من می خواهم یک ویژگی جدید را به انجمن وب ما معرفی کنم که قصد دارد به بسیاری از ما کمک کند ، در هنگام برخورد با احساسات قوی و متناقض از یک بیدار زخمی به حقیقت.
در سال 2010 بود که من شروع به بیدار کردن با واقعیت سازمان شاهدان یهوه کردم ، هنگامی که آنها آموزه احمقانه همپوشانی نسل ها را منتشر کردند و آنچه را که به یک مارپیچ رو به پایین خود ویرانگر تبدیل شده است ، شروع کردند. به نظر می رسد که آنها از این روند غافل هستند ، که کلمات موجود در ضرب المثل های 8:19 را برآورده می کند.
«راه اشرار مانند تاریکی است. آنها نمی دانند که در چه چیزی لج می کنند. (امثال 4:19)
بسیاری از آموزه ها و راهنمایی های سازمان ، به ویژه از پخش آن ها ، آنقدر توصیه گر و ضد هدف هستند که اهداف خود را تولید می کنند و باعث تعجب می شوند که واقعاً در مباحث سطح عالی آنها چه می گذرد.
به نظرم سخت نیست که این سخنان عیسی را به نسل JW روزگار ما بمالیم.
"هنگامی که روحی نجس از مرد بیرون می آید ، در جستجوی مکان استراحت ، از مکانهای فرعی عبور می کند و هیچکدام را نمی یابد. 44 سپس می گوید ، "من به خانه خود باز خواهم گشت که از آنجا نقل مکان کردم"؛ هنگام ورود ، متوجه می شود که غیرقابل استفاده است ، اما تمیز و آراسته است. 45 سپس راه خود را ادامه می دهد و هفت روح مختلف را نسبت به خود شریرتر می کند و پس از داخل شدن در آنجا ساکن می شوند. و شرایط نهایی آن مرد از اولین بدتر می شود. با این نسل شرور نیز چنین خواهد شد. "(متیو 12: 43-45)
گرچه درست است که ما هرگز کاملاً از آموزه های دروغین مبرا نشده ایم ، حداقل در طول زندگی من ، روحیه خوبی در روزهای جوانی من وجود داشته است. احساس می کنم که یهوه به کسانی که ما را هدایت می کردند فرصت بسیاری داد تا اشتباهات اعتقادی گذشته را اصلاح کنند ، اما در بیشتر موارد ، آنها در هر موقعیتی چنگال اشتباه را در جاده می گرفتند. الان هم خیلی دیر نیست. اما شک دارم که آنها در چارچوب ذهنی متمایل به توبه و "چرخش" باشند. به نظر می رسد روحی که خداوند در انسان سرمایه گذاری کرده است ، کنار رفته است و با خالی بودن فضا ، اما پاک ، روحیه های دیگری وارد شده و "شرایط نهایی سازمان از اوضاع بدتر شده است".
خداوند "با ما صبور است ، زیرا او نمی خواهد هیچ کس نابود شود ، بلکه می خواهد همه به توبه برسند." (2 پیتر 3: 9) زمان بر بوده است ، اما سرانجام چیزهایی که پنهان شده اند ، آشکار شده اند و این موارد به بسیاری از صادقین دلیل می دهد که خود را مورد بررسی جدی قرار دهند.
زیرا هیچ چیز پنهانی وجود ندارد که آشکار شود و هیچ چیز با دقت پنهان نمی شود که هرگز شناخته نشود و هرگز آشکار نشود. (لوک 8: 17)
پدر مهربان ما کسانی را که قلبشان خوب است صدا می کند. با این وجود ، این سفر پر از احساسات شدید است. وقتی یکی از نزدیکان ما می میرد ، پنج مرحله غم و اندوه را پشت سر می گذاریم: انکار ، عصبانیت ، چانه زنی ، افسردگی و پذیرش. البته ما از نظر نوع شخصیت متفاوت هستیم. همه ما مثل هم نیستیم. برخی برای مدت طولانی در مرحله عصبانیت باقی می مانند. دیگران از طریق آن نسیم می گیرند.
با این حال ، ما کار خود را با انکار اینکه واقعا یک مشکل وجود دارد شروع می کنیم. پس از اینکه این همه سال فریب خورده و گمراه شده ایم ، احساس خشم می کنیم. سپس ما فکر می کنیم که هنوز راهی برای حفظ آنچه که داشتیم وجود دارد ، با انجام تنظیماتی ("شاید آنها تغییر کنند. منتظر یهوه باشید تا همه چیز را برطرف کند"). پس از آن ما دچار برخی از سطح افسردگی ، برخی حتی در حد خودكشی می شویم ، در حالی كه دیگران ایمان خود را به خدا از دست می دهند.
مرحله ای که می خواهیم به سرعت برای سلامتی روحی و روحی خود به آن برسیم ، مرحله است پذیرش مترقی. فقط پذیرش واقعیت جدید کافی نیست. بلکه می خواهیم از عقب افتادن دوباره در ذهنیتی که به ما امکان می دهد توسط دیگران کنترل شوند ، جلوگیری کنیم. بعلاوه ، ما نمی خواهیم آنچه را که به ما داده اند هدر دهیم. اکنون فرصت پیشرفت داریم. برای تغییر شخصی که به چیزی در خور عشق خدا تبدیل شده ایم. بنابراین ما می خواهیم به حالتی برسیم که بتوانیم نه با حسرت ، بلکه با سپاس از صبر خدا ، به گذشته نگاه کنیم ، در حالی که چشم به راه یک روز کاملاً جدید و باشکوه هستیم.
آنچه را که ما پشت سر گذاشته ایم ، هرچند که برای برخی دشوار بوده است ، ما را به این مکان شگفت انگیز رسانده است که همه چیز پیش روی ما شکوه است. اگر در پایان با پدر آسمانی خود و برادرمان عیسی یک ابدیت بدست آوریم ، 30 ، 40 یا 50 سال درد و رنج چیست؟ اگر من نیز مانند پروردگارمان نیاز به رنج و سختی داشتم تا بتوانم اطاعت را بیاموزم و کامل شوم ، تا پایان خدمت به دیگران در بازگرداندن آنها به خانواده خدا از طریق یک هزار سال سلطه صالح ، پس آن را ! بیشتر به من بده ، تا شاید آمادگی بیشتری برای شگفتی های آینده داشته باشم.
به اشتراک گذاری تجربیات شخصی
هدف از این ویژگی جدید این است که به همه شما که مایل به چنین کاری هستید ، اجازه دهید سفر خود را به اشتراک بگذارید. ابراز وجود برای دیگران ، به اشتراک گذاشتن آنچه که از سر گذراندید یا هنوز هم تجربه می کنید ، می تواند Cathartic باشد.
هرکدام از ما داستان متفاوتی برای گفتن داریم ، با این وجود موارد مشترک زیادی وجود دارد که دیگران می توانند با آنها ارتباط برقرار کنند و از آنها می توانند قدرت بگیرند. هدف از گردهمایی ما "تحریک یکدیگر به عشق ورزیدن و کارهای خوب" است. (عبرانیان 10:24)
برای این منظور ، من از هرکسی که مایل است تجربه شخصی خود را برای من ارسال کند ، چیزی را که احساس می کند به دیگران کمک می کند تا در مواجهه با آسیب های بیداری از تلقین JW.org ، در پرتو روز جدید کنار بیایند.
ما نمی خواهیم از این به عنوان فرصتی برای تحقیر نه سازمان و نه افراد استفاده کنیم ، حتی اگر در ابتدای فرآیند غالباً عصبانیت زیادی داشته باشیم. همه ما نیاز داریم که گاه و بیگاه ، حتی برای عصبانیت و عصبانیت ، تخلیه کنیم ، اما این تجربیات ، گرچه صادقانه و صمیمانه است ، اما هدف نهایی را ایجاد عشق می کنند ، بنابراین ما می خواهیم کلمات خود را با نمک چاشنی کنیم. (کولسیان 4: 6) اگر احساس می کنید نویسنده کافی کافی نیستید نگران نباشید. من و دیگران با کمال میل مهارت ویرایش خود را ارائه خواهیم داد.
اگر می خواهید تجربه خود را با گروه در اینجا به اشتراک بگذارید ، لطفا با من به آدرس meleti.vivlon@gmail.com ایمیل بفرستید.
با تشکر از ویژگی جدید ، مشکل من این است که چگونه می توانم یک تجربه ارسال کنم؟ همانطور که من جمعه گذشته یک طراوت بسیار جالب داشتم
من مشتاقانه منتظر شنیدن برخی از تجربیات شخصی دیگران هستم. همانطور که در گذشته گفتم ، من هرگز در مقام ارشد یا عضو حقیقت نبوده ام ، اما همیشه به شکلی یا شکل دیگری ، عمدتاً توسط خانواده ، با آن در هم تنیده شده ام. من فکر می کنم در سال 1997 بود که در یک جمع خانوادگی با عمه بزرگم صحبت می کردم ، او درست مثل مادرم در دهه 1920 به حقیقت متولد شد تا ریشه ها فراتر از این برود ، اما به هر حال من از او سؤال می کردم نسل و چگونه... بیشتر بخوانید »
traducción de Google:
سلام برادر عزیز اریک. سلام بر همه برادران عزیز در سراسر جهان. چه ایده خوبی است برادر برای بیان تجربیات خود از قدم زدن در jw. آنها تجربیاتی خواهند بود که ایمان من را تقویت می کنند و امیدوارم که به من بگویم تا لذت ما کامل شود. وقتی می گویم دوست داشتن افرادی که تاکنون ندیده ام عالی است باور کنید. خداوند به شما برکت دهد. از کلمبیا با عشق. اندرو
من اطمینان دارم که می گویم بقیه ما نیز مانند شما احساس می کنیم. خیلی دوست دارم برادر
یک ابتکار بسیار جالب ، که امیدوارم همه ما را ترغیب کند تا در شرایطی که هرگز فکر نمی کردیم با آن روبرو شویم ، مرتبه عقل را حفظ کنیم.
اریک خوب ابتکاری امیدوارم به دیگران آرامش دهد که آنها دیوانه نمی شوند ، نه تنها ، مثبت می مانند و ایمان خود را به خدا از دست نمی دهند. این چیزی است که می تواند تجربه های فراوان را در شبکه خنثی کند ، جایی که سابق JW چقدر خوشحال هستند و چگونه زندگی آنها بهبود یافته است ، زمانی که آنها می توانند به خالق ما پشت کنند ، از تئوری تکامل استقبال کنند ، رفتارهای غیراخلاقی یا تخریبی داشته باشند و غیره. به نظر من اینها تجربه های بسیار غم انگیزی هستند که فقدان خرد را نشان می دهند. بهترین ها!
این تجربه من این بوده است که وقتی به شما به عنوان "بذر بد" مهر می زنند (که به اعتقاد من نوجوانی بودم) - من از معدود شاهدان جوان یک بار در آن جماعت هستم که هنوز با ذره ای کنایه از جلسات شرکت می کنم ) مهم نیست که برای بقیه عمر خود در سازمان چه کاری انجام می دهید ، آنها همیشه شما را به عنوان یک بذر بد ، نهال تبدیل شده ، درخت قدرتمند بد تبدیل می کنند. به نظر می رسد که سرانجام آنها مرا به زمین انداختند تا جایی که برای تسکین آرامش بیشتر شروع به خواندن کتاب مقدس خود کردم. پس از دهه ها جلسه جلسات اتاق پشتی به پایان رسید... بیشتر بخوانید »
همچنین ، my is a داستان داغ نیست. من دوستان نزدیک بسیاری در داخل و خارج از سازمان دارم ، از جمله ، اکنون احساس می کنم اریک ویلسون در اینجا. و یک خانواده عالی و پشتیبان. من از هیچ چیز کمبودی ندارم و شک دارم که این سازمان قادر است چیزهای مهمی را که به هر حال به من احتیاج دارد ، در اختیار من قرار دهد.
ملتی ،
من منتظر شنیدن تجربه شخصی "بیداری" شما هستم. این می تواند بقیه ما را یاری و تشویق کند تا نه تنها در این مسیر ادامه دهیم ، بلکه احتمالاً داستان شخصی خود را نیز ارائه دهیم.
سپاس بابت تمام حمایت هایتان.
به نظر ایده خوبی می رسد ، گرچه فکر می کنم این کار را در یک ویدیو انجام دهم
ملتی ، چرا هر دو را انجام نمی دهیم؟ خوب است که فیلم و متن داشته باشید. شاید دیگران علاقه مند به تهیه فیلم برای گفتن داستان های خود باشند. فقط یک اندیشه.
با تشکر از زحمات شما ، برادر.