[این مقاله توسط الکس ریور همکاری می شود]

In بخش 1 از این مقاله ، ما به بررسی تعالیم کالوینیستی فروتنگی کامل پرداخته ایم. Total Depravity آموزه ای است که وضعیت انسانها را در برابر خدا توصیف می کند به عنوان موجوداتی که کاملاً در گناه مرده اند و قادر به نجات خود نیستند.
مشکلی که با این آموزه پیدا کردیم در کلمه "کل" است. در حالی که فرومایگی انسان یک واقعیت غیرقابل انکار است ، ما در بخشی از 1 مشکلات ناشی از انتقال آن به افراط های کالوینیستی را نشان دادیم. من معتقدم که کلید رسیدن به این موضوع با تعادل درست در 1 Corinthians 5: 6 یافت شده است

"آیا نمی دانید که کمی مخمر کل دسته از خمیر را خمیر می کند؟"

ما می توانیم انسانها را به طور همزمان شر و خوب بدانیم ، هر کدام بخشی از مخمر را که گناه است ، از این رو کاملاً مرده اند. از این رو، تأیید می كنم كه می توان انسان را ذاتاً خوب دید و هنوز هم می تواند این واقعیت را كه ما كاملاً در گناه مرده ایم و قادر به نجات خود نیستیم را راضی كند.
تصور کنید: یک زن خاص 99٪ خوب و 1٪ گناهکار است. اگر با چنین زنی روبرو شدیم ، احتمالاً او را قدیس می خواندیم. اما 1 of از گناهکاری به عنوان مخمر عمل می کند و باعث می شود که او 100 in در گناه مرده باشد و نتواند خودش را نجات دهد.
چیزی از عکس گم نشده است. چگونه او می تواند 100٪ گناه مرده باشد ، اما 99٪ خوب باشد؟

مقدس ، مقدس ، مقدس

در بینش اشعیا از خدای یهوه در جلالش ، یک نفر از سرافیمان به دیگری صدا می کند و می گوید:

"مقدس ، مقدس ، مقدس ، خداوند میزبان است ، تمام زمین پر از جلال او است." (اشعیا 6: 2 ESV)

در این هنگام ، درهای درب لرزید و معبد یهوه پر از دود شد. این زمانی است که اشعیا فهمید و گفت: "من ویران شده ام زیرا من مردی از لب های نجس هستم." اگر واقعاً از مقدسات نهایی پدر خود قدردانی نکنیم ، نمی توانیم ناهنجاری های خودمان را درک کنیم. حتی ریزترین نمونه گناه باعث می شود که ما قبل از پدر مقدس بسیار عالی ما ، بر روی زانوها بیفتیم. در این نور ما اعلام می کنیم: "WOE من هستم ، زیرا من خراب شده ام" (اشعیا 6: 5 NASB).
سپس یکی از صراطیم با زغال سنگ سوزانده شده در دست اش ، که از محراب گرفته بود ، به عیسی پرواز کرد. او دهانش را با آن لمس كرد و گفت: "بنگرید ، این به لبهای شما لمس كرده است ، شرارت شما برداشته شده و گناهان شما به مجازات پرداخت شده است." (اشعیا 6: 6-7)
فقط اگر گناهان ما کفاره شود ، می توانیم به خدا نزدیک شویم و او را به عنوان یک پدر بشناسیم. ما می فهمیم که ما در گناه خود کاملاً مرده ایم و شایسته نیستیم که بدون واسطه خود مسیح به او نزدیک شویم. مدیتیشن در مورد عشق و فعالیت پایدار او (مزمور 77: 12) همراه با حضرتش به ما کمک می کند تا پیوندی اصیل با او برقرار کنیم و هرگز اجازه ندهیم قلبهایمان سخت شود.
سرودهای سپیده دم - مقدس ، مقدس ، مقدس

1 مقدس ، مقدس ، مقدس! پروردگار خدای متعال!

صبح زود آهنگ ما به تو بلند می شود:

مقدس ، مقدس ، مقدس! مهربان و توانا!

خداوند در بزرگترین و برکت اعلیحضرت.

2 مقدس ، مقدس ، مقدس! همه مقدسین تو را می پرستند ،

تاج های طلایی خود را به دور دریای شیشه ای فرو برید.

Cherubim و seraphim در حال سقوط قبل از تو ،

که از بین می رود ، و هنر ، و از این گذشته نیز خواهد بود.

3 مقدس ، مقدس ، مقدس! گرچه تاریکی تو را پنهان می کند ،

گرچه چشم انسان گناهکار جلال تو را نمی بیند ،

فقط تو مقدس هستی. هیچ کس در کنار تو نیست

ایده آل در قدرت ، عشق و خلوص.

4 مقدس ، مقدس ، مقدس! پروردگار خدای متعال!

تمام کارهای شما باید نام شما را در زمین و آسمان و دریا ستایش کنند ،

مقدس ، مقدس ، مقدس! مهربان و توانا!

بله ، اجازه دهید پسر شما تا ابد بلغزد.

در تصویر او

در تصویر او ساخته شده بودیم تا به حضرتش شباهت داشته باشیم ، در عشق و خرد و نیرو فراوان باشیم. برای نشان دادن جلال او. (ژنرال 1: 27)
بیایید Genesis 2: 7 را تجزیه و تحلیل کنیم:

"خداوند خداوند انسان را از خاک زمین تشکیل داد [هه آدم] و نفس خود را به سوراخ بینی خود کشید [نشامه, 5397] زندگی ، و مرد به موجودی شد [nephesh, 5315] "

منظور از بودن در تصویر خدا چیست؟ آیا به بدن ما رجوع می کند؟ اگر از نظر بدن به صورت خدا بودیم ، آیا جسمی معنوی نداریم؟ (مقایسه Corinthians 1 15: 35-44) از Genesis 2 مشاهده کنید: 7 دقیقاً چه چیزی باعث شده است که انسان موجودی زنده در تصویر خود باشد؟ neshamah خدا. آنچه ما را از دیگر روحهای زنده متمایز می کند ، نامسام است ، باعث می شود که ما درک (شغل 32: 8) و وجدان داشته باشیم (ضرب المثل 20: 27).
به ما بدن طبیعی فاسد شدنی داده شد ، اما آنچه ما را انسان می سازد ، یهوه است نشامه. اگر او مقدس ، مقدس ، مقدس باشد ، مقدس بودن جوهر چیزی است که ما را به انسان تبدیل می کند. به عبارت دیگر ، ما با درک کامل از آنچه خوب است ، و یک وجدان کامل ساخته شده ایم. آدم هیچ درک درستی از "خوب و بد" نداشت. (پیدایش 2: 17)
بدن فاسدشدنی آدم توسط درخت زندگی پایدار بود (پیدایش 2: 9,16،3) ، اما چون گناه وارد درک او شد و وجدانش را آلوده کرد ، دسترسی او به این درخت را از دست داد و بدنش درست مانند گرد و غبار که بود شروع به خراب شدن کرد. (پیدایش 19:XNUMX) تفاوت بین گوشت و روح مهم است. از نظر گوشتی همه ما با حیوانات فرق نداریم - بلکه همین است نشامه که ما را منحصر به فرد انسان می کند
بنابراین اگر ناسزاگویی کامل امکان پذیر بود ، در نتیجه ما باید از همه خوبی ها محروم شویم ، و دیگر وجود نخواهد داشت نشامه رفت ، فقط گوشت باقی ماند اما هیچ اثری از مقدسات خدا باقی نماند. آیا چنین اتفاقی افتاده است؟

سقوط انسان

پس از سقوط آدم ، او پدر ، پدربزرگ شد و سرانجام فرزندان او شروع به پر کردن زمین کردند.

"بنابراین ، همانطور که از طریق یک انسان گناه وارد جهان شد ، و مرگ از طریق گناه ، و همینطور مرگ بر همه انسانها رواج یافت ، زیرا همه گناه کردند" (رومیان 5: 12)

"[آدم] چهره ای است که او می آمد." (رومیان 5: 14)

"زیرا اگر با جرم شخص بسیاری مرده باشید ، لطف خدا بیشتر و هدایا به لطف ، و باور نکردنی توسط یک مرد ، عیسی مسیح ، بسیار زیاد شده است. "(رومیان 5: 15)

آدم نقش نوعی مسیح را دارد. درست همانطور که فیض مسیح را مستقیماً و نه از نظر ژنتیکی از پدر خود ارث می بریم ، مرگ را از طریق گناه از آدم به ارث می بریم. همه ما در آدم میمیریم ، نه در پدر خودمان. (1 Corinthians 15: 22)

گناهان پدر

برخلاف آنچه برای اعتقاد من بزرگ شده اند ، کودک می کند نه گناهان پدر را تحمل کنید.

"...… پسران [برای] پدران خود مجازات نمی شوند. هرکسی بخاطر گناه خود محکوم خواهد شد. " (تثنیه 24:16 ؛ مقایسه کنید حزقیال 18: 20)

این در تضاد نیست خروج 20: 5 or تثنیه 5: 9، زیرا این آیات با مردم در یک قرارگاه فدرال (مانند فرزندان ابراهیم یا آدم) یا با یک عهد پیمان (مانند با بنی اسرائیل طبق قانون موسی) برخورد می کند.
کودکان بی گناه به دنیا می آیند. عیسی آنها را "کاملاً متمایل به همه شر" ، "بر خلاف همه خوبی ها" توصیف نکرد. در عوض ، او از آنها به عنوان الگویی برای تقلید همه مؤمنین استفاده کرد. (متیو 18: 1-3) پولس از نوزادان به عنوان الگوی خلوص برای مسیحیان استفاده کرد. (1 Corinthians 14: 20) به فرزندان اجازه داده شد که وارد کنعان شوند در حالی که والدین آنها محروم بودند. چرا؟

"... ... بچه های کوچک شما که [...] هیچ شناختی از خوب و بد ندارند ، وارد خواهند شد". (تثنیه 1: 34-39)

خود عیسی کاملاً انسانی بود و "بی گناه" قبل از آنکه به اندازه کافی بداند که از شر و امتناع خود استفاده کند ، معصوم است. (اشعیا 7: 15-16) کودکان بی گناه هستند ، و به همین دلیل است که خداوند فداکاری های انسانی کودکان را تحسین می کند. (ارمیا 19: 2-6)
ما گناهان دیگران را به ارث نمی بریم ، اما بی گناه متولد می شویم و وقتی "دانش خوب و بد" را بدست می آوریم ، "گناهان خود ما ما را از خدای ما جدا می کند" (اشعیا 59: 1-2).

وقتی قانونی وجود ندارد ، گناه تحت تأثیر قرار نمی گیرد

در حال مرگ ما نفرین آدم است ، مربوط به "دانش خیر و شر". آدم با دانش کامل از خیر به لطف روح خدا خلق شد [نشامه] در درون او. ما قبلاً این را نشان دادیم نشامه درک وجدان به ما می دهد. این را با رومیان 5: 13-14 مقایسه کنید:

"... تا زمانی که قانون گناه در جهان نبود ، اما گناه در جایی که قانونی وجود ندارد مجاز نیست. با این وجود ، مرگ از آدم تا موسی سلطنت کرد ، حتی بر کسانی که گناه نکرده اند به مانند ارتکاب جرم آدم. "

مرگ از آدم تا موسی سلطنت کرد ، حتی بدون یک قانون مکتوب. بنابراین قانون دیگری وجود دارد؟ بله ، روح خدا [نشامه] آموزش اراده كامل خدا بود ، چه خوب است. پس از گناه اصلی ، خدا این روح را از انسان دور نکرد. بیایید برخی از شواهد را برای این مورد بررسی کنیم:

"و یهوه گفت ، روح من همیشه با انسان مبارزه نخواهد كرد ، در آن بماند ، از او خواهش كند ، زیرا او نیز گوشت است. با این حال روزهای او صد و بیست سال خواهد بود." (پیدایش 6: 3)

از آنجا که نوح و فرزندان پیش از سیل او بیش از یکصد و بیست سال زندگی می کردند ، می توان وضعیت خاصی از بشر بین آدم و سیل مشاهده کرد: خدا نشامه با گوشت تلاش می کرد. انسانهای قبل از سیل مقدار بیشتری داشتند نشامه از انسانهای پس از سیل ، و این ارتباط مستقیم با طول عمر آنها داشت. اما اگر مقدار بیشتری داشتند نشامهآنها باید درک بهتری از خواست خدا داشته باشند. درست مانند آدم ، نیازی به قانون مکتوب نبود ، زیرا روح خدا در مردان پابرجا بود و همه چیز را به آنها آموزش می داد.
با توجه به این نکته ، خداوند چه چیزی را مشاهده کرد؟

"خداوند دید که چقدر شرارت نسل بشر روی زمین بزرگ شده است و آن هر تمایل از افکار قلب انسان بود فقط شر همیشه" (پیدایش 6: 5)

در اینجا کتاب مقدس نژاد بشر را چنان فاسد توصیف می کند که دیگر بازگشتی وجود ندارد. آیا می توان خشم خدا را درک کرد؟ علیرغم تلاش او با بشر ، قلب آنها همیشه شرور بود. آنها روحیه تلاشگر خدا را در هر تمایلی غمگین می کردند.
خدا هم همینطور بود نشامه بعد از سیل کاملاً از بشریت خارج شده؟ نه! درست است ، او نشامه دیگر نمی خواهیم در گذشته تا اندازه ای با گوشت در تلاش باشیم ، اما به ما یادآوری می شود که ما در تصویر خدا باقی می مانند:

"کسی که خون انسان را می ریزد ، توسط انسان های دیگر باید خون او ریخته شود. زیرا خداوند به تصویر خدا بشریت را آفریده است. " (پیدایش 9: 6)

در نتیجه یک وجدان در درون ما باقی می ماند ، یک ظرفیت خیر برای هر انسانی. (مقایسه کنید عاشقانه 2: 14 16) از زمان مردن همه انسانها ، قانونی وجود دارد که ما آن را نقض کنیم. اگر قانونی وجود داشته باشد ، روح خدا در درون هر انسان وجود دارد. اگر روح خدا در بین هر انسان وجود داشته باشد ، اراده آزاد برای عمل مطابق با این قانون وجود دارد.
این خبر عالی است ، زیرا اگرچه "همه گناه کرده اند و جلال جلال خدا را نمی گیرند" (رومیان 3: 23) ، ما کاملاً از این باطل نیستیم نشامه، روح و روان خدا.

وحدت کامل با خدا

"جلال و جلالی که به من عطا کردی من به آنها اعطا کردم ، که ممکن است آنها یکی باشند ، درست همانطور که ما یکی هستیم"(جان 17: 22)

برای اتحاد با خدا ، دو شرط باید وجود داشته باشد:

  1. دانش "خوب" باید کاملاً کامل ، کامل و زیر باشد:
  2. (الف) مانند "آدم قبل از سقوط" نباید "دانش خوبی و بد" داشته باشیم و یا:
    (ب) ما "دانش خیر و شر" را داریم اما مانند مسیح گناه نمی کنیم و یا:
    ج) ما "دانش از خیر و شر" داریم ، گناه داریم ، اما کفاره کامل برای این گناه ساخته شده است ، و در نهایت ما دیگر مثل گنبد بزرگوار ، دیگر گناه نمی کنیم.

همیشه اراده خدا بود که انسان در وحدت کامل با خدا زندگی کند.
با توجه به نکته 1 ، قانون مکتوب موسی مربی راهنمایی بود که به مسیح می رسید. این آموزش اراده خدا بود در زمانی که وجدان مردان از گناه پاک شده بود. سپس مسیح اراده کامل خدا را به ما آموخت. او گفت:

 "من نام شما را به مردانی که مرا به خارج از جهان هدیه کرده ام نشان داده ام. آنها شما بودند و شما آنها را به من بخشیدید ، و آنها سخنان شما را حفظ کرده اند. "(جان 17: 6)

در حالی که عیسی مسیح با آنها بود ، آنها را در خواست خدا نگه داشت (یوحنا 17:12) ، اما همیشه شخصاً در آنجا نبود. بنابراین او قول داد:

"اما مدافع ، روح القدس ، که پدر به نام من ارسال خواهد کرد ، همه چیز را به شما یاد می دهد، و باعث خواهد شد که شما آنچه را که به شما گفتم به خاطر بسپارید. "(جان 14: 26)

بنابراین شرایط 1 در خدمت مسیح و پس از آن با روح القدس امکان پذیر شده است. این بدان معنا نیست که ما از قبل همه چیز را می دانیم ، بلکه به تدریج آموزش می دهیم.
با توجه به نکته 2 ، ما از خیر و شر اطلاع داریم ، اما می دانیم که گناهکار هستیم و به گناه خود به نوعی باج یا پرداخت نیاز داریم. هنگامی که ما به مسیح ایمان داریم ، چنین باج پرداخت می شود و باعث می شود "شرارت ما" از بین برود. (اشعیا 6: 6-7)
وحدت با پدر مقدس ما امكان پذير است ، اما فقط هنگامي كه ما نيز مقدس شناخته شويم. به همین دلیل است که ما اهمیت حضور در این یادواره را تأکید می کنیم ، زیرا مسیح خون خود را برای پاکسازی گناهان ما داده است. ما نمی توانیم خود را جدا از مسیح نجات دهیم ، اگر او واسطه ما نباشد قادر به توجیه نیستیم.
اعلامیه متفق القول کنگره ایالات متحده آمریکا در 4 ژوئیه 1776 چنین بود: "ما این حقایق را بدیهی می دانیم ، همه انسانها مساوی افریده شده اند" هر یک از ما توانایی خیرخواهی را داریم ، زیرا همه ما همان چیزی را داریم که ما را انسان می کند: نشامه، نفس خدا. فرقی نمی کند که 1٪ یا 99٪ گناه کنیم ، می توان 100٪ ما را بخشیده دانست!

"اما حالا او شما را آشتی داده است توسط بدن جسمی مسیح از طریق مرگ تا شما را در برابر دیدگان مقدس ، بدون نقص و عاری از اتهام معرفی کند »(کولسیان 1:22)

پس بیایید پدر مقدس ، مقدس ، مقدس خود را ستایش کنیم و این خبر خوب را که به ما ، وزارت آشتی ، داده شده است ، به اشتراک بگذاریم! (2 قرنتیان 5: 18)

24
0
لطفا نظرات خود را دوست دارم ، لطفاً نظر دهید.x