بنابراین ما جنبه های تاریخی ، سکولار و علمی آموزه بدون خون شاهدان یهوه را در نظر گرفته ایم. ما با بخشهای نهایی که به دیدگاه کتاب مقدس می پردازند ادامه می دهیم. در این مقاله ما با دقت اولین آیه از سه آیه محوری را که برای حمایت از آموزه بدون خون استفاده شده است ، بررسی می کنیم. پیدایش 9: 4 می گوید:

"اما شما نباید گوشتی را بخورید که هنوز حیواناتش در بدن باقی مانده است." (NIV)

تصدیق شده است که بررسی دیدگاه کتاب مقدس لزوماً شامل ورود به قلمرو لغت نامه ها ، فرهنگ لغت ها ، متکلمان و تفسیرهای آنها و همچنین استفاده از منطق برای اتصال نقاط است. در بعضی مواقع ، نقاط مشترکی پیدا می کنیم. در بعضی مواقع ، دیدگاه ها ناسازگار هستند. در این مقاله ، من دیدگاهی را دارم که دارای پشتیبانی الهیاتی است. با این حال ، من تصدیق می کنم که نمی توان در هر نقطه ای که متن خود روشن و تأکید برانگیز نباشد جزم بود. آنچه من به اشتراک می گذارم یک گرایش شدید است ، منطقی ترین راهی که در میان مسیرهای موجود کشف کرده ام.

در تهیه این مقاله ، در نظر گرفتن تاریخ از روز سوم تا ششم خلاقیت و سپس تاریخ از خلقت آدم تا طوفان مفید بود. بسیار ناچیز توسط موسی در 9 فصل اول پیدایش به طور خاص در مورد حیوانات ، قربانیان و گوشت حیوانات ثبت شده است (اگرچه دوره ایجاد انسان بیش از 1600 سال طول می کشد). ما باید چند نقطه موجود را با منطق منطقی و منطقی متصل کنیم ، و به دنبال پشتیبانی از اکوسیستمی هستیم که امروز ما را احاطه کرده است.

جهان قبل از آدم

هنگامی که شروع به جمع آوری اطلاعات برای این مقاله کردم ، سعی کردم زمین را در زمان آفرینش آدم تصور کنم. چمن ، گیاهان ، درختان میوه و درختان دیگر در روز سوم ایجاد شده اند ، بنابراین آنها کاملاً مستقر شده اند همانطور که امروزه آنها را می بینیم. موجودات دریایی و موجودات پرنده در پنجمین روز خلاقیت خلق شده اند ، بنابراین تعداد آنها و تمام تنوع آنها در اقیانوس ها مملو از درختان بوده و به درختان هجوم می آورند. حیواناتی که بر روی زمین حرکت می کنند ، در اوایل روز ششم خلاقیت بنا به نوع خود (در مناطق مختلف آب و هوایی) ایجاد شده اند ، بنابراین با آمدن آدم ، این حیوانات تکثیر یافته و از نظر تنوع در سراسر کره خاکی شکوفا می شوند. اساساً ، جهان هنگام آفرینش انسان بسیار شبیه آنچه که امروز هنگام بازدید از حفاظت از حیوانات وحشی طبیعی در جایی از کره زمین می بینیم است.

تمام موجودات زنده در خشکی و دریا (به جز نوع بشر) با طول عمر محدود طراحی شده اند. چرخه زندگی متولد شدن یا جوجه ریزی ، جفت گیری و زایمان یا تخمگذاری ، تکثیر ، سپس پیر شدن و مردن ، همه بخشی از چرخه اکوسیستم طراحی شده بود. جامعه موجودات زنده همه با محیط غیر زنده (مانند هوا ، آب ، خاک معدنی ، خورشید ، جو) ارتباط برقرار می کنند. واقعاً دنیای کاملی بود. انسان با کشف اکوسیستمی که امروز شاهد آن هستیم تعجب کرد:

"یک تیغه چمن از طریق فتوسنتز نور خورشید را" می خورد ". سپس یک مورچه یک هسته دانه را از چمن بردارد و بخورد. عنکبوت مورچه را می گیرد و می خورد. یک مانتو دعا کننده عنکبوت را خواهد خورد. یک موش صحرایی دعا را می خورد. یک مار موش را می خورد ؛ یک مانگوس مار را می خورد ؛ و یک شاهین آن را پایین می اندازد و ماگوس را می خورد. " (مانیفست رفتگران 2009 ص. 37-38)

خداوند کار خود را اینگونه توصیف کرد بسیار خوب بعد از هر روز خلاقیت می توان اطمینان داشت که اکوسیستم بخشی از طراحی هوشمندانه او بوده است. این نه یک نتیجه تصادفی تصادفی ، و نه بقا از بهترین بود. بنابراین این سیاره آماده استقبال از مهمترین مستاجر خود ، نوع بشر بود. خداوند به انسان سلطه بر تمام موجودات زنده را داد. (جن 1: 26-28) وقتی آدم زنده شد ، از شگفت انگیزترین مکان عقب نشینی حیات وحش که می توان تصور کرد ، بیدار شد. اکوسیستم جهانی تاسیس و رونق داشت.
آیا موارد فوق با Gen 1:30 ، جایی که بیان می کند موجودات زنده گیاهان را برای غذا می خورند ، منافاتی ندارد؟ این ثبت بیان می کند که خداوند به موجودات زنده گیاهان غذایی داده است ، نه همه موجودات زنده گیاهی می خوردند. مطمئناً بسیاری از آنها علف و سبزی می خورند. اما همانطور که مثال بالا کاملاً واضح است. خیلی ها اینطور نیست مستقیما پوشش گیاهی بخور با این وجود ، آیا نمی توانیم بگوییم که پوشش گیاهی است منشاء از منبع غذایی برای کل پادشاهی حیوانات و به طور کلی بشر؟ هنگامی که ما استیک یا مضراب می خوریم ، آیا ما گیاهخواری می خوریم؟ نه مستقیماً اما آیا چمن و گیاهخوار منبع گوشت نیست؟

برخی تصمیم می گیرند که جنرال 1:30 را به معنای واقعی کلمه ببینند ، و آنها معتقدند که در باغ همه چیز متفاوت بود. از اینها می پرسم: چه زمانی اوضاع تغییر کرد؟ کدام شواهد سکولار از تغییر در اکوسیستم سیاره در هر زمان و در طول 6000 سال گذشته - یا هر زمان دیگری پشتیبانی می کند؟ برای هماهنگی این آیه با اکوسیستمی که خداوند خلق کرده ، نیاز دارد که آیه را به معنای کلی مشاهده کنیم. حیواناتی که علف و گیاهان می خورند به غذایی برای کسانی تبدیل می شوند که برای شکار آنها به غذا خورده شده اند و غیره. از این لحاظ می توان گفت کل قلمرو حیوانات توسط پوشش گیاهی حمایت می شود. در مورد حیوانات که گوشتخوار هستند و در همان پوشش گیاهی به عنوان غذای آنها مشاهده می شوند ، به موارد زیر توجه داشته باشید:

"شواهد زمین شناسی وجود مرگ در دوران ماقبل تاریخ بسیار قدرتمند است که نمی توان در برابر آن مقاومت کرد. و ثبت کتاب مقدس خود در میان حیوانات قبل از آدامای چایای مزرعه را که مشخصاً متعلق به گوشتخوار بود ، برشمرده است. شاید بیشترین نتیجه گیری از زبان این است که "این فقط یک واقعیت کلی را نشان می دهد که حمایت کل پادشاهی حیوانات بر پایه پوشش گیاهی است". (داوسون). " (تفسیر Pulpit)

تصور کنید حیوان در حال مرگ در سن است. تصور کنید روزانه ده ها هزار نفر در بیرون باغ می میرند. چه اتفاقی برای لاشه های مرده آنها افتاد؟ بدون اینکه دستگاههای جمع آوری غذا برای خوردن و تجزیه همه ی مردگان از بین بروند ، سیاره به زودی به گورستان حیوانات غیرقابل خوردن و گیاهان مرده تبدیل می شود ، مواد مغذی آن برای همیشه متصل و از بین می رود. هیچ چرخه ای نخواهد بود. آیا می توانیم نظم و ترتیب دیگری را نسبت به آنچه امروز در طبیعت مشاهده می کنیم تصور کنیم؟
بنابراین ما با اولین نقطه متصل ادامه دهید: اکوسیستمی که امروز شاهد آن هستیم قبل و در زمان آدم وجود داشته است.   

چه وقت انسان شروع به خوردن گوشت کرد؟

گزارش پیدایش می گوید که در باغ ، "هر گیاه دانه دار" و "هر میوه دانه دار" به انسان برای غذا داده شد. (جن 1:29) این یک واقعیت ثابت شده است که انسان می تواند روی مغزها ، میوه ها و گیاهان وجود داشته باشد (خیلی خوب ممکن است اضافه کنم). در این که انسان برای زنده ماندن به گوشت احتیاج ندارد ، من به پذیرفتن این فرض که انسان قبل از سقوط گوشت نخورد ، متمایل می شوم. از آنجا که به او حیوانات تسلط یافته بود (بومیان باغ را نام می برد) ، من یک رابطه حیوان خانگی مانند تر را تصور می کنم. من شک دارم آدام چنین ناهنجاری های دوستانه ای را به عنوان وعده عصرانه خود مشاهده کرده باشد. تصور می کنم او تا حدی به بعضی از اینها وابسته شده باشد. بیش از حد ، منوی گیاهخواری بسیار فراوان وی را که از باغ تهیه شده است به یاد می آوریم.
اما هنگامی که انسان سقوط کرد و او را از باغ خارج کردند ، فهرست غذای آدم به طرز چشمگیری تغییر کرد. او دیگر به میوه های سرسبز که برای او مانند "گوشت" بود دسترسی نداشت. (مقایسه جنرال 1:29 KJV) و همچنین او از نظر پوشش گیاهی متنوعی برخوردار نبود. او اکنون مجبور است برای تولید پوشش گیاهی "مزرعه" زحمت بکشد. (جن 3: 17-19) بلافاصله پس از سقوط ، یهوه حیوانی را (احتمالاً در حضور آدم) به قصدی مفید ، یعنی كشت. پوست به عنوان لباس خود استفاده می شود. (جن 3:21) با این کار ، خداوند نشان داد که می توان حیوانات را کشت و برای اهداف منفعت طلبانه استفاده کرد (لباس ، پوشش چادر و غیره). آیا منطقی به نظر می رسد که آدام یک حیوان را بکشد ، پوست آن را کنده و سپس لاشه مرده خود را برای مصرف لاشخور بگذارد؟
خود را آدام تصور کنید. شما فقط عالی ترین و خوشمزه ترین منوی گیاهخواری را که تصور کرده اید از دست دادید. اکنون تنها چیزی که می توانید برای غذا داشته باشید این است که می توانید از زمین بیرون بیاورید. زمینی که اتفاقاً دوست دارد خار خار بزند. اگر با حیوانی که مرده بود روبرو شوید ، پوست آن را پوست می کنید و لاشه را ترک می کنید؟ آیا وقتی حیوانی را شکار می کردید و می کشید ، فقط از پوست آن استفاده می کنید و لاشه مرده را برای تغذیه لاشخورها می گذارید؟ یا می توانید به آن درد گرسنگی شکم خود بپردازید ، ممکن است گوشت را روی آتش بپزید یا گوشت را در ورقه های نازک برش دهید و مانند تند خشک کنید؟

انسان به دلیل دیگری ، یعنی to تسلط بر آنها را حفظ کنید. در روستاها و اطراف روستاهایی که انسان ها در آن سکونت داشتند ، جمعیت حیوانات کنترل می شدند. تصور کنید اگر انسان در طی 1,600 سال منجر به سیل کنترل جمعیت حیوانات را کنترل نکرد؟ تصور کنید که بسته های جانوران وحشی وحشیانه گله های اهلی و گله ها را ویران می کنید ، حتی انسان؟  (مقایسه Ex 23: 29) با توجه به حیوانات اهلی ، انسان وقتی که دیگر برای این منظور مفید نبود ، با کسانی که او برای کار استفاده می کرد و برای شیر آنها چه می کرد؟ صبر کنید که آنها از سن پیری بمیرند؟

ما با نقطه دوم متصل ادامه می دهیم: پس از سقوط ، انسان گوشت حیوانات را خورد.  

چه وقت انسان برای اولین بار گوشت را در فداکاری عرضه کرد؟

ما نمی دانیم که آدام بلافاصله پس از سقوط گله و گله پرورش داد و حیوانات را قربانی کرد. ما می دانیم که حدود 130 سال پس از خلقت آدم ، هابیل یک حیوان را ذبح کرد و بخشی از آن را نیز به عنوان قربانی تقدیم کرد (سفر 4: 4) این گزارش به ما می گوید که او فرزندان اول خود را ، چاقترین گله خود را ذبح کرد. او "تکه های چرب" را که بهترین انتخاب بود ، قصابی کرد. این کاهش گزینه ها به یهوه پیشنهاد شد. برای کمک به ما در اتصال نقاط ، سه سوال باید حل شود:

  1. چرا هابیل گوسفندها را پرورش داد؟ چرا کشاورز مانند برادرش نمی شود؟
  2. چرا او از گله خود گرفته تا قربانی در قربانی کردن ، چاق ترین را انتخاب کرد؟
  3. چگونه او دانست "قطعات چرب؟"  

فقط یک پاسخ منطقی برای موارد فوق وجود دارد. هابیل عادت داشت گوشت حیوان بخورد. او گله هایی را برای پشم آنها پرورش داد و از آنجا که آنها تمیز بودند ، می توانستند به عنوان غذا و قربانی استفاده شوند. ما نمی دانیم که این اولین فداکاری بوده است. فرقی نمی کند ، هابیل چاق ترین و چاق ترین را از بین گله های خود انتخاب کرد ، زیرا آنها کسانی بودند که "قطعات چربی" داشتند. او "قسمتهای چرب" را قصابی کرد زیرا او می دانست اینها بهترین و بهترین مزه را دارند. هابیل از کجا می دانست اینها بهترین انتخاب هستند؟ فقط یک نفر با خوردن گوشت آشنا است. در غیر این صورت ، چرا نهبره لاغر جوان تر به یهوه؟

یهوه با "قطعات چرب" لطف کرد. او دید که هابیل چیز خاصی را - بهترین انتخاب - برای دادن به خدای خود رها می کند. اکنون این همان فداکاری است. انجام داد هابیل بقیه گوشت گوسفند را که قربانی می شود مصرف می کنید؟ در ارائه آن فقط منطق قسمتهای چرب (نه کل حیوان) نشان می دهد که او بقیه گوشت را خورده است ، به جای اینکه آن را برای پاک کننده ها روی زمین بگذارد.
ما با نقطه سوم متصل ادامه می دهیم: هابیل الگویی را تنظیم کرد که حیوانات ذبح می شدند و از آنها برای قربانی کردن خداوند استفاده می کردند. 

قانون Noachian - چیز جدیدی است؟

شکار و پرورش حیوانات برای غذا ، پوست آنها ، و برای استفاده در ایثار ، بخشی از زندگی روزمره در طول سده هایی بود که از هابیل به سیل می گذشت. این جهانی بود که نوح و سه پسرش در آن به دنیا آمدند. به طور منطقی می توان نتیجه گرفت که در طی این قرنها ، انسان آموخته بود که با زندگی حیوانات (هم اهلی و هم وحشی) در هماهنگی نسبی درون اکوسیستم زندگی کند. سپس روزهایی پیش از سیل با تأثیر فرشتگان شیطانی که بر روی زمین تحقق یافته اند ، فرا رسید که تعادل چیزها را بر هم زد. در حالی که حیوان هنوز نفس می کشید ، مردان شدید ، خشن و حتی وحشیانه قادر به خوردن گوشت حیوانات (حتی گوشت انسان) شدند. حیوانات نیز ممکن است در این محیط وحشی تر شوند. برای درک این موضوع که نوح چگونه فرمان را درک کرده است ، باید این صحنه را در ذهن خود تجسم کنیم.
بیایید اکنون پیدایش 9: 2-4 را بررسی کنیم:

"ترس و وحشت از شما بر تمام جانوران زمین ، و همه پرندگان آسمان ، هر موجودی که در امتداد زمین حرکت می کند و همه ماهیان دریا سقوط خواهد کرد. آنها به دست شما داده می شوند هر آنچه زندگی می کند و حرکت می کند غذایی برای شما خواهد بود. همانطور که گیاهان سبز را به شما دادم ، اکنون همه چیز را به شما می دهم. اما [فقط] شما نباید گوشتی را بخورید که خونش در بدنش باقی مانده باشد. " (NIV)

در آیه 2 ، خداوند گفت که ترس و وحشت بر همه حیوانات سقوط خواهد کرد ، و همه موجودات زنده به دست انسان داده می شوند. صبر کنید ، آیا حیوانات از زمان سقوط به دست انسان داده نشده بودند؟ آره. با این حال ، اگر فرض ما مبنی بر اینکه آدم قبل از سقوط گیاهخوار بوده است ، صحیح باشد ، تسلط خداوند به انسان بر موجودات زنده ، شامل شکار و کشتن آنها برای غذا نیست. وقتی نقاط را به هم وصل می کنیم ، بعد از سقوط انسان شکار حیوانات را انجام داد و آنها را برای غذا کشت. اما شکار و کشتن چنین نبود رسما تحریم شده تا امروز. با این حال ، با اجازه رسمی شرطی شد (همانطور که خواهیم دید). در مورد حیوانات ، به ویژه حیوانات وحشی که به طور معمول برای غذا شکار می شوند ، آنها دستور کار انسان را برای شکار آنها درک می کنند ، که ترس و وحشت آنها را از او افزایش می دهد.

در آیه 3 ، خداوند می گوید هر آنچه زندگی می کند و حرکت می کند ، غذا خواهد بود (این برای نوح و پسرانش چیز جدیدی نیست) اما تنها….

در آیه 4 ، انسان نتیجه ای دریافت می کند که جدید است. بیش از 1,600 سال مردان مردان گوشت حیوانات را شکار ، کشته ، قربانی کرده و می خورند. ولی هیچ چی در مورد نحوه كشته شدن این حیوان مقرر شده است. آدم ، هابل ، ست و هر آنچه كه در پی آنها بود هیچ هدایتی برای ترشح خون حیوان قبل از استفاده در قربانی كردن و یا خوردن آن نداشتند. در حالی که ممکن است آنها این کار را انجام داده باشند ، ممکن است آنها نیز حیوان را خفه کرده باشند ، با توجه به ضرباتی که به سر وارد شده ، آن را غرق کرده و یا آن را در دام انداخته اند تا به تنهایی بمیرد. همه اینها باعث رنج بیشتر حیوان شده و خون را در بدن خود می گذارد. بنابراین دستور جدید دستورالعمل را تعیین کرده است تنها روش قابل قبول برای انسان هنگام گرفتن جان یک حیوان. این انسانی بود ، زیرا حیوان از مصائب خود به مصلحت ترین وسیله ممکن خارج شد. به طور معمول هنگام خونریزی ، حیوان در عرض یک تا دو دقیقه از هوش می رود.

به یاد بیاورید که بلافاصله قبل از اینکه خداوند این سخنان را بگوید ، نوح حیوانات را از کشتی بیرون آورده بود و یک تغییر دهنده ساخته است. وی سپس برخی از حیوانات تمیز را به عنوان قربانی سوخته ارائه داد. (Gen 8: 20) توجه به این نکته مهم است هیچ چی در مورد ذبح نوح ، خونریزی یا حتی از بین بردن پوست آنها (همانطور كه ​​بعداً در قانون مقرر شد) ذکر شده است. ممکن است در حالی که زنده بودند به طور کامل به آنها پیشنهاد شده است. اگر چنین است ، عذاب و رنج حیواناتی را که زنده زنده سوزانده شده اند تصور کنید. اگر چنین است ، دستور ی Jehovahه addressedو addressedه نیز به این مسئله پرداخته است.

شرح در پیدایش 8: 20 تأیید می کند که نوح (و اجدادش) خون را به عنوان مقدس مشاهده نمی کردند. نوح اکنون فهمید که وقتی انسان جان یک حیوان را می گیرد ، ریختن خون خود برای تسریع در مرگ ، همین بود انحصاری روش مورد تأیید خداوند. این امر در مورد حیوانات اهلی و حیوانات وحشی شکار می شود. این امر در صورت استفاده از حیوان در فداکاری یا برای غذا یا هر دو مورد کاربرد دارد. این شامل قربانیان سوخته نیز می شود (مانند نوح که اخیراً ارائه کرده بود) تا در آتش دچار عذاب نشوند.
این البته راه را برای خون یک حیوان (که زندگی او توسط انسان گرفته شده) هموار کرد تا تبدیل به ماده ای مقدس شود که همراه با فداکاری ها استفاده می شود. خون نشان دهنده زندگی درون گوشت است ، بنابراین هنگام تخلیه ، حیوان مرده است (احساس درد نمی کند). اما بعد از گذشت عید فصح ، قرن ها بعد ، خون به عنوان یک ماده مقدس مشاهده شد. همانطور که گفته شد ، هیچ مشکلی وجود نداشت که نوح و پسرانش خون گوشت حیواناتی را که به خودی خود مرده بودند یا توسط حیوان دیگری کشته شده بودند ، بخورند. از آنجا که انسان مسئولیتی در قبال مرگ آنها نخواهد داشت ، و گوشت آنها حیاتی ندارد ، این دستور اعمال نشد (مقایسه با قانون 14: 21). بعلاوه ، برخی از متکلمان معتقدند که نوح و پسرانش می توانستند از خون (تخلیه شده از حیوان ذبح شده) به عنوان غذا استفاده کنند ، مانند سوسیس خون ، پودینگ خون ، و غیره. وقتی هدف فرمان را در نظر می گیریم (تسریع در مرگ مرگ حیوان به صورت انسانی) ، آیا خون از گوشت زنده آن تخلیه شده و حیوان از بین رفته است ، آیا آن دستور کاملاً رعایت نشده است؟ به نظر می رسد استفاده از خون به هر منظور (اعم از سودمندانه یا غذایی) پس از انطباق با دستور مجاز است ، زیرا خارج از محدوده دستور است.

منع ، یا یک شرط مشروط؟

به طور خلاصه ، Genesis 9: 4 یکی از سه پایه متنی پشتیبانی از دکترین No Blood است. پس از بررسی دقیق ، می بینیم که این دستور یک ممنوعیت عمومی در برابر خوردن خون نیست ، همانطور که دکترین JW تصریح می کند ، زیرا طبق قانون نواییان ، انسان می تواند خون حیواناتی را بخورد که مسئولیت کشتن آنها نبود. بنابراین ، دستورالعمل یا مقرراتی است که به انسان تحمیل می شود فقط هنگامی که او باعث مرگ یک موجود زنده شد. این مهم نبود اگر حیوان از قربانی ، غذا یا هر دو استفاده شود. نتیجه ارائه شد فقط وقتی انسان مسئولیت زندگی خود را بر عهده داشت ، یعنی وقتی موجود زنده درگذشت.

بیایید اکنون سعی کنیم قانون Noachian را برای دریافت انتقال خون اعمال کنیم. هیچ حیوانی درگیر نیست. هیچ چیز شکار نمی شود ، هیچ چیز ذبح نمی شود. اهدا کننده یک انسان است نه یک حیوان ، که به هیچ وجه آسیب نمی بیند. گیرنده خون نمی خورد و خون ممکن است زندگی گیرنده را حفظ کند. بنابراین ما بپرسید: چگونه این ارتباط از راه دور با Genesis 9: 4 مرتبط است؟

علاوه بر این ، به یاد بیاورید که عیسی مسیح گفته است که باید جان خود را به جان خود بگذارد زندگی را نجات بده دوست او بزرگترین عمل عشق است. (جان 15: 13) در مورد اهداكننده ، او ملزم به تعيين عمر خود نيست. اهدا کننده به هیچ وجه آسیب نمی بیند. آیا ما با ساختن چنین فداکاری برای زندگی دیگر ، به خداوند ، عاشق زندگی احترام نمی گذاریم؟ برای تکرار چیزی که در قسمت 3 به اشتراک گذاشته شده است: با کسانی که یهودی هستند (که نسبت به استفاده از خون بسیار حساس هستند) ، اگر یک انتقال خون از نظر پزشکی ضروری تلقی شود ، مشاهده نمی شود که فقط مجاز باشد بلکه اجباری است.     

در بخش نهایی ما دو پایه متنی پشتیبانی شده از دکترین بدون خون ، یعنی لاویان 17:14 و اعمال 15:29 را بررسی خواهیم کرد.

74
0
لطفا نظرات خود را دوست دارم ، لطفاً نظر دهید.x