La مقاله قبلی با دو دانه رقیب که در طول زمان با یکدیگر درگیر هستند تا اوج نجات بشریت برخورد کرد. ما اکنون در قسمت چهارم این مجموعه هستیم و در واقع هرگز متوقف نشده ایم که این سال را بپرسیم: نجات ما چیست؟
نجات بشریت از چه چیزی تشکیل شده است؟ اگر فکر می کنید پاسخ واضح است ، دوباره فکر کنید. من کردم ، و کردم. من می توانم به شما اطمینان دهم که پس از تأمل زیاد ، فهمیدم که این شاید از همه تعالیم اساسی مسیحیت ، اشتباه ترین و برداشت نادرست باشد.
اگر بخواهید از پروتستان متوسط خود این س questionال را بپرسید ، احتمالاً می شنوید که اگر خوب باشید نجات به معنای رفتن به بهشت است. برعکس ، اگر شما بد هستید ، به جهنم می روید. اگر از یک کاتولیک بپرسید ، پاسخ مشابهی دریافت خواهید کرد ، با این ضمیمه که اگر شما به اندازه کافی خوب نیستید که لیاقت بهشت را داشته باشید ، اما نه آنقدر بد هستید که مستحق محکومیت در جهنم شوید ، به برزخ می روید ، که نوعی پاکسازی است مانند جزیره الیس به خانه برگشته بود.
برای این گروه ها ، معاد جسم است ، زیرا روح هرگز ، جاودانه و همه نمی میرد.[I] مطمئناً ، اعتقاد به روح جاویدان به این معنی است که دیگر به زندگی جاویدان امید و پاداشی نیست ، زیرا طبق تعریف ، یک روح جاوید جاودانه است. به نظر می رسد که برای اکثر کسانی که در دنیای مسیحیت هستند ، نجات - همانطور که جامعه املاک و مستغلات می گویند - همه چیز در مورد "مکان ، مکان ، مکان" است. این همچنین بدان معنی است که برای بیشتر کسانی که خود را مسیحی معرفی می کنند ، این کره خاکی چیزی بیشتر از یک منطقه اثبات کننده نیست. یک اقامتگاه موقت که قبل از رفتن به پاداش ابدی خود در بهشت یا لعنت ابدی خود در جهنم ، در آن آزمایش و پالایش می شویم.
با نادیده گرفتن این واقعیت که هیچ پایه و اساس صحیحی از کتاب مقدس برای این الهیات وجود ندارد ، برخی کاملاً منطقی از آن صرف نظر می کنند. آنها استدلال می کنند که اگر زمین زمینه اثبات صلاحیت ما برای دریافت پاداش آسمانی است ، چرا خداوند فرشتگان را مستقیماً به عنوان موجودات روح آفرید؟ آیا آنها نباید آزمایش شوند؟ اگر نه ، پس چرا ما؟ چرا اگر آنچه که به دنبال آن هستید ، اگر آنچه می خواهید با آن به پایان برسید موجوداتی جسمی هستند ، موجودات جسمی ایجاد کنید؟ به نظر می رسد هدر دادن تلاش است. همچنین ، چرا خدای مهربان با اراده ، موجودات بی گناه را دچار چنین رنج هایی می کند؟ اگر زمین برای آزمایش و پالایش باشد ، پس به انسان حق انتخاب داده نشد. او برای رنج کشیدن آفریده شده است. این با آنچه 1 یوحنا 4: 7-10 درباره خدا به ما می گوید جور نیست.
سرانجام ، و از همه مهمتر از همه ، چرا خداوند جهنم را آفرید؟ از این گذشته ، هیچ یک از ما درخواست ایجاد شدن نکردیم. قبل از اینکه هرکدام به وجود بیاییم ، هیچ چیز نبودیم. بنابراین معامله خدا اساساً این است: "یا شما مرا دوست دارید و من شما را به بهشت می برم ، یا شما مرا رد می کنید ، و شما را برای همیشه شکنجه خواهم کرد." این شانس را نداریم که به سادگی به آنچه قبل از وجود داشته ایم برگردیم. اگر نمی خواهیم معامله را انجام دهیم ، فرصتی برای بازگشت به نیستی که از آن آمده ایم ، نیست. نه ، یا اطاعت از خداست و زندگی می کند ، یا خدا را رد می کند و برای همیشه و همیشه شکنجه می شود.
این همان چیزی است که ما می توانیم آن را الهیات پدرخوانده بنامیم: "خدا قرار است پیشنهادی را به ما ارائه دهد که نمی توانیم آن را رد کنیم."
جای تعجب نیست که تعداد فزاینده ای از انسانها به بی خدایی یا اگنوسیسیسم روی آورده اند. تعالیم کلیسا ، به جای انعکاس منطق منطقی علم ، بنیان واقعی آنها را در اساطیر مردم باستان نشان می دهد.
در طول زندگی من ، من بحث های طولانی با مردم از همه بزرگترین و بسیاری از عقاید جزئی در جهان ، چه مسیحی و غیر مسیحی داشته ام. من هنوز مطلبی را پیدا نکرده ام که کاملاً منطبق با آنچه کتاب مقدس می آموزد باشد. این نباید ما را متعجب کند. شیطان نمی خواهد مسیحیان ماهیت واقعی نجات را درک کنند. با این حال ، بسیاری از گروه های رقیب وی ، مشکل هر سازمانی با کالایی برای فروش دارند. (2 قرنتیان 11:14 ، 15) آنچه هر یک از آنها به مصرف کننده ارائه می دهد باید متفاوت از رقبا باشد. در غیر این صورت ، چرا مردم تغییر می کنند؟ این مارک تجاری 101 است.
مشکلی که همه این ادیان با آن روبرو هستند این است که امید واقعی برای نجات داشتن هیچ آیین سازمان یافته ای نیست. مثل مانایی است که در بیابان سینا از آسمان افتاده است. آنجاست که همه بخواهند اساساً ، دین سازمان یافته سعی در فروش مواد غذایی به افرادی دارد که توسط آن احاطه شده اند ، همه به صورت رایگان. دین شناسان می فهمند که آنها نمی توانند مردم را کنترل کنند مگر اینکه تأمین مواد غذایی آنها را کنترل کنند ، بنابراین آنها خود را "برده وفادار و با احتیاط" متی 24: 45-47 ، تأمین کننده غذای انحصاری گله خدا معرفی می کنند و امیدوارند که کسی متوجه این موارد نشود مجانی هستند که غذا را خودشان تهیه کنند. متأسفانه این استراتژی صدها سال م hasثر بوده و همچنان نیز ادامه دارد.
خوب ، در این سایت ، هیچ کس سعی در اداره یا حکمرانی دیگری ندارد. در اینجا ما فقط می خواهیم کتاب مقدس را درک کنیم. در اینجا ، تنها کسی که مسئول آن است ، عیسی است. وقتی بهترین ها را دارید ، چه کسی به بقیه نیاز دارد!
بنابراین ، بیایید با هم به کتاب مقدس نگاه کنیم و ببینیم که چه چیزی می توانیم ارائه دهیم ، اینطور است؟
بازگشت به اصول
به عنوان یک نقطه شروع ، اجازه دهید توافق کنیم که نجات ما بازگرداندن آنچه در عدن از دست رفته است. اگر آن را از دست نمی دادیم ، هرچه بود ، نیازی به نجات نداشتیم. منطقی به نظر می رسد بنابراین ، اگر بتوانیم به درستی آنچه را که در آن زمان گم شده بود درک کنیم ، خواهیم فهمید که برای نجات باید چه چیزهایی را پس بگیریم.
ما می دانیم که آدم توسط خدا و مانند او آفریده شده است. آدم پسر خدا ، بخشی از خانواده جهانی خدا بود. (کتاب مقدس 1:26 ؛ لو 3:38) کتاب مقدس همچنین نشان می دهد که حیوانات نیز توسط خداوند خلق شده اند اما به شکل و شمایل او ساخته نشده اند. کتاب مقدس هرگز از حیوانات به عنوان فرزندان خدا یاد نمی کند. آنها فقط مخلوق او هستند ، در حالی که انسانها هم آفرینش او و هم فرزندان او هستند. از فرشتگان نیز به عنوان فرزندان خدا صحبت می شود. (ایوب 38: 7)
فرزندان از پدری ارث می برند. فرزندان خدا از پدر آسمانی خود ارث می برند ، این بدان معناست که آنها از جمله چیزهای دیگر ، زندگی ابدی را به ارث می برند. حیوانات فرزندان خدا نیستند ، بنابراین از خدا ارث نمی برند. بنابراین حیوانات به طور طبیعی می میرند. تمام آفرینش های خداوند ، خواه بخشی از خانواده او باشد یا نباشد ، تابع اوست. بنابراین ، بدون ترس از تناقض می توانیم بگوییم که یهوه ، حاکم جهانی است.
بیایید دوباره تکرار کنیم: هر آنچه وجود دارد خلقت خداست. او خداوند متعال بر همه آفرینش ها است. بخش کوچکی از آفرینش او نیز فرزندان او ، خاندان خدا محسوب می شوند. همانطور که در مورد پدر و فرزندان اتفاق می افتد ، فرزندان خدا نیز مانند او و مانند او الگو گرفته اند. در کودکی ، آنها از او ارث می برند. فقط اعضای خانواده خدا ارث می برند و بنابراین فقط اعضای خانواده می توانند زندگی را که خدا دارد ، به ارث ببرند: زندگی ابدی.
در طول راه ، برخی از فرزندان فرشته خدا و همچنین دو فرزند اصلی او قیام کردند. این بدان معنا نبود که خدا از حاکمیت آنها دست برد. همه آفرینش ها تابع او هستند. به عنوان مثال ، مدتها پس از عصیان ، شیطان هنوز تابع اراده خدا بود. (رجوع کنید به ایوب 1:11 ، 12) در حالی که عرض جغرافیایی قابل توجهی داشت ، اما خلقت سرکش هرگز در انجام هر کاری که می خواست کاملاً آزاد نبود. یهوه ، به عنوان خداوند متعال ، هنوز محدودیت هایی را تعیین می کند که هم انسان و هم دیوها می توانند در آن فعالیت کنند. هنگامی که از این محدودیت ها عبور کرد ، عواقبی مانند نابودی جهان بشریت در طوفان ، یا تخریب محلی سدوم و گومورا ، یا تحقیر یک انسان مانند نبوکدنصر پادشاه بابلی به وجود آمد. (Ge 6: 1-3؛ 18:20؛ Da 4: 29-35؛ جود 6 ، 7)
با توجه به اینکه رابطه حکومتی خدا با انسان پس از گناه آدم نیز به حیات خود ادامه داد ، می توان نتیجه گرفت که رابطه ای که آدم از دست داد رابطه حاکم / سوژه نبود. آنچه از دست داد رابطه خانوادگی پدر و فرزندان بود. آدم را از عدن ، خانه خانوادگی که یهوه برای اولین انسانها آماده کرده بود ، بیرون کردند. او را بی ارث کردند. از آنجا که فقط فرزندان خدا می توانند چیزهای خدا ، از جمله زندگی ابدی را به ارث ببرند ، آدم از ارث خود بازماند. بنابراین ، او مانند حیوانات فقط مخلوق دیگری از خدا شد.
"زیرا نتیجه ای برای انسان و نتیجه ای برای حیوانات است. همه آنها نتیجه یکسانی دارند. همانطور که یکی می میرد ، دیگری نیز می میرد؛ و همه آنها فقط یک روح دارند. بنابراین انسان هیچ برتری نسبت به حیوانات ندارد ، زیرا همه چیز بیهوده است. " (Ec 3:19)
اگر انسان به صورت خدا و مانند او ساخته شده و عضوی از خاندان خداست و وارث زندگی ابدی است ، چگونه می توان گفت که "انسان برتری بر حیوانات ندارد"؟ نمی تواند بنابراین ، نویسنده Ecclesiastes در حال صحبت کردن از 'مرد افتاده' است. انسانها که به دلیل گناه ، از خانواده خدا بی بهره مانده اند ، واقعاً از حیوانات بهتر نیستند. همانطور که یکی می میرد ، دیگری نیز می میرد.
نقش گناه
این به ما کمک می کند تا نقش گناه را در منظر قرار دهیم. هیچ یک از ما در ابتدا گناه انتخاب نکردیم ، اما همانطور که کتاب مقدس می گوید در آن متولد شدیم:
"بنابراین ، همانطور که گناه از طریق یک انسان وارد جهان شد ، و مرگ از طریق گناه ، مرگ نیز به همه انسانها منتقل شد ، زیرا همه گناه کردند." - رومیان 5:12 BSB[II]
گناه با به دست آوردن ژنتیکی از او ، ارث ما از آدم است. این مربوط به خانواده است و خانواده ما از پدرمان آدم به ارث می برند. اما زنجیره ارث با او متوقف می شود ، زیرا او از خاندان خدا بیرون رانده شد. بنابراین همه ما یتیم هستیم. ما هنوز مخلوق خدا هستیم اما مانند حیوانات دیگر پسران او نیستیم.
چگونه می توانیم برای همیشه زندگی کنیم؟ دست از گناه بردارید؟ این به سادگی فراتر از ما است ، اما حتی اگر اینگونه نباشد ، تمرکز بر روی گناه ، فراموش کردن از مسئله بزرگتر ، مسئله واقعی است.
برای درک بهتر مسئله واقعی نجات ما ، باید آخرین نگاهی به آنچه آدام قبل از رد خدا به عنوان پدرش داشت ، داشته باشیم.
آدم ظاهراً به طور منظم راه می رفت و با خدا صحبت می کرد. (جن 3: 8) به نظر می رسد این رابطه با پدر و پسر بیشتر از یک پادشاه و رعیتش مشترک بوده است. یهوه با اولین زوج انسانی مانند فرزندان خود رفتار کرد ، نه بندگان. خداوند به بندگان چه نیازی دارد؟ خدا عشق است و عشق او از طریق تنظیم خانواده ابراز می شود. خانواده هایی در بهشت هستند همانطور که خانواده های روی زمین نیز وجود دارند. (Eph 3:15) پدر یا مادر انسانی خوب زندگی فرزندشان را در درجه اول قرار می دهند ، حتی در حد فدا کردن زندگی خود. ما به تصویر خدا ساخته شده ایم و بنابراین ، حتی در حالی که گناهکار هستیم ، بارقه ای از عشق بی نهایت را که خدا نسبت به فرزندان خود دارد ، به تصویر می کشیم.
رابطه ای که آدم و حوا با پدرشان ، یهوه خدا داشتند ، قرار بود ما نیز باشد. این بخشی از ارثی است که در انتظار ما است. این بخشی از نجات ماست.
عشق خدا راه بازگشت را باز می کند
تا قبل از آمدن مسیح ، مردان مومن نمی توانستند به حق بیش از یک مفهوم استعاره ، یهوه را پدر شخصی خود بدانند. ممکن است از او به عنوان پدر قوم اسرائیل نام برده شود ، اما ظاهراً آن زمان کسی تصور نمی کرد که او پدر شخصی باشد ، همانطور که مسیحیان فکر می کنند. بنابراین ، هیچ دعایی در کتاب مقدس پیش از مسیحی (عهد عتیق) پیدا نخواهیم کرد که در آن بنده وفادار خدا او را به عنوان پدر خطاب می کند. اصطلاحات به کار رفته به او پروردگار به معنای برتر گفته می شود (The NWT غالباً این را به معنای “Lord Sovereign” ترجمه می کند.) یا به عنوان خدای متعال یا اصطلاحات دیگری که بر قدرت ، ربوبیت و جلال او تأکید دارند ، است. افراد باوفای قدیم - پدرسالاران ، پادشاهان و پیامبران - خود را فرزندان خدا نمی دانستند ، بلکه فقط آرزو داشتند که بندگان او باشند. پادشاه داوود تا آنجا پیش رفت که خود را "پسر کنیز [یهوه]" خواند. (Ps 86:16)
همه اینها با مسیح تغییر کرد ، و این یک اختلاف با مخالفان او بود. وقتی او خدا را پدر خود خواند ، آنها آن را کفر دانستند و خواستند او را درجا سنگ بزنند.
" . اما او به آنها جواب داد: "پدر من تاکنون کار کرده و من هم کار می کنم." 18 به همین دلیل است که یهودیان بیشتر برای کشتن او شروع به جستجو کردند ، زیرا او نه تنها سبت را می شکست بلکه خدا را پدر خود می نامید و خود را با خدا برابر می دانست. " (یوحنا 5:17 ، 18 NWT)
بنابراین وقتی عیسی به پیروان خود یاد داد كه دعا كنند ، "پدر ما در آسمانها ، بگذار نام تو مقدس شود ..." ما با رهبران یهود بدعت گفتیم. با این حال او این ترس را ترسناک بیان کرد زیرا او یک حقیقت حیاتی را منتقل می کرد. زندگی ابدی چیزی است که به ارث می رسد. به عبارت دیگر ، اگر خدا پدر شما نیست ، شما نمی توانید برای همیشه زندگی کنید. این به همان سادگی است. این ایده که ما می توانیم فقط به عنوان بندگان خدا یا حتی دوستان خدا برای همیشه زندگی کنیم ، خبر خوبی نیست که عیسی اعلام کرد.
(مخالفتی که عیسی و پیروانش وقتی ادعا کردند فرزندان خدا هستند تجربه کردند ، از قضا مساله مرده ای نیست. به عنوان مثال ، شاهدان یهوه در صورتی که ادعا کند فرزندخوانده خداست ، غالباً به یک شاهد دیگر مشکوک می شوند.)
عیسی نجات دهنده ما است ، و او با باز کردن راه بازگشت ما به خانواده خدا ، پس انداز می کند.
"با این حال ، به همه کسانی که او را دریافت کرده اند ، او اختیار داد که فرزندان خدا شوند ، زیرا آنها به نام او ایمان می آوردند." (یوه 1: 12 NWT)
اهمیت روابط خانوادگی در نجات ما توسط این واقعیت پیش می رود که عیسی را اغلب "پسر انسان" می نامند. او با عضویت در خانواده بشر ما را نجات می دهد. خانواده خانواده را نجات می دهد. (بعداً در این باره اطلاعات بیشتری کسب کنید.)
با ردیابی این بخشهای کتاب مقدس ، می توان فهمید که نجات همه مربوط به خانواده است:
"آیا همه آنها روحانی برای خدمات مقدس نیستند که برای کسانی که می خواهند وراثت نجات را داشته باشند ، برای خدمت فرستاده شده اند؟" (هبر 1:14)
"خوش به حال معتدلان ، زیرا آنها زمین را به ارث می برند." (مت 5: 5)
"و هر کسی که به خاطر نام من خانه ها یا برادران یا خواهران یا پدر یا مادر یا فرزندان یا سرزمین های خود را ترک کرده باشد ، صد برابر دریافت می کند و زندگی ابدی را به ارث می برد." (مت 19:29)
"سپس پادشاه به کسانی که در سمت راست خود هستند می گوید:" بیایید ، که توسط پدر من برکت گرفته اید ، پادشاهی را که از زمان تأسیس جهان برای شما آماده شده است ، به ارث ببرید. "(مت 25:34)
"همانطور که او در حال رفتن به راه خود بود ، مردی دوید و جلوی او زانو زد و از او س putال کرد:" استاد خوب ، چه کاری باید انجام دهم تا زندگی جاویدان را به ارث ببرم؟ "(آقای 10:17)
"بنابراین پس از اینکه از طریق لطف ناشایست آن شخص صالح اعلام شدیم ، با توجه به امید به زندگی ابدی وارث شویم." (تیتر 3: 7)
"اکنون چون شما پسر هستید ، خدا روح پسر خود را به قلب ما فرستاده است ، و فریاد می زند: "آبا، پدر! " 7 بنابراین شما دیگر برده نیستید بلکه پسر هستید. و اگر پسری هستی ، پس تو نیز از طریق خدا وارث هستی. " (Ga 4: 6 ، 7)
"که نشانه ای از پیش از ارث ماست ، به منظور آزاد کردن دارایی خود خدا توسط دیه ، به ستایش با شکوه او." (Eph 1:14)
"او چشمان قلب شما را روشن کرده است ، به طوری که شما می دانید که او به چه امید شما را صدا کرد ، و چه ثروتهای باشکوهی را به عنوان میراث مقدسین در اختیار دارد" (افس 1: 18)
"زیرا شما می دانید که از طرف یهوه است که شما میراث را به عنوان پاداش دریافت خواهید کرد. برده برای استاد ، مسیح. " (سرهنگ 3:24)
این به هیچ وجه لیست جامعی نیست ، اما برای اثبات این نکته که نجات ما از طریق وراثت - فرزندان وراثت از یک پدر - به ما می رسد کافی است.
فرزندان خدا
راه بازگشت به خانواده خدا از طریق عیسی مسیح است. دیه در آشتی ما با خدا را باز کرده و ما را به خانواده اش برگردانده است. با این حال ، کمی پیچیده تر از آن است. باج به دو طریق اعمال می شود: فرزندان خدا و فرزندان عیسی وجود دارد. ما اول به فرزندان خدا نگاه خواهیم کرد.
همانطور که در یوحنا 1:12 دیدیم ، فرزندان خدا بواسطه ایمان آوردن به نام عیسی به وجود می آیند. این بسیار دشوارتر از آن است که در نگاه اول به نظر می رسد. در واقع تعداد بسیار کمی این کار را انجام می دهند.
"اما وقتی پسر انسان می آید ، آیا او واقعاً ایمان روی زمین پیدا می کند؟" (لوقا 18: 8 DBT[III])
به نظر ایمن می توان گفت که همه ما این شکایت را شنیده ایم که اگر واقعاً خدایی وجود دارد ، چرا او فقط خودش را نشان نمی دهد و با آن تمام نمی شود؟ بسیاری احساس می کنند که این می تواند راه حل تمام مشکلات جهان باشد. اما چنین دیدگاهی ساده است ، با نادیده گرفتن ماهیت اختیار آزاد که توسط واقعیت های تاریخ آشکار می شود.
به عنوان مثال ، یهوه در معرض دید فرشتگان قرار دارد و با این حال بسیاری در طی سرکشی خود از شیطان پیروی می کردند. بنابراین اعتقاد به وجود خدا به آنها کمک نکرد که صالح بمانند. (جیمز 2:19)
بنی اسرائیل در مصر ده مظاهر حیرت انگیز از قدرت خدا را شاهد بودند و پس از آن دیدند كه قسمت دریای سرخ به آنها اجازه می دهد در زمین خشك فرار كنند و بعداً ببندند و دشمنان خود را ببلعند. با این حال ، طی چند روز آنها خدا را رد کردند و شروع به پرستش گوساله طلایی کردند. پس از پایان کار آن گروه شورشی ، یهوه به بقیه افراد گفت که زمین کنعان را تصاحب کنند. باز هم ، به جای اینکه شجاعت خود را براساس آنچه قبلاً از قدرت خدا برای پس انداز دیده بودند ، بگیرند ، آنها جای خود را به ترس و نافرمانی دادند. در نتیجه ، آنها چهل سال با سرگردانی در بیابان مجازات شدند تا اینکه همه مردان جسد آن نسل از بین رفتند.
از این طریق می توان فهمید که بین اعتقاد و ایمان تفاوت وجود دارد. با این وجود ، خدا ما را می شناسد و به یاد می آورد که ما خاک هستیم. (ایوب 10: 9) بنابراین حتی زنان و مردان مانند اسرائیلی های سرگردان این فرصت را خواهند داشت که با خدا آشتی کنند. با این وجود ، آنها برای ایمان به او به بیش از یک جلوه قابل مشاهده دیگر از قدرت غواصی نیاز دارند. گفته شد ، آنها هنوز شواهد مشهود خود را بدست می آورند. (اول تسالونیکیان 1: 2 ؛ مکاشفه 8: 1)
بنابراین کسانی هستند که با ایمان راه می روند و کسانی که با چشم راه می روند. دو گروه با این وجود فرصت رستگاری برای هر دو فراهم شده است زیرا خدا عشق است. کسانی که با ایمان راه می روند فرزندان خدا خوانده می شوند. در مورد گروه دوم ، آنها مجبور خواهند شد که فرزندان عیسی شوند.
یوحنا 5:28 ، 29 از این دو گروه صحبت می کند.
«از این تعجب نکنید ، زیرا ساعتی فرا می رسد که همه کسانی که در گورهای خود هستند صدای او را می شنوند 29و بیرون بیایید - کسانی که در قیامت زندگی نیکی کرده اند و کسانی که در قیامت قضاوت بدی کرده اند. " (یوحنا 5:28 ، 29 BSB)
عیسی به نوع رستاخیزی که هر گروه تجربه می کند اشاره دارد ، در حالی که پولس از وضعیت یا وضعیت هر گروه پس از قیامت صحبت می کند.
"و من به خدا امیدوارم ، كه این افراد نیز خود آن را قبول می كنند ، كه قیامتی هم از صالحان و هم از ناصالحان خواهد بود." (اعمال 24:15 HCSB[IV])
صالحان ابتدا زنده می شوند. آنها زندگی جاویدان را به ارث می برند و پادشاهی را به ارث می برند که از ابتدای تولید مثل برای آنها آماده شده است. اینها 1,000 سال به عنوان پادشاه و کشیش حکومت می کنند. آنها فرزندان خدا هستند. با این حال ، آنها فرزندان عیسی نیستند. آنها برادران او می شوند ، زیرا آنها در کنار پسر انسان وارث هستند. (پاسخ 20: 4-6)
سپس پادشاه به کسانی که در سمت راست خود هستند می گوید: "بیایید ، که توسط پدر من برکت گرفته اید ، پادشاهی را که از زمان تأسیس جهان برای شما آماده شده است ، به ارث ببرید." (مت 25:34)
زیرا همه کسانی که توسط روح خدا هدایت می شوند ، در حقیقت فرزندان خدا هستند. 15 زیرا شما روح برده داری دریافت نکردید که باعث ترس دوباره شد ، اما شما به عنوان فرزندی روحیه فرزند خواندن دریافت کردید ، با این روح ما فریاد می زنیم: "آبا، پدر! " 16 روح خود را با روح ما شهادت می دهد که ما فرزندان خدا هستیم. 17 بنابراین ، اگر ما کودک باشیم ، ما نیز می توانیم وارث باشیم - در واقع وارث خدا ، اما وارث مشترک با مسیح - به شرطی که با هم رنج بکشیم تا بتوانیم با هم تسبیح هم داشته باشیم. (Ro 8: 14-17)
البته متوجه خواهید شد که ما هنوز در مورد "وراث" و "ارث" صحبت می کنیم. حتی اگر در اینجا به یک پادشاهی یا دولتی اشاره می شود ، اما بحث در مورد خانواده متوقف نمی شود. همانطور که مکاشفه 20: 4-6 نشان می دهد ، عمر این پادشاهی محدود است. این یک هدف دارد ، و پس از تحقق آن ، ترتیبی که خدا از ابتدا هدف آن قرار داده است جایگزین خواهد شد: خانواده ای از فرزندان انسان.
بگذارید مثل مردان جسمی فکر نکنیم. پادشاهی که این فرزندان خدا به ارث می برند ، آنگونه که ممکن است در میان مردان باشد ، نیست. به آنها قدرت زیادی اعطا نمی شود تا بتوانند آن را بر دیگران سلطنت کنند و دست و پا منتظر آنها باشند. ما قبلاً این نوع پادشاهی را ندیده بودیم. این پادشاهی خداست و خدا عشق است ، بنابراین این پادشاهی مبتنی بر عشق است.
عزیزان ، بگذارید ما به دوست داشتن یکدیگر ادامه دهیم ، زیرا عشق از طرف خداست و هر کسی که دوست دارد از خدا به دنیا آمده و خدا را می شناسد. 8 هر که دوست ندارد خدا را نشناخته است ، زیرا خدا عشق است. 9 با این وجود عشق به خدا در مورد ما آشکار شد ، که خدا پسر تنها پسرش را به دنیا فرستاد تا ما از طریق او زندگی را بدست آوریم. " (1Jo 4: 7-9 NWT)
چه معنای بزرگی در این چند آیه یافت می شود. "عشق از طرف خداست." او سرچشمه تمام عشق است. اگر دوست نداشته باشیم ، نمی توانیم از خدا به دنیا بیاییم. ما نمی توانیم فرزندان او باشیم اگر دوست نداشته باشیم حتی نمی توانیم او را بشناسیم.
یهوه در پادشاهی خود کسی را که انگیزه عشق ندارد تحمل نخواهد کرد. در پادشاهی او هیچ فسادی وجود ندارد. به همین دلیل است که کسانی که پادشاهان و کشیشان را در کنار عیسی تشکیل می دهند باید کاملاً آزمایش شوند همانطور که استادشان بود. (او 12: 1-3 ؛ مت 10:38 ، 39)
این افراد می توانند همه چیز را فدای امید پیش روی خود کنند ، اگرچه شواهد کمی دارند که بتواند این امید را پایه ریزی کند. در حالی که اکنون این افراد امید ، ایمان و عشق دارند ، وقتی پاداش آنها تحقق یابد ، آنها به دو مورد اول احتیاج نخواهند داشت ، بلکه به عشق خود ادامه خواهند داد. (اول شرکت 1:13 ؛ رو 13:8 ، 24)
فرزندان عیسی
اشعیا 9: 6 از عیسی به عنوان پدر ابدی یاد می کند. پولس به قرنتیان گفت: "" اولین انسانی که آدم روح زنده شد. " آخرین آدم روح حیات بخشی شد. " (اول همکاری 1:15) یوحنا به ما می گوید که ، "زیرا همانطور که پدر در خودش زندگی دارد ، به پسر نیز اعطا کرده است که در خودش زندگی داشته باشد." (یوحنا 45:5)
به عیسی "زندگی در خودش" داده شده است. او یک "روح زندگی" است. او "پدر ابدی" است. انسانها می میرند زیرا گناهان را از پدرشان ، آدم ، به ارث می برند. نسب خانواده در آنجا متوقف می شود ، زیرا آدم به ارث برده نشده بود و دیگر نمی توانست از پدر آسمانی ارث ببرد. اگر انسان ها می توانستند خانواده ها را تغییر دهند ، اگر می توانستند به خانواده جدیدی از تبار عیسی تبدیل شوند که هنوز هم می تواند یهوه را به عنوان پدر خود ادعا کند ، زنجیره ارث باز می شود و آنها می توانند زندگی ابدی را به ارث ببرند. آنها به واسطه داشتن عیسی به عنوان "پدر ابدی" فرزندان خدا می شوند.
در پیدایش 3:15 ، ما می فهمیم که بذر زن با دانه یا فرزندان مار جنگ می کند. آدم اول و آخر می توانند یهوه را پدر مستقیم خود بدانند. آدم آخر ، به موجب تولد یک زن در تبار زن اول ، می تواند جایگاه خود را در خانواده مرد نیز ادعا کند. عضوی از خانواده انسانی به او حق می دهد فرزندان انسان را به فرزندی قبول کند. پسر خدا بودن به او این حق را می دهد که جانشین آدم به عنوان رئیس کل خانواده بشر شود.
تطبیق
عیسی ، مانند پدرش ، کسی را مجبور به فرزندخواندگی نخواهد کرد. قانون اراده آزاد بدین معنی است که ما باید آزادانه انتخاب کنیم که آنچه را بدون زورگویی و دستکاری پیشنهاد می شود ، بپذیریم.
شیطان با این قوانین بازی نمی کند. در طول قرن ها ، میلیون ها نفر از رنج ها ، فساد ، سو abuse استفاده و درد خمیده اند. توانایی تفکر آنها توسط تعصب ، دروغ ، جهل و اطلاعات غلط محو شده است. اجبار و فشار همسالان از همان نوزادی اعمال می شود تا تفکر آنها شکل گیرد.
پدر در حکمت بی حد و حصر خود تعیین کرده است که فرزندان خدا تحت فرمان مسیح برای پاکسازی تمام آوارهای قرن ها فساد بشری انسان مورد استفاده قرار خواهند گرفت تا بشر بتواند اولین شانس واقعی خود را برای آشتی با پدر آسمانی خود داشته باشد.
برخی از این موارد در این قسمت از فصل 8 رومیان نشان داده شده است:
18زیرا من فکر می کنم که مصائب این زمان حاضر ارزش مقایسه با شکوه و جلالی که برای ما آشکار می شود نیست. 19زیرا آفرینش با اشتیاق مشتاقانه در انتظار آشکار شدن فرزندان خدا است. 20زیرا آفرینش به امید بیهودگی ، بلکه بخاطر او که آن را تحت فشار قرار داده است ، مورد بیهودگی قرار گرفت 21که آفرینش خود از بند فساد آزاد شده و آزادی جلال فرزندان خدا را بدست خواهد آورد. 22زیرا می دانیم که تمام آفرینش ها تاکنون در دردهای زایمان با هم ناله کرده اند. 23و نه تنها آفرینش ، بلکه خود ما که اولین میوه های روح را داریم ، در حالی که مشتاقانه منتظر فرزندخواندگی پسران ، رستگاری بدن خود هستیم ، در درون غر می زنیم. 24زیرا به این امید ما نجات یافتیم. اکنون امیدی که دیده می شود امید نیست. چه کسی به آنچه می بیند امیدوار است؟ 25اما اگر به آنچه نمی بینیم امیدواریم ، با صبر و حوصله منتظر آن هستیم. (Ro 8: 18-25 ESV)[V])
انسانهایی که از خاندان خدا بیگانه هستند ، همانطور که دیدیم ، مانند حیوانات هستند. آنها آفرینش هستند نه خانواده. آنها در بند خود ناله می کنند ، اما آرزوی آزادی را دارند که با تجلی فرزندان خدا به دست خواهد آمد. سرانجام ، با استفاده از پادشاهی تحت مسیح ، این فرزندان خدا هم به عنوان پادشاه برای حکومت و هم کشیش برای واسطه گری و بهبود عمل خواهند کرد. بشریت پاک خواهد شد و "آزادی جلال فرزندان خدا" را می شناسد.
خانواده خانواده را شفا می دهد. یهوه ابزار نجات را همه در خاندان انسان نگه می دارد. وقتی پادشاهی خدا هدف خود را به سرانجام رساند ، بشریت تحت فرمانروایی یک پادشاه نخواهد بود ، بلکه در خانواده ای با خدا به عنوان پدر احیا خواهد شد. او حکمرانی می کند ، اما همانطور که پدر حکم می کند. در آن زمان شگفت انگیز ، خدا واقعاً همه چیز برای همه خواهد شد.
"اما وقتی همه چیز در معرض او قرار گرفت ، پس پسر خود نیز خود را در معرض کسی قرار خواهد داد که همه چیز را به او تسلیم کرده است ، تا خدا همه چیز برای همه باشد." - 1Co 15:28
بنابراین ، اگر بخواهیم نجات خود را در یک جمله مشخص کنیم ، این موضوع این است که بار دیگر عضوی از خانواده خدا بشویم.
برای اطلاعات بیشتر در این باره ، به مقاله بعدی این مجموعه مراجعه کنید: https://beroeans.net/2017/05/20/salvation-part-5-the-children-of-god/
____________________________________________________
[I] کتاب مقدس جاودانگی روح انسان را نمی آموزد. این آموزه ریشه در اساطیر یونان دارد.
[II] کتاب مقدس مطالعه Berean
[III] ترجمه کتاب مقدس داربی
[IV] هولمن مسیحی استاندارد کتاب مقدس
[V] نسخه انگلیسی استاندارد
[…] [برای مقاله قبلی این مجموعه ، به همه موارد در خانواده مراجعه کنید.] […]
رستگاری، قسمت 4: همه در خانواده […]
[…] [برای مقاله قبلی این مجموعه ، به همه موارد در خانواده مراجعه کنید.] […]
از Meleti برای این مقاله جالب و مهم ممنونم. من با اکثر نتیجه گیری های شما موافقم ، به جز بحث "فرزندان عیسی". این جزئیات جزئی است ، اما من می خواهم اینجا یک زاویه متفاوت برای علاقه مندان ارائه دهم. هنگامی که من در مورد آموزه تثلیث تحقیق کردم ، دریافتم که یهودیان عیسی 9: 6 را متفاوت از مسیحیان می فهمند و ترجمه می کنند. با گذشت زمان ، من بیش از مسیحی به ترجمه های یهودی عهد عتیق اعتماد کردم. ترجمه ها و تفسیرهای مسیحی از این قسمت برای حمایت از تثلیث به طور سنتی مغرضانه عمل می کنند. در اینجا یک کپی پیست قطعه مربوط به Isa 9: 6 از... بیشتر بخوانید »
متشکرم Tyhik ، اما من نمی دانم که استدلال موجود در آن پیوند چگونه بر علیه استدلال "فرزندان عیسی" استدلال می کند؟ به نظر می رسد بیشتر صحبت در مورد این است که آیا اشعیا 9: 6 به اسامی واقعی اشاره دارد ، که من موافقم اینطور نیست ، و اینکه آیا عیسی پدر ابدی نامیده می شود به این معنی است که او با پدر ، یهوه ، یکی است یا خیر. به غیر از این ، به نظر نمی رسد که چیزی گفته شود که ثابت کند عیسی پدر (مانند آدم) همه کسانی که در پایان 1,000 سال عادل اعلام می شوند نخواهد بود.
من از این پیوند می فهمم که Isa 9: 6 اصلاً عیسی را پدر ابدی نمی نامد. اگر واقعاً چنین باشد ، دیگر پشتیبانی کتاب مقدس برای ایده "فرزندان عیسی" باقی نمانده است.
جالب هست. من قبلاً هرگز به خط بینابین نگاه نکردم ، اما حق با شماست. من حداقل "پدر" را در اینترنت بین خطی Biblehub.com نمی بینم. آیا شخص دیگری اطلاعات بیشتری در مورد این موضوع دارد؟ من با این نتیجه گیری موافق نیستم که حذف این اشاره به عیسی به عنوان پدر ، پشتیبانی کمی از کتاب مقدس برای ایده بچه دار شدن عیسی برای ما ایجاد می کند. شما اذعان می کنید که کتاب مقدس می گوید که آدم فرزندان دارد ، و از آنجا که عیسی آخرین انسان می شود ، نتیجه می شود که پسر انسان جایگزین اولین انسان می شود. این بدان معنا نیست که خدا آن نخواهد بود... بیشتر بخوانید »
شما نوشتید ، "بگذارید توافق كنیم كه نجات ما بازگرداندن آنچه در عدن از دست رفته است." دقیقاً و چه چیزی در عدن گم شد؟ زندگی کامل انسان روی زمین. بنابراین ، چرا همه معتقدند که این "ترمیم" در بهشت اتفاق می افتد؟ به خود یادآوری کنیم: چه کسی بود که اولین بار گفت که انسانها هرگز نمی میرند و در کشوری قابل مقایسه با خدا وجود خواهند داشت؟ شیطان ، این که است. در قرن اول ، برای همه صحبتهای عیسی مسیح درباره پادشاهی آسمانها (که متن با پادشاهی خدا مترادف خواهد بود) ، هیچ کجا در NT این کار را نمی کند... بیشتر بخوانید »
من می خواستم چند کلمه در مورد ویژگی رأی دادن در این انجمن بگویم. من مشاهده کرده ام که در چند هفته گذشته ، کسی به پست های من رأی داده است. وقتی نظرات را ارسال می کنم ، به این دلیل است که من صمیمانه معتقدم که این موضوع به بحث کمک خواهد کرد. من این کار را نمی کنم تا "به نفع خود کاری کنم" یا برنده یک مسابقه محبوبیت شوم. خوب است اگر مردم از آنچه من نوشتم خوششان بیاید ، اما این چیزی نیست که برای من مهمترین باشد. یا آنچه من نوشتم با حقیقت سازگار است ، یا نیست. که باید باشد... بیشتر بخوانید »
سلام رابرت
امیدوارم اگر برخی نظرات شما را رد می کنند ، آزرده نشوید. من موافقت می کنم که دانستن دلیل آن خوب است ، اما من فکر می کنم که برخی از افراد در سایت هنوز از کشف حقیقت غیر واقعی بودن شوکه شده اند ، ممکن است به دلیل تلقین گذشته با نتیجه گیری شما مخالف باشند و قادر به ساختن اطلاعات نیستند به دلایل آشکار تکذیب می شود.
من برای یکی ، و مطمئن هستم که دیگران نیز هستند ، از بینش و نظرات شما قدردانی می کنم ، بنابراین لطفاً دست بردارید.
ممنون کولت من آنقدر که گیج شده ام دلخور نیستم. اگر کسی واقعاً فکر می کند من اشتباه می کنم ، می خواهم او به من بگوید چرا. من همه چیز را نمی دانم! شاید آنها حق دارند و من هم اشتباه می کنم. اگر چنین باشد ، نه من و نه هیچ کس دیگری اگر از بینش آنها برخوردار نشود ، بهره ای نخواهیم برد. نگه داشتن کینه به درد نمی خورد. همه ما باید احتراماً آزادانه افکار خود را به اشتراک بگذاریم. وقتی چیزهایی را می نویسم ، تمام تلاشم را می کنم که هیچ اظهار نظری شخصی نکنم ، بلکه حقایق را همانطور که می فهمم بچسبم. که در... بیشتر بخوانید »
رابرت ، عالی است که شما با رأی موافق رنجیده احساس نمی کنید. بهتر است آنها را نادیده بگیریم. به چندین دلیل. اولاً ، ما نمی دانیم کسی چند بار رأی مخالف می دهد به شرطی که رأی بالایی وجود داشته باشد و تعادل منفی باشد. اگر بگویید اگر اواخر مهمانی باشید ، تنها کسی که می توانید رأی دهید تنها چیزی است که می گیرید. دوم ، من می گویم رأی منفی ساده ترین راه برای "استدلال" است هنگامی که فرد نتیجه گیری را دوست ندارد ، اما وقت یا تمایل یا حتی شاید استدلال برای بیان آن ندارد. اگر شخصی چیزی داشته باشد... بیشتر بخوانید »
انگشت شست یک فرد برای نشان دادن موارد مختلفی است ، یکی از این موارد این است که آنها از آنچه شما نوشتید خوششان می آید. دیگر این که آنها با شما موافق هستند. انگشت شست مخالف است: یک روش ساده برای گفتن اینکه من با شما موافق نیستم یا گفته های شما را دوست ندارم. خوب است وقتی شخصی وقت می گذارد و انگشت شست را به شما می گوید و همچنین به شما می گوید که چرا با شما موافق هستند ، اما اگر این کار را نکنند ، ناراحت نمی شویم زیرا آنها باعث شده اند احساس خوبی داشته باشیم. با این حال ، اگر شخصی انگشت شست را به ما نشان دهد... بیشتر بخوانید »
آمین ، من هنوز که می خواهم به گفتگوی رسمی تری با پدرمان احتیاج داشته باشم ، دوست دارم خطاب به "پروردگار مستقل" صحبت کنم. به رسمیت شناختن شخصیت کامل که توسط خدا حفظ شده و من از هر دو استفاده می کنم. طعم شیرینی در دهان من دارد.
مقاله عالی ملتی. کاملا از آن لذت برد. خیلی راحت است که در یک صفحه با این موضوع قرار دارید. یوحنا 1:12 همچنان یکی از کتابهای مقدس مورد علاقه من است. در مورد کسانی که فرزند خدا می شوند و بعداً فرزندان عیسی می شوند ، من این را درک کرده ام و به لطف یک برادر دیگر و HS جان 10:16 را به روشی دیگر دیده ام. من قبلاً آن را به روشی که ریموند فرانتس توضیح داد ، می فهمیدم ... که عیسی به اولین دعوت یهودیان اشاره می کرد ، و سپس عیسی گوسفندان دیگری می آورد: غیر یهودی. اما ، بررسی... بیشتر بخوانید »
سلام Yehorakam ، شما نوشتید: "عیسی در مورد یهودیان و غیر یهودیان صحبت نمی کرد." چه مدرکی برای این امر وجود دارد؟ سپس نوشتید: "او نشان می داد كه گروه اول زندگی را دریافت خواهند كرد. بعداً ، در زمان سلطنت خود ، او و گروه اول به گروه دیگری برای دریافت زندگی و پسران خدا کمک می کردند. نتیجه نهایی این است که هر دو گروه یکسان دریافت می کنند: زندگی کامل به عنوان فرزندان خدا. آنها همه یک خانواده ، "یک گله" خواهند بود. "به طور دقیق ، او گفت که گروه اول یک گله گوسفند بودند که در آن زمان حضور داشتند. آنها "این برابر" یا "این بودند... بیشتر بخوانید »
سلام ملتی ، همانطور که گفتم "من درک کرده ام ... جان 10:16 به روشی دیگر." چه مدرکی وجود دارد که عیسی در مورد یهودیان و غیر یهودیان صحبت می کرد. هیچ یک. چه مدرکی وجود دارد که عیسی اشاره به گروه دومی داشت که در پایان 1,000 سال زندگی می کردند؟ هیچ یک. هیچکدام از موارد صریح بیان نشده است. فقط افکار من در این مورد است. مطمئناً چیزی وجود ندارد که بتواند فکر جمع شدن یهودیان و غیر یهودیان را در یک گروه جمع کند. این ایده که سرانجام گروه دوم بزرگتر زنده می شوند ، هیچ چیز قابل انکار نیست... بیشتر بخوانید »
[...] با این حال ، ظاهراً دلیل دیگری نیز وجود دارد که یوهوو انتخاب کرد از دانه های زن در روندی که منجر به نجات بشریت است ، استفاده کند. ما در مقاله بعدی خود به این موضوع خواهیم پرداخت. […]
مقاله جالب Wt Study ، از سال 1938 ، 3 سال به درک جدید از آموزه "سایر گوسفندان". درک "موجود" در مورد "گوسفندان دیگر" تازه شکل گرفته در انجمن برج مراقبت آشکار می شود. به خاطر داشته باشید ، برای اولین بار پس از 3 سال ، آنها (گوسفندهای جهوناداب - دیگر گوسفندان) برای شرکت در اولین یادبود خود دعوت شدند (هیچ دعوت به جیهوناداب 1935-1938) و من فکر می کنم (این فقط برای بزرگان فقط دعوت بود ) خوب این نقل قول با مرجع است. گله او - در آوریل 1938 پاراگراف 33 ، صفحه 105. ، "Jonadabs ، یا" گوسفندان دیگر "، با یکدیگر اختلاف دارند... بیشتر بخوانید »
سلام ملیتی. به نظر من مقاله درخشان بود و بسیار خوب توضیح داده شده است. واقعاً خیلی ساده است. افرادی که خدا در خانواده اش می خواهد کسانی هستند که عشق خود را نسبت به او تا آنجا که می توانند با ابراز عشق به دیگران ثابت کنند. این قوانین و مقررات را حذف کرد و بیش از همه آنها را با عشق سوار می کند. عشق باعث می شود ما روی آنچه مهم است تمرکز کنیم. اگر شک دارید ، همانطور که برخی گفته اند ، کارها را به روشی دوست داشتنی انجام دهید. هنوز امیدها کمی گیج شده ام. من درک می کنم که ما با قرار گرفتن در زیر بال عیسی فرزندان خدا می شویم مگر اینکه اینگونه باشد... بیشتر بخوانید »
سلام لئوناردو ،
مطمئناً موضوع بزرگی است. من در حال کار بر روی پیگیری هایی برای مقابله با س questionsالاتی هستم که شما مطرح می کنید. من امیدوارم که آنها بحث های پر جنب و جوش را برانگیزند که به همه ما کمک کند تا در این مهم ترین موضوعات عمیق تر شویم.
سلام ملتی ، من از مقاله شما قدردانی می کنم و استدلال شما در مورد جان 5:28 و رومیان 8: 17-24 را دوست دارم. مانند استدلال و من نیز با نتیجه گیری شما موافقم. من یک بار در زندگی به این مسئله اعتقاد دارم که فرزند خدا باشم. شما گفتید: «عیسی مانند پدرش ، کسی را مجبور به فرزندخواندگی نمی کند. قانون اراده آزاد به این معنی است که ما باید آزادانه انتخاب کنیم که آنچه را بدون زورگویی و دستکاری ارائه می شود ، بپذیریم. " در تصویر-یک پادشاه دعوت شدگان را به یک جشن ازدواج فرا می خواند. مت 22: 1-14 در آیه 14 می گوید ، "برای بسیاری دعوت شده اند ، اما تعداد کمی انتخاب شده اند."... بیشتر بخوانید »
سوالات خوب ، لازاروس. دارم روی جواب های مقاله بعدی کار می کنم. 🙂
عیسی هنگام حضور در زمین چه چیزی را تعلیم داد؟ اگر وقت خود را صرف بحث کلامی می کرد ، می توانست بسیاری از سردرگمی های اعتقادی را از بین ببرد. با این وجود چه چیزی برای او مهم بود و چه اهمیتی داشت؟ اگر به مرکزیت وزارت وی نگاه کنید ، او به مردم یاد داد که چگونه با یکدیگر رفتار کنند. محور عشق بود. عشق به مردم همانطور که اگر برادر خود را دوست نداشته باشیم نمی توانیم خدا را دوست داشته باشیم و عشق به خدا. این همان چیزی است که مهم است. چرا؟ عشق = رابطه خوب عشق علامت شناسایی مسیحیان واقعی است. عشق عامل شایسته ای برای حکومت با مسیح است.... بیشتر بخوانید »
این یک مقاله زیبا ، خوب فکر شده است. من با بسیاری از اینها موافقم ، اما در مورد این ایده که فرزندان خدا زندگی جاویدان را بر روی زمین به ارث می برند کنجکاو هستم. این همان چیزی است که به عنوان شاهد یهوه به من آموخته شد و با این حال بر اساس درک من از کتاب مقدس ، احساس می کنم امید آسمانی دارم. به عنوان مثال ، 1 Cor. 15: 35-58 به طور کاملاً واضحی تغییر شکل از شکل فیزیکی به شکل معنوی را که مسیحیان تجربه خواهند کرد ، توصیف می کند. دوست دارم درک شما از این آیات را بشنوم! متشکرم.
من نیز یک بار فکر کردم که برای صالحان دو مقصد وجود دارد ، یکی به آسمان و دیگری به زمین. با این حال ، به نظر می رسد تحقیقات بیشتر به نتیجه ای حتی بهتر منجر می شود. این موضوع مقاله بعدی این مجموعه خواهد بود.
کلمه کلیدی در اینجا "به نظر می رسد برای رهبری ..."
(این کلمه مورد علاقه سازمان WT است)
سلام گوئن ، شما نوشتید ، "براساس درک من از کتاب مقدس ، احساس می کنم که یک امید آسمانی دارم. به عنوان مثال ، 1 Cor 15: 35-58 کاملاً واضح ، تغییر شکل از شکل فیزیکی به شکل معنوی را که مسیحیان تجربه خواهند کرد ، توصیف می کند. " من یک پاسخ برای شما دارم طولانی است ، اما امیدوارم مورد توجه شما واقع شود. در طول قرن ها بسیاری از مسیحیان این آیات را خوانده و به این نتیجه رسیده اند که هنگام مرگ به بهشت می روند. من این را باور ندارم به نظر من ، هیچ کس به بهشت نمی رود. این یک موضوع عمیق است و نمی تواند کاملاً کامل باشد... بیشتر بخوانید »
سلام رابرت ، از شما برای استدلال خوب در مورد این آیه متشکرم. کلمات و کتاب مقدس شما استفاده می شود بسیار منطقی است. خوب است که ببینیم راهی دیگر برای درک این آیات وجود دارد. و شما درست می گویید ، شیطان کسی است که این فکر را آغاز کرد که اگر شما مرده اید ، شما نمرده اید ، فقط در جای دیگری به شکل دیگری زنده هستید.
وقتی این مفهوم را به دیگران ارائه می دهم ، معمولاً منجر به مقاومت می شود. اعتقاد به یک امید آسمانی منعکس کننده قرن ها تفکر و آموزه مسیحی است. این یک چیز "کاملاً جا افتاده" است. وقتی به مردم گفته می شود که در تمام زندگی خود انتظار زندگی در بهشت را دارند ، بسیار دشوار است که آنها را وادار به شنیدن هر روایت دیگری کنند. من مدتی است که در این باره تحقیق می کنم و هرچه بیشتر به نظر می رسم ، اطمینان بیشتری دارم که این «امید آسمانی» نادرست است. من معتقدم ملتی قرار است در آینده نزدیک این موضوع را بررسی کند.
با تشکر رابرت
من به طور طولانی در حال بررسی این موضوع بوده ام که آیا بهشت مقصد "یک امید" ما است ، و هر روز بیشتر مطمئن می شوم که اینگونه نیست. برخی از افکار و اندیشه های من در مورد این موضوع را به ملتی منتقل می کنم. و او می تواند آن را در یک مقاله وارد کند.
با احترام
من برخی از نظرات را در این مقاله در مقاله در اضافه کرده ام https://beroeans.net/2017/03/22/reflections-of-the-memorial-of-christs-death-part-2-who-is-worthy/ که ممکن است مورد توجه شما واقع شود.
سلام رابرت آیا می توانید تجزیه و تحلیل خود را با استفاده از 1 ثانیه 4: 16,17،XNUMX گسترش دهید
آیا س specificال خاصی در مورد این آیه دارید؟ چگونه آن را می فهمید؟ از نظر شما اهمیت ویژه آن چیست؟ این به من کمک می کند تا در چه جنبه هایی در نظر بگیرم.
سلام tyhik ، اینجا تحلیل من از 1 Thes است. من از طولانی بودن آن معذرت می خواهم اما امیدوارم برای شما ارزش داشته باشد. رابرت - قسمت 1 تسالونیکیان 4: 16-17 قرن ها مورد توجه مسیحیان بوده است. این مبنای آموزه "رپچر" است که بسیاری از انجیلی ها از آن پیروی می کنند. متن آن جزئیات دلپذیری را ارائه می دهد اما به طور کامل خود را توضیح نمی دهد ، و آیات را برای بسیاری از تفاسیر در طول سالهای مختلف باز می گذارد. پاسخ کامل به همه س possibleالات احتمالی در مورد این آیات در یک پاسخ به هیچ وجه ممکن نیست... بیشتر بخوانید »
لازم است درمورد اظهارات خود توضیح جزئی بدهم. من گفتم ، "در نظر گرفتن آنچه این آیات نگویند به همان اندازه مهم است که آنها اهمیت می دهند. هیچ کجا کلمه "بهشت" ذکر شده است. " خوب ، البته این آیات با گفتن این جمله شروع می شوند: "زیرا خداوند خود از آسمان نازل خواهد شد ...". آنچه من باید می گفتم این است كه در هیچ كجا این آیات در مورد کسانی كه زنده می شوند و / یا کسانی كه برای خدمت به عنوان پادشاه انتخاب می شوند ، "آسمان" را ذکر نمی كنند. این در مورد خود عیسی صدق نمی کند. تردیدی نیست که عیسی به عنوان روحی برای تربیت یافت... بیشتر بخوانید »
من فکر شما را هضم کرده ام رابرت ... تهیه مقاله اصلی و تأمل در مورد نظرات شما بسیار مناسب به نظر می رسد.
من همیشه احساس می کردم که عیسی به ما نشان داد که وقتی می توانستیم تبدیل به آن شویم. من نیز مشتاقانه منتظر مقاله بعدی این مجموعه هستم.
دیوید Ps از مقاله "کلمه" لذت برد.
رابرت از توضیحات کامل شما بسیار سپاسگزارم. زاویه نگاه شما به این آیات برای من جدید بود. چیزهای زیادی برای فکر کردن وجود دارد. من موافقم که می توان آنها را اینگونه تفسیر کرد که لزوماً از معاد آسمانی حمایت نمی کنند. به نظر می رسد برخی از آیات فقط امید آسمانی را پشتیبانی می کنند. یا بنابراین فکر می کنم تا زمانی که کسی دوباره با یک توضیح جایگزین مواجه شود ... هنوز هم ، به عنوان مثال ، مکاشفه 7:15 نشان می دهد که جمعیت زیادی در معبد [نائوس یونانی] ، که در آسمان است ، مشغول خدمت هستند (آشکار 11: 19 ؛ 14: 17) همچنین ، Rev 11:12 در مورد رفتن دو پیامبر کاملاً واضح است... بیشتر بخوانید »
بیش از یک راه وجود دارد که بتوان این مسئله را بررسی کرد. "نائوس" لزوماً در بهشت نیست. این یک موضوع بسیار عمیق است. برای کمک به آماده سازی شما ، از ملتی بخواهید سندی را که برای او ارسال کردم ، با عنوان "جمعیت بزرگ کجاست که به خدا خدمت می کند؟" برای شما ایمیل کند. پس از خواندن این پیام ، به این پیام پاسخ دهید و بقیه موارد را به شما می گویم. درصورتی که ملتی دیگر آن را نداشته باشد به من اطلاع دهید و من آن را برای او ارسال خواهم کرد. رابرت
به نظر می رسد گذشته از اوایل دهه 80 به یاد داشته ام که با یک مسیحی متولد شده و با استفاده از یک انتشارات - "پادشاهی هزار ساله خدا به آن نزدیک شده است" - یک کتاب زرد ، بحث و گفتگوی پرشوری داشت؟ و سعی می کنم به او ثابت کنم که من به بهشت نمی روم زیرا ... خوب نوع ضد قدیمی. که "نائوس" نماینده حیاط بیرونی معبد بود. و غیره
جمعیت زیادی در زمین خدمت می کردند. زیرپایی خدا.
این نظرات واقعا داره دنده ها رو از پا در میاره!
تیهک ، ملتی ممکن است نتواند سندی راجع به جمعیت زیادی را ارائه دهد. در صورت علاقه می توانم آن را مستقیماً برای شما ارسال کنم.
با تشکر از شما برای این نظر فوق العاده تحقیق شده رابرت ، من نمی توانم این عقیده را که امید ما به ادامه زندگی ما در اینجا روی زمین است ، رها کنم. با این حال من دائماً لبخند شیرین همدردی به من پیشنهاد می شود "چوک قدیمی فقیر آماده شنیدن حقیقت نیست" ... آسمان جایی است که فرشتگان در آن زندگی می کنند ، زمین برای بشریت است ... این هدیه یهوه به ما بود ، وعده او بود ... دوباره متشکرم رابرت من از خواندن مقالات منطقی و کاملاً تفکر شده شما لذت می برم. من در جلب نظر Beroean Pickets عقب هستم ، زیرا مدتی است که من هم احساس می کردم... بیشتر بخوانید »
من از سخنان خوب کارن قدردانی می کنم. امیدوارم ملتی این جنبه و دیگر جنبه های سوال نجات را مورد توجه قرار دهد. او می گوید که به زودی مقاله ای در این باره خواهد داشت ، اما من نمی دانم که قصد دارد چه چیزی را پوشش دهد. بسیاری از افراد مدت زیادی فکر کرده اند که مسیحیان هنگام مرگ به بهشت می روند و گفتن آن را گفتن سخنی متفاوت می دانند. حتی JW ها فکر می کنند "مسح" ها به آنجا می روند ، ظاهراً در بهشت با مسیح حکومت می کنند. اما این ایده مشکلات منطقی بسیاری را ایجاد می کند. اگر آن پادشاهان جدید در بهشت هستند ، چگونه هستند... بیشتر بخوانید »
ملتی ، از این مقاله متشکرم. من با استدلال شما کاملا موافقم همه چیز در مورد رابطه ما با خداست ، ما او را پدر خود می خواهیم. و بعضی قادر به ایمان به غیب هستند و فرزندان او هستند. اما اکثریت بشریت چنان علیه آنها کار می کنند که این امر برای آنها امکان پذیر نیست. اما خداوند هنوز آنها را دوست دارد و با عشق عنایت کرده است که بشر سرانجام می تواند نجات یابد و خدا همه چیز همه باشد. همانطور که هر پدر و مادر خوبی تأیید می کند ، پدر و مادر مهربان به خصوص از فرزندان خود فروگذار نمی کنند... بیشتر بخوانید »
بیشتر موافقت نمی کنم!
[…] فروم ، برگزایان Beroean - انجمن مطالعه کتاب مقدس. به عنوان مثال ، ما مقاله چهارم از مجموعه "رستگاری ما" را به تازگی منتشر کرده ایم ، و از نظرات و نظرات شما قدردانی می شود زیرا به دانش […]