من یک شاهد یهوه بزرگ شدم. من اکنون به هفتاد سالگی نزدیک می شوم و در طی سالهای زندگی ام ، در دو بیتل کار کرده ام ، در تعدادی از پروژه های ویژه بیتل نقش اصلی را داشته ام ، در دو کشور اسپانیایی زبان به عنوان "یک نیاز بیشتر" خدمت کردم ، در کنوانسیون های بین المللی صحبت کرد و به ده ها نفر در جهت تعمید کمک کرد (من این را نمی گویم که به هیچ وجه به رخ کشیدن ، بلکه فقط برای بیان یک نکته است.) این زندگی خوبی بوده است که با سهم من از تصمیمات تغییر دهنده زندگی - برخی خوب ، برخی نه چندان خوب - و زندگی را پر کرده است. مصیبت ها مثل همه ، من هم سهمی از پشیمانی داشته ام. با نگاه به گذشته کارهای زیادی وجود دارد که من متفاوت انجام خواهم داد ، اما تنها دلیلی که من آنها را متفاوت انجام می دهم به دلیل دانش و خردی است که در وهله اول ناشی از اشتباه آنها بوده است. بنابراین واقعاً ، من نباید هیچ جای پشیمانی داشته باشم ، زیرا هر کاری که انجام داده ام - هر شکست ، هر موفقیتی - مرا به جایی رسانده است که اکنون می توانم چیزی را درک کنم که تمام آنچه را که پیش از این بوده است بی نتیجه می کند. هفتاد سال گذشته به یک تلنگر صرف تبدیل شده اند. به هر آنچه که من ارزش دستیابی به آنها را داشته ام ، و چه خساراتی که متحمل شده ام ، همه آنها در مقایسه با آنچه که اکنون یافته ام ، هیچ چیز نیستند.

این ممکن است به عنوان یک لاف به نظر برسد ، اما من به شما اطمینان می دهم که چنین نیست ، مگر اینکه برای یک مرد نابینا افتخار باشد که از دیدن بینایی خود خوشحال شود.

اهمیت نام الهی

والدین من "حقیقت" را از شاهدان یهوه در سال 1950 آموختند ، كه عمدتا در نتیجه انتشار مقاله بود ترجمه جهانی نو از کتابهای یونان مسیحی در همایش آن سال در استادیوم یانکی ، نیویورک. کتابخانه های عبری مختلف به رنگ سبز تیره در کنوانسیون های بعدی تا زمان انتشار نهایی NWT با رنگ سبز آهک در سال 1961 منتشر شد. یکی از دلایلی که برای انتشار کتاب مقدس جدید ذکر شد این بود که نام الهی ، یهوه را به آن بازگرداند جایگاه مناسب آن است. این ستودنی است در این مورد اشتباه نکن. این اشتباه بود و اشتباه است که مترجمان نام الهی را از کتاب مقدس حذف کنند ، و آن را با خدا یا خداوند جایگزین کنند ، این معمولاً به صورت بزرگ برای نشان دادن جایگزینی است.

به ما گفتند که نام خدا در بیش از 7,000 مکان ترمیم شده است ، بیش از 237 مورد در کتاب مقدس یونانی مسیحی یا عهد جدید وجود دارد که معمولاً نامیده می شود.[A]  نسخه های قبلی NWT دارای شماره "J" بودند که توجیه ظاهراً علمی برای هر یک از این ترمیم ها را نشان می داد ، جایی که گفته می شود نام الهی در اصل وجود داشته و سپس برداشته شده است. من ، مانند اکثر شاهدان یهوه ، اعتقاد داشتم که این منابع "J" به نسخه های خطی باستانی منتخب اشاره دارد که این نام در آنها باقی مانده است. ما معتقد بودیم - زیرا توسط افرادی که به آنها اعتماد داشتیم این امر به ما آموخته شد - که نام الهی توسط اکثر نسخه نویسان خرافاتی که معتقد بودند نام خدا حتی برای کپی برداری بسیار مقدس است ، از اکثر نسخه های خطی حذف شده است و بنابراین آن را جایگزین خدا کرده اند (Gr. θεός، نظریه) یا Lord (Gr. κύριος، کوریوس).[B]

صادقانه بگویم ، من واقعاً هرگز اینقدر فکر نکردم. بزرگ شدن به عنوان یک شاهد یهوه به معنای تلقین بسیار زیاد نسبت به نام خدا است. ویژگی ای که ما آن را به عنوان علامت تمایز مسیحیت واقعی می دانیم که ما را از مسیحیت جدا می کند ، اصطلاحی که از نظر شاهدان یهوه مترادف با "دین جعلی" است. ما یک نیاز عمیق و تقریباً غریزی داریم که باید در هر فرصتی از نام خدا حمایت کنیم. بنابراین عدم وجود نام الهی در کتاب مقدس یونان مسیحی باید به عنوان یک ترفند شیطان توضیح داده شود. البته ، خداوند متعال ، پیروز شد و نام خود را در برخی از نسخه های خطی منتخب حفظ کرد.

سپس یک روز ، یکی از دوستان به من اشاره کرد که همه منابع J از ترجمه آمده است ، بسیاری از آنها کاملاً جدید هستند. من با استفاده از اینترنت برای ردیابی هر یک از منابع J این موضوع را بررسی کردم و متوجه شدم که او درست است. هیچ یک از این منابع از نسخه های واقعی کتاب مقدس گرفته نشده است. من بیشتر فهمیدم که در حال حاضر بیش از 5,000 نسخه خطی یا نسخه خطی وجود دارد و در یکی از آنها شناخته نشده است ، حتی یک نفر، آیا نام الهی یا به شکل چهار ضلعی، یا به عنوان ترجمه[c]

کاری که کمیته ترجمه کتاب مقدس NWT انجام داده این است که نسخه های کمیاب کتاب مقدس را در جایی که مترجم صلاح دانسته است نام خدا را به دلایلی درج کند و تصور کند که این امر به آنها اقتدار می دهد نیز بگیرد.

کلام خدا در مورد عواقب جدی هر کسی که آنچه را که نوشته شده می برد یا اضافه می کند هشدار می دهد. (Re 22: 18-19) آدم هنگام مواجه شدن با گناه خود حوا را سرزنش كرد ، اما يهوه گول اين حيله را نخورد. توجیه تغییر در کلام خدا به دلیل این که شخص دیگری ابتدا آن را انجام داده است ، تقریباً مشابه همین کار است.

البته کمیته ترجمه NWT اینگونه مسائل را نمی بیند. آنها پیوست لیست منابع J را از نسخه 2013 ویرایش حذف کرده اند جدید ترجمه جهانی از متون مقدس، اما "ترمیم ها" باقی مانده است. در حقیقت ، آنها با ارائه توجیه زیر به آنها اضافه شده اند:

"بدون شک، وجود دارد مبنای روشن برای بازگرداندن نام الهی ، یهوه ، در کتاب مقدس یونان مسیحی. این دقیقاً همان چیزی است که مترجمان جدید ترجمه جهانی انجام داده اند آنها احترام زیادی برای نام الهی قائلند و الف ترس سالم از حذف هر آنچه در متن اصلی آمده است- مکاشفه 22: 18-19. " (نسخه NWT 2013 ، ص 1741)

مانند برادران JW من ، زمانی وجود داشت که من به راحتی این جمله را قبول می کردم که "شکی نیست که یک پایه روشن برای بازیابی نام الهی" وجود دارد حتی اگر آن زمان از آن آگاه بودم فقدان کامل شواهد برای چنین بیانیه ای ، من اهمیتی نمی دادم ، زیرا ما هرگز نمی توانیم جلال خدا را با استفاده از نام الهی اشتباه بگیریم. من این را بدیهی می پذیرفتم و استکبار چنین تصوری را نمی دیدم. من کی هستم که به خدا بگویم چگونه کلمه خود را بنویسد؟ به چه حق من ویرایشگر خدا را بازی می کنم؟

آیا ممکن است که یهوه خدا دلیلی داشته باشد که نویسندگان مسیحی را ترغیب کند از استفاده از نام او پرهیز کنند؟

چرا نام الهی گم شده است؟

این سوال آخر توسط شاهدان یهوه نادیده گرفته می شود ، همانطور که سالها توسط من بود. "البته ، نام یهوه باید در کتاب مقدس مسیحیان آمده باشد ،" تقریباً 7,000 بار در کتاب مقدس عبری آمده است. چگونه می توان آن را از طریق کتاب مقدس مسیحی نیز پاشید؟ '

این طبیعتاً شاهدان را به این نتیجه می برد که حذف شده است.

یک مفهوم جدی وجود دارد. باید نتیجه بگیریم که خدای متعال جهان بهترین تلاشهای شیطان را برای حذف نام خود از کتاب مقدس عبری شکست داد ، اما نتوانست همان کار را برای کتاب مقدس مسیحی انجام دهد. به یاد داشته باشید ، نام وی در یکی از 5,000 نسخه خطی به علاوه NT موجود در حال حاضر وجود ندارد. سپس باید نتیجه بگیریم که یهوه در دور 1 (کتاب مقدس عبری) پیروز شد ، اما در دور 2 به شیطان (کتاب مقدس مسیحی) باخت. فکر می کنید چقدر احتمال دارد؟

ما ، مردان گناهکار ، ناقص ، نتیجه گرفتیم و سعی می کنیم کتاب مقدس را با آن مطابقت دهیم. بنابراین ما تصور می کنیم که نام خدا را در مکان هایی که احساس می کنیم باید "بازگردانیم". این شکل از مطالعه کتاب مقدس "eisegesis" نامیده می شود. ورود به مطالعه کتاب مقدس با ایده ای که قبلاً به عنوان واقعیت پذیرفته شده و به دنبال شواهدی برای حمایت از آن هستید.

این اعتقاد ناخواسته باعث تمسخر خدایی شد که قرار است آن را ارج نهیم. یهوه هرگز در برابر شیطان شکست نمی خورد. اگر نام آنجا نباشد ، قرار نیست که آنجا باشد.

این ممکن است برای شاهدان غیرقابل قبول باشد که احترام به نام الهی باعث می شود برخی تقریباً مانند یک طلسم با آن رفتار کنند. (من ده بار آن را شنیده ام که در یک نماز استفاده شده است.) با این وجود ، تصمیم گیری در مورد اینکه چه چیزی قابل قبول است یا خیر ، به عهده ما نیست. این همان چیزی است که آدم می خواست ، اما مسیحیان واقعی این امر را به عهده خداوند ما عیسی می گذارند تا به ما بگوید چه چیزهایی قابل قبول است و چه چیزهایی غیر قابل قبول. آیا عیسی حرفی برای گفتن دارد که به ما کمک کند فقدان نام الهی را در نوشته های مسیحی درک کنیم؟

مکاشفه ای شگفت انگیز

بیایید فرض کنیم - فقط برای بیان یک نکته - که همه 239 درج نام الهی در کتاب مقدس مسیحیان در نسخه 2013 NWT معتبر است. آیا تعجب خواهید داشت اگر یاد بگیرید که اصطلاح دیگری که به یهوه گفته می شود از این تعداد فراتر است؟ اصطلاح "پدر" است. آن 239 مورد را حذف کنید و اهمیت "پدر" به طور قابل توجهی بیشتر می شود.

چطور؟ معامله بزرگ چیست؟

ما عادت داریم خدا را پدر بنامیم. در حقیقت ، عیسی به ما یاد داد که دعا کنیم ، "پدر ما در آسمان ها ..." (تن 6: 9) ما فکر نمی کنیم ما نمی دانیم که آن تدریس در آن زمان چقدر بدعت بوده است. کفر محسوب می شد!

"اما او به آنها پاسخ داد:" پدر من تا به حال به کار خود ادامه داده است و من هم به کار خود ادامه می دهم. " 18 با این حساب ، در حقیقت ، یهودیان بیش از پیش به دنبال كشتن او بودند ، زیرا او نه تنها سبت را می شكند ، بلكه همچنین خدا را پدر خود می خواند و خود را با خدا برابر می دانست. " (Joh 5: 17، 18)

برخی ممکن است مخالف باشند که یهودیان نیز خدا را پدر خود می دانستند.

"آنها به او گفتند:" ما از زنا به دنیا نیامده ایم. ما یک پدر داریم ، خدا. "Joh 8: 41)

درست است ، اما در اینجا تمایز بسیار مهم نهفته است: یهودیان خود را فرزندان خدا به عنوان یک ملت می دانستند. این یک رابطه شخصی نبود ، بلکه یک رابطه جمعی بود.

خود را از طریق کتاب مقدس عبری جستجو کنید. هر دعا یا آواز مداحی را که در آنجا خوانده می شود ، در نظر بگیرید. در موارد معدودی که از یهوه به عنوان پدر یاد می شود ، این همیشه اشاره به ملت است. مواردی وجود دارد که از او به عنوان پدر شخصی یاد می شود ، اما فقط به معنای استعاره. برای مثال، 1 تواریخ 17: 13 جایی است که یهوه در مورد سلیمان به پادشاه داوود می گوید: "من خودم پدر او خواهم شد و او پسر من خواهد شد". این کاربرد مشابه عیسی است که او شاگرد خود را جان به عنوان پسر مریم و او را مادرش نامید. (جان 19: 26-27) در این موارد ، ما در مورد یک پدر واقعی صحبت نمی کنیم.

دعای نمونه عیسی در در متی 6: 9-13 نشانگر یک تغییر انقلابی در رابطه خدا با انسان است. آدم و حوا یتیم شدند و از خانواده خدا بی ارث شدند. به مدت چهار هزار سال ، مردان و زنان در یتیمی زندگی می کردند و درگذشتند زیرا پدری نداشتند که زندگی ابدی را از او به ارث ببرند. سپس عیسی آمد و وسایل فرزندخواندگی را به خانواده ای که آدم ما را از آنجا بیرون کرده بود ، فراهم کرد.

"با این حال ، به همه کسانی که او را دریافت کرده اند ، او اختیار داد تا فرزندان خدا شوندزیرا آنها به اسم او ایمان داشتند. "Joh 1: 12)

پولس می گوید که ما روحیه فرزندخواندگی را دریافت کرده ایم.

"برای همه کسانی که توسط روح خدا هدایت می شوند ، اینها فرزندان خدا هستند. 15 زیرا شما روح برده داری را که باعث ایجاد ترس دوباره شده است دریافت نکردید ، اما شما روحی دریافت کردید فرزندخواندگی به عنوان پسربا آن روح فریاد می زنیم: "آبا، پدر! "" (Ro 8: 14، 15)

از زمان آدم ، بشر منتظر این واقعه بود ، زیرا این به معنای آزادی از مرگ است. نجات نژاد

"زیرا آفرینش ، بر اساس امید ، تحت تأثیر بیهودگی قرار گرفت ، بلکه به واسطه او که آن را تحت فشار قرار داد ، 21 که خود آفرینش نیز از بردگی در برابر فساد آزاد خواهد شد و از آزادی شکوهمند فرزندان خدا برخوردار است. 22 زیرا می دانیم که همه آفرینش ها در کنار هم ناله می کنند و تا به امروز در کنار هم قرار دارند. 23 نه تنها این ، بلکه ما خودمان نیز هستیم که اولین میوه ها را داریم ، یعنی روح ، بله ، ما خودمان در درون خود غر می زنیم ، در حالی که صمیمانه منتظر فرزندخواندگی هستیم، از بدن ما با دیه آزاد می شود. " (Ro 8: 20-23)

یک مرد فرزندان خودش را به فرزندی قبول نمی کند. این بی معنی است او یتیمان را - فرزندان بی پدر - را به فرزندی قبول می کند - آنها را به طور قانونی پسران و دختران خود قرار می دهد.

این چیزی است که دیه عیسی امکان پذیر می کند. پسری از پدرش ارث می برد. ما زندگی ابدی را از پدر خود به ارث می بریم. (آقای 10: 17; او 1: 14; 9:15) اما ما بیش از آن چیزی که در مقالات بعدی خواهیم دید به ارث می بریم. با این حال ، ابتدا باید به این س answerال پاسخ دهیم که چرا یهوه نویسندگان مسیحی را به استفاده از نام او ترغیب نکرد.

دلیل گم شدن نام الهی.

پاسخ ساده است وقتی که بفهمیم روابط ترمیم شده پدر و کودک برای ما چه معنایی دارد.

اسم پدر شما چیست؟ شما می دانید ، بدون شک. اگر دیگران بخواهند به آنها می گویید که این چیست. با این حال ، چند بار از آن برای خطاب به وی استفاده کرده اید؟ پدرم به خواب رفته است ، اما مدت چهل سالی که با ما بود ، من هرگز - حتی یک بار - او را به نام خود صدا نکردم. انجام این کار باعث می شد که من در سطح دوست یا آشنایی پایین بیایم. هیچ کس دیگری ، خواهرم را نجات دهد ، مجبور نشد که او را "پدر" یا "پدر" صدا کند. رابطه من با او از آن طریق خاص بود.

در کتاب مقدس مسیحیان با جایگزینی "یهوه" به جای "پدر" ، بر رابطه تغییر یافته ای که بندگان خدا در نتیجه فرزندخواندگی پسران پس از روح مقدس برای پس از پرداخت دیه عیسی ریخته اند ، تأکید دارند.

یک خیانت هولناک

در ابتدای این مقاله ، من در مورد کشف چیزی با ارزش عالی صحبت کردم که باعث می شد همه آنچه قبلاً تجربه کرده ام بی نتیجه به نظر برسد. من تجربه ای را توصیف کردم مانند کسی که نابینا سرانجام قادر به دیدن است. اما این روند بدون افت و خیز نبود. هنگامی که بینایی خود را بدست می آورید ، هم خوب و هم بد می بینید. آنچه در ابتدا تجربه کردم سرخوشی شگفت انگیز ، سپس سرگشتگی ، سپس انکار ، سپس عصبانیت ، سپس سرانجام شادی و آرامش بود.

به من اجازه دهید آن را به این شکل نشان دهم:

یوناداب یتیم بود. او همچنین یک گدا ، تنها و دوست نداشتنی بود. روزی مردی به نام یهو که در سنش بود قدم زد و وضعیت رقت بار او را دید. وی جاناداب را به خانه خود دعوت کرد. یهو توسط یک مرد ثروتمند به فرزندخواندگی پذیرفته شد و زندگی تجملاتی داشت. جاناداب و یهو دوست شدند و به زودی جاناداب خوب غذا می خورد. او هر روز به خانه یهو می رفت و با یهو و پدرش پشت میز می نشست. او از گوش دادن به پدر یهو که نه تنها ثروتمند بود ، بلکه سخاوتمندانه ، مهربان و بسیار عاقل بود لذت می برد. جاناداب خیلی چیزها یاد گرفت. او چقدر آرزو داشت پدرى مانند پدرى كه يهو داشت داشته باشد ، اما وقتي از او س ،ال كرد ، يهو به او گفت كه پدرش ديگر فرزند نمى پذيرد. با این حال ، یهو به جاناداب اطمینان داد که او همچنان از مهمان نوازی پدرش استقبال می کند و پدرش را دوست صمیمی جاناداب می داند.

مرد ثروتمند یک اتاق اختصاصی به جوناداب داد ، زیرا او در یک عمارت بزرگ زندگی می کرد. جاناداب اکنون به خوبی زندگی می کرد ، اما با وجود اینکه قسمت زیادی از آنچه یهو در اختیار داشت بود ، او هنوز فقط یک مهمان بود. او هیچ چیز را به ارث نمی برد ، زیرا فقط فرزندان از پدر به ارث می برند و رابطه او با پدر به دوستی او با یهو بستگی داشت. او از یهو بسیار سپاسگزار بود ، اما هنوز کمی به آنچه یهو داشت حسادت می کرد و این باعث می شد احساس گناه کند.

یه روز یهو سر غذا نبود. جاناداب برای یکبار تنها ماندن با مرد ثروتمند ، کمی جسارت جمع کرد و با صدایی لرزان از او پرسید که آیا هنوز فرصتی وجود دارد که او پسر دیگری را به فرزندی قبول کند؟ مرد ثروتمند با چشمانی گرم و مهربان به جاناداب نگاه کرد و گفت: "چه چیزی اینقدر طول کشید؟ از بدو ورود منتظر شما بوده ام تا از من بخواهید. "

آیا می توانید احساسات متناقضی را که جاناداب احساس می کرد تصور کنید؟ بدیهی است که او از احتمال فرزندخواندگی بسیار خوشحال بود. که بعد از این همه سال او سرانجام به یک خانواده تعلق خواهد گرفت ، سرانجام پدری که تمام عمر آرزو داشت داشته باشد. اما با این حس سرخوشی مخلوط می شود ، عصبانیت وجود دارد. عصبانیت از یهو برای مدت طولانی فریب دادن او. اندکی پس از آن ، دیگر قادر به کنار آمدن با عصبانیتی که از خیانت بی رحمانه شخصی که دوست خود می دانست ، نبود ، به مردی که پدرش نبود نزدیک شد و از او پرسید که چه کار کند. 

پاسخ پدر این بود: "هیچ چیز". "فقط حقیقت را بگویید و نام نیک من را حفظ کنید ، اما برادر خود را به من بسپارید." 

با آرامش از این وزن بزرگ ، صلحی که قبلاً هرگز تجربه نکرده بود ، بر جاناداب نشست و با آن شادی بی حد و حصر.

بعداً ، وقتی یهو از تغییر وضعیت Jonadab مطلع شد ، حسادت و خشم گرفت. او شروع به آزار و اذیت جاناداب کرد ، او را صدا کرد و در مورد او به دیگران دروغ گفت. با این حال ، جاناداب فهمید که تلافی جویی او نیست ، بنابراین آرام و در آرامش باقی ماند. این باعث عصبانیت بیشتر یهو شد و او رفت تا دردسرهای بیشتری برای جاناداب ایجاد کند.

مروارید با ارزش بزرگ

ما به عنوان شاهدان یهوه آموخته ایم كه "گوسفندان دیگر" هستیم (جان 10: 16) ، که به معنای یک شاهد به این معنی است که ما گروهی از مسیحیان متمایز از 144,000،XNUMX نفر مسح هستیم - شماری که به شاهدان تعلیم داده می شود تحت اللفظی است. به ما گفته می شود که ما یک امید کاملاً زمینی داریم و تا زمانی که در پایان هزار سال سلطنت مسیح به کمال نرسیم ، زندگی ابدی نخواهیم داشت. ما در میثاق جدید نیستیم ، عیسی را واسطه نداریم و نمی توانیم خود را فرزندان خدا بنامیم اما در عوض فقط دوستان خدا هستیم. به همین ترتیب ، اگر بخواهیم از فرمان پروردگار خود برای نوشیدن شراب و خوردن نانی که نشان دهنده خون حیات و گوشت کامل او برای تمام بشریت است ، اطاعت کنیم ، برای ما گناه خواهد بود.[d]

به بیان دیگر ، ما مجاز به صرف غذا در سفره Jehu هستیم ، و ما باید قدردان آن باشیم ، اما جرات نداریم پدر Jehu را پدر خودمان بنامیم. او فقط دوست خوبی است. زمان فرزندخواندگی گذشته است. درها کاملاً بسته است

هیچ مدرکی در این زمینه در کتاب مقدس وجود ندارد. این یک دروغ است ، و یک دروغ و هیولا!  فقط یک امید برای مسیحیان در نظر گرفته شده است ، و آن هم به ارث بردن پادشاهی آسمان ها و همراه آن زمین است. (تن 5: 3، 5) هر امید دیگری که توسط مردان مطرح می شود انحراف از خبرهای خوب است و منجر به محکومیت می شود. (دیدن غلاطیان 1: 5-9)

تمام زندگی ام ، اعتقاد داشتم که به مهمانی دعوت نشده ام. مجبور شدم بیرون بایستم و داخل را نگاه کنم اما نمی توانستم شرکت کنم. استثنا شدم یتیمی هنوز. استدلال کردم که یتیمی خوب تغذیه شده و پرستار است اما هنوز یتیمی. اکنون فهمیدم که این حقیقت نیست و هرگز هم نبوده است. من فریب خورده ام و دهها سال است که آنچه توسط پروردگار ما عیسی به من پیشنهاد شده است - آنچه به همه ما پیشنهاد شده است ، از دست داده ام. خوب ، دیگر هیچ! هنوز زمان وجود دارد. زمان درک پاداش آنقدر عظیم است که باعث می شود هر آنچه را که تاکنون به دست آورده ام یا آرزوی دستیابی به آن را دارم بی معنی کند. این مروارید بسیار ارزشمند است. (Mt 13: 45-46) هیچ چیز را رها نکرده ام و هرچه رنج برده ام تا زمانی که این مروارید را داشته باشم نتیجه ای ندارد.

احساسات در مقابل ایمان

این اغلب نقطه شکست برای برادران JW من است. اکنون احساسات می تواند بر ایمان غلبه کند. هنوز هم در ذهنیت دکترین از پیش اندیشیده شده ، بسیاری از افراد با افکاری مانند:

  • بنابراین شما معتقدید همه افراد خوب به بهشت ​​می روند؟ یا…
  • من نمی خواهم به بهشت ​​بروم ، می خواهم روی زمین زندگی کنم. یا…
  • رستاخیز چطور؟ آیا شما اعتقاد ندارید که مردم به زمین زنده می شوند؟ یا…
  • اگر همه خوبی ها به بهشت ​​بروند ، در آرماگدون چه اتفاقی می افتد؟

دهه های متمادی با تصویری از جوانان خوشحال که در حومه خانه های زیبایی در حال ساخت هستند ؛ یا برادری متنوع بین المللی که باهم ضیافت مجلل می خورند. یا کودکان خردسال که با حیوانات وحشی سوار می شوند ؛ آرزوی نیرومندی برای آنچه در انتشارات وعده داده شده ایجاد شده است. در آن سوی سکه ، به ما گفته می شود که همه مسح ها به آسمان می روند تا دیگر هرگز دیده نشوند ، در حالی که گوسفندان دیگر در زمین شاهزاده می شوند. هیچ کس نمی خواهد برود و دیگر هرگز دیده نشود. ما انسان هستیم و برای این زمین ساخته شده ایم.

ما فکر می کنیم که در مورد امید زمینی چیزهای زیادی می دانیم ، حتی متوجه نمی شویم که کتاب مقدس یونان مسیحی در مورد آن اصلاً چیزی نگفته است. اعتقاد ما که کاملاً محکم است کاملاً بر اساس حدس و گمان استوار است و بر این باور است که پیشگویی های ترمیم بنی اسرائیل در کتاب مقدس عبری دارای کاربرد ثانویه و ضد نوع برای آینده ما است. این ، همه ما با جزئیات عالی و معنی دار آموزش داده می شویم ، در حالی که امید به ارث بردن پادشاهی هرگز در انتشارات بیان نمی شود. این فقط یک سیاه چاله بزرگ ، در کل دانش کتاب مقدس JW است.

با توجه به تأثیر احساسی این باورها و تصاویر ، به راحتی می توان فهمید که چرا بسیاری پاداشی را که عیسی از آن صحبت کرد ، جذاب نمی دانند. پاداشی که مردان می آموزند بهتر است. تعالیم عیسی هرگز حتی فرصتی برای جلب توجه قلب پیدا نمی کند.

بیایید یک چیز را مستقیم بگیریم. هیچ کس دقیقاً نمی داند پاداشی که عیسی وعده داده چگونه خواهد بود. پولس گفت ، "در حال حاضر ما با طرح آینه فلزی طرح کلی مبهم را مشاهده می کنیم ...". جان گفت: «عزیزان ، ما اکنون فرزندان خدا هستیم ، اما هنوز مشخص نشده است که چه خواهیم بود. ما می دانیم که وقتی او آشکار شد ، مانند او خواهیم شد ، زیرا او را همانطور که هست خواهیم دید. " - 1Co 13: 12; 1 جان 3: 2

بنابراین همه چیز به ایمان برمی گردد.

ایمان بر این باور ما استوار است که خدا خوب است. ایمان باعث می شود که به نام نیکوی خدا ، شخصیت او ایمان داشته باشیم. نام "یهوه" مهم نیست ، بلکه آن چیزی است که این نام نشان می دهد: خدایی که عشق است و آرزوی همه کسانی را که دوستش دارند برآورده می کند. (1Jo 4: 8; Ps 104: 28)

احساساتی که ناشی از تلقین دهها ساله است به ما می گوید آنچه فکر می کنیم می خواهیم ، اما خدایی که ما را بهتر از خودمان می شناسد می داند چه چیزی واقعاً ما را خوشحال خواهد کرد. اجازه ندهیم احساسات ما را به سمت امید کاذب سوق دهند. امید ما به پدر آسمانی ما است. ایمان به ما می گوید آنچه او در فروشگاه ذخیره می کند چیزی است که ما آن را دوست خواهیم داشت.

از دست دادن آنچه پدرتان به دلیل اعتماد شما به تعالیم انسانها برای شما آماده کرده است ، منجر به یکی از بزرگترین مصیبتهای زندگی شما خواهد شد.

پل به دلایلی از نوشتن این کلمات الهام گرفت:

"چشم نه دیده است و نه گوش شنیده است ، و نه چیزهایی که خداوند برای کسانی که دوستش دارند آماده کرده است در قلب انسان تصور شده است." 10 زیرا این برای ما خداوند است که آنها را از طریق روح خود آشکار کرده است ، زیرا روح در همه چیز ، حتی چیزهای عمیق خدا را جستجو می کند. " (1Co 2: 9، 10)

من و شما نمی توانیم عرض و ارتفاع و عمق کامل آنچه پدرمان برای ما آماده کرده را تصور کنیم. آنچه می توانیم مشاهده کنیم ، رئوس مطالب مه آلود است که گویی از طریق یک آینه فلزی آشکار شده است.

دلیل این امر این است که اگر یاهو از ما بخواهد اجازه دهد او را پدر بنامیم ، یک چیز می خواهد. او می خواهد ما ایمان نشان دهیم. بنابراین او به جای اینکه در مورد پاداش جزئیات زیادی کسب کند ، انتظار دارد ما ایمان نشان دهیم. واقعیت این است که او کسانی را انتخاب می کند که بشر از طریق آنها نجات خواهد یافت. اگر ما نتوانیم ایمان داشته باشیم كه هر آنچه پدر ما به ما وعده می دهد برای ما بیش از حد خوب خواهد بود ، پس شایسته نیستیم كه در ملكوت آسمانها با مسیح خدمت كنیم.

گفته شد ، مانعی در پذیرش این پاداش می تواند قدرت باورهای تلقینی باشد ، نه بر اساس کتاب مقدس ، بلکه بر اساس تعالیم انسان ها. پیش فرضهای بررسی نشده ما درباره معاد ، ماهیت پادشاهی آسمانها ، آرماگدون و سلطنت هزار ساله مسیح ، اگر وقت نگذاریم برای مطالعه آنچه کتاب مقدس در واقع در مورد آن می گوید ، مانع خواهد شد همه این. اگر شما علاقه مند به ادامه کار هستید ، اگر پاداش دعوت آسمانی است ، لطفاً مقاله را بخوانید سریال نجات. امید است که به شما در یافتن پاسخهایی که می خواهید کمک کند. با این وجود ، هیچ کس در مورد این موارد چیزی نمی گوید ، قبول کنید ، اما همه چیز را امتحان کنید تا ببینید کتاب مقدس چه چیزی را آموزش می دهد. - 1 جان 4: 1; 1Th 5: 21

__________________________________________________

[A] yb75 pp. 219-220 قسمت 3 - ایالات متحده آمریكا: "استفاده از نام الهی" یهوه "237 بار در متن اصلی مقاله بسیار قابل توجه بود ترجمه جهان نوین از کتاب مقدس یونانی مسیحی. "

[B] w71 8 /1 ص. 453 چرا نام خدا باید در كتاب مقدس آمده باشد

[c] دیدن "چهار ضلعی در عهد جدید" همچنین "کتاب مقدس و کتاب مقدس مسیحی".

[d] برای اثبات ، به W15 5/15 p مراجعه کنید. 24؛ w86 2/15 ص 15 پاراگراف 21؛ w12 4/15 ص 21؛ آی تی-2 ص. 362 زیرنویس: "کسانی که مسیح واسطه آنهاست" ؛ w12 7/15 ص 28 پاراگراف 7 w10 3/15 ص 27 پاراگراف 16؛ w15 1/15 ص 17 پاراگراف 18

Meleti Vivlon

مقالات Meleti Vivlon.
    21
    0
    لطفا نظرات خود را دوست دارم ، لطفاً نظر دهید.x