[مطالعه برج مراقبت برای هفته سپتامبر 8 ، 2014 - w14 7 / 15 ص. 12]

 
"بگذارید هرکسی که نام خداوند را صدا می کند ، ناعادلانه را کنار بگذارد." - 2 تیم. 2: 19
این مطالعه با تمرکز بر این واقعیت آغاز می شود که معدود مذاهب دیگر نیز مانند ما بر اسم خداوند تأکید می کنند. در بند 2 بیان شده است ، "ما به عنوان شاهدان او ، ما به خاطر فراخواندن نام خداوند مشهور هستیم." با این وجود ، صرف دعوت از نام خدا هیچ تضمینی برای تأیید وی نیست.[1] بنابراین همانطور که از متن موضوع اشاره می کند ، اگر می خواهیم نام او را صدا کنیم ، باید از ناحق خودداری کنیم.

"دور شو" از بد

در زیر این زیرنویس ، ارتباطی میان اشاره پولس به "پایه محکم خداوند" و وقایع پیرامون شورش کوراه برقرار می شود. (دیدن "کوراه بزرگبرای بحث عمیق تر درباره این وقایع.) نکته اصلی این است که برای نجات ، جماعت اسرائیل باید خود را از شورشیان جدا کند. توجه داشته باشید كه بنی اسرائیل كوره و نزدیكان او را از بین نبردند - در صورت تمایل آنها را از شر آنها دور كردند. نه ، آنها خود را از ظالمان دور کردند. خداوند مواظب بقیه بود. به همین ترتیب امروز ما در انتظار فراخوانی هستیم که "اگر نمی خواهید با او در گناهانش شریک شوید ، از مردم من خارج شوید." (Re 18: 4) مانند اسرائیلی ها در آن زمان ، زمان دیگری فرا خواهد رسید که نجات ما به آمادگی ما بستگی دارد تا از ظالمان در جماعت مسیحی که قصد دریافت عذاب الهی را دارند ، فاصله بگیریم. (2 Th 1: 6-9؛ Mt 13: 40-43)

"بحث های احمقانه و نادان را رد کنید"

اکنون به قلب مطالعه رسیده ایم. آنچه این همه منجر به آن شده است.
بحث یا بحث احمقانه چیست؟

مطابق لغت نامه انگلیسی کوتاه آکسفورد ، این بحثی خواهد بود "فاقد حس خوب یا قضاوت؛ احمق یا دوست داشتن "

و بحث یا استدلال نادان چیست؟

"نادان" به عنوان "فاقد دانش؛ به موضوعی آگاه نیست ، از یک واقعیت آگاه نیست. "

بدیهی است که درگیری با کسی که احمق و نادان است در بهترین حالت هدر دادن وقت است ، بنابراین توصیه های پولس بیشتر صحیح است. با این حال ، تفنگدار نیست که به هر بحث و گفتگو با کسی بپردازیم که با ما مخالف است. این یک سوء استفاده از مشاوره اوست ، دقیقاً همان کاری است که ما در پاراگراف های 9 و 10 انجام می دهیم. ما از سخنان پولس برای محكوم كردن هر نوع ارتباط با آنهایی كه مرتد می نامیم ، استفاده می كنیم. و مرتد در چشمان ما چیست؟ هر برادر یا خواهری که با هر یک از آموزه های رسمی ما مخالف است.
به ما گفته شده است که "شخصاً با پاسخ دادن به وبلاگهایشان یا هر شکل دیگری از ارتباطات" درگیر بحث و گفتگو با مرتد نشین نشوید. "به ما گفته می شود که انجام این کار" خلاف جهت کتاب مقدس است که ما فقط در نظر گرفتیم ".
بیایید لحظه ای تفکر انتقادی خود را درگیر کنیم. استدلال احمقانه است با تعریف یکی فاقد حس خوب. آیا آموزش فعلی دو نسل همپوشانی که 1914 و آینده ما را به یک نسل سیگنال 120 متحد می کنند ، حس خوبی دارد؟ آیا یک فرد دنیوی منطقی یا احمقانه می داند که بگوید ناپلئان و چرچیل بخشی از همان نسل بودند؟ اگر نه ، پس آیا این نوع استدلالی است که پول به ما توصیه می کرد از آن جلوگیری کنیم؟
یک استدلال جاهلانه طبق تعریف یک "فاقد دانش است. اهل موضوع نیستند؛ غافل از یک واقعیت. " اگر درب منازل برای بحث در مورد تعالیم غیر مقدس کتاب آتش جهنم بودید و صاحبخانه می گفت: "من نمی توانم با شما صحبت کنم ، زیرا من وارد بحث های احمقانه و نادانانه نمی شوم" ، آیا فکر نمی کنید که خود خانواده نادان باشد - یعنی ، "فاقد دانش؛ اهل موضوع نیستند؛ از واقعیت ها بی خبرید "؟ البته. چه کسی نمی خواهد؟ از این گذشته ، او حتی به شما فرصت نداده استدلال خود را قبل از برچسب زدن و رد کردن آن ارائه دهید. فقط پس از شنیدن شما می توانست به درستی تشخیص دهد که آیا استدلال شما احمقانه و جاهلانه است یا منطقی و واقعی است. انجام چنین عزمی چون کسی در مورد شما قضاوت کرده است زیرا شما شاهدان یهوه هستید ، اوج ناآگاهی است. با این حال دقیقاً همان چیزی است که هیئت حاکمه ما را به انجام آن هدایت می کند. اگر برادری برای بحث در مورد آموزه ای که احساس می کند غیرمنطقی است به شما مراجعه می کند ، باید استدلال او را نادان و احمقانه برچسب بزنید و از گوش دادن خودداری کنید.

طعنه ای که بیشتر از دست خواهد داد

طنز از همه اینها در همان پاراگراف جایی که به ما گفته می شود ، پیدا می شود "وقتی در معرض آموزه های غیر کلامی قرار دارید ، صرف نظر از منبع، ما باید قاطعانه آنها را رد می کنید"
اگر منبع تدریس غیر کلامی هیئت حاکم باشد چه خواهد بود؟
ما در این بخش بحث کردیم كه 1914 كتابی نیست و از این طریق واقعیتهای بی شماری ، تاریخی و كتاب مقدس را كه انتشارات آن را از دست داده یا به طور ناخواسته نادیده گرفته اند ، پرده برداشته ایم. بنابراین استدلال که فاقد دانش است ، نشان دادن آن در موضوع کاملاً آگاهی ندارد و نادیده گرفتن حقایق مهم را نشان می دهد؟
حقیقت ساده این است که ، اگر بخواهیم از دستور «قاطعانه تعالیم غیر کتبی را رد کنیم» پیروی می کنیم ، ابتدا باید مجاز به بحث درباره آنها باشیم. اگر دریابیم که بحث برهان احمقانه یا نادان نشان می دهد ، ما باید از مشاوره پولس پیروی کنیم ، اما نمی توانیم به طور خلاصه تمام بحث هایی که با ما مخالف هستند را کنار بگذاریم ، با احتیاط آنها را نادان یا احمق بنامیم و استدلال ها را مرتد بدانیم. انجام این کار نشان می دهد که ما چیزی برای پنهان کردن داریم. چیزی برای ترسیدن انجام این کار نشانه جهل است.
اینکه از چیزی برای ترسیدن وجود دارد ، توسط تصویر موجود در صفحه 15 که به پاراگراف 10 پیوند دارد ، نشان داده شده است.

عنوان از WT: "از درگیری با مرتدان خودداری کنید"

عنوان از WT: "از درگیری با مرتدان خودداری کنید"


گفته می شود که یک عکس هزار کلمه است ، اما این لزوماً به معنای واقعی بودن کلمات نیست. ما در اینجا می بینیم گروهی از افراد خشن ، عصبانی و آشفته که کاملاً در تضاد با شاهدان صلح طلب ، با وقار و خوش پوش هستند و فقط به فکر تجارت خود هستند. معترضان با صدای بلند و ناموزون هستند. حتی کتاب مقدس آنها به نظر می رسد مبهم است. آنها به نظر می رسد که برای یک دعوا در حال شکار شدن هستند. آیا می خواهید با آنها وارد بحث شوید؟ مطمئن نیستم
همه اینها با دقت تنظیم شده و خوب فکر شده است. با یک ضربه ، هیئت حاکم شخصیت هر کسی را که با او مخالف باشد لکه دار کرده است. این تاکتیکی است که شایسته یک مسیحی نیست. بله ، افرادی از این دست هستند که از خود نمایش می کنند و به کار شاهدان یهوه اعتراض می کنند ، اما با استفاده از این تصویر و پیوند دادن آن با افکار بیان شده در بند 10 ، سعی در بی اعتبار کردن خواهر یا برادر مخلص داریم که به سادگی زیر سوال می برد که آیا برخی از آموزه های ما غیرمکتب است وقتی نمی توان به پرسش این گونه افراد با استفاده از کتاب مقدس پاسخ داد ، باید از سایر روش ها - ابزارهای کم استفاده کرد. فقط در یک تصویر ، ما از چهار تکنیک استدلال مغالطه آمیز استفاده کرده ایم: حمله Ad Hominem. مغالطه توهین آمیز ؛ مغالطه اخلاقی مرتفع ؛ و سرانجام ، مغالطه زبان داوری - در این مورد ، زبان گرافیک.[2]
این بسیار مرا ناراحت می کند از دیدن افرادی که سالهاست که از آنها قدردانی کرده ام و از به کار بردن همان تاکتیکی که در کلیساهای دیگر علیه ما استفاده شده اند ، کاسته شده است.

خداوند قاطعیت ما را برکت می دهد

در این مقاله طنز دوم وجود دارد. ما فقط توصیه شده استدلال های نادان را رد کنیم. یعنی استدلالی که در آن کسی که این نکته را بیان می کند ، نشان می دهد که او به موضوع علاقه ای ندارد ، یا فاقد دانش است ، یا از واقعیت ها بی اطلاع است. خوب ، در بند 17 آمده است كه اسرائیلیانی كه پیروی می كردند و "بلافاصله از آنجا دور شدند" چنین كردند خارج از وفاداری. به نقل قول: وی گفت: "افراد وفادار قصد خطری ندارند. اطاعت آنها جزئی یا نیمه قلبی نبود. آنها موضع روشنی را برای خداوند و در برابر بی عدالتی اتخاذ کردند. "
باید صادقانه پرسید آیا نویسنده واقعاً روایتی را که توصیف می کند خوانده است؟ به نظر می رسد او فاقد دانش است و از واقعیت های اصلی بی اطلاع است. اعداد 16:41 ادامه دارد:

"روز بعد، تمام مجمع بنی اسرائیل شروع به زوزه زدن علیه موسی و هارون کردند و گفتند: "شما دو نفر قوم یهوه را به قتل رسانیدید." (نو 16: 41)

سپس این شرح به توصیف آفتی كه خداوند به وجود آورد و باعث كشته شدن 14,700 نفر شد ، ادامه داد. وفاداری یک شبه تبخیر نمی شود. آنچه بیشتر محتمل است این است که روز گذشته بنی اسرائیل از ترس دور شده بودند. آنها می دانستند که چکش در حال سقوط است و وقتی پایین آمد ، می خواستند دور باشند. شاید روز بعد ، آنها فکر کردند که تعداد ایمنی وجود دارد. باورش سخت است که آنها می توانند اینقدر کوته فکر باشند ، اما این اولین باری نبود که آنها حیرت انگیزی را به نمایش می گذارند. به هر حال ، القای انگیزه های صالح به آنها - انگیزه هایی که ما می خواهیم از آنها تقلید کنیم - در این زمینه کاملا احمقانه است. طبق تعریف ، این یک بحث احمقانه و جاهلانه است.
بنی اسرائیل به دلیل غلط از یهوه اطاعت کردند. انجام کار صحیح با انگیزه ای بد ، منافع طولانی مدت ندارد ، همانطور که در مورد آنها ثابت شد. اگر آنها واقعاً به دلیل وفاداری به خدا و میل به عدالت برانگیخته شده بودند ، روز بعد سرکشی نمی کردند.
برای اطمینان باید از مرتدان دور شویم. اما بگذار مرتد واقعی باشند. مرتدین واقعی از یهوه و عیسی فاصله گرفته و تعالیم مفید را رد می کنند. آموزه های مفید همان آموزه هایی است که در کتاب مقدس یافت نمی شود و در انتشارات هیچ کس ، از جمله واقعاً شما ، موجود نیست. اگر نمی توانید آنچه را که با استفاده از کتاب مقدس به شما آموزش داده می شود ثابت کنید ، پس آن را باور نکنید. بله ، ما باید از خدا بترسیم ، اما هرگز نباید از مردان بترسیم. علاوه بر این ، ترس واقعی و صحیح از خدا حاصل نمی شود مگر اینکه عشق به خدا نیز وجود داشته باشد. در واقع ، ترس صحیح از خدا جز جنبه ای از عشق نیست.
آیا به این دلیل که گروهی از برادران به شما گفتند ، از یک برادر دوری می کنید؟ آیا از ترس اینکه در صورت عدم اطاعت از آنها ممکن است برای شما اتفاق بیفتد ، این کار را می کنید؟ آیا ترس از انسان راهی برای چشم پوشی از بی عدالتی است؟
بنی اسرائیل در زمان كوره ترس درستی از خدا نداشتند. آنها فقط از خشم او ترسیدند. اما آنها ترس بیشتری از انسان داشتند. این یک الگوی قدیمی است. (جان 9: 22) ترس از انسان در برابر "دعوت به نام یهوه" است.

تأیید عجیب و غریب

سرانجام ، در پاراگرافهای 18 و 19 به نظر می رسد از کسانی که موضع افراطی اتخاذ کرده اند برای ناعادلانه بودن ، ستایش می کنند. یک نمونه از برادرانی است که حتی از ترس بیدار شدن از خواسته های نامناسب ، حتی نمی رقصند. البته این یک انتخاب شخصی است ، اما در اینجا به عنوان قابل ستایش ارائه می شود. با این حال ، پولس به قرنتیان در مورد یک نگرش مشابه نوشت و در حالی که تصدیق می کرد که باید به تصمیم فرد احترام بگذاریم ، او تشخیص داد که این نشان دهنده وجدان ضعیف است ، نه یک موضع قوی. (1 Co 8: 7-13)
برای به دست آوردن دیدگاه خداوند در مورد این موضوع ، آنچه را پولس برای كلوزیان نوشت ، در نظر بگیرید:

" . اگر شما با مسیح به خاطر چیزهای ابتدایی جهان مردید ، چرا ، مثل اینکه در دنیا زندگی می کنید ، خود را بیشتر تحت فرمان قرار دهید: 21 "مسئولیت رسیدگی ، سلیقه و لمس کردن نیست" 22 احترام به چیزهایی که همه با استفاده از آن ویران می شوند ، مطابق دستورات و آموزه های مردان؟ 23 در واقع این چیزها کاملاً دارای ظاهری از خرد هستند یک نوع عبادت خود تحمیل شده و [مسخره کردن] فروتنی ، درمان شدید بدن. اما آنها برای مقابله با جلب رضایت گوشت ارزش ندارند. "(Col 2: 20-23)

با توجه به این مشاوره ، ما باید اعتدال را ارتقاء دهیم ، نه افراط گرایی. عشق به خدا باعث می شود که ما او را بشناسیم و به ما انگیزه می دهیم که ناعدالتی را رد کنیم. (2 Tim 2: 19) یک نوع پرستش خود تحمیل شده و برخورد شدید با بدن ، برای مقابله با تمایلات گناه آور ، هیچ ارزشی ندارد.
La برج نگهبانی در حال رد شدن از ناحقى به یک طریق است ، اما عیسی از طریق پولس روش بهترى را به ما می گوید.

بنابراین اگر با مسیح بزرگ شده اید ، به دنبال چیزهای فوق ، جایی که مسیح است ، در سمت راست خدا بنشینید. [a]ذهن خود را بر چیزهای بالا قرار دهید ، نه روی چیزهایی که روی زمین هستند. زیرا شما مرده اید و زندگی شما با مسیح در خدا پنهان است. هنگامی که مسیح ، که زندگی ما است ، نازل شد ، پس شما نیز در جلال با او نازل خواهید شد. (Colossians 3: 1-4 NET Bible)

_______________________________________
[1] Ge 4: 26؛ 2 Ki 17: 29-33؛ 18: 22؛ 2 Ch 33: 17؛ Mt 7: 21
[2] یک بروی واقعی باید از این و سایر اشتباهات آگاه باشد تا آنها را بشناسد و در برابر آنها دفاع کند. برای یک لیست جامع ، در اینجا مشاهده کنید. از طرف دیگر ، ما هرگز نباید به چنین مواردی متوسل شویم ، زیرا حقیقت تنها چیزی است که ما برای اظهار نظر خود باید بدانیم.

Meleti Vivlon

مقالات Meleti Vivlon.
    28
    0
    لطفا نظرات خود را دوست دارم ، لطفاً نظر دهید.x