خون به عنوان خون یا خون به عنوان غذا؟
اکثریت جامعه JW ابراز می کنند که دکترین No Blood است کتاب مقدس تدریس ، اما هنوز تعداد کمی از افراد نیاز به این موقعیت را درک نمی کنند. برای اعتقاد به اینکه کتاب مقدس این کتاب مقدس است ، ما باید این فرض را بپذیریم که انتقال خون نوعی غذا و تغذیه به عنوان یک واقعیت علمی است. ما باید اعتقاد داشته باشیم که خدا تزریق داخل وریدی پلاسما و RBC را در جریان خون ما قرار می دهد ، همانطور که اگر خون کامل را از یک لیوان پایین بیاوریم. آیا صادقانه این را باور دارید؟ در غیر این صورت ، آیا نباید در مورد عقیده خود که به چنین فرضی تکیه می کند ، دوباره فکر کنید؟
در دو مقاله قبلی ، شواهدی مبنی بر اینکه خون هنگام تزریق در جریان خون ما مانند خون عمل می کند ، ارائه شد. این عملکرد همانگونه است که یهوه آن را طراحی کرده است. با این حال ، خون هنگام خوردن به عنوان خون عمل نمی کند. خون پخته نشده خام سمی است و اگر به مقدار زیاد مصرف شود حتی می تواند کشنده باشد. چه از کشتارگاه به دست آمده باشد و چه در منزل جمع آوری شده ، آلودگی باکتری های کلی فرم عفونی بسیار آسان است و قرار گرفتن در معرض انگل ها و سایر میکروب های در گردش تهدیدهای واقعی است.
بسیار مهم است که ما از توانایی و خرد و خرد در این زمینه با استفاده از خدای خود استفاده کنیم (PR 3: 13). بقای ما (یا یک دوست عزیز) ممکن است روزی در تعادل باشد. برای تکرار ، پادشاهی دکترین (که از زمان اثبات دکترین در 1945 ثابت مانده است) در عبارت زیر در 1958 یافت می شود. برج نگهبانی:
"هر بار که منع خون در کتاب مقدس ذکر شده است ، در ارتباط با مصرف آن به عنوان غذا است ، و به همین ترتیب است مواد مغذی که ما نگران ممنوع بودن آن هستیم. " (برج نگهبانی 1958 ص. 575)
از اینجا متوجه می شویم که از سال 1945 تاکنون ، رهبری شاهدان یهوه به خون توجه داشته اند مواد مغذی به عنوان غذا استفاده می شود گرچه چند سال پیش 58 منتشر شده است ، اما این جایگاه همچنان پابرجاست رسمی موقعیت شاهدان یهوه. ما می توانیم این جمله را بیان کنیم زیرا کلمات بالا هرگز در چاپ تکذیب نشده اند. در ادامه این مقاله ، حقایق و استدلالهایی ارائه می شود که نشانگر موارد ذیل است گیگابایت موقعیت بسیار متفاوتی را حفظ می کند غیر رسمی. تا به امروز ، اعضا کلاههای خود را به این مفهوم آویزان کرده اند که انتقال خون نوعی غذا و تغذیه برای بدن است ، زیرا GB در غیر این صورت گفته است. این مردان دیده می شود که در همه زمان ها به کارگردانی جیروح مقدس od است ، بنابراین قضاوت آنها در این مسئله بسیار جدی باید نمای خدا باشد. کسانی که چنین محکومیتی دارند ، تمایلی به تحقیق در ورای صفحات انتشارات برج مراقبت ندارند. برای اکثریت قریب به اتفاق ، یادگیری در مورد ماده ای که خداوند آن را منع کرده است تا حدی اتلاف وقت خواهد بود. در مورد خودم ، قبل از سال 2005 اطلاعات کمی در مورد خون داشتم و به آن به عنوان یک خونین نگاه می کردم کثیف موضوع.
استدلال در مورد این ادعا که خون مورد استفاده به عنوان غذا حاوی اندازه گیری کمی از مواد غذایی است ، تا حد زیادی فاقد شایستگی است. هر کس نوشیدن خام خون برای ارزش غذایی آن خواهد بود ریسک بزرگی برای هیچ فایده ای ندارد. مطالعات نشان داده است که گلبولهای قرمز جدا شده حاوی هیچ ارزش غذایی نیست. گلبول های قرمز و آب تقریباً 95٪ از حجم خون را تشکیل می دهند. هموگلوبین (96٪ وزن خشک گلبولهای قرمز) اکسیژن را در بدن منتقل می کند. به طور قطعی می توان گفت که فردی که به دکترین No Blood پایبند است ، گلبولهای قرمز را بیشترین مشاهده می کند ممنوع جزء در خون. از قضا این سلول های خونی فاقد تغذیه ای هستند. بنابراین ، اگر چنین بود به عنوان یک ماده مغذی آن رهبری نگران بود ، گلبول های قرمز هرگز نباید ممنوع باشد.
جامعه پزشکی خون را چگونه مشاهده می کند؟ آیا آنها خون خام را به عنوان غذا مشاهده می کنند؟ آیا آنها از خون به عنوان درمانی برای درمان سوء تغذیه استفاده می کنند؟ یا آیا با تمام خصوصیات پایدار آن برای حفظ زندگی در بافتهای سلولی ، خون را خون می دانند؟ علم پزشکی مدرن خون را به عنوان ماده مغذی نمی بیند ، پس چرا باید؟ برای دیدن آن به عنوان یک ماده غذایی و ماده مغذی ، ما در حال تصویب یک مفهوم قرن بی اعتبار هستیم.
کسی را از جامعه یهود در نظر بگیرید. به همان اندازه که نسبت به قوانین سختگیرانه رژیم غذایی کوشر حساس هستند (که خودداری کامل از خوردن خون را دارد) ، طبق اعتقاد یهود ، نجات جان یکی از مهمترین آنهاست mitzvot (دستورات) ، تقریباً بر همه دیگران غلبه دارد. (استثنائات قتل ، برخی از جرائم جنسی و پرستش بتها هستند - حتی برای نجات جان اینها نمی توان مرتکب شد.) بنابراین ، اگر انتقال خون از نظر پزشکی امری ضروری تلقی شود ، فقط برای یهودی مجاز نیست بلکه واجب است.
رهبری بهتر می دانستند
در کتاب خود گوشت و خون: پیوند عضو و انتقال خون در آمریکای قرن بیستم (به بخش 1 این مجموعه مراجعه کنید) دکتر لدرر اظهار داشت كه تا سال 1945 ، طب مدرن معاصر مدتهاست كه این مفهوم را كه انتقال خون نوعی تغذیه است ، كنار گذاشته است. وی اظهار داشت که به نظر نمی رسد تفکر پزشکی فعلی (در سال 1945) شاهدان یهوه را "آزار" دهد. این البته به رهبری مسئول آموزه اشاره دارد. بنابراین ، رهبری با رد علم پزشکی مدرن به نفع حمایت از یک مفهوم چند صد ساله مشکلی نداشته است؟ چگونه آنها می توانستند اینقدر بی مسئولیت و سهل انگاری داشته باشند؟
دو عامل در تصمیم گیری آنها تأثیرگذار است. نخست ، رهبری بر سر وطن پرستی پیرامون خون سوزی صلیب سرخ آمریکا ، هذیان داشت. از نظر رهبری ، اهدای خون عملی برای پشتیبانی از جنگ است. اگر به اعضا گفته شد که باید از اهدای خون خودداری کنند ، چگونه مجاز است خون اهدایی را بپذیرند؟ ثانیا ، ما باید به یاد داشته باشیم که رهبری تصور می کرد آرماگدون قریب الوقوع است ، شاید فقط یک یا دو سال در آینده باشد. با در نظر گرفتن این دو عنصر در معادله ، می توانیم دریابیم که چگونه رهبری می تواند بسیار کوته بینانه و نسبت به پیامدهای دوربرد بی تفاوت باشد. ممکن است بگوییم که در بدترین کابوس خود ممکن است تصور نکنند که تعالیم آنها بر میلیونها انسان تأثیر گذاشته است. آرماگدون مطمئناً تأخیر نخواهد داشت. هفت دهه بعد اینجا هستیم.
از دهه 1950 تا اواخر قرن ، پیشرفتهای مربوط به درمان انتقال خون و پیوند اعضا بسیار تبلیغ شد. ادعای عدم اطلاع از این حقایق مستلزم پیوستن فرد به قبیله آندامان در سواحل آفریقا بود. می توان اطمینان داشت که رهبری خود را در جریان هر پیشرفت علمی پزشکی قرار داده است. چرا می توانیم این حرف را بزنیم؟ دكترين بدون خون وادار كرد كه رهبري در مورد هر درمان جديد تصميم گيري كند. آیا آنها به اعضا اجازه می دهند پیشرفت جدید را بپذیرند یا خیر؟
دقیقاً همانطور که درمورد پیشینیان آنها سؤال کردیم: چگونه رهبری می توانست همچنان یک اسطوره مطلق را تأیید کند؟ وطن پرستی وطن پرستی (و جریان خون صلیب سرخ) پیرامون WW2 از دیرباز گذشته بود. البته ، آرماگدون قریب الوقوع مانده است ، اما چرا اینطور نیست که بگوییم پذیرفتن خون یک وجدان است؟ چرا اینگونه حملات پیچیده سعی در دفاع از فرض دارید؟ برای نامگذاری فقط دو مورد ، این نظر را به یاد بیاورید که پیوند عضو شبیه به آدمخواری است؟ همچنین این دیدگاه مبنی بر اینکه پیوند قلب می تواند باعث شود فرد گیرنده ویژگیهای شخصیتی اهدا کننده را به خود بگیرد؟
تنها نتیجه منطقی این است که آنها از عواقب آن ترسیده اند. تأثیری که بر سازمان خواهد داشت اگر آنها مسئولیت چنین خطای دلخراش را در قضاوت بر عهده بگیرند. آنها از ترس عواقب سازمان (و وضعیت شخصی آنها) ترجیح دادند تا سبد سیب را ناراحت نکنند و در عوض وضعیت موجود را حفظ کنند. وفاداری به منافع سازمانی بر منافع اعضا اولویت داشت. نسلهای رهبری برای رسیدن آرماگدون ، یا کشف یک جانشین مناسب خون (که هر یک از آنها مسئله را حل می کند) با جدیت دعا می کردند ، در حالی که آنها بدون خونریزی می توانند برای کنار آمدن با جانشینان خود در خیابان پایین بیایند. با افزایش عضویت در سازمان ، عواقب آن به صورت تصاعدی افزایش یافته است. ده ها سال است که اعضا (از جمله والدین نوزادان و کودکان) موضع گرفته اند و اطمینان دادند که دکترین No Blood است کتاب مقدس امتناع از پذیرش مداخله ای برای نجات جان ، منجر به مرگ به موقع یک شماره ناشناخته شد. فقط یهوه می داند که چند روح زودرس و غیر ضروری از بین رفته اند. [1]
تغییر در سیاست
موقعیتی که در 1958 بیان شده است برج نگهبانی دهه ها بدون تغییر باقی ماند. در حقیقت ، این همچنان باقی مانده است رسمی موقعیت تا به امروز. با این حال ، در سال 2000 جامعه JW (و متخصصان پزشکی) شاهد اصلاحات چشمگیری در سیاست بدون خون بودند. برای دهه ها ، رهبری حکم کرده بود که از آنجا که فراکسیون خون (سرم) از خون تولید می شود ، ممنوع است. سال 2000 چهره ای در این موقعیت به وجود آورد. GB اعلام کرد که کسرهای خون (اگرچه فقط از خون تولید می شوند) "خون" نیستند. در سال 2004 ، هموگلوبین به لیست کسرهای خون "جزئی" اضافه شد ، به طوری که از آن سال تا به امروز ، تمام مواد تشکیل دهنده خون برای اعضای قابل قبول است.
تشخیص JW (از جمله این نویسنده) با توجه به این واقعیت که بخشهای خون پس از تقسیم و تشریح ، 100٪ خون کامل را تشکیل می دهند ، این "نور جدید" را به عنوان یک تغییر عظیم سیاست در نظر گرفتند. از خودم پرسیدم: آیا کسرها خودشان نیستند "مواد مغذی" برج مراقبت سال 1958 به عنوان نگرانی توصیف شده است؟ خودم را پیدا کردم که دارم سرم را می خارانم. برای توضیح: به نظر می رسید که GB چندین دهه است که اعضای خانواده را از خوردن پای سیب و همه مواد تشکیل دهنده آن منع کرده است ، زیرا این امر از اهمیت غذایی برخوردار است. حالا آنها می گویند مواد تشکیل دهنده پای سیب هستند نه پای سیب. صبر کنید ، چنین نکنید اجزاء پای سیب حاوی کلیه مواد مغذی موجود در پای سیب است؟
این جدید است غیر رسمی موقعیت GB فعلی آنها اکنون اذعان می کنند که یک عضو می تواند 100٪ از مواد تشکیل دهنده خون (از جمله تمام ارزش غذایی) را که از طریق تزریق وریدی تزریق می شود ، بپذیرد ، و قانون خدا را در اعمال 15:29 نقض نمی کند. بنابراین ما می پرسیم: چه چیزی در فرمان رسول منع شده است؟ نوشیدن خون کل حیوانات که با شراب مخلوط شده در یک معبد بت؟ با اتصال نقاط ساده ، می توانید موقعیت نگه داشته شده در Watchtower 1958 را در 2004 معکوس کنید. هنوز رسما ، آنچه در 1958 بیان شد برج نگهبانی همچنان جریان دارد؛ و اعضا برمبنای این تصمیمات زندگی و مرگ را می گیرند. خداوند چگونه GB را در نظر می گیرد غیر رسمی موضع مخالف با رسمی موقعیت؟ آیا GB دارای هر دو روش است؟ تاکنون جواب مثبت است. اما این مسابقه با زمان است. آرماگدون یا یک جایگزین خون زنده باید قبل از رسیدن به رتبه و پرونده های بیدار شده از آنچه اتفاق افتاده است ، برسد.
در حمایت از جدید غیر رسمی موقعیت ، نسخه 6 اوت ، نسخه 2006 از بیدار! مجله خون (و تمام مواد تشکیل دهنده آن) را به عنوان گرانبها و "عضوی" فوق العاده شگفت انگیز و منحصر به فرد به تصویر می کشد. زمان بندی این مقاله نشان می دهد که GB دارای یک دستور کار است. فقط هشت ماه قبل ، Tort of misrepresentation مقاله در مجله معتبر Church and State دانشگاه بیلور (13 دسامبر 2005) منتشر شد. در پاسخ ، GB در توضیح پیچیدگی خون و به تصویر کشیدن آن در یک دیدگاه بسیار مثبت ، از جمله اطلاعات دقیق در مورد HBOC (جایگزین های خون در آزمایشات FDA) ، به مرحله دیگری ادامه داد. این مقاله ها برای دستیابی به دو هدف انجام می شد: اول ، دفاع از اینكه رهبری در آموزش اعضا كوشا بوده است (ارائه نادرست خون به عنوان ادعای مقاله). هدف دوم پاک کردن مسیر جایگزین خون HBOC (که در آن زمان تصویب می شد به زودی توسط FDA تصویب می شود) برای پذیرش در جامعه JW بود. متأسفانه ، HBOC شکست خورد و در سال 2009 از آزمایشات FDA خارج شد. موارد زیر بخشهایی از مقاله های 6 اوت است:
"به دلیل پیچیدگی شگفت انگیز آن ، خون اغلب با اندام بدن تشبیه می شود. 'خون یکی از اندام های بسیار است -فوق العاده فوق العاده و منحصر به فرد ، دکتر بروس لنز گفت بیدار! در واقع بی نظیر! یک کتاب درسی خون را شرح می دهد "تنها عضوی در بدن که مایعات است."
در حال حاضر برخی از تولید کنندگان هموگلوبین را پردازش می کنند و آن را از گلبول های قرمز انسانی یا گاو آزاد می کنند. سپس هموگلوبین استخراج شده برای حذف ناخالصی ها ، اصلاح شده شیمیایی و تصفیه شده ، با محلول مخلوط شده و بسته بندی شده فیلتر می شود. محصول نهایی - هنوز برای استفاده در بیشتر سرزمینها تأیید نشده است ، حامل اکسیژن مبتنی بر هموگلوبین یا HBOC نامیده می شود. از آنجا که هما مسئول رنگ غنی خون خون است ، یک واحد HBOC دقیقاً شبیه به یک واحد گلبول قرمز است ، ماده اصلی که از آن گرفته شده است. برخلاف گلبول های قرمز ، که باید پس از چند هفته در یخچال و فریزر ریخته شوند ، HBOC را می توان در دمای اتاق نگهداری کرد و ماهها بعد از آن استفاده کرد. و از آنجا که غشای سلولی با آنتی ژن های منحصر به فرد خود از بین رفته است ، واکنش های شدید ناشی از عدم همخوانی گروه های خونی هیچ تهدیدی را ایجاد نمی کند.
"بدون سوال ، خون عملکردهایی را انجام می دهد که برای زندگی ضروری هستند. به همین دلیل جامعه پزشکی اقدام به انتقال خون به بیمارانی که خون از دست داده اند ، کرده است. بسیاری از پزشکان می گویند که این استفاده پزشکی همان چیزی است که خون را بسیار ارزشمند می کند. با این حال ، اوضاع در زمینه پزشکی تغییر کرده است. به تعبیری ، یک انقلاب آرام در جریان بوده است. بسیاری از پزشکان و جراحان در انتقال خون به سرعت سابق سریع نیستند. چرا؟"
این یک بیانیه و سؤال جالب است که در ادامه به آن خواهیم پرداخت.
چرا پزشکان و جراحان می توانند بدون انتقال خون درمان کنند
همانطور که قبلاً اشاره شد ، جامعه JW در کل احساس می کند که پیروی از این آموزه موجب برکت الهی خداوند شده است. آنها با اشاره به پیشرفت های فراوان در عمل جراحی بدون خون ، خاطرنشان كردند كه از بسیاری از جان ها در امان مانده است. این به ظاهر از این مفهوم پشتیبانی می کند که پرهیز از خون موجب برکت خداوند می شود و به بسیاری از پزشکان و جراحان اجازه می دهد بدون انتقال خون معالجه کنند. این یک واقعیت است که بسیاری ترجیح می دهند از انتقال درمانی خودداری کنند. اما س underال اساسی این است که چه چیزی این گزینه را به آنها داده است؟
دکترین بدون خون شاهدان یهوه را می توان به دلیل داشتن نقشی محوری در پیشرفت تکنیک های نگهداری خون ، اعتبار داد. بیماران JW ناخواسته در مواردی که می توان در نظر گرفت شرکت کرده اند آزمایشات بالینی به پزشکان و جراحان این فرصت داده شده است که تکنیک ها و روش های انقلابی را که شامل ریسک بالایی است ، تمرین کنند. آنچه مؤثر بود ازمایش و خطا جراحی منجر به پیشرفت های عمده پزشکی شده است. بنابراین ، می توان گفت که بیماران شاهد یهوه در پیشرفتهای عمده در جراحی بی خون سهیم بوده اند. اما بهایی که در ازای چنین پیشرفت های پزشکی پرداخت شد چه بود؟ هدف وسیله را توجیه می کند؟ آیا زندگی کسانی که (طی دهه ها) مطابق با دکترین بدون خون از دست رفته بودند بسیاری از افرادی را که اکنون از جراحی بی خون بهره مند می شوند جبران می کند؟
من به هیچ وجه پیشنهاد نمی کنم که حرفه پزشکی خلاف اخلاق یا بی پروا عمل کرده است. آنها را باید بخاطر انجام تمام تلاشهایشان برای حفظ زندگی شناخت. در اصل ، یک لیمو به آنها تحویل داده شد ، بنابراین آنها لیموناد درست کردند. یا آنها بیماران JW را بدون خون عمل می کنند ، یا اجازه می دهند بیمار بدتر شود و یک مرگ نابهنگام متحمل شود. این ناخواسته ثابت شده است که پوشش نقره ای از آموزه بدون خون پزشکان ، جراحان ، متخصصان بیهوشی ، بیمارستان ها و جامعه پزشکی در کل این فرصت را داشته اند که بدون ترس از سو mal قصور در صورت بروز عوارض بزرگ (حتی مرگ) ، عمل جراحی بدون خون و حفظ خون کامل را انجام دهند. در حقیقت ، دستورالعمل No Blood به عنوان نسخه ای عمل می کند که در صورت آسیب به بیمار در طول درمان یا روش ، از همه افراد درگیر در برابر مسئولیت محافظت می کند. به این فکر کنید که طی چند دهه ، جامعه JW جریانی بی پایان از شرکت کنندگانی را که داوطلب داوطلب شدن برای "تمرین" در سراسر جهان هستند ، فراهم کرده است. من ، اما چه بخشش الهی برای جامعه پزشکی!
هنوز هم ، در مورد قربانیان چیست؟
جراحی بدون خون - یک کارآزمایی بالینی؟
A کارآزمایی بالینی به عنوان ... تعریف شده است:
"هر مطالعه تحقیقاتی که به طور آینده نگر شرکت کنندگان انسانی یا گروه های انسانی را به یک یا چند مداخله مرتبط با سلامتی اختصاص می دهد تا اثرات آن را بر نتایج بهداشت ارزیابی کند."
FDA به طور معمول کارآزمایی بالینی را تنظیم می کند ، اما در صورت جراحی بدون خون ، آزمایش بالینی به دلیل چالش اخلاقی ارائه شده بسیار بعید است. اگر حفظ زندگی زیربنای هر نوع درمان پزشکی باشد ، بیمار درگیر در جراحی بدون خون در صورت بروز عارضه در حین عمل مداخله می کند. گفته می شود ، داده های حاصل از مطالعات موردی کم رنگ می شوند. برای اینکه تاریخ مطالعه موردی دقیق باشد ، هیچ گونه مداخله ای در پایان زندگی وجود ندارد. بدون چتر نجات بیمار (و تیم پزشکی) باید متعهد به عدم مداخله شوند و اجازه دهند یکی از موارد زیر رخ دهد:
- بیمار از روش یا روش درمانی زنده مانده و تثبیت می شود.
- بیمار زنده نمی ماند.
این نویسنده نمی تواند تصور کند که FDA در آزمایشات بالینی شرکت کند که اجازه نمی دهد بیمار برای نجات بیمار مداخله کند. عبارت "اول ضرر نکن" عقیده پزشکان و جراحان و همچنین مسئولان FDA است. اگر مداخله فرصتی برای حفظ آن داشته باشد ، ابتدا باید زندگی را حفظ کرد. به نظر من ، اگر بیماران JW به عنوان داوطلب آزمایش بالینی عمل نمی كردند (بدون جبران خسارت می توانم اضافه كنم) ، پیشرفت های جراحی بدون خون احتمالاً 20 سال عقب تر از وضعیت امروز است.
هدف وسیله را توجیه می کند؟
آیا زندگی بسیاری از کسانی که در سال های اخیر از جراحی بی خون بهره مند شده اند ، زندگی کسانی را که به دلیل خودداری از مداخله در انتقال خون از سال 1945 به طور چشمگیری کاهش یافته بودند ، جبران می کند؟ آیا معامله است شستشو؟ ما برای خانواده هایی که یکی از اعضای خانواده خود را که از خون امتناع کرده است ، از دست داده اند ، نهایت عطوفت را دارند. ما همچنین به چالش های عاطفی و اخلاقی تیم پزشکی آنها که در کنار آنها ایستاده اند ، اذعان می کنیم ، درمانده ای برای مداخله در درمانی که می تواند زندگی را حفظ کند درمانده نیستند. برخی ممکن است با دانستن اینکه یهوه می تواند هرگونه بی عدالتی را با قیامت برطرف کند ، احساس آرامش می کنند. هنوز هم آیا هدف وسیله را توجیه می کند؟
اگر به معنی انعکاس صداقت و کتاب مقدس است ، پس بله ، می توان گفت که پایان همچنین صداقت را منعکس می کند و کتاب مقدس است. اما این عبارت عموماً به عنوان بهانه ای که کسی برای رسیدن به اهداف خود می دهد مورد استفاده قرار می گیرد هر معنی لازم، مهم نیست که این وسایل چقدر غیراخلاقی ، غیرقانونی یا ناخوشایند باشد. جمله "هدف توجیه ابزار" معمولاً شامل انجام کار اشتباهی برای رسیدن به نتیجه مثبت و سپس توجیه اشتباه با اشاره به نتیجه مثبت است. دو مثال به ذهن خطور می کند:
دروغ گفتن روی رزومه. ممکن است کسی منطقی بیان کند که تزئین رزومه کاری می تواند منجر به شغل پردرآمد شود ، بنابراین آنها بهتر قادر به تأمین هزینه زندگی خود و خانواده خود خواهند بود. در حالی که تأمین هزینه های خوب خانواده از نظر اخلاقی شرافتمندانه است ، آیا هدف وسیله را توجیه می کند؟ دروغ چگونه در نظر خدا دیده می شود؟ (Pr 12:22 ؛ 13: 5 ؛ 14: 5) در این مورد به معنی غیر صادقانه و غیراخلاقی بودند ، بنابراین پایان نادرست و غیر اخلاقی است
دریافت سقط جنین. ممکن است منطقی بیان شود که سقط جنین می تواند زندگی مادر را نجات دهد. در حالی که نجات جان مادر از نظر اخلاقی درست است ، آیا هدف وسیله را توجیه می کند؟ چگونه به کودک متولد نشده نزد خدا نگاه می شود؟ (مزمور 139: 13-16 ؛ ایوب 31:15) در این مورد به معنی بنابراین شامل قتل می شود پایان برای نجات جان قتل است
هر دوی این مثال ها نتیجه مثبتی دارند. شغل عالی که پول خوبی می دهد و مادری که نجات پیدا کرده و می تواند بقیه عمر را بگذراند. اکنون آموزه بدون خون شاهدان یهوه نتیجه مثبتی دارد. اما آیا هدف وسیله را توجیه می کند؟
آنچه در خطر است
هدف قسمتهای 1 ، 2 و 3 از این مجموعه مقالات به اشتراک گذاری حقایق و استدلال های سکولار است. سپس هرکدام می توانند براساس وجدان خود تصمیم خود را بگیرند. من امیدوارم که اطلاعات ارائه شده به همه کمک کند تا قدم بردارند و جنگل را دور از درختان ببینند. ما باید آگاه باشیم که در شرایط اضطراری ، آیا ما یا عزیزانمان حتی باید با آمبولانس یا پرسنل ER کلمات "شاهد یهوه" را نجوا کنیم ، یا آنها باید کارت No Blood ما را ببینند ، ما یک پروتکل قانونی و اخلاقی را راه اندازی می کنیم که متوقف کردن می تواند بسیار دشوار باشد. حتی باید توصیه شود که آنها دیگر به تدریس پایبند نیستند. ذکر تنها می تواند باعث تردید کسانی شود که با ما معالجه می کنند. مطمئن نباشیم ، برای حفظ زندگی خود در "ساعت طلایی" بسیار مهم ، ذاتی عمل نکنیم.
In قطعات 4 و 5 ما در کتاب مقدس فرو می رویم. ما قانون Noachian ، قانون Mosaic و در آخر فرمان رسول را در نظر خواهیم گرفت. شاهدان یهوه و خون - قسمت 4من فقط چند متن اصلی را با منابع مورد بررسی قرار می دهم تا با کار عالی و جامع Apollos از اضافی جلوگیری کنم (نگاه کنید به: شاهدان یهوه و دکترین بدون خون) در مورد نمای كتاب مقدس.
______________________________________________
[1] نمی توان با دقت شمردن تعداد مرگ و میرهایی را كه می توان از آن اجتناب كرد ، در صورت مجاز بودن تیم های پزشکی كه از بیماران JW مجاز به مداخله بالقوه نجات جان باشند ، غیرممكن دانست. تاریخچه موارد بسیار زیادی وجود دارد که به شدت نشان می دهد ، در صورت وجود چنین مداخله ای ، به نظر پرسنل پزشکی ، درصد ماندگاری بیماران به طرز چشمگیری افزایش می یافت.
[…] قسمت 3 این مجموعه بررسی می کند که چگونه متخصصان پزشکی می توانند بیماران شاهد یهوه خود را به عنوان یک عطای الهی ببینند. به این دلیل نیست که آنها این آموزه را کتاب مقدس می دانند و نه اینکه پایبندی به این آموزه موجب برکت خداوند می شود. (این فایل را بارگیری کنید: Yahs شاهدان - خون و واکسن ها ، برای مشاهده نمودار تصویری تهیه شده توسط یکی از اعضای آن در انگلستان. این مستندات دامنه لغزشی است که رهبری JW در تلاش برای دفاع از دکترین بدون خون در طی سالهای گذشته انجام داده است. این شامل ارجاعات به تعابیر اعتقادی در مورد انتقال و پیوند اعضا.) […]
من یک روز دیگر اظهار نظر جالب David guzik در مورد اعمال 15 خوانده ام ، به نظر می رسد که او فکر می کند پیشگیری از خون و چیزهایی که خفه شده است ، عمدتا به عنوان امتیازاتی به کار می رود تا بسیاری از جهش ها را گیر ندهند. این دیدگاه واقعاً حس می کند وقتی که ما Corinthians 1 و رومیان 8 را می خوانیم.
FJ ، موافقم که این یک امتیاز بوده است. مسیحیان یهودی در جماعت انطاکیه قبلاً فریسی بودند ، بنابراین هنوز بسیاری از احکام قانون را رعایت می کردند. دو موردی که آنها را وخیم تر کرد این بود که تازه مسلمانان غیر یهودی تازه ختنه نشده بودند و آنها در مورد گوشت عادت های غذایی وحشتناکی داشتند (در مقایسه با قوانین سختگیرانه برادران یهودی). این تصمیم "سنگینی" نکردن غیرمذهبی های تازه مسلمان با ختنه شد. اما گویی به نوعی از برادران یهودی دلجویی می کنند ، آنها عادات ناخوشایند فرهنگ غیر یهودیان شامل خوردن گوشت خونین را که همراه با بت استفاده می شود ، برطرف کردند.... بیشتر بخوانید »
اوه خیلی متاسفم من بعد از اظهار نظر فکر کردم که ممکن است حرف شما باشد. باید منتظر می ماندم این فقط یک افشاگری برای من بود که فقط باید آن را بیرون می کشیدم. مشتاقانه منتظر مقاله شما هستم گرچه به خوبی انجام شده است. عذرخواهی FJ
مشکلی نیست من تعجب نمی کنم که چرا کسی به نظر من رأی داد.
سوپاتر
اوه دوباره متاسفم من باید اشتباه را لمس کرده ام. O اظهار نظر را از طریق تلفن انجام داد.
پرتوهای جالب franz qoute ما دنبال کننده هایی داریم که پیروانشان را دنبال می کنند .جسوس وقتی گفت که نابینایان منجر به نابینایان می شوند ، حرف مشابهی زد.
کتاب مقدس کاملاً روشن می کند که زندگی در خون است ، یهوه به من گفت که همه جان ها متعلق به ماست ، زندگی ما با خون آن متعلق به خداست ، یک زندگی را قتل ، گرفتن یا دادن خون را سرقت از یهوه است ، کجا به ما گفته می شود که از خون پرهیز کنید ، از خوردن خون یا استفاده از آن به عنوان غذا نام نبرید ... پرهیز از این امر به معنای جلوگیری از هرگونه ارتباط با آن به هر شکلی است که تا کنون
سلام ایرنه ، اگر فرمان رسول خودداری از خون (اعمال 15) در چارچوب یک عمل خاص یا اعمال مشخص نشده باشد ، من نمی دانم که چطور ممکن است مسیحیان آن دوره به آن عمل کنند. آنها نمی دانند که چه ممتنعی از خون لازم است. این امكان عملی خواهد بود كه آنها از اندیشیدن خون ، لمس خون ، نگاه كردن به خون ، صحبت در مورد خون و غیره پرهیز كنند ... از این رو جمله "پرهیز از خون" باید با توجه به برخی اعمال یا اعمال گفته می شد. از آنجا که مسیح مسیحیان یهود را از اسارت آزاد کرد... بیشتر بخوانید »
سلام ایرنه ،
مطالعه دقیق پست ماروین شیلمر را بسیار توصیه می کنم. هر نکته را در نظر بگیرید ، کتاب مقدس را بخوانید و آن را بخوانید. نه لزوماً برای قانع شدن به بحث بلکه حداقل درک آن.
برادر فعال شما ،
جاشوا
ایرنه ،
ببخشید خواهرم اما اشتباه کردی لطفاً موارد زیر را دوباره بخوانید:
"هر بار که ممنوعیت خون در کتاب مقدس ذکر شده است ، در ارتباط با مصرف آن به عنوان غذا است ، بنابراین به عنوان یک ماده مغذی است که ما به دلیل ممنوع بودن آن نگران هستیم." (Watchtower 1958 p. 575)
منع "خودداری" از خون در مورد مصرف خون حیوانات به عنوان غذا بود.
در آن زمان رهبری معتقد بودند كه انتقال خون تغذیه ای را تأمین می كند. این همان چیزی است که آنها آموزه خون را بر اساس آن بنا نهاده اند.
"ممتنع" به معنای نخوردن خون است. این معنی آن است.
سوپاتر
با تشکر سوپاتر ، من هیچ ایده ای نداشتم که این دلیل منطقی است که از پرهیز ما از خون جلوگیری می کنیم! من ممنونم که این پرونده را به آرامی به عنوان JW ساختید ، ذهن من باید این مقالات را بخواند و دوباره بخواند. جالب است که آن را به این روش ارائه کرده است. کمی بازکننده چشم. منتظر قسمت های پایانی شما در این موضوع هستیم.
با تشکر از شما AR سخنان مهربانانه شما بیانگر آن چیزی است که من آرزو کرده ام انجام دهم. جمله اول مقاله می گوید: "اکثریت جامعه JW تصور می کنند که آموزه بدون خون یک آموزه کتاب مقدس است ، اما تعداد کمی از آنها درک این که این مقام به چه چیزی احتیاج دارد ، درک می کنند." همانطور که در مورد شما نشان داده شده است ، افراد گرانبهایی از "منطقی" بودن آموزش آگاه هستند. من احساس می کنم اکثریت جامعه JW با یادگیری این موضوع شوکه می شوند. سپس سعی در منطقی سازی این مسئله با موقعیت جدید GB که اجازه 100٪ کسر خون را می دهد. بنابراین ، بگذارید این را روشن کنم: موضع رسمی... بیشتر بخوانید »
سلام سوپاتر ، سوالی که دوست دارید از رهبری برج مراقبت بپرسید سوالی است که از آنها پرسیده شده است. در سال 2007 برج مراقبت طی نامه ای به ثبت رسید. یک نویسنده این س toال را از رهبران برج مراقبت پرسید: - "آیا می توانید مبنای امتناع بخشهای خون مانند پلاکت و لکوسیت ها را توضیح دهید ، وقتی کتاب مقدس در مورد آنها سکوت می کند همانطور که در مورد هموگلوبین و آلبومین از خون سکوت می کند؟" پاسخ برج دیده بان این بود: - "در مورد استفاده های پزشکی خون ، بررسی دقیق آنچه توسط شاهدان یهوه منتشر شده نشان می دهد که موقعیت ثابت ما این است که خون کامل یا... بیشتر بخوانید »
سلام سوپاتر ، من از این سری مقالات لذت بردم. شما به وضوح در مورد این موضوع خوب تحقیق کرده اید و اطلاعات خود را به صورت صریح و بی ادعا ارائه داده اید. متشکرم. بدون اینکه بخواهم از کار خوب شما کم کنم ، می خواستم به جنبه ای از این مقاله خاص اشاره کنم که به طور بالقوه می تواند توسط مخاطب شما برداشت غلطی داشته باشد. برخی می توانند بحث درباره تاریخچه آموزه خون و شکل گیری اولیه آن را در چارچوب جنگ جهانی دوم به عنوان شواهدی در برابر صحت و سقم خود آموزه در نظر بگیرند. با این حال ، استدلال در برابر موضع با نشان دادن چگونگی رسیدن مردم به آن ، ارتکاب این است... بیشتر بخوانید »
ووکس ، من از نظر و مشاهدات شما در مورد احتمال سو this تفاهم به عنوان مغالطه ژنتیکی قدردانی می کنم. خوب بود که به این نکته اشاره کنم. گفته می شود ، وقتی صحبت از برجسته برج دیده بانی برجسته می شود ، سوپاتر تأكید كرده است (یعنی خون تزریق شده تغذیه ای را تأمین می كند) هیچ چیز در سیاست گذاری خون كه امروزه شاهد آن هستیم ، در مقایسه با فرم اصلی آن كه از این فرض حمایت می كند ، وجود ندارد. شناخته شده بود که این پیش فرض بسیار نادرست است قبل از سال 1944 و از آن زمان این یافته تنها با آزمایشات آزمایشگاهی اضافی و مشاهدات بالینی تأیید شده است که همه مستند است. راستش را بخواهید ، واقعاً نمی بینم... بیشتر بخوانید »
وکس ، ممنون برادر. من از مشاهده شما قدردانی می کنم هدف من از اختصاص زمان زیادی به روایت تاریخی این نیست که بخواهم اثبات کنم که این آموزه صرفاً با این موضوع نامفهوم است. امیدوارم خوانندگان از این بحث نکرده باشند که من بحث می کردم. زمینه و زمینه WW2 فراهم شد تا به خواننده اجازه دهد در ذهن کسانی که دکترین را اختراع کرده اند وارد شود. JW متوسط (و JW کمین کننده) کاملاً تصوری از محل و نحوه تدریس ندارد. یک واقعیت تاریخی سکولار پیرامون تولد این آموزه ، خواننده را (در کمین JW) مجبور به تحقیق در خارج از کشور می کند... بیشتر بخوانید »
لطفا از پیچ و خم جلوگیری نکنید ، سوپاتر. البته ، مگر اینکه ، خوانندگان شما فقط "خون بخواهند". 😉
هوشمند Vox
من دوم که !!!
نقل قول "همچنین این دیدگاه که پیوند قلب می تواند باعث شود گیرنده از ویژگی های شخصیتی اهدا کننده برخوردار شود؟" من یک برنامه تلویزیونی (مثبت در مورد پیوند) تماشا کردم که نشان داد این کاملاً واضح است. پسری که هرگز از تپه ای بالا نرفت کوه نورد شد. پسری که نمی توانست بدنش را از کاناپه بیرون بکشد ، سوار بر انواع آب و هوای نامناسب ، یک دوچرخه سوار دیوانه شد. من شخصاً از بانوی جوانی سراغ داشتم که از مردی ریه قلب گرفته باشد ... او را به هم ریخت مانند این که باور نکنید. طی دهه های 60 و 70 میلادی میزان افرادی که در اثر آن جان خود را از دست داده اند... بیشتر بخوانید »
گرگ ، خوش آمدید. شما گفتید: "من یک برنامه تلویزیونی (مثبت در مورد پیوند) مشاهده کردم که نشان می داد این کاملاً واضح است. پسری که هرگز از تپه ای بالا نرفت کوه نورد شد. پسر بچه ای که نمی توانست بدنش را از کاناپه خارج کند ، سوار بر انواع آب و هوای نامناسب ، یک دوچرخه سوار دیوانه شد. من شخصاً از بانوی جوانی سراغ داشتم که از مردی ریه قلب گرفته باشد ... او را به هم ریخت مانند این که باور نکنید. شاید بتوانید دقیق تر باشید ، من نقل قول از منابع را ترجیح می دهم ، نه فقط داستان های حکایت. در زیر نقل قول یک مقاله معتبر از مجله Discover به تاریخ است... بیشتر بخوانید »
گرگ ،
آخرین نظر در مورد پست شما
تو گفتی:
"واقعیت این است که این صنعت باعث مرگ بیشتر از زندگی پس از انتقال خون شده است."
آیا می توانید مرجع معتبری برای این ادعا تهیه کنید؟
با تشکر،
سوپاتر
فقط کافی است اطلاعات مربوط به "میزان مرگ و میر یاتروژنیک" را در Google جستجو کنید. فقط به یاد داشته باشید که این حرفه خود گزارشگری است.
گرگ ، تعداد بسیاری از مرگ های زودرس ناشی از اشتباهات پزشکی و واکنش های کشنده پیش بینی نشده در مورد درمان های پزشکی مناسب. این بخشی از تاریخ پیشرفت پزشکی است. برای من مهمترین آماری که درمورد این که در کل علوم پزشکی پیشرفت می کند ، طول زندگی محاسبه شده است. در قرن گذشته امید به زندگی در ایالات متحده افزایش یافته است. در این زمینه علم پزشکی به منظور طولانی شدن زندگی و حفظ کیفیت بالاتر زندگی ، زندگی انسانها است. افزایش طول عمر نسبت به گذشته را چه چیزی نسبت می دهید؟... بیشتر بخوانید »
من این عقیده را مطرح می کنم که کاهش عمده حوادث در صنعت و مزرعه دلیل اصلی افزایش متوسط طول عمر است. دسترسی بیشتر به مراقبت های پزشکی همراه با پیشرفت های چشمگیر در مراقبت از تروما قطعاً نقش خود را ایفا کرده است. به هر حال نظر من هنوز پابرجاست. بهترین کار این است که ثابت شود از نظر اعتقادی با استفاده از متون مقدس اشتباه است و موارد ارائه شده توسط ارائه دهنده را حذف می کنیم یا به نوعی صنعت را نشان می دهیم که واقعاً از مشتریان خود مراقبت می کند. من به طور عادی سهام بورس را دنبال می کنم ، می توانم اطمینان دهم که پاسخ های کسب و کار ابتدا به سهامداران آن است. من با... بیشتر بخوانید »
گرگ عزیز ،
ابزاری اساسی که می تواند "پیشرفت های چشمگیر در مراقبت از تروما" باشد که شما از آن صحبت می کنید ، شامل پیشرفت فوق العاده در پزشکی خون شناسی طی 100 سال گذشته است.
ماروین ، شما در سناریوی خود تصویری عالی ارائه می دهید: "به عنوان مثال ، اگر ما در غیر این صورت کودک سالم داریم و آن کودک ناگهان از یک پارگی آسیب زا خونریزی می کند و با نقص چند عضو روبرو می شود ، مگر اینکه سریعاً اکسیژن رسانی مشخص شود ، دقیقاً چه کاری انجام می شود شما به غیر از انتقال سلولهای قرمز بسته بندی شده یا حتی در صورت لزوم خون کامل پیشنهاد می کنید؟ آیا شما می توانید پزشکان در کنار شما بایستند و از تنها درمانی که مانع از مرگ آن بیمار می شود خودداری کنند؟ " می خواهم یک جزئیات اضافی اضافه کنم: بگذارید بگوییم کودکی که درگیر آن است ، فرزند یا نوه گرگ است؟ من تعجب می کنم که او چگونه خصمانه است... بیشتر بخوانید »
ممنون از مشاوره داداش سوپاتر بله کاملاً درست من روزنامه نگار یا نویسنده نیستم اما می دانم چه چیزی آسان خوانده می شود و یک سوال اصلی چیست. در مقاله فوق 2 پاراگراف کامل وجود داشت که تقریباً پر از سال بود ، من در پایان آن خسته شدم. این نمایش تلویزیونی البته ژورنالیستی بود ، بنابراین نیمی از آن احتمالاً زباله بود ، اما با این وجود جذاب بود. کوپلند می گوید: در اینجا جمله ای از دکتر کوپلند ، جراح پیوند دانشگاه آریزونا آورده شده است ، اگرچه وی شک جدی دارد که آنها همچنین می توانند خاطرات و سلیقه ها را از اهدا کنندگان خود به ارث ببرند ،... بیشتر بخوانید »
گرگ ، شما قبلاً اشاره كردید كه احساس كردید استفاده من از س questionsالات مشابه برج مراقبت است. خوب که ممکن است باشد. این را در نظر بگیرید: بیش از 8 میلیون انسان در این کره خاکی مشغول فعالیتهای روزمره هستند که هر لحظه ممکن است با شرایط اضطراری روبرو شوند. یک حادثه رانندگی ، تصادف صنعتی ، زخم گلوله ، پارگی عمیق ، حمله قلبی ، سکته مغزی (البته سناریوهای زیادی نیز وجود دارد). در واقع ، هر وضعیت پزشکی که بیمار خون خود را از دست می دهد و ممکن است با شوک خونریزی دهنده روبرو شود. نوشتن برای مخاطبان "منظم" ما در اینجا در BP مانند موعظه کردن گروه کر است. در حال حاضر بسیاری رد می کنند... بیشتر بخوانید »
بازهم تعداد زیادی سوال. باید اعتراف کنم شما عاشق کلمات و س lotsالات زیادی هستید. مسئله خون برای بیشتر افراد کمین احتمالاً آخرین چیزی است که JW به آن نگاه می کند. سال 1914 برای سازگاری بسیار دشوار بود. زمانی که مرتد جدید یا مرتد احتمالی به خون نگاه می کند ، در طول سفر خود خوب است. من مطمئن هستم کسی در آنجا می گوید خون چیزی است که باعث تغییر او شده است اما نسبتاً نادر است. فکر انتقال خون کامل ، معده من را همانطور که در اکثر زنان و بسیاری از زنان خارج است ، تبدیل می کند. از نظر اعتقادی آمده ام... بیشتر بخوانید »
گرگ ، من نمی توانم با بیشتر شما مخالف باشم. هموگلوبین مجاز در سال 2004 روند بیداری من را آغاز کرد. احساس می کنم تنها نیستم. به چالش کشیدن آموزش بدون خون از نظر اعتقادی تقریباً شبیه گفته او است. JW در کمین می تواند به راحتی کتابخانه CD WT را مطرح کرده و هر کتاب مقدس یا استدلالی را که آموزه را به چالش می کشد رد کند. دستها پایین. آنها بر اساس محتوای کتاب مقدس آموزش No Blood حرکت می کنند. از طرف دیگر ، ارائه حقایق تاریخی ، سکولار و علمی برای JW یک معضل است. آنها نمی توانند این اطلاعات را با استفاده از CD WT رد کنند... بیشتر بخوانید »
گرگ ، آخرین فکر (اگر هنوز دیدگاه خود را حفظ می کنید ، چرخ هایم را می چرخانم). یکی از دلایلی که من این وضعیت را "نیمه پر از لیوان" می دانم (قضاوت در مورد عملکرد حرفه پزشکی) این است که حمله به آنها (همانطور که شما دارید) فقط به ایجاد خشم بیشتر از آنچه که در حال حاضر است کمک می کند. همانطور که در داستان شما ذکر شد ، متخصص بیهوشی از JW متنفر است. من از شما چیزی نمی دانم ، اما وقتی به یک رستوران می روم ، نمی خواهم پیشخدمت یا آشپز از من متنفر شود. این یک جهان کامل نبوده است. بسیاری از اشتباهات رخ داده است ، بیشتر به دلیل کمبود دانش. این می تواند... بیشتر بخوانید »
گرگ عزیز ، من از دیدگاه شما قدردانی می کنم ، اما نظر من در مورد دکترین خون دیده بان برج متفاوت است. این موقعیت خاص اعتقادی ، بسیاری از افراد را بر آن داشته است تا به این دلیل بپردازند که این دین به چه چیزهایی تعلیم می دهد ، فقط برای یافتن بسیاری از تعالیم آن به اندازه بسیاری دیگر از جنبش های جدید مذهبی ، ساخته شده توسط بشر است. در مورد مداخله پزشکی ، فکر می کنم نکته مهمی را فراموش کرده اید. هیچ کس در اینجا که من از آنها می دانم طرفدار انتقال خون به عنوان یک اکسیر پزشکی نیست. نکته این است که ، من معتقدم ، تابوی خون برج مراقبت به اشتباه مانع از پذیرش جمعیت بیمار شاهد یهوه می شود... بیشتر بخوانید »
گرگ ،
آیا قسمت 1 را در مورد خون خوانده اید؟
افکار شما به طرز چشمگیری شبیه به کلیتون جی وودورث ، معمار دکترین No Blood است. وی با پزشکی مدرن و به طور کلی پزشکان و جراحان مسئله بزرگی داشت.
بنابراین گوشت گاو شما با حرفه پزشکی چیست؟ آیا شما یک وکیل قصور هستید ، یا در زمینه کار می کنید؟
سوپاتر
هرگز از Clayton Woodworth نشنیده اید.
آنچه من می گویم ، اگر احساس می کنید (احتمالاً کاملاً درست همانطور که در تمام تحقیقات انجام داده اید) از نظر اعتقادی برج مراقبت اشتباه است ، به دنبال پشتیبانی نظرات خود از صنعت پزشکی نباشید. این صنعت درست تر از نهادهای مذهبی ، سیاسی یا تجاری نیست.
این یا از نظر دکترینکی اشتباه است یا نه.
گرگ ، متشکرم برای پاسخ شما. اگر قسمتهای 1 و 2 را بخوانید ... قسمت 3 برای شما منطقی تر خواهد بود. من به آرامی در حال ساخت یک پرونده هستم. همچنین ، در پایان این مقاله (بخش 3) ، پیوندی به کار جامع آپولو (یکی از اصولی که در BP و DTT درگیر است) را یادداشت خواهید کرد. در آنجا می توانید استدلال های زیادی پیدا کنید که از نظر اعتقادی این آموزه را حل می کند. این ممکن است همان چیزی باشد که احساس می کنید در مقالات من در قسمت 1-3 کمبود آن وجود دارد. این با طراحی برادرم است. اولاً برای جلوگیری از اضافه کاری ، و دوم اینکه ، روایت تاریخی در پس زمینه WW2... بیشتر بخوانید »
واقعاً؟ ممکن است پیشگفتار "رمز و راز تمام شده" حافظه شما را تازه کند؟
"برای خداوند خوشایند به نظر می رسید که برادران CJ Woodworth و George H. Fisher باید جلد هفتم را تحت هدایت انجمن کتاب مقدس WATCH TOWER و TRACT تهیه کنند."
من واقعاً وقت شما را با خواندن آن هدر نمی دهم. گرفتن حقیقت از آن کتاب مانند تلاش برای بیرون آوردن خون از سنگ است
سوپاتر ، هر چیزی که می تواند در سیاست خون غلط باشد مطمئناً در آن یافت می شود. یک واقعیت به ندرت ذکر شده است ، شما ممکن است به آن توجه کرده باشید ، و اگر چنین است ، من از گم شدن آن عذرخواهی می کنم. من نمی توانم ادعایی برای درک ذهن انسان و قلب انسان حتی کمتر از این داشته باشم. ریموند Franz یک بار به نقل از اد دانلاپ گفت که آنچه ما داریم پیروان پیروان هستند. منظور من این است که به معنای پیروی از ذهنیت رهبر که مدور است. برادر من این است که بسیاری از افراد در رهبری ، که خود ما یک بار پیروی کردیم ، خودشان معتقد بودند... بیشتر بخوانید »
ممنون جوشوا بله ، من به یاد می آورم که ری در CoC گفت که رهبری "قربانیان قربانیان" بوده است. آیا می توان صادقانه احساس کرد که مبتکران (در سال 1945) قربانی شده اند؟ من معتقدم که آنها قربانیان "بی وقفه آرماگدون" پایان ناپذیر بودند که در ابتدای جنگ جهانی دوم آنها را از رادرفورد تحویل دادند. تا آنجا که به خود آموزه خون مربوط می شود ، احساس می کنم به اندازه کافی تاریخ قابل اعتماد وجود دارد که نشان دهد آنها دانش بهتری داشته اند. من فکر می کنم آنها دانش علمی پزشکی فعلی داشتند ، اما احساس کردند که مجبورند JW را در کانون توجهات و دادگاه ها "جدا از جهان" نگه دارند. محکومیت آنها... بیشتر بخوانید »
سوپاتور ، همه چیز را به عهده یهوه می گذارم و تشخیص می دهم که از زمان سقوط آدم و حوا ، مردم تمایل به نادیده گرفتن حرف خدا و فشار آوردن به جلو را دارند. اسرائیل بارها اشتباه کرد اما مسیح به سراغ آنها آمد. مسیحیت نسبت به اسرائیل باستان شرارت بیشتری اعمال کرده است ، اما مسیحیان امیدوار به بازگشت مسیح هستند. چه کسی از ما می تواند ادعا کند که قلب هر انسانی را که در یک موقعیت مسئول در بیتل واقع شده ، می داند؟ پادشاه منشی بت پرستی ورزید و فرزندان خود را وادار به عبور از آتش کرد. مجازات شد ، توبه کرد و بخشیده شد. مطمئناً به خاطر 8... بیشتر بخوانید »
سوپاتر ، دلیل وجود این عقیده وجود دارد که رهبر برج مراقبت در آن زمان مایل به ادعای موضع اعتقادی بود زیرا می دانست که این موقعیت در سطح بنیادی نادرست است ، زیرا این یک مزیت بالقوه برای سازمان است. دوره ای که دکترین خون دیده بان برج تولد را مشاهده کرد همچنین شاهد تولد دکترین بی طرفی دیده بان برج دیده بان در رابطه با بیعت با نهادهای ملی بود. اتفاقی بسیار عجیب در سال 1941 رخ داده است. در پاراگراف طولانی بعدی با من همراه باشید ، یک نکته وجود دارد ... در سال 1941 سازمان برج مراقبت بیانیه بیعت خود را به عنوان شاهد به عنوان شاهد به عنوان بیعت برای شاهدان یهوه ارائه داد.... بیشتر بخوانید »
ماروین ، تو برادر من درست است. مهمتر از همه ، مصلحت سازمان چیست؟ من به یاد آنچه ری در مورد مکزیک گفت در دهه 60 و 70 بود یادآوری می کنم ... GB در حالی که برادران در مکزیک به مقامات ارتش رشوه می دادند ، به سمت دیگر چرخید (و دروغ گفت که برای اجتناب از زندان به یک سال خدمت اجباری نظامی را انجام داده اند) ) که آنها را در ذخیره ملی قرار داد ... اولین کسی که در صورت جنگ فراخوانده می شود ... همه به این دلیل که GB خواستار آنها بود و به عنوان بزرگتر و CO باقی می مانند. همین گیگابایت مالاوی را مجبور کرد... بیشتر بخوانید »
موارد زیادی به من می گویند که رهبری عالی در برج مراقبت سالهاست که به آموزه خون خود اعتقاد ندارد ، اما یک چیز بسیار گویا است و از نظر من قاطعانه است. بگذارید توضیح دهم ... وقتی ما انسانها مواد را وارد دستگاه گوارش می کنیم اولین چیزی که اتفاق می افتد کسر است. بیشتر غذاها مانند الکل نیستند ، که می تواند بلافاصله همانطور که هست جذب و توزیع شود و سپس به عنوان سوخت توسط بدن استفاده شود. ابتدا باید بیشتر غذاها تجزیه شوند. عملیات تجاری وجود دارد که تخصص آنها گرفتن مواد (به عنوان مثال ، پوشش گیاهی مختلف) و تقسیم آنها برای جداسازی است... بیشتر بخوانید »
آزمون واقعی این خواهد بود که رهبری ناامیدانه به انتقال نیاز داشته باشد ، اما بدون شک اگر این مورد باشد ، به هر قیمتی مخفی نگه داشته می شود ،
به این فکر کنید: هنگامی که فرزندان شاهدان یهوه به دلیل امتناع از بیعت با ایالات متحده به طرز وحشیانه ای در ایالات متحده مورد آزار و اذیت قرار می گرفتند ، رهبران برج دیده بان برج پشت صحنه وعده دادن سوگند ملی به ایالات متحده برای تأمین امنیت گذرنامه بودند سفر بین المللی آنها کارآمد تر است. شخصی از اطلاع دادن به جامعه عمومی شاهدان یهوه غافل شد که کاملاً مناسب است که سوگند وفاداری ملی را به ایالات متحده تعهد کنیم ، و این کار را بدون هیچ گونه قید و شرط ذهنی انجام می دهیم ، زیرا ممکن است اشتباه باشد. نه. فرزندان شاهدان یهوه... بیشتر بخوانید »
ماروین ،
آیا می توانید بیعت در گذرنامه های زمان را اینجا ارسال کنید؟
متشکرم،
جاشوا
اینجا: http://marvinshilmer.blogspot.com/2013/05/jehovahs-witnesses-and-national-oaths.html
و اینجا: http://marvinshilmer.blogspot.com/2010/05/oath-of-allegiance_11.html
ممنون مروین همه ما تجربیات شخصی خود را در سازمان داشته ایم. با توجه به سوگندهای ملی بیعت ، که شما مطرح کردید ، تجربه من به شرح زیر است: من با FLAG وعده نگرفتم زیرا با تمام احادیث و قوانین لازم برای اشیاء عبادی به عنوان یک عبادت تلقی می شد. . یک پرچم نباید به زمین لمس کند ، باید به روشی مصوب از بین برود و به همین ترتیب به عنوان یک کودک من با FLAG بیعت نکردم. من به عنوان یک بزرگسال ، قسم خوردم / وفاداری نسبت به دولت را به معنای خودم تأیید کردم... بیشتر بخوانید »
جاشوا ، من نمی خواهم موضوع را از دوره خارج کنم ، اما فقط یک برگه بیشتر از تجربه من اضافه می کنم. من با شما در مورد نماد موافقم. سلام و احترام به نمادی بدون شک عملی بت پرستی و آن بخشی است که من به دست می آورم. در مورد من چیزی که باعث مشکلات شد وفاداری ملی بود. از طرف همکلاسی ها و مسئولان مدرسه با مواردی مانند "اگر نمی خواهید به پرچم سلام کنید چرا فقط بیعت با کشور نمی کنید؟" روبرو می شوم. یا ، "ما اعتراض را براساس یک نماد درک می کنیم ، اما آیا می توانید اینجا بایستید و فقط به ما بگویید... بیشتر بخوانید »
سلام ماروین ،
خواندن حساب شما مرا ناراحت و ناراحت کرد ، اما همچنین باعث شد من به شادی بزرگی که پیش روی ماست ، تأمل کنم. شما تحمل یک دنیای ظالمانه و نادان و تحمل سریع آن چیزی بود که در آن زمان به آن اعتقاد داشتید. حتی اگر بی ضرر متحمل شوید ، قلب شما برای مسیح رنج می برد - و این یک گنجینه ای است که اکنون هیچ کس نمی تواند از شما بگیرد (1 پت. 2: 19). آسمان مواضع شما را مزمن کرده است ، و همانطور که شما می دانید ، پدر ما هرگز عملی از وفاداری و عشق به او را فراموش نمی کند (Heb. 6: 10). باشد که خداوند به شما آرامش بدهد ، برادر من.
مروین عزیز ، همانطور که پاسخ شما را به جوشوا می خواندم ، داستان شما اشک را به چشمان من کشاند و من می گویم آمین به پاسخ Vox Ratio به شما. او ناخن را درست روی سر قرار داد ، و خدا و مسیح او به ما آرامش می دهد.
با احترام خواهر خود را به ویلی
متأسفم که از تجربه بد شما شنیدم ، ماروین. در طول جنگ ، برخی از شاهدان مورد ضرب و شتم قرار گرفتند و حتی بدتر ، زمان افزایش ملی گرایی ، و طبیعتاً چنین بود. پس از جنگ ، همان میهن دوستی پرشور همچنان به اشتباه برای برخی دردسر ایجاد کرد. در مورد من و JW های مربوط به سن مدرسه در منطقه من ، تا آنجا که من می دانم ، ما چیزی بیش از ظاهر بد داشتیم که راه ما را تغییر داده است. بیشتر آنها در ابتدای سال ، خیلی از آنها پس از مدت کوتاهی آن را نادیده گرفتند. اما من در اواخر دهه 50 و 60 صحبت می کنم ، زمانی بسیار متفاوت از زمان جنگ و... بیشتر بخوانید »
برادر سوپاتر ،
با تشکر از تحقیقات و تلاش برای آسان تر خواندن و درک این موضوع دشوار.
خواهر شما در مسیح
با تشکر از ویلی ، من مقاله طولانی آن را درک می کنم ، اما این دکترین بسیار متناسب با فرهنگ JW است. آموزه No Blood عجیب و غریب ترین آموزه هایی است که ما را از سایر ادیان جدا می کند. کارت و برچسب های No Blood مانند یک نشان افتخار است و میلیون ها نفر مایل به پشتیبانی از این مرد ساخته سنت هستند.
برای تخریب گمانه زنی ها و پیش فرض های عمیق برانگیخته شده در برابر دانش خدا (2 Cor 10: 4,5) به حقایق و استدلال های بسیار زیادی نیاز دارد. من دعا می کنم که این اطلاعات جان مردم را نجات دهد.
سوپاتر
من موافقم که آموزه بدون خون از عجیب ترین موارد است. هرچه بیشتر در مورد این آموزه آموخته ام (و به ویژه رفتار برج مراقبت وقتی از آن سedال می شود) نماد بدون خون بیشتر مثلث بنفش را که تحت نازیسم آلمان به مجاهدین خلق صادق مجبور شده بود یادآوری می کند. این نمادی از مرگ بی مورد است که توسط یک قانون استبدادی به وجود آمده است.
موافقم ، ماروین
جاشوا
چه نمایشگاه عالی! شما نشان داده اید كه آموزش اینكه پیشرفتهای پزشكی بی خون از نعمتهای یهوه نعمت است تبلیغات محض است. کتاب مقدس قربانی کردن کودک را محکوم می کند. یهوه مجبور نیست ما فرزندان خود را در محراب علم پزشکی قربانی کنیم. او خدای عشق است.