ای کاش این گفته های بت پرستانه درست بود. من که در جلسات بیشمار بزرگان نشسته ام ، می توانم تصدیق کنم که در بسیاری از موارد ، بزرگان اغلب در جلسات بزرگان از کتاب مقدس برای تصمیم گیری استفاده نمی کنند. در بدن خوب ، یک یا دو نفر وجود دارند که مهارت استفاده از کتاب مقدس را دارند ، و کتاب مقدس را وارد بحث می کنند تا بر اساس یک اصل به بقیه استدلال کنند. با این حال ، بیشترین تأثیر در تعیین جهت گرفته شده در یک مسئله ، قدرت شخصیت یک یا دو عضو بدن است. غالباً ، بزرگان حتی از اصول موجود در انتشارات خودمان ، مانند ، آگاهی ندارند گله خدا را چوپان کنید کتاب. بنابراین ، این فقط اصول کتاب مقدس نیست که غالباً نادیده گرفته می شود ، بلکه دستورالعمل ها و قوانین خود سازمان است. در طول زندگی من ، من در بسیاری از نقاط این کشور و همچنین خارج از ایالات متحده خدمت کرده ام ، و شانه به شانه با برخی از روحانیون واقعا خوب کار کرده ام ، اما می توانم این ایده را که همه بزرگان - یا اینکه حتی اکثر بزرگان - "درک درستی از کتاب مقدس دارند" در بهترین حالت آرزو است.
پارس 9 ، 10 - "خداوند از طریق سازمان او ، غذای معنوی فراوانی را تأمین می کند ..."  من واقعاً آرزو می کنم این حقیقت داشته باشد. کاش می توانستم به جلسات بروم و به "چیزهای عمیق خدا" بپردازم. ای کاش 30 دقیقه مطالعه کتاب مقدس جماعت ما یک مطالعه واقعی از کتاب مقدس بود. تغییر اخیر به به یهوه نزدیک شوید کتاب نسبت به مطالعه قبلی ما در مورد سازمان پیشرفت چشمگیری داشته است ، اما با این وجود ما در مسائل عمیق نیستیم. در عوض ، آنچه را که قبلاً بی شمار آموخته است ، دوباره اصلاح می کنیم. ما بهانه می کنیم که اینها یادآوری هایی است که باید بطور مکرر بشنویم. من قبلاً آن بهانه را می خریدم ، اما نه بیشتر. من دیده ام که چه چیزی می تواند محقق شود و آرزو می کنم کاش همه برادرانم می توانند در این بخش آزادی که از این ماه ها گذشته لذت برده ام. تبادل تشویق و تحقیقات مشترک کتاب مقدس به من کمک کرده است تا حقایق کتاب مقدس را بیش از آنچه که از چندین دهه گذشته حضور منظم در جلسات گرفته ام ، بیاموزم.
یهوه غذای معنوی فراوانی را فراهم می کند ، بله. اما منبع آن کلام ملهم او است ، نه انتشارات هیچ سازمان یا مذهبی. بیایید اعتبار را در جایی که اعتبار است ، بدهیم.
پارس 11 - "چنین افرادی ممکن است استدلال کنند:" آنها انسانهایی ناقص هستند دقیقاً مانند ما. چرا باید به توصیه های آنها گوش فرا دهیم؟  به حقیقت گفته شود ، ما نباید. ما باید به نصیحت خداوند گوش فرا دهیم که از طریق بزرگان بیان شده است. اگر مشاوره ای که می گیریم با کتاب مقدس سازگار نیست ، پس نباید به آن گوش دهیم. این که آیا این پیر نمونه ای درخشان از معنویت مسیحی است یا مردی که کاملاً مطرود است ، تفاوتی ایجاد نمی کند. یهوه از کایافا ستمکار استفاده کرد تا نه تنها به دلیل لیاقت بلکه به دلیل منصوب شدن خود به عنوان کاهن اعظم ، هشدار الهام بخشی را بیان کند. (یوحنا 11:49) بنابراین می توانیم پیام رسان را نادیده بگیریم اما پیام را اعمال کنیم. با فرض اینکه از جانب خداست.
پارس 12 ، 13 - این پاراگراف ها ، مانند سایر موارد مطالعه ، پر از اصول ظریف هستند. با این وجود ، تطبیق این اصول در جماعت شاهدان یهوه ناپیوسته است. درست است که دیوید و بسیاری دیگر از «ناظران» قوم یهوه نقص جدی داشتند. با این حال ، هنگامی که کسانی که تحت مراقبت بودند به آنها اشاره کردند ، این مردان - که قدرت زندگی و مرگ داشتند - فروتنانه گوش دادند. داوود خشمگین بود اما به صدای یک زن گوش داد و از گناه نجات یافت. او نگران نبود که شاید این باعث شود او جلوی افرادش ضعیف به نظر برسد. او این را حمله به اقتدار خود نمی دانست. به عنوان اقدامی متکبرانه یا سرکش از طرف وی ، یا به عنوان نشانه ای از بی احترامی. (1 سم. 25: 1-35) امروز چقدر اتفاق می افتد؟ آیا هنگامی که گمراهی خود را دیده اید می توانید به هر یک از بزرگان خود مشاوره دهید؟ آیا بدون ترس از مجازات این کار را کاملاً انجام می دهید؟ اگر چنین است ، شما بدن بزرگان فوق العاده ای دارید و باید آنها را گرامی بدارید.
پارس 14 ، 15 - "اطاعت از كسانی كه امروز در میان ما رهبری می كنند امری حیاتی است." استفاده از کلمه "حیاتی" در اینجا ، بر اساس زمینه ، با این تعریف از فرهنگ لغت کوتاهتر آکسفورد متناسب است: "ضروری برای وجود چیزی. کاملاً ضروری یا ضروری است. بسیار مهم ، حیاتی. " براساس مقاله هفته گذشته و همچنین آنچه در اینجا درباره موسی گفته شده ، اطاعت از بزرگان مسئله مرگ و زندگی است یا خواهد بود.
اگر یاهو در کل این هدف را داشت ، باید تعجب کرد که چرا او پولس را به نوشتن عبرانیان 13: 17 - تنها کتاب آسمانی پیرامون اطاعت از کسانی که رهبری می کنند - نوشت. یک کلمه یونانی وجود دارد ، peitharcheó، که دقیقاً به معنای همتای انگلیسی آن "اطاعت" است. آن را در اعمال 5:29 مشاهده خواهید کرد. سپس یک کلمه یونانی مرتبط وجود دارد ، peithó، که به معنای "اصرار ، ترغیب ، اعتماد به نفس" است. این کلمه ای است که ما در عبرانیان 13:17 به غلط به عنوان "اطاعت" ترجمه می کنیم. (برای یک بحث کامل ، نگاه کنید به: اطاعت یا عدم اطاعت - این سوال است.)
ما اغلب از موسی به عنوان همتای هیئت حاکمه استفاده کرده ایم. کسانی که علیه موسی قیام کردند و یا علیه او زمزمه کردند به کسانی که اقتدار مطلق هیئت حاکمه امروزی را زیر سوال می برند شبیه می شوند. در واقع یک کتاب مقدس برای موسی وجود دارد: عیسی مسیح ، موسی بزرگ. او رئیس جماعت است. موسی حیاتی داد - بخوانید ، صرفه جویی در زندگیهمانطور که در پاراگراف توضیح داده شده ، هدایت به بنی اسرائیلی است. با این حال ، 10th طاعون اشاره شده در پاراگراف پس از نه نفر دیگر رخ داد. نه دلیل برای دانستن و باور داشتن اینكه خدا از طریق موسی صحبت می كرد. او پیامبر بزرگی بود. او هرگز به دروغ نبوت نکرد. این مقایسه رفتار رهبری سازمان ما از سال 1919 به بعد برای همه آنچه وی نمایندگی می کند ، یک توهین است. ما یک رشته شکستنی از پیشگویی های شکست خورده و شکست خورده داریم. ما هیچ یک از اعتبارات موسی را نداریم. این درست است ، همانطور که در پاراگراف آمده است ، که یهوه همیشه با مردم خود از طریق دهان برخی از افراد ، برخی از پیامبران صحبت کرده است. با این حال هرگز از طریق هیئت پیامبران. همیشه یک فرد است. و هیچ روایتی در كتاب مقدس وجود ندارد كه هیچ پیامبری پیش از واقعیت خود را به پیامبری معرفی كند. هیچ پیامبری واقعی پیش از این نیامده است و نگفته است ، "من الان تحت الهام صحبت نمی كنم و یهوه هرگز با من صحبت نكرده است ، اما بعداً در آینده ، یهوه صحبت خواهد كرد و شما بهتر است كه آن وقت به من گوش كنید ، وگرنه خواهید مرد."
هنوز هم این کلمات در برج مراقبت ممکن است ترس را در ذهن بسیاری از افراد مومن ایجاد کند. "اگر او از طریق هیئت حاکم صحبت نکند ، پس از طریق چه کسی صحبت خواهد کرد؟" ، برخی دلیل می آورند. اجازه ندهیم بدانیم که یهوه قصد چه کاری را دارد ، زیرا ما نمی توانیم گزینه دیگری را ببینیم. با این حال ، اگر به نوعی اطمینان نیاز دارید ، این حادثه تاریخی را از جماعت اولیه مسیحیان در نظر بگیرید:

"اما در حالی که ما به مدت چند روز باقی مانده بودیم ، پیامبری خاص به نام آگاوبوس از جودیه پایین آمد ، 11 و به نزد ما آمد و کمربند پولس را گرفت ، پاها و دستان خود را بست و گفت: "روح القدس چنین می گوید:" مردی که این کمربند یهودیان به او تعلق دارند ، در اورشلیم به این ترتیب متصل می شود و به دست مردم ملل. "(اعمال 21:10 ، 11)

آگابوس عضو هیئت حاکم نبود ، اما به عنوان یک پیامبر شناخته می شد. عیسی برای آشکار کردن این پیشگویی از پولس استفاده نکرد ، حتی اگر پل نویسنده کتاب مقدس بود و (طبق تعالیم ما) عضو هیئت حاکمه قرن اول بود. پس چرا عیسی از آگابوس استفاده کرد؟ زیرا این روش او همانگونه است كه پدرش در تمام دوران اسرائیل انجام می داد. اگر آگابوس پیشگویی هایی را اعلام می کرد که نتوانستند به حقیقت بپیوندند - همانطور که در طول تاریخ بارها تکرار کرده ایم - آیا تصور می کنید که عیسی از او استفاده می کرد؟ در آن صورت ، برادران از کجا می توانستند بدانند که این بار تکرار شکست های گذشته او نخواهد بود؟ نه ، او به خوبی شناخته می شد که پیامبر است - او پیامبری واقعی بود. از این رو ، آنها او را باور کردند.
"اما خداوند امروز انبیاء را مثل آنچه که در زمان گذشته انجام داده است ، پرورش نمی دهد."
چه کسی باید بداند که یهوه چه خواهد کرد. قرن ها قبل از زمان مسیح ، هیچ پیامبری به عنوان مورد استفاده ثبت نشده است. یهوه پیامبرانی را بزرگ کرده است که به صلاح او باشد که این کار را انجام دهد ، و یک چیز ثابت است: هر زمان که پیامبری را بزرگ کند ، او را با اعتبار غیرقابل انکار سرمایه گذاری می کند.
در بند 15 می گوید: "به احتمال زیاد ، شما می توانید به موارد متعدد دیگری در تاریخ کتاب مقدس فکر کنید که یهوه دستورالعمل های نجات دهنده زندگی را از طریق نمایندگان بشری یا فرشته ارائه می دهد. در همه این موارد ، خدا مناسب برای واگذاری اختیارات بود. پیام رسان ها به نام او صحبت کردند و آنها به مردم او گفتند که برای زنده ماندن در یک بحران چه کاری باید انجام دهند. آیا نمی توانیم تصور کنیم که یهوه ممکن است در آرماگدون نیز کاری مشابه انجام دهد؟ به طور طبیعی ، به بزرگان امروزی که مسئولیت نمایندگی خداوند یا سازمان او را به آنها محول شده است.... "
ما چقدر با ظرافت در آموزش خود ، با دور زدن عقل ، بلغزانیم. یهوه اختیارات خود را تفویض نکرد. پیامبر یک پیام رسان بود ، کسی که پیامی را حمل می کرد ، نه یکی از مقامات. حتی هنگامی که از فرشتگان به عنوان سخنگوی او استفاده می شد ، آنها دستورالعمل می دادند ، اما دستور نمی گرفتند. در غیر این صورت ، هیچ امتحانی برای ایمان وجود نداشت.
شاید یهوه دوباره از نمایندگان فرشته استفاده کند. این فرشتگان هستند و نه هیچ سازمانی از مردم که می خواهند گندم را از علف های هرز جمع کنند. (مات. 13:41) یا شاید او از مردانی مانند کسانی که در میان ما پیشگام هستند استفاده کند. با این حال ، او با پیروی از الگوی کامل الفاظ الهام گرفته شده ، ابتدا چنین افرادی را با اعتبار غیرقابل اطمینان از پشتوانه الهی خود سرمایه گذاری خواهد کرد. اگر او این کار را انتخاب کند ، طبق الگوی قدیمی ، این افراد سخنان یهوه را به ما می رسانند اما هیچ اقتدار خاصی بر ما ندارند. آنها ما را ترغیب و ترغیب می کنند که عمل کنیم (peithó) اما این وظیفه هریک از ما خواهد بود که این خواسته را دنبال کنند. اعتماد به نفس در ترغیب آنها؛ و بنابراین برای انتخاب خودمان به عنوان یک عمل ایمان.
صادقانه بگویم ، تمام این مسیری که ما دنبال می کنیم من را به شدت نگران می کند. بسیاری از رهبران فرقه وجود داشته اند که برخاسته اند و بسیاری را گمراه کرده اند و آسیب های بزرگی حتی مرگ بر آنها وارد کرده است. کنار گذاشتن چنین نگرانی هایی به عنوان پارانویای غیرواقعی آسان است. ممکن است احساس کنیم از چنین چیزهایی بالاتر هستیم. از این گذشته ، این سازمان یهوه است. با این حال ، ما کلام نبوی پروردگار خود عیسی را داریم که باید در مورد آن صحبت کنیم.

"پس اگر کسی به شما بگوید ، نگاه کنید! اینجا مسیح است ، یا "آنجا". باورنکنید. 24 زیرا مسیحیان و پیامبران دروغین ظهور می کنند و علائم و شگفتی های بزرگی را نشان می دهند برای گمراه کردن، در صورت امکان، حتی برگزیدگان(متیو 24: 23 ، 24)

اگر و هنگامی که یک جهت غیر عملی و غیر استراتژیک از طرف خداوند از طریق هیئت حاکمیت وجود دارد ، اجازه دهید سخنان فوق را به خاطر بسپاریم و از مشاوره جان استفاده کنیم:

"عزیزان ، به هر عبارت الهام گرفته ای اعتقاد ندارید ، اما عبارات الهام گرفته شده را آزمایش کنید تا ببینید آیا از خدا سرچشمه گرفته اند ، زیرا بسیاری از پیامبران دروغین به دنیا رفته اند." (اول یوحنا 1: 4)

هر کاری که به ما گفته شود باید از هر لحاظ با کلام خدا مطابقت داشته باشد. عیسی ، چوپان بزرگ ، گله خود را کورکورانه سرگردان نخواهد گذاشت. اگر "جهت الهام گرفته" مغایر با آنچه ما از قبل می دانیم درست است ، پس نباید شک کنیم و نگذاریم ترس قضاوت ما را محو کند. در چنین حالتی ، باید به یاد داشته باشیم که پیامبر با "وقاحت" صحبت می کند. ما نباید از او وحشت کنیم. " (تثنیه 18:22)

Meleti Vivlon

مقالات Meleti Vivlon.
    119
    0
    لطفا نظرات خود را دوست دارم ، لطفاً نظر دهید.x