- مراقب مرد بی قانونی باشید
- آیا مرد بی قانونی شما را گول زده است؟
- چگونه خود را از گمراهی محافظت کنیم.
- چگونه انسان بی قانونی را شناسایی کنیم.
- چرا خداوند به انسان بی قانونی اجازه می دهد؟
این ممکن است شما را متعجب کند که یاد بگیرید که پولس رسول مرتد در نظر گرفته شده است. پس از بازگشت به بیت المقدس ، برادران به او گفتند كه "چند هزار مؤمن در بین یهودیان وجود دارد ، و همه آنها نسبت به این قانون غیرت دارند. اما آنها شنیده اند که در مورد شما شایعه کرده است که شما به همه یهودیان در بین ملل آموزش ارتداد از موسی داده اید ، به آنها می گویید که فرزندان خود را ختنه نکنند یا از آداب و رسوم پیروی نکنند. "- اعمال 21: 20 ، 21
نکته قابل توجه این هزاران مؤمن ظاهراً یهودیان مسیحی بودند که هنوز به سنت های مستقر در قانون قانون موزائیک چسبیده بودند. بنابراین ، آنها با شایعاتی مبنی بر اینکه پولس در حال تبدیل بت پرستان بود ، بدون رساندن دستور پیروی از آداب و رسوم یهود ، رسوا شدند.[I]
"ارتداد" به معنای ایستادن یا ترک چیزی است. بنابراین به معنای عمومی کلمه ، کاملاً صحیح بود که پولس مرتد از قانون موسی بود زیرا او دیگر آن را عملی نمی کرد و به تدریس نمی پرداخت. او آن را به حال خود رها کرده بود ، و آن را رها کرده بود تا چیز به مراتب بهتر: قانون مسیح. با این وجود ، در یک تلاش ناخوشایند برای جلوگیری از لجبازی ، پیران بیت المقدس پاول را مجبور به مشغول پاکسازی تشریفاتی کردند.[II]
آیا ارتداد پل یک گناه بود؟
برخی از اعمال همیشه گناه است ، مانند قتل و دروغ. چنین نیست ، ارتداد. برای اینکه گناه محسوب شود ، باید دور از یهوه و عیسی باشد. پولس از قانون موسی دور بود زیرا عیسی چیز بهتری را جایگزین آن کرد. پولس مطیع مسیح بود و بنابراین ارتداد او از موسی هیچ گناهی نداشت. به همین ترتیب ، ارتداد سازمان شاهدان یهوه به طور خودکار بیش از ارتداد پولس از قانون موسی ، گناه محسوب نمی شود.
این طور نیست که میانگین JW چیزها را چگونه ببیند. ارتداد وقتی در برابر یک مسیحی دیگر مورد استفاده قرار می گیرد ، بوی بد دهان دارد. استفاده از آن از استدلال انتقادی فراتر رفته و واكنش احشایی را ایجاد می كند و فوراً متهم را به عنوان فردی غیرقابل توصیف نام گذاری می كند. به ما آموخته شده است که این احساس را احساس کنیم ، زیرا با سیل مطالب منتشر شده و تقویت سخنان بسترهای نرم افزاری ، متقاعد شده ایم که ما ایمان واقعی هستیم و هر کس دیگری مرگ دوم را در آرمبادون خواهد مرد. که اتفاقاً دقیقاً در گوشه و کنار است. هرکسی که هر یک از آموزه های ما را زیر سؤال ببرد مانند سرطان است که باید قبل از آنکه بدن جماعت را آلوده کند از بین برود.
در حالی که نگران مرتدات فردی بسیار نگران هستیم ، آیا می توانیم هنگام شستشوی شتر ، ماده را از بین ببریم؟ آیا ما خودمان به عنوان راهنمای كور عیسی در مورد هشدارها تبدیل شده ایم؟ - تن 23: 24
مراقب مرد بی قانونی باشید
در متن مضمون ما ، پولس به تسالونیکی ها نسبت به ارتداد بزرگی که در زمان خود در حال انجام است ، با اشاره به "مرد بی قانونی" هشدار می دهد. آیا برای ما منطقی است که تصور کنیم مرد بی قانونی خود را چنین اعلام می کند؟ آیا او روی یک پایه ایستاده است و فریاد می زند ، "من مرتد هستم! مرا دنبال کن و نجات پیدا کن! "؟ یا او یکی از وزرای عدالت است که پولس در این مورد به قرنتیان هشدار داد 2 قرنتیان 11: 13-15؟ آن مردان خود را از مسیح به رسولان (فرستاده شده) تبدیل کردند ، اما آنها واقعاً وزیر شیطان بودند.
مانند شیطان ، مرد بی قانونی با فرض یک نمای فریبنده ، ماهیت واقعی خود را پنهان می کند. یکی از تاکتیک های مورد علاقه وی این است که انگشت خود را به سمت دیگران بکشید ، و آنها را به عنوان "مرد بی قانونی" معرفی کنید ، تا ما به کسی که این کار را انجام می دهد خیلی دقیق نگاه نکنیم. غالباً او به یك همتای خود اشاره می كند - یك "مرد بی قانونی" كنفدایی - فریب همه را قوی تر می كند.
کسانی هستند که معتقدند مرد بی قانونی یک مرد تحت اللفظی است. [III] این ایده حتی می تواند حتی پس از خواندن گاه به گاه به راحتی رد شود 2 Thessalonians 2: 1-12. در مقابل. 6 نشان می دهد که مرد بی قانونی باید از بین برود وقتی چیزی که در دوران پولس به عنوان یک محدود کننده عمل می کرد ، از بین رفت. در مقابل. 7 نشان می دهد که قانون در قانون پولس از قبل کار می کرد. در مقابل. 8 نشان می دهد موجود غیر قانونی در زمان حضور مسیح وجود خواهد داشت. وقایع آن آیات 7 و 8 2,000 سال طول می کشد! پولس به تسالونیکی ها در مورد خطر کنونی هشدار می داد که در آینده نزدیک به میزان بیشتری نمایان می شود ، اما تا زمان بازگشت مسیح به حیات خود ادامه می دهد. بنابراین ، او خطری کاملاً واقعی برای آنها دید. خطر گمراه شدن از راه صالح خود توسط این قانون غیر قانونی. ما امروز بیش از همتایان قرن اول خود در برابر این فریب ها ایمن نیستیم.
در زمان حواریون ، مرد بی قانونی محدود شد. رسولان توسط خود مسیح برگزیده شده بودند و هدایای روح آنها نیز گواه دیگری برای انتصاب الهی آنها بود. در چنین شرایطی ، هرکسی که جرات کرد متناقض باشد ، مطمئناً شکست خواهد خورد. با این حال ، با گذشت آنها ، دیگر مشخص نبود مسیح چه کسی را تعیین کرده است. اگر کسی ادعای انتصاب الهی را داشت ، اثبات غیر از این آسان نیست. مرد بی قانونی با نشانهای در پیشانی خود نیامده است که اهداف واقعی خود را اعلام کند. او به عنوان یک گوسفند ، یک مؤمن واقعی ، یک پیروان مسیح می آید. او بنده فروتن است که در لباس عدالت و نور پوشیده است. (Mt 7: 15؛ 2 Co 11: 13-15) اعمال و آموزه های او قانع کننده است زیرا "مطابق با عملکرد شیطان هستند. او با استفاده از علائم و شگفتی هایی که در خدمت دروغ است ، از انواع نمایشگر قدرت استفاده خواهد کرد و همه راه های شرارت ، کسانی را که در حال هلاکت هستند فریب می دهد. آنها هلاک می شوند زیرا آنها از عشق به حقیقت امتناع ورزیدند و بنابراین نجات دهید. "- 2 تسالونیکی 2: 9 ، 10 NIV
آیا مرد بی قانونی شما را گول زده است؟
اولین کسی که مرد بی قانونی می کند خودش است. او همانند فرشته ای که شیطان شیطان شد ، به اعتقاد به عدالت در راه خود اعتقاد دارد. این خودشیفتگی او را متقاعد می کند که او به درستی انجام می دهد. او واقعاً باید خیال خودش را باور کند که برای دیگران قانع کننده باشد. بهترین دروغگوها همیشه به این باور می رسند که دروغ های خود را باور می کنند و هرگونه آگاهی از حقیقت واقعی را در اعماق ذهن ذهن دفن می کنند.
اگر او بتواند چنین کار خوبی را برای فریب دادن خودش انجام دهد ، چگونه باید بدانیم که آیا او ما را فریب داده است؟ آیا شما هم اکنون تعلیمات مرد بی قانونی را دنبال می کنید؟ اگر این سوال از یک مسیحی را در هر یک از صدها فرقه و فرقه های مسیحی امروز روی زمین بپرسید ، فکر می کنید هرگز کسی را که می گوید ، "بله ، اما من با فریب خوردن خوبم؟" همه ما معتقدیم که حقیقت داریم.
پس چگونه می توانیم هر یک از ما را بدانیم؟
پولس در سخنان پایانی وحی خود به تسالونیکیان ، کلید را به ما داد.
چگونه خود را از گمراهی محافظت کنیم
آنها هلاک می شوند زیرا آنها از عشق به حقیقت امتناع ورزید و آن را نجات دهید. "کسانی که توسط انسان بی قانونی وارد می شوند هلاک می شوند نه به خاطر این که آنها از حقیقت امتناع می ورزند بلکه به این دلیل که آنها از دوست داشتن آن امتناع می ورزند. مهم نبودن حقیقت است - به هر حال برای چه کسی تمام حقیقت را دارد؟ آنچه مهم است این است که آیا ما حقیقت را دوست داریم یا خیر. عشق هرگز بی عاطفه و خود راضی نیست. عشق محرک بزرگ است. بنابراین می توانیم نه با استفاده از برخی از تکنیک ها ، بلکه با به کار بردن حالتی از ذهن و قلب ، خود را در برابر انسان بی قانونی محافظت کنیم. هر چقدر آسان به نظر برسد ، به طور غیر منتظره ای سخت است.
عیسی گفت: "حقیقت شما را آزاد خواهد کرد". (جان 8: 32) همه ما می خواهیم آزاد باشیم ، اما نوعی آزادی که عیسی از آن صحبت می کند - بهترین نوع آزادی - قیمت دارد. اگر صادقانه حقیقت را دوست داشته باشیم ، نتیجه ای نخواهد داشت ، اما اگر چیزهای دیگر را بیشتر دوست داشته باشیم ، ممکن است قیمت بیش از آن باشد که مایل به پرداخت آن هستیم. (Mt 13: 45، 46)
واقعیت غم انگیز این است که اکثر ما نمی خواهیم هزینه آن را بپردازیم. ما واقعاً این نوع آزادی را نمی خواهیم.
بنی اسرائیل هیچ وقت مانند گذشته قضات آزاد نبود ، اما همه آنها را دور انداختند تا یک پادشاه انسانی بر آنها حکومت کند.[IV] آنها می خواستند شخص دیگری مسئولیت آنها را به عهده بگیرد. هیچ چیز تغییر نکرده است. در حالی که حکومت خدا را رد می کنیم ، انسانها خیلی مایل هستند که حاکمیت انسان را در آغوش بگیرند. ما به سرعت یاد می گیریم که خودمختاری سخت است. زندگی با اصول سخت است. کار زیادی طول می کشد و همه علائم بر روی فرد است. اگر اشتباه کنیم ، ما کسی را مقصر نمی دانیم بلکه خودمان هستیم. بنابراین ما با اراده آن را تسلیم می کنیم ، و اراده آزاد خود را به دیگری تسلیم می کنیم. این یک توهم به ما می دهد - فاجعه بار که معلوم است - ما در روز قیامت خوب خواهیم بود ، زیرا می توانیم به عیسی بگوییم که "ما فقط دستورات را دنبال می کردیم".
انصافاً نسبت به همه ما - از جمله خودم - همه در زیر حجاب تلقین به دنیا آمده ایم. افرادی که بیشتر به آنها اعتماد داشتیم ، والدین ما ، ما را گمراه کردند. آنها این کار را ناخواسته انجام دادند ، زیرا والدینشان نیز به همین ترتیب گمراه شدند ، و غیره. با این وجود ، این پیوند اعتماد پدری توسط مرد بی قانونی مورد استفاده قرار گرفت تا ما را وادار کند که دروغ را به عنوان حقیقت بپذیریم و آن را در آن قسمت از ذهن قرار دهیم که باورها به واقعیت هایی تبدیل می شوند که هرگز مورد بررسی دقیق قرار نمی گیرند.
عیسی گفت هیچ چیز پنهانی وجود ندارد که آشکار شود. (لوقا 12: 2) دیر یا زود ، مرد بی قانونی سر می زند. وقتی او این کار را انجام داد ، ما احساس نارضایتی خواهیم کرد. اگر اصلاً عشق به حقیقت داشته باشیم ، آلارم های دوردست در اعماق مغز صدا می شوند. با این حال ، چنین قدرت تلقین ما در طول زندگی است که به احتمال زیاد آنها را زنده می کنند. ما به یکی از بهانه های پیش ساخته که مرد بی قانونی برای استفاده از بی عیب و نقصان استفاده می کند ، می پردازیم تا شکست های خود را توضیح دهد. اگر در شک و تردیدهایمان بمانیم و آنها را علنی کنیم ، او ابزار مؤثر دیگری برای ساکت کردن ما دارد: آزار و اذیت. او چیزی را که دوستش داریم ، به عنوان مثال نام خوب ما یا رابطه ما با خانواده و دوستان ، تهدید خواهد کرد.
عشق مانند یک موجود زنده است. هرگز ساکن نیست. می تواند و باید رشد کند. اما همچنین می تواند پژمرده شود. هنگامی که برای اولین بار خواهیم دید که چیزهایی که معتقد بودیم درست است و از طرف خدا دروغی از منشأ انسانی است ، به احتمال زیاد وارد حالت انکار خود خواهیم شد. ما برای رهبران خود بهانه خواهیم گرفت ، و یادآوری می کنیم که آنها فقط انسان هستند و انسانها مرتکب اشتباه می شوند. همچنین ممکن است از ترس (البته ماهیت ناخودآگاه) از آنچه ممکن است یاد بگیریم ، اکراه داشته باشیم. بسته به شدت عشق ما به حقیقت ، این تاکتیک ها برای مدتی انجام می شوند ، اما روزی فرا می رسد که اشتباهات بسیار زیاد شده و ناسازگاری های جمع شده نیز بسیار زیاد است. با دانستن اینکه مردان صادقی که مرتکب اشتباه می شوند ، مستعد اصلاح آنها هستند ، زیرا دیگران به آنها اشاره می کنند ، خواهیم فهمید که چیز تاریک تر و عمدی تری در کار است. زیرا مرد بی قانونی به خوبی به انتقاد و تصحیح پاسخ نمی دهد. او شلاق می زند و کسانی را که تصور می کنند او را صاف می کنند مجازات می کند. (لوقا 6: 10، 11) در آن لحظه ، او رنگهای واقعی خود را نشان می دهد. غرور انگیزه او را از طریق پنهان عدالت و لباس نشان می دهد. او به عنوان کسی که دروغ را دوست دارد ، فرزند شیطان است. (جان 8: 44)
در آن روز ، اگر واقعاً حقیقت را دوست داشته باشیم ، به دوراهی می رسیم. ما با سخت ترین انتخابی که تاکنون مواجه شده ایم روبرو خواهیم شد. اشتباه نکنیم: این یک انتخاب مرگ و زندگی است. کسانی که از دوست داشتن حقیقت امتناع می ورزند ، کسانی هستند که از بین می روند. (2 Th 2: 10)
چگونه انسان بی قانونی را شناسایی کنیم
نمی توانید خیلی خوب از رهبری دین خود بپرسید که آیا آنها مرد بی قانونی هستند. آیا آنها پاسخ خواهند داد ، "بله ، من او هستم!"؟ بعید. آنچه آنها بسیار بیشتر انجام می دهند اشاره به "کارهای قدرتمند" مانند رشد جهانی دین شما ، تعداد زیاد اعضای آن ، یا غیرت و کارهای خوبی است که پیروان آن به خاطر آن شناخته می شوند - همه برای اینکه شما را متقاعد کنند که شما در یک ایمان واقعی هستند هنگامی که یک دروغگوی مزمن گرفتار دروغ می شود ، او اغلب برای پوشاندن آن دروغ پیچیده تری می بافد ، و در تلاش ناامیدانه تری برای تبرئه خود بهانه ای را بهانه می کند. به همین ترتیب ، مرد بی قانونی با استفاده از "نشانه های دروغ" پیروان خود را متقاعد می کند که لیاقت فداکاری آنها را دارند ، و هنگامی که نشانه ها نادرست نشان داده می شوند ، او هنوز نشانه های دقیق تر را می بافد و بهانه می کند تا شکست های گذشته خود را به حداقل برساند. اگر یک دروغگو منزوی را در معرض دید قرار دهید ، او از عصبانیت و تهدید استفاده می کند تا شما را به خاموشی بکشاند. در صورت عدم موفقیت ، او تلاش خواهد کرد با بی اعتبار کردن شما ، تمرکز خود را تغییر دهد. حمله به شخصیت خود به همین ترتیب ، مرد بی قانونی از "هر فریب نادرست" برای حمایت از ادعای قدرت خود استفاده می کند.
مرد بی قانونی در کوچه های تاریک نمی پیچد. او یک چهره عمومی است. در حقیقت او عاشق توجه است. "او در معبد خدا می نشیند ، و آشکارا خود را خدایی نشان می دهد." (2 Thess. 2: 4) معنی آن چیست؟ معبد خدا جماعت مسیحی است. (1 Co 3: 16، 17) مرد بی قانونی ادعا می کند که مسیحی است. او بیشتر نشسته است در معبد وقتی پیش شاه می آیی ، هیچ وقت نمی نشینی. کسانی که نشسته اند ، کسانی که ریاست می کنند ، کسانی که داوری می کنند ، کسانی هستند که پادشاه به آنها اختیار داده اند تا در حضور او بنشینند. انسان بی قانونی در اینکه مقام و منصب را برای خود می گیرد ، فرسوده است. با نشستن در معبد ، او "خود را علناً خدایی نشان می دهد".
چه کسی بر جماعت مسیحی ، معبد خدا حکمرانی می کند؟ چه کسی فرض قضاوت می کند؟ چه کسی خواستار اطاعت مطلق از دستورالعمل های خود است ، تا جایی که زیر سؤال بردن آموزه های او به عنوان سؤال از خدا قرار می گیرد؟
کلمه یونانی عبادت است proskuneó این بدان معناست که ، "پایین آمدن بر روی زانو ، انجام تعقیب ، عبادت". همه اینها عمل تسلیم را توصیف می کنند. اگر از دستورات کسی پیروی می کنید ، آیا او را تسلیم نمی کنید؟ مرد بی قانونی به ما می گوید کارها را انجام دهیم. آنچه او واقعاً می خواهد ، اطاعت ماست. تسلیم ما او به ما خواهد گفت که ما با اطاعت از او واقعاً از خدا اطاعت می کنیم ، اما اگر فرامین خدا با او فرق کند ، از ما خواهد خواست که به نفع او دستورات خدا را نادیده بگیریم. اوه ، مطمئنا ، او بهانه خواهد کرد. او به ما می گوید صبور باشید ، منتظر این هستیم که خداوند تنظیمات لازم را انجام دهد. او ما را به "پیشروی" متهم می کند ، اگر بخواهیم اکنون به جای اینکه منتظر پیروزی انسان بی قانونی باشیم ، از خدا پیروی کنیم ، اما در پایان ، ما به پرستش (تسلیم و اطاعت) خدای کاذب خواهیم رسید. چه کسی مرد بی قانونی است که در معبد خدا ، جماعت مسیحی نشسته است.
بر عهده هیچ مردی نیست که مرد بی قانونی را به شما نشان دهد. در حقیقت ، اگر کسی سراغ شما آمد و به دیگری به عنوان مرد بی قانونی اشاره کرد ، به کسی که اشاره می کند نگاه کنید. پولس الهام نشده بود که فاش کند این مرد بی قانونی چیست. این به عهده هر یک از ما است که این عزم را برای خود رقم بزنیم. ما همه آنچه لازم داریم را داریم. ما با عشق ورزیدن به حقیقت بیش از خود زندگی شروع می کنیم. ما به دنبال کسی هستیم که قانون خودش را بالاتر از قانون خدا قرار دهد ، زیرا بی توجهی به قانون خدا نوعی بی قانونی است که پل به آن اشاره کرده است. ما به دنبال کسی می گردیم که به عنوان خدایی عمل کند ، و در معبد خدا ، در اجتماع مسیحیان ، با اقتدار خود فرض گرفته باشد. مابقی آن بستگی به ما دارد.
چرا خداوند به انسان بی قانونی اجازه می دهد؟
چرا خداوند چنین مردی را در معبد خود تحمل می کند؟ او در چه هدفی خدمت می کند؟ چرا او اجازه داده است تا قرن ها وجود داشته باشد؟ جواب همه این سؤالات بسیار دلگرم کننده است و در مقاله آینده مورد بررسی قرار می گیرد.
_______________________________________________
[I] اعتقاد به اینکه جماعت مسیحی قرن اول به حقیقت مسیحیت نزدیکتر از آنچه ما هستیم نزدیک شده است با این واقعه در زندگی پولس رد می شود. آنها به همان اندازه که در سنت مان بودند مانع شدند.
[II] به شاهدان یهوه به اشتباه تعلیم داده شده است که این پیرمردها دارای یک نهاد حاکم در قرن اول بودند که به عنوان کانال ارتباطی منصوب شده خدا برای همه جماعات در آن زمان عمل می کردند. نتیجه ناخوشایند استراتژی جذابیت آنها نشانگر چیزی جز هدایت روح القدس است. درست است ، پیشگویی شده بود كه پولس قبل از پادشاهان موعظه كند ، و نتیجه این نقشه این بود كه او را تا سزار به سر ببرید ، اما خدا با چیزهای شیطانی امتحان نمی كند (Ja 1: 13) بنابراین احتمالاً مسیح می دانست که عدم تمایل بسیاری از یهودیان مسیحی برای رها کردن کامل قانون ، به این نتیجه می انجامد. برای بحث مفصلی که از کتاب مقدس نشان می دهد که در قرن اول هیچ نهاد حاکمیتی وجود نداشت ، ببینید دستگاه مدیریتی قرن اول - بررسی مبانی.
[III] یوحنا رسول از دجال در هشدار می دهد 1 John 2: 18، 22؛ 4: 3؛ 2 John 7. اینکه آیا این همان مرد بی قانونی است که پولس درباره آن صحبت می کند ، برای مقاله دیگری سؤال است.
[IV] 1 ساموئل 8: 19؛ همچنین ببینید "آنها از پادشاه درخواست کردند".
شما درست می گویید که مرد قانون گریزی هرگز نمی تواند یک مرد باشد. این یک نیرو است. این مرد نمایانگر بسیاری از افراد است که شیطان در طول قرن ها از آنها برای فریب دادن پیروان خدا با عقاید مرتد استفاده کرده است - اساساً این که یک مرد یا گروهی از مردان "تنها کانال" خدا هستند و باید با اطاعت بی چون و چرا دنبال شوند. ما این را با پاپیسی و کنترل استبدادی آن دیدیم که با اصلاحات به حداقل رسید. در حال حاضر ، هزاران فرقه مسیحی وجود دارد و آزادی بیشتری در تفسیر پیام کتاب مقدس وجود دارد ، اما این امر باعث نشده است که گروه هایی مانند LDS و JWs تبدیل به مینی پاپیس شوند.... بیشتر بخوانید »
من فکر نمی کنم شما انسان بی قانونی را کاملاً درک کنید. منظور من بی احترامی نیست ، اما به نظر می رسد شما تبر دارید که با برج مراقبت سنگ زنی کنید ، و این شما را از قبول واقعی کلمه مرد بی قانونی باز می دارد ، زیرا این ثابت می کند شاهدان یهوه حقیقت دارند. و اگر ادعا می کنید که امروز "دین واقعی" وجود ندارد و همه ما شاگردان مسیح هستیم ، این نیز یک نکته نادرست است ، زیرا یهوه همیشه مردمی داشته است ، و آنها همیشه در معرض فساد و ارتداد بوده اند ، این الگوی موجود در کتاب مقدس اگر در حال مخلوط کردن هستید... بیشتر بخوانید »
اول از همه درک من از همه چیز با ادامه مطالعه و تحقیقات من در حال توسعه است. این مقاله در 2014 نوشته شده است. این گفته ، من معتقدم که انسان بی قانونی با اصول مندرج در کتاب مقدس مشخص می شود و مطابق با هیئت حاکمه و سلسله مراتب کلیسای پشتیبان آن است. با این حال ، با نگاهی به کلیه ادیان سازمان یافته که مسیحیت را تشکیل می دهند ، می توان دریافت که اصولی که انسان بی قانونی را مشخص می کند ، در کل اعمال می شود. البته داوری نهایی حكم عیسی مسیح است.
سلام ملتی ، خوشحالم کسی را پیدا می کنم که درک درستی از MOL در حال کار و در داخل سازمان JWs داشته باشد. من تازه شروع به خواندن کارهای شما کردم بنابراین هنوز تصویر روشنی از روند فکر شما ندارم. من درک می کنم که شما معتقدید با حذف "مهار" ، MOL قویتر خواهد شد. من برعکس می گیرم به نظر می رسد این کتاب مقدس نشان می دهد که MOL هنگام حذف "مهار" "آشکار" می شود. همانطور که در معرض آنچه که او است. این آخرین مرحله در مورد MOL قبل از آغاز "حضور" مسیح است. سپس،... بیشتر بخوانید »
بله ، انسان بی قانونی یک مرد تحت اللفظی ، یک مرد مرکب ، بدن حاکم است. چگونه می توان چیزی را که به صورت فیگوراتیو است آموزه ای درباره حضور عیسی یا چیز دیگری برای تأثیر آن روز خداوند در اینجا می آموزد. چگونه یک حرف تصویری است؟ این همه به معنای واقعی کلمه
مرد بی قانونی کامپوزیت است.
[...] نتیجه گیری شده در آخرین پست این بود که او یک فرد نیست بلکه یک نوع یا طبقه از مردان است که از طریق […]
"کسانی هستند که معتقدند مرد بی قانونی یک مرد واقعی است. این ایده حتی پس از قرائت گاه به گاه 2 تسالونیکیان 2: 1-12 می تواند به راحتی کنار گذاشته شود. " همانطور که مطمئن هستم شما می دانید ، من واقعاً از کارهایی که انجام داده اید قدردانی می کنم و به مقالات ، نظرات و ایده های شما بسیار احترام می گذارم ، اما فکر می کنم استفاده از عباراتی مانند "این ایده به راحتی قابل رد شدن است" اشتباه است ، مگر اینکه مورد محکم این که بخواهید یک ایده را کنار بگذارید و علت اصلی آن را کنار بگذارید ، دو چیز متفاوت است. "در مقابل. 6 نشان می دهد که مرد بی قانونی باید آشکار شود... بیشتر بخوانید »
من موافقم که نباید عقیده ای را کنار بگذاریم. من فقط نتیجه گیری خود را در جلو بیان کردم و سپس به استدلال منتهی به آن ادامه دادم. "" در مقابل 6 نشان می دهد که مرد بی قانونی باید از بین برود وقتی چیزی که در زمان پولس به عنوان یک محدود کننده عمل می کرد ، از بین رفت. " اگر زندانی فراری را ببینیم ، می دانیم که هر روش برای بازداشت او به کار رفته است ، شکست خورده است. ما حتی نیازی به دانستن این روشهای دقیق نداریم - سلول زندان ، زنجیر ، ساعت نگهبانی 24 ساعته - زیرا تجلی او دلیل اثبات ماست. ترجمه های کتاب مقدس وجود دارد که این امر را ارائه می دهد... بیشتر بخوانید »
من معتقدم که بحث درباره 2 تسالونیکی 2: 1-12 و پیشگویی هایی که در دانیل و مکاشفه به آنها اشاره می کنید یک تمرین ارزشمند است. شاید اگر قرار بود در discussthetruth.com موضوعی را باز کنید و کل استدلال را توضیح دهید ، می توانستیم جامعه را به تجزیه و تحلیل عمیق برساند.
ملتی ، پس از خواندن مقاله این تصور را پیدا کردم که این به سازمان ارجاع شده است.
ملتی ، تئوری من وجود دارد ، همه به ضرب گلوله! هنگام یادگیری درباره هلیوم ، احساس آرامش شدیدی نفس کشیدم ، گرچه از اینکه بتول را از دست دادید ناراحت شدم ، زیرا می دانم که هدف بسیاری از مردم است.
شما در اظهار نظر خود با yobec گفتید که در پست بعدی گسترش خواهید یافت. من با پیش بینی مشتاقانه منتظر گسترش شما هستم!
من تا آنجا که "عشق" حقیقت چیزی است که ما را نجات می دهد ، با شما ملتی موافقم. وقتی کسی حقیقت را دوست دارد ، نمی تواند جز "ناله و غر زدن" آموزه های نفرت انگیز باشد. این افراد از بالا به رسمیت شناخته می شوند و به طور نمادین برای بقا در پیشانی خود مشخص می شوند. به نظر من ضرورت وجود این "انسان بی قانونی" را برای شناسایی "ناله ها و ناله ها" می طلبد.
من کاملا موافقم این موضوعی است که امیدوارم در پست بعدی گسترش یابد.
و در واقع من در طول کنوانسیون منطقه ای خود ، جایی که مهر تأیید 100 ساله خود را که توسط "هشت حکام" به ما داده شد ، "ناله و رشد کردم".
(علامت گذاری 8: 12). . .او با روح خود عمیق ناله کرد و گفت: "چرا این نسل به دنبال نشانه ای است؟ به راستی می گویم هیچ نشانهای به این نسل داده نخواهد شد. "
نقل قول خوب مناسب! 🙂
سلام ملتی ، و متشکرم که تعادل دید ما را در افق قرار دادید. گزارشی عالی ، تحقیق روانشناختی و بدون تقابل. همچنین متوجه شدم که توجه برخی دیگر از جیب های اینترنت در جهان را نیز مورد توجه قرار داده ایم. با آشنایی با آغازین رابرت کینگ و آنچه که او به خود می گیرد ، مشکلی وجود دارد که ما استدلال های خود را به عقاید قبلی که با آن بزرگ شده ایم یا تبدیل شده ایم محدود کنیم. من آن را سکوی حقیقت خاص خود می دانم. از آنجا که یهودیت تنها کانال اصلی نوشتار واقعی موسی در قرن اول بود ، س questionsالات من از کسانی که محدود می کنند ، بود... بیشتر بخوانید »
شما در نقطه ، SW
بشنو ، بشنو!
این عمل مخلوط کردن متن های فاقد پیوند مستقیم ، بیهوده ای از انواع است ، گویا شما در حال مخلوط نوشیدنی ها برای رسیدن به طعم مطابق با کام هستید.
<< متاسفم ، اما برای من مشخص نیست که می خواهید چه نکته ای را بیان کنید. آیا شما پیشنهاد می کنید که مرد بی قانونی هنوز ظاهر خود را نشان نداده است؟ 2 تسالونیکیان 2: 6 نسخه آسان خواندن (ERV) 6 و شما می دانید که اکنون چه چیزی مانع آن مرد شیطان است. اکنون او را متوقف کرده اند تا در زمان مناسب ظاهر شود. 2 تسالونیکیان 2: 6 پیام (MSG) 6-8 همچنین به یاد می آورید که من به شما گفتم آنارشیست تا زمان مناسب مهار می شود. این بدان معنا نیست که روح آنارشی اکنون کار نمی کند.... بیشتر بخوانید »
آیا این یک بله است؟
<< پس آیا بله؟ بله ، این وجود دارد ، که در صحنه جهانی است و منتظر است زمانی که اختیار خود را اعلام خواهد کرد. << در واقع ، مقاله e-watchman.com که شما به آن مراجعه می کنید با مقاله من متفاوت است. این ادعا می کند که مرد بی قانونی به سازمان ما محدود شده است. این همان نکته ای نیست که من می گویم. خوب اگر چنین باشد و شما آن را به WTS محدود نکنید همانطور که رابرت این کار را می کند ، از آنجا که او می گوید "عملیات خطا / دروغ" (نفوذ متوهم که آنها را گمراه می کند تا دروغ را باور کنند) 1914 است ، پس شما چه می کنید... بیشتر بخوانید »
بله همین که وجود دارد ، در صحنه جهانی است و منتظر است زمانی که اختیار خود را اعلام خواهد کرد. پس ما در این مورد اختلاف نظر داریم ، زیرا احساس می کنم او اکنون اینجا است و در تمام مدت حضور داشته است. خوب اگر چنین است و شما آن را به WTS محدود نمی كنید همانطور كه رابرت انجام می دهد پس از آنكه وی می گوید "عملیات خطا / دروغ" (نفوذ متوهمی كه آنها را گمراه می كند تا دروغ را باور كنند) 1914 است ، پس چه آیا می گویید "عملیات خطا / دروغ" از آنجا که آن را به WTS محدود نمی کنید ؟؟؟ من توضیح دادم که در... بیشتر بخوانید »
از آنجا که مسیحیت واقعی را "حقیقت" می نامند ، ممکن است که عبارت "دروغ" نیز به همین ترتیب برای اشاره به مسیحیت کاذب و نه هیچ مفهوم یا آموزش خاص و نادرستی به کار رفته باشد.
با تشکر از meleti برای مقاله خوب خوب دیگر. من تا یک نکته با تفسیر شما موافقم. من فکر می کنم از قرن اول بسیاری از افراد بی قانون و گناهکار وجود داشته اند که خود را در صندلی های مسیح یا حتی خدایان می نشینند و این تا امروز ادامه داشته است که حتی عیسی تا امروز نیز ادامه داشته است که حتی در حضور او افراد زیادی وجود دارد که او او را کارگران می نامد. بی قانونی که همچنین کارهای قدرتمندی به نام او انجام داده است. اما شخصاً تصور نمی کنم این شخص شرور فردی را رد کند که در پایان در صحنه جهانی ظاهر شود... بیشتر بخوانید »
<< خوب که مطمئناً یک تعبیر است. با این حال ، من خیلی مطمئن نیستم که بتوانیم قسمت هایی از دانیل ، وحی و تسالونیکی ها را به یک کل هماهنگ پیوند دهیم. << ما در این صفحه در یک صفحه هستیم. مردان واقعی سازنده MOL که در آغاز قرن بیستم ظاهر شدند مدتهاست از بین رفته اند ، اما MOL که بخشی از آنها بودند تا امروز ادامه دارد. من می دانم که شما می خواهید / باید آن را باور کنید ، من هم مدتی این کار را کردم. آنچه در رابطه با MOL "نوشتید" چیز جدیدی نیست. http://e-watchman.com/cha-10-XNUMX-man-of-lawlessness/ اما باور داشتن چیزی درست نیست... بیشتر بخوانید »
در واقع ، مقاله e-watchman.com که شما به آن اشاره می کنید با من متفاوت است. این ادعا می کند که مرد بی قانونی محدود به سازمان ما است. این چیزی نیست که من می گویم.
متاسفم ، اما برای من مشخص نیست که می خواهید چه نکته ای را بیان کنید. آیا شما پیشنهاد می کنید که مرد بی قانونی هنوز ظاهر خود را نشان نداده است؟
بی قانونی که قبلاً در عصر پولس به عنوان پیش درآمد مرد بی قانونی آغاز شده بود ، ممکن است "رسولان بسیار زیبایی" باشند که شروع به تسلط بر آن بر جماعات می کردند.
فکر بسیار جالب ناشناس!
ملتی ، از این مقاله تحریک آمیز و جسورانه متشکرم. شما با این موضوع یک کار عالی انجام دادید.
آسان است فراموش کنیم که مهمتر از همه داشتن عشق به حقیقت است نه داشتن حقیقت ، یا هر نسخه ای از آن که توسط برخی از رهبران مذهبی ارائه شده است. عشق به حقیقت در واقع انگیزه بزرگی برای پیروی از حقیقت است ، هر جا که ما را با وجود مشکلات پیش می برد. من شخصاً فکر می کنم به دوراهی رسیدم. این بسیار دردناک است که نتوانم به افرادی که دوستشان دارم دسترسی پیدا کنم و آنها را تهدیدی برای آنها قلمداد می کنند زیرا آنها القا کردند که مانند یک روبات پاسخ می دهند و نمی توانند از توانایی تفکر خود فقط با تکرار کلماتی که استادشان در آنها برنامه ریزی کرده است استفاده کنند.... بیشتر بخوانید »
من به سادگی با این مقاله منفجر می شوم. این مقاله بسیار سازمان یافته ، مبتکرانه و یک مقاله زیبا در حال تغییر برای من بود. مثل همیشه …. ممنون از ملتی
Agape
متشکرم.
نه اینکه کسی را آزرده خاطر کند..اما آیا نباید شکر از خدای ما یهوه برود؟ به عنوان خادمان و پیروان پسرش ، اگر بینش یا وضوح سخنان وی به ما داده شود ، آیا اعتبار نباید به او تعلق بگیرد؟ و نه برای ما یا هیچ خدمتکاری که ممکن است استفاده کند؟ همانطور که من می بینم هر قدردانی که به مردان می شود دام دشمن است ... فقط یک فکر که باید برادرانش داشته باشیم s .Shalom
هیچ جرمی صورت نگرفته است نظر شما معتبر است جلال و شکر به درگاه خداوند است. با این حال ، این بدان معنا نیست که باید خود را از ابراز قدردانی یا تشکر از شخصی که به ما لطفی کرده یا به نفع ما زحمت کشیده است ، دریغ کنیم. نه تنها پل بلکه همه جماعات از پریسکا و آکیلا تشکر کردند. (رو 16: 4) این تله ای نبوده است كه خداوند در كلام الهام گرفته خود برای آنها قرار داده است. البته این خطر وجود دارد که چنین اظهارنظرهایی از قدردانی به ذهن ما خطور کند و ما را وادار کند بیش از آنچه که شایسته است به فکر خودمان باشیم. بنابراین ، من... بیشتر بخوانید »
یک مقاله بسیار خوب نوشته شده! با تشکر از شما برای تلاش در مورد موضوع. واضح است که MOL شخصی خاص نیست ، بلکه هرکسی است که متناسب با کفش باشد. بنابراین درس این است که بیش از هر چیز حقیقت را دوست داشته باشیم. درباره نظر پل ، در اینجا کمی فکر نیمه شوخ طبعی کردم که من سرگرم آن شدم: تشکر از یهوه و عیسی برای تفسیر ملتیس ، این همکاری را نشان می دهد که آنها تفسیر او را تأیید می کنند. آن را به اندازه کافی تکرار کنید و باور کنید که او "دهان" برده وفادار مورد تأیید آنها است ، دقیقاً همان اتفاقی که برای دانشجویان اولیه کتاب مقدس افتاد که می خواستند راسل پیام رسان لودیسین آنها باشد. از سوی دیگر،... بیشتر بخوانید »
من فقط امیدوارم که وقتی آنها باقی مانده های فسیل شده او را چند میلیون سال دیگر حفاری می کنند ، آنجا هستم. او را چه صدا خواهند زد؟ Meletisaurus Rex؟ مگاسفالتی؟ ویولونیراپتور؟
الکس ، و بقیه ما ، ترس نداریم! من این نظریه را دارم که وقتی یک نفر سرش را تا حدی باز کرد که دیگر در قاب در او جای نگیرد ، در واقع در محدوده خانه هایش گیر می افتد. از این رو سر آنها نمی تواند بزرگتر از خانه آنها باشد. من 99.9٪ مطمئن هستم که اعوجاج سر در حریم خصوصی خانه های ما شکل می گیرد. بر اساس نظریه من ، از آنجا که افراد بزرگ سر به طور مساوی در اطراف زمین وجود دارند ، جاذبه زمین تثبیت می شود. تا سرنوشت برادر عزیز ما ملتی ،... بیشتر بخوانید »
همه نترسید واقعیت این است که وقتی سرم متورم می شود ، به دلیل هوای گرم است - بیشتر هلیوم ، دومین سبک ترین گازها است - بنابراین تأثیر کمی در تعادل گرانشی زمین وجود دارد. با این حال ، من تمایل به شناور شدن دارم. صدای من هم همه جیر جیر می شود ، اما این مسئله دیگری است. تورم می تواند خطرناک باشد. یک روز هنگام بازدید از نیویورک ، من در مترو بودم و در حالی که وقت آن زمان نبود ، بسیاری از نظرات دلگرم کننده را در سایت خواندم و بازخوانی کردم. من از تاثیری که این قدر قدردانی ناخواسته بر من می گذاشت بی اطلاع بودم تا زمانی که... بیشتر بخوانید »
ممنون ملتی !! پست عالی درباره "مرد بی قانونی". من مشتاقانه منتظر ارسال بعدی در مورد: "چرا یهوه به یک انسان بی قانونی اجازه می دهد؟" ———————————————————————————————————————————————————————————————————————————————————— دست در حال انجام است !! چگونه GB می تواند این حرف را در سال 1990 بزند؟ "ما به عنوان مسیحی ، امروز با چالش های مشابهی روبرو هستیم. ما نمی توانیم در هیچ نسخه مدرن از بت پرستی شرکت کنیم - اعم از حرکات پرستشگرانه نسبت به یک تصویر یا نماد یا تحمیل نجات به شخص یا سازمان. " - (w90 11/1 ، p. 26 ، پاراگراف 16 ، فرضیه نسبی ما... بیشتر بخوانید »
BeenMislead
با تشکر از شما برای مراجع. این یک نمونه بارز از نمایش دو برابر توسط GB IMO است
دوبل حرف زدن! شما همچنین از کتاب جدید Kingdom Kingdom Rules نقل قول کرد که در آن می گوید: "نسل دوم از مسحان از نسل همپوشانی مت. ساعت 24:34 سالهاست که برخیزند ، این بدان معناست که "خیلی زود" مصیبت بزرگ آغاز خواهد شد. " (برای آن متشکرم.) بنابراین ما دوباره از "این نسل" برای محاسبه پایان کار نزدیک استفاده می کنیم. ما این کار را قبلاً در سال 1973 انجام داده بودیم: (tp73 chap. 7 p. 88 par. 28 When Will the Foretled Destruction World؟) همه چه چیزهایی؟ تمام ویژگی های مختلف "علامت" که او در مورد آن صحبت می کرد ،... بیشتر بخوانید »
بله ، این درست است!
آن دسته از تایمرهای قدیمی که قبل و در طول 1975 در اطراف بودند ، می توانند با تردید تاریخ را تکرار کنند.
به نظر من هر دو جالب و اضطراب آور است ، چه تعداد JW هایی که در آن زمان بودند ، فقط سر خود را در ماسه انداخته و سعی می کنند آن را نادیده بگیرند.
همسرم مشاهده كرد كه يك برادر ، هنگامي كه يك شخص شاهد در مورد سال 1975 از او س askedال كرد ، انكار مي كند كه ما هرگز پيش بيني كرده ايم كه در آن سال پايان خواهد آمد. برادر پسر خوب و صادقی است که در بیانیه 1975 زندگی کرد و همسرم از او نپرسید که چرا آن را انکار کرد ، بنابراین هرگز نمی دانم چه چیزی در ذهن او بود. اما چیزی شبیه به فیلم 1984 اورول بود.
من که یک مدافع و بازمانده 1975 هستم ، می توانم این واقعیت را تأیید کنم که ما هر کسی که 1975 را قبول نمی کرد ، بی قانون می دانستیم. چقدر عجیب است که می توان نقش های یک دروغگو را به طور فشرده و در عین حال کاملاً معکوس کرد تا دوباره تکرار شود ، و تاریخ صادقانه تری را به راحتی فراموش کند. اما پس از آن این است که چگونه کلیسای شرکت زنده می ماند. هیچ اعتراف به گناه لازم نیست زیرا انسانی نیست و گناهی ندارد. به هر حال ، آیا این فقط امتداد بهشت نیست؟ شاید یک بهشت بسیار متفاوت باشد؟ یکی که مردان برای راحتی خود ایجاد کردند؟ به همین دلیل صادق است... بیشتر بخوانید »
سلام ملتی با تشکر از شما برای چنین مقاله تحریک کننده تفکر. من خودم درمورد مرد قانون گریزی تأمل کرده ام ، خصوصاً وقتی نامه پاول را می خوانم (البته برای اولین بار در زندگی ام) ، اما همچنین هنگام مکالمه به چنین شخصی مراجعه شده است. من اغلب فکر می کردم - چگونه این مرد بی قانونی را شناسایی می کنید؟ من بدون نیاز به نتیجه ای مشابه شما رسیدم - این برای ما است که تلاش کنیم ، به ویژگی ها نگاه کنیم و سعی کنیم آن را حل کنیم. همانطور که نشان دادید ، مسئله این است که چقدر مرد بی قانونی پیچیده است... بیشتر بخوانید »
قبل از این تصور که MOL GB است ، برای مدتی مورد زیر را بزنید. 2 تسالونیکیان 2: 3 اجازه دهید هیچ کس شما را به هیچ وجه اغوا نکند ، زیرا این امر به نتیجه نخواهد رسید مگر اینکه ارتداد زودتر بیاید و مرد بی قانونی ، پسر نابودی شود. 4 او در مخالفت قرار می گیرد و خود را بر هر کس که "خدا" یا یک آبروی نامیده می شود بلند می کند ، به گونه ای که در معبد خدا قرار می گیرد و به صورت علنی خود را به عنوان خدای خود نشان می دهد ... 9 اما حضور شخص بی قانونی مطابق بهره برداری از... بیشتر بخوانید »
آره. من قبلاً فکر می کردم MOL ممکن است GB باشد اما امروزه فکر می کنم این گزینه احتمالاً بیشتر است.
شما کتاب مقدس زیادی نقل کرده اید اما هیچ کاربردی ندارید. بنابراین من در اینجا دست و پا می زنم و نتیجه می گیرم که شما می خواهید همه آنها را به هم متصل کنید و به یک تحقق واحد متصل شوید که شامل انسان بی قانونی و دجال می شود. از آنجا که ، سخنان پل روشن می کند که مرد بی قانونی در زمان او وجود داشته است ، من فکر می کنم تلاش برای بستن پیشگویی های آخر زمان با هشدار او خطرناک است زیرا ممکن است باعث شود حواس ما را کم کند و باعث شود ما MOL را باور کنیم هنوز با ما نیست در واقع ، او از سالهای گذشته مشغول فریب مسیحیان بوده است... بیشتر بخوانید »
نقل قول- از آنجا که سخنان پولس روشن می کند که مرد بی قانونی در روزگار خود وجود داشته است ، فکر می کنم خطری برای تلاش برای پیوند دادن پیشگویی های آخر مواقع وجود دارد - پایان نقل قول 1 یوحنا 2: 18 "حتی اکنون هم آمده اند بسیاری از مسیحان نیز در آن زمان حضور داشتند ، مطمئناً آن دجال در آخر کسی نخواهد بود که در صحنه حضور پیدا کند ، به همین ترتیب هر MOL از روز پولس در پایان همان کسی نخواهد بود که در صحنه باشد. 2 تسالونیکیان 2: 3 اجازه دهید هیچ کس شما را به هیچ وجه اغوا نکند ، زیرا این امر به نتیجه نخواهد رسید مگر اینکه ارتداد اول دانیل 11:32 شود... بیشتر بخوانید »
خوب این قطعاً یک تفسیر است. با این حال ، من خیلی مطمئن نیستم که بتوانیم قسمت هایی از دانیل ، مکاشفه و تسالونیکی ها را به یک کل هماهنگ پیوند دهیم. در آن زمان نیز دجال های مسیحی وجود داشتند ، مطمئناً آن دجالان کسی که در صحنه حضور داشت ، نخواهد بود ، به همین ترتیب هر MOL از زمان پل در آخر همان صحنه نخواهد بود. ما در این صفحه در یک صفحه هستیم. مردان واقعی سازنده MOL که در آغاز قرن بیستم ظاهر شدند مدتهاست از بین رفته اند ، اما MOL که بخشی از آنها بودند تا امروز ادامه دارد. >> 2... بیشتر بخوانید »
من از سایر کتب آسمانی اطلاع ندارم ، اما مطمئناً فکر می کنم یکی از کتاب های دانیال 11 می تواند اشاره به همان مرد بی قانونی باشد که در 2 تسالونیکی ذکر شده است. شباهت های خیلی زیادی وجود دارد که فقط اتفاقی است. همچنین توجه داشته باشید که مورد موجود در دانیل 11 دقیقاً قبل از پایان می آید - درست همانطور که پل از ارتداد آینده قبل از پایان یاد کرد. پولس ممکن است هنگام نوشتن 2 تسالونیکی 2 آن کتاب مقدس را در دانیال داشته باشد.