مدتهاست که می خواهم در مورد آنچه کتاب مقدس در مورد نجات بشریت آموزش می دهد ، بنویسم. من که بعنوان یکی از شاهدان یهوه از یک سوابق تحصیل می کردم ، فکر کردم که کار نسبتاً ساده خواهد بود. معلوم نیست که این مورد باشد.

بخشی از این مشکل مربوط به پاکسازی ذهن از سال ها دکترین نادرست است. شیطان در ایجاد اشتباه در مسئله نجات انسان ، م mostثرترین کار را انجام داده است. به عنوان مثال ، این ایده که خیر به بهشت ​​می رود و شر به جهنم منحصر در مسیحیت نیست. مسلمانان نیز در آن اشتراک دارند. هندوها معتقدند با دستیابی به این موفقیت مكشا (نجات) آنها از چرخه بی پایان مرگ و تناسخ (نوعی جهنم) آزاد می شوند و در بهشت ​​با خدا یکی می شوند. شینتوئیسم به دنیای زیرین جهنمی اعتقاد دارد ، اما نفوذ از بودیسم جایگزین زندگی پس از مرگ مبارک را معرفی کرده است. مورمون ها به بهشت ​​و نوعی جهنم اعتقاد دارند. آنها همچنین معتقدند که Latter Day Saints برای فرمانروایی بر سیارات از طرف خودشان منصوب خواهند شد. شاهدان یهوه بر این باورند که فقط 144,000 انسان برای سلطنت بر روی زمین طی 1,000 سال به بهشت ​​می روند و بقیه انسانها به امید زندگی ابدی روی زمین زنده می شوند. آنها یکی از معدود آیینی هستند که به جهنم اعتقاد ندارند ، مگر به عنوان قبر مشترک ، یک حالت نیستی.

در دین بعد از دین ، ​​تغییرات در یک موضوع مشترک را می یابیم: خوبها می میرند و به شکل دیگری از زندگی پس از مرگ پربرکت در جای دیگر می روند. بد می میرد و به نوعی لعنتی از زندگی پس از مرگ در جای دیگر می رود.

یک چیزی که همه می توانیم در آن توافق کنیم این است که همه می میریم. چیز دیگر این است که این زندگی بسیار ایده آل نیست و تمایل به چیزی بهتر جهانی است.

شروع از خراش

اگر می خواهیم حقیقت را کشف کنیم ، باید با یک تخته سنگ خالی شروع کنیم. ما نباید تصور کنیم که آنچه به ما آموخته اند معتبر است. بنابراین ، به جای اینکه بخواهیم برای اثبات یا رد عقاید گذشته - که یک فرآیند ضد تولید است - وارد مطالعه شویم ، اجازه دهیم ذهن خود را از پیش تصورات پاک کنیم و از ابتدا شروع کنیم. با جمع شدن شواهد و فهم حقایق ، در صورت تطابق یا باورهای گذشته ، آشکار خواهد شد.

سپس این سال ایجاد می شود: از کجا شروع کنیم؟  ما باید در مورد یک حقیقت اصلی به توافق برسیم ، چیزی را که بدیهی می پنداریم. سپس این مقدمه ای می شود که می توانیم برای کشف حقایق بیشتری قدم در این زمینه بگذاریم. به عنوان یک مسیحی ، این فرض را شروع می کنم که کتاب مقدس کلام قابل اعتماد و صادق خداوند است. با این حال ، این صدها میلیون نفر را از بحث حذف می کند که کتاب مقدس را به عنوان کلام خدا قبول ندارند. بیشتر آسیا نوعی مذهب را انجام می دهد که اصلاً بر اساس کتاب مقدس نیست. یهودیان کتاب مقدس را می پذیرند ، اما فقط قسمت آن را قبل از مسیحیت می پذیرند. مسلمانان فقط پنج کتاب اول را به عنوان کلام خدا می پذیرند ، اما کتابی دارند که جای آن را می گیرد. به اندازه کافی عجیب ، همین حرف را می توان در مورد دین به اصطلاح مسیحی مقدسین Latter Day (Mormonism) نیز بیان کرد ، که کتاب مورمون را بالاتر از کتاب مقدس قرار داده اند.

بنابراین بیایید ببینیم آیا می توانیم نقطه مشترکی پیدا کنیم که همه حقیقت جویان حقیقت بتوانند بر آن توافق کنند و می توان بر اساس آن اجماع ایجاد کرد.

تقدیس نام خدا

یک موضوع اصلی در کتاب مقدس مربوط به تقدیس نام خدا است. آیا این مضمون از کتاب مقدس فراتر رفته است؟ آیا ما می توانیم مدرکی خارج از کتاب مقدس برای آن پیدا کنیم؟

برای روشن شدن ، منظور ما از نام ، اسمی نیست که خدا می تواند توسط آن شناخته شود ، بلکه منظور او تعریف عبری است که به شخصیت شخص اشاره دارد. حتی کسانی که کتاب مقدس را به عنوان کلام خدا قبول دارند ، باید تصدیق کنند که این مسئله بیش از 2,500 سال قبل از نگارش کتاب مقدس بوده است. در واقع ، این به زمان اولین انسان ها برمی گردد.

به دلیل رنجی که بشریت در طول تاریخ خود تجربه کرده است ، شخصیت خدا مورد سرزنش قرار گرفته است ، زیرا بسیاری معتقدند که او بیرحمانه است ، یا حداقل ، بی توجه و نسبت به اوضاع بشریت بی تفاوت است.

بدیهیات: خالق بزرگتر از خلقت است

تا به امروز ، چیزی وجود ندارد که نشان دهد بیکران بودن جهان است. هر بار که تلسکوپ های قوی تری اختراع می کنیم ، تعداد بیشتری از آن را کشف می کنیم. همانطور که ما خلقت را از میکروسکوپ تا کلان بررسی می کنیم ، حکمت وحشت آور را در کل طراحی آن کشف می کنیم. از هر لحاظ ما تا یک درجه بی نهایت پیشی می گیریم. نتیجه می شود که در مباحث اخلاقی ، ما نیز پیشی می گیریم. یا آیا باید باور کنیم که نسبت به کسی که ما را ساخته است قادر به عطوفت ، عدالت و عشق بیشتر هستیم؟

فرضیه: برای ایمان به نجات همه نوع بشر ، باید باور داشت که خدا نه بی تفاوت است و نه بی رحمانه.  

خدای بی رحم پاداشی ارائه نمی دهد ، و برای نجات آفرینش خود از رنج نخواهد بود. خدای بی رحم حتی ممکن است رستگاری ارائه دهد و سپس آن را از روی انتقام جویی ربوده یا لذت سادیستی را از رنج دیگران ببرد. نمی توان به شخصی ظالم اعتماد کرد و موجودی قدرتمند و ظالم بدترین کابوسی است که می توان تصور کرد.

ما از مردم بی رحم متنفر هستیم. وقتی مردم دروغ می گویند ، فریب می خورند و آسیب زا عمل می کنند ، ما واکنش احشایی نشان می دهیم زیرا مغز ما اینگونه ساخته شده است. درد و انزجار احساسی است که ما به دلیل فرآیندهایی که در قشر cinglate cingulate سیستم لیمبیک مغز و انسولای قدامی رخ می دهد احساس می کنیم. اینها همچنین وقتی دروغ و بی عدالتی را تجربه می کنیم واکنش نشان می دهند. ما از طریق خالق سیم کشی شده ایم.

آیا ما از خالق درستکارتر هستیم؟ آیا می توانیم از نظر عدالت و عشق به حقیرتر از خدا نگاه کنیم؟

به دلیلی که خدا بی تفاوت است. این فلسفه رواقیون بود. برای آنها خدا ظالم نبود ، بلکه کاملاً عاری از احساسات بود. آنها احساس کردند که احساسات ضعف را نشان می دهد. یک خدای بی احساس می تواند برنامه خاص خود را داشته باشد و انسانها فقط پیاده روی بازی هستند. A به معنای رسیدن به هدف است.

او ممکن است زندگی ابدی و آزادی از رنج را عطا کند در حالی که خودسرانه این امر را به دیگران انکار می کند. او ممکن است از بعضی انسانها صرفاً به عنوان وسیله ای برای کامل کردن دیگران استفاده کند و لبه های ناهموار را به همان شکلی که دارد ، صاف کند. هنگامی که آنها به هدف خود رسیدند ، می توان آنها را مانند کاغذ سنباده دست دوم دور انداخت.

چنین برخوردی را مذموم می دانیم و آن را ناعادلانه و ناعادلانه می دانیم. چرا؟ زیرا ما ساخته شده ایم که اینگونه فکر کنیم. خدا ما را اینگونه ساخته است. باز هم ، خلقت نمی تواند از نظر اخلاقی ، عدالت و عشق از خالق پیشی بگیرد.

اگر اعتقاد داریم که خدا بی تفاوت است یا حتی بی رحمانه است ، ما خود را نسبت به خدا متعالی می دانیم ، زیرا کاملاً مشهود است که انسان ها می توانند و دوست دارند حتی تا جایی که خود را برای رفاه دیگران فدا کنند. آیا باید باور کنیم که ما ، مخلوق خدا ، در بروز این ویژگی اساسی ، از خالق پیشی می گیریم؟[I]  آیا ما از خدا بهتریم؟

واقعیت روشن است: کل مفهوم نجات همه بشریت با خدای بی تفاوت و بیرحم سازگار نیست. اگر قرار است حتی درباره رستگاری بحث کنیم ، باید بپذیریم که خدا نگران است. این اولین نقطه تلاقی ما با کتاب مقدس است. منطق به ما می گوید که اگر قرار است رستگاری باشد ، پس خدا باید خوب باشد. کتاب مقدس به ما می گوید که "خدا عشق است". (1 جان 4: 8) حتی اگر ما هنوز کتاب مقدس را قبول نداریم ، باید از این فرض شروع کنیم - بر اساس منطق - که خدا عشق است.

بنابراین ما اکنون مقدمه آغازین خود را داریم ، یک اصل دوم ، خدا عشق است. خدای مهربان بدون فراهم آوردن نوعی فرار - آنچه ما اصطلاح می کنیم ، اجازه نمی دهد که آفرینش خود رنج ببرد (به هر دلیلی) نجات ما.

منطق پیش فرض را بکار ببرید

س nextال بعدی که می توانیم بدون نیاز به مشورت با کتاب مقدس و یا سایر نوشته های باستانی دیگری که ممکن است باور کنند از جانب خداست ، پاسخ دهیم این است: آیا نجات ما مشروط است؟

برای نجات باید کاری انجام دهیم؟ کسانی هستند که معتقدند همه ما صرف نظر از هر چیزی نجات یافته ایم. با این حال ، چنین اعتقادی با مفهوم اراده آزاد سازگار نیست. اگر من نمی خواهم نجات پیدا کنم ، اگر زندگی ای که خدا ارائه می دهد نمی خواهم؟ آیا او به ذهن من دست می یابد و من را به آن علاقه مند می کند؟ اگر چنین است ، پس دیگر اراده آزاد ندارم.

این پیش فرض که همه ما اراده آزاد داشته باشیم ، همه فکر یک زندگی پس از مرگ لعنت را تخفیف می دهد.

ما می توانیم این منطق را با یک مثال ساده نشان دهیم.

یک مرد پولدار یک دختر دارد. او به راحتی در خانه ای متواضع زندگی می کند. او یک روز به او می گوید که با تمام امکانات رفاهی برای او عمارت ساخته است. بعلاوه ، این پارک در یک پارک شبیه بهشت ​​ساخته شده است. او دیگر هرگز چیزی نخواهد خواست. او دو انتخاب دارد. 1) او می تواند به عمارت نقل مکان کند و از تمام آنچه زندگی ارائه می دهد لذت ببرد ، یا 2) او را در سلول زندان می اندازد و تا زمان مرگ شکنجه می شود. گزینه 3 وجود ندارد. او نمی تواند به راحتی در محل زندگی خود بماند. او باید انتخاب کند.

ایمن به نظر می رسد اگر بگوییم هر انسانی از هر فرهنگی در گذشته یا حال این تنظیم را ناعادلانه می داند - به عبارت ملایم.

تو متولد شدی. شما درخواست تولد نکردید ، اما اینجا هستید. شما هم دارید می میرید. ما همه هستیم. خدا راهی بهتر برای ما فراهم می کند ، زندگی بهتر. حتی اگر این پیشنهاد بدون رشته متصل ، بدون شرط باشد ، باز هم ممکن است ما رد کنیم. این طبق قانون اراده آزاد حق ماست. با این حال ، اگر ما مجاز به بازگشت به وضعیتی که قبل از ایجاد شده بودیم نیستیم ، اگر نمی توانیم به نیستی قبل از وجود برگردیم ، اما باید به حیات خود ادامه دهیم و هوشیار باشیم و یکی از دو گزینه ابدی رنج یا سعادت ابدی ، آیا این منصفانه است؟ آیا این صالح است؟ ما به تازگی پذیرفته ایم که خدا عشق است ، بنابراین آیا چنین ترتیبی با خدای عشق سازگار است؟

بعضی هنوز ممکن است احساس کنند که ایده مکان عذاب ابدی از دیدگاه منطقی منطقی است. اگر چنین است ، بیایید آن را به سطح انسانی پایین بیاوریم. به یاد داشته باشید ، برای رسیدن به این نقطه ، ما توافق کرده ایم که خدا عشق است. ما همچنین بدیهی می دانیم که خلقت نمی تواند از خالق پیشی بگیرد. بنابراین ، اگرچه ممکن است عاشق باشیم ، اما نمی توانیم از این ویژگی خدا را پشت سر بگذاریم. با این اوصاف ، فرض کنید شما فرزندی مشکل دار دارید که در طول زندگی خود چیزی جز درد دل و ناامیدی به شما نداده است. آیا مناسب است - با این فرض که شما توانایی این را دارید - که بدون دردسر و هیچ راهی برای پایان دادن به شکنجه باعث درد و رنج ابدی آن کودک شوید؟ آیا در آن شرایط خود را پدر یا مادری دوست داشتنی می نامید؟

تا این مرحله ما ثابت کردیم که خدا عشق است ، انسانها دارای اراده آزاد هستند ، که ترکیبی از این دو حقیقت مستلزم آن است که از درد و رنج زندگی ما فرار کند و سرانجام گزینه دیگری برای فرار بازگشت به نیستی که ما قبل از به وجود آمدن داشتیم.

این تقریباً تا آنجاست که شواهد تجربی و منطق انسانی می تواند ما را ببرد. برای کسب جزئیات بیشتر درباره چرایی و پس از آن نجات بشریت ، ما باید با خالق مشورت کنیم. اگر می توانید شواهد قانع کننده ای در این مورد در قرآن ، وداهای هندو یا نوشته های کنفوسیوس یا بودا پیدا کنید ، پس در آرامش باشید. من معتقدم کتاب مقدس این پاسخ ها را دارد و ما در مقاله بعدی خود آنها را بررسی خواهیم کرد.

مرا به مقاله بعدی این مجموعه برسانید

______________________________________

[I] برای ما که قبلاً کتاب مقدس را به عنوان کلام خدا قبول کرده ایم ، این مسئله نجات به قلب تقدیس نام خدا می رود. هر چیز شرور و شیطانی که در مورد خدا گفته و یا به او نسبت داده شده باشد ، هنگامی که نجات انسان سرانجام محقق شود ، دروغ تلقی خواهد شد.

 

Meleti Vivlon

مقالات Meleti Vivlon.
    24
    0
    لطفا نظرات خود را دوست دارم ، لطفاً نظر دهید.x