[این تجربه توسط جیم ، alias Jubilant Man کمک کرده است]

"شما بیش از حد در مورد عیسی صحبت می کنید. شما برادران را گیج می کنید! "

این 2014 بود. در اینجا من ، از سن 63 ، شاهد از سن 5 بود ، که توسط دو بزرگان دیگر وارد "اتاق عقب" شدم. من تصور می کردم در جماعت مشکل خاصی ایجاد شده که نیاز به بحث دارد. وجود داشت - من!

من بیش از 40 سال خدمت به عنوان بزرگان مشغول خدمت بودم ، یک پیشگام معمولی برای 30 از آن ها ، اما بدیهی بود که لانه ی هورنت برانگیخته شده است و توده ای از ادعاهای عجیب و بی رحمانه آنها فقط طی سه سال آینده شدت می گیرد (مزمور 118: 12-14).

چرا این حساب سینوپتیک را می نویسم؟ آیا این است که تلخ ابراز خشم ، تلافی در برابر بی عدالتی ، یا با افتخار توجه خودم را به عنوان یک مورد خاص جلب کنیم؟ نه ، اصلاً؛ من فقط یک صدای کوچک در بین ده ها هزار نفر در سال های اخیر که از ادیان مختلف کنترل کننده ، قانونی ، مبتنی بر کار فرار کرده اند ، به ویژه این یکی - سازمان شاهدان یهوه است. در عوض ، دلیل نوشتن این نکات برجسته ، اطمینان خاطر به افراد فراری است که اگرچه می تواند یک غلتک بسیار احساسی باشد ، می توانید با عزت و خوشبختی زنده بمانید و این کار را انجام دهید.

چطور ممکن است شخصی مثل من یک عمر اسیر باشد؟ چه عواملی مرا به سمت خود سوق داده است ، نه تنها به فصل جدیدی از زندگی خود روی آورم ، بلکه کتاب زندگی قدیمی خود را ببندم و فصل جدیدی را شروع کنم؟

برخی سابقه

اول ، اجازه دهید من یادآوری کنم - نوعی واجب است ، اینطور نیست؟ آیا شما در خواندن داستانهای مشابه متوجه شده اید که به نظر می رسد تقریباً یک الزام استاندارد برای تهیه شجره نامه و "CV تئوری" امتیازات است؟ بنابراین ، تا حدودی با اکراه از این پرونده پیروی خواهم کرد.

والدین مهربان و روحانی من از سن 5 مرا "در حقیقت" بزرگ کردند. من مانند بسیاری دیگر از آن دوره ، من در معرض یک روزمره سخت "تئوریک" هفتگی خانواده قرار گرفتم (دوشنبه) ، جلسات (سه شنبه) ، وزارتخانه بعد از مدرسه (چهارشنبه) ، جلسه خانه گروهی (پنجشنبه) ، وزارت (شنبه) ، وزارت و جلسات (خورشید). سپس ، سرویس دهنده مدار سالانه سه بار بازدید می کند (که شامل جلسات شنبه شب) است. من تقریباً از مجامع مدارهای سه روزه که دو بار در سال و همچنین کنوانسیون های منطقه ای روزانه 4 به 8 برگزار می شود ، صرف نظر نکردم.

من به عنوان یک 6 ساله به یاد می آورم که در پایان دوره مدرسه وقتی از کلاس ما خواسته شده بود جلوی مدرسه بایستد تا جملات قافیه ای مرتب شده با حروف الفبا را بخواند. به عنوان 7th در ردیف ، از من خواسته شد كه نامه "G" را روی پلاك بزرگی نشان دهم و تلاوت كنم: "G برای خداست ، خیر و لطف او ، هدایایی است كه به تمام نسل بشر داده است." مادر ، "فضل به چه معناست؟" در ابتدا با پیشینه كلیسای انگلیس ، توضیح داد كه این به معنی نعمت های آزاد خدا از طریق عیسی است. این مقدمه اولیه من برای فیض بود. این موضوع به طور مداوم وارد زندگی من می شد تا اینکه روزی لطف خدا (عیسی) زندگی مرا اسیر و اسیر کرد.

خاطرات زنده به یاد می آورد که باید در خارج از مجامع مدرسه روزانه با تعداد انگشت شماری از یهودیان بایستید ، احساس می کنید که مانند یک پیتر دلسوز در حیاط سعی می کند تا به سؤالات ناخوشایند بپردازد. کوچک شدن در طول سرود ملی که در برنامه های ویژه مدرسه ای بازی می کرد. سعی در بهانه گیری های قابل قبول برای اجتناب از همه مهمانی ها ، ورزش ها یا کلوپ های بعد از مدرسه. من به یاد دارم که دو دوست به اصطلاح "مدارس دنیوی" داشتم. با این حال هرگز در طول سالهای 12 آموزش ابتدایی هرگز نمی توان آنها را به خانه من دعوت کرد و فقط دو بار اجازه داشتم که در خانه خود با آنها وقت بگذرانم.

من در اواسط نوجوانان در 1966 تعمید یافتم. در بریتانیا 1960 این کار "کار تمام شده" برای همه متقاضیان مدرسه شروع به پیشگام کردن بود. این در کنوانسیونها با سؤال چالش برانگیز مطرح شد: «آیا می توانید همین حالا پیش از خداوند توجیه کنید که چرا هستید نه پیشگام؟ "

علاوه بر این ، برای یک دهه تأکید بی اعتنا و ناخواسته روی 1975 ، با بیانیه های مستقیم که فشار را برای هزینه کردن خود در مدت بسیار کوتاه و باقیمانده وارد می کند ، آمد. به عنوان مثال ، یک خادم منطقه ای که از اوایل 1974 به جماعت ما بازدید می کند ، به طور قاطع اظهار داشت ، "برادران ما بیش از ماه 18 نداریم تا قبل از آرمبادون بروند." سپس او به طرز فجیعی افزود: "شما می توانید از این پس به خانه داران بگویید که این می تواند باشد آخرین گفتگو با شاهدان یهوه در در خانه آنها! "این اجازه را می داد تا صاحبخانه در خلال پوشش منظم سالانه سالانه منطقه ، چند بار" در خانه نباشد ". وی ادامه داد: "به سادگی دوره مطالعه کتاب مقدس ماه 6 را به آنها پیشنهاد دهید. اکنون تمام مطالعات غیرمولد را که به طور مرتب در جلسات شرکت نمی کنند ، به پایان رسانید.[1] بنابراین کار خود را از سالهای 30 سال پیشگام کردن به طور منظم شروع کردم - در آن زمان حداقل سهمیه سالانه 1200 ساعت و "تماس های برگشتی" 35 هر ماه (گزارش شده در هنگام استفاده از کتاب مقدس فقط تحویل مجله نبود). در طی این سالها ، من بیش از افراد 30 به تعمید کمک کردم.

سپس سرانجام در 1970 با یک دختر پیشگام فوق العاده ازدواج کرد. چهار کودک شگفت انگیز دنبال کردند. من زمان زیادی را برای آموزش خانواده سرمایه گذاری کردم ، و مطمئن شوم که آنها در پارامترهای دقیق سازمان ، اما درجایی که ممکن است با منطق منطقی عمل کنند.

در حقیقت ، همه فرزندان بزرگ شدند تا در انگلیس و خارج از کشور با شرکای خود پیشگام و بزرگان شوند.

در سال 1974 در 23 سالگی ، من به عنوان یک پیر بزرگ منصوب شدم و برای 42 سال آینده در این مقام خدمت کردم. بهترین بخش پیرمرد بودن ارائه سخنرانی های عمومی در محل یا در مدار نبود بلکه در خدمت به دیگران ، به ویژه دیدار با برادران عزیز در خانه هایشان بود. سرانجام ، کارهای مختلفی به من محول شد (اصطلاحاً "امتیازات") که خوشبختانه بیشتر مربوط به وزارت بودند. به عنوان مثال ، من به مدت 20 سال به طور مرتب در شاهد محلی بندری شرکت کردم (از نوشتن رهنمودهای شاهد بنادر انگلستان در سال 2005 و چند سال بعد برای ویرایش نسخه GB برای استفاده در انگلستان). تعدادی دوره 20 هفته ای زبان را به زبان روسی و بعداً زبان چینی برگزار کردم. من در یک کمپین رسانه ای روابط عمومی آموزش WT را آموختم که شامل تماس با خبرنگاران و ایستگاه های رادیویی محلی و سازماندهی بازدید از هر مدرسه در مدار با مطالب هولوکاست بود.[2] گذشته از این نقشهای تبلیغی که من در آنها میزان زیادی از ابراز وجود را پیدا کردم ، انتظار می رفت که در بخشهایی که به اجرای دقیق و دقیق تشریفات "حکومت دینی" احتیاج دارند ، بر بخشهای مختلف نظارت داشته باشم. با این وجود ، سعی کردم این کارها را با مهربانی و درک انسانی انجام دهم. (دوم قربانیان 2:1)

چرا یک عمر در سازمان کار می کنم؟ من بارها روی این سوال فکر کرده ام. چرا من ، چه در زمان نوجوانی به تردیدهای آزار دهنده ای مبتلا شده ام و یا در هنگام دریافت یک موج جزر و مد از "دستورالعمل های جدید" به عنوان یک پیر ، من آماده بودم که هر گونه ابهام ، ناراحتی و ناراحتی را کنار بگذارم؟ شاید فقط به این دلیل بود که من یک منطق کلیشه ای دورریز را اتخاذ کردم که "همیشه بدون توجه به سازمان یهوه باقی می ماند. تنها چیز تغییرناپذیر در حقیقت تغییر است! در نور فعلی قدم بزنید. شاید اوضاع تغییر کند. فقط منتظر یهوه باش. "

من در تمام عمرم مدرسه آموخته بودم که راه دیگری را نپذیرم ، همه چیز واضح ، واضح ، سیاه و سفید بود. وجدان آموزش دیده به کتاب مقدس من از طریق فیلترهای میکرو شبکه WT فیلتر شد. من از کودکی پیش شرط داشتم که ما مردم بی نظیر یهوه باشیم. بنابراین ، هرگونه شک و تردید عمدتا سرکوب و بدون ابراز وجود بود. یک تحقیق عینی کامل به حالت تعلیق درآمده است. احساس اطمینان کردم که هیچ مشکلی برای "حقیقت" نمی تواند با موفقیت از خود ارزیابی سازمان را واژگون کند که این سازمان واقعی خدا در زمین است. هیچ اسلحه ای شیطانی که علیه ما شکل گرفته باشد هیچ موفقیتی نخواهد داشت ، زیرا ، گرچه درک های مقدس ممکن است تغییر کند ، فقط ما پایه سه گانه مقدس غیرقابل دسترسی را داریم. آموزش واقعی (به عنوان مثال ، هیچ تثلیث ، آتش جهنمی ، نام خدا بالا برده شده است ، نبوت کتاب مقدس نازل شده است) عشق حقیقی (تنها برادری متحد ، اخلاقی ، بی طرف ، بین المللی) و موعظه واقعی (هیچ دین دیگری موعظه نمی کند همان پیام پادشاهی را به انتهای زمین ، بدون درخواست های مداوم برای پول).

از این گذشته ، من خیلی وقت ، تلاش و تلاش کردم - زندگی خودم - برای این راه تنها ، و چه چیزی بیشتر ، با موفقیت خانواده ام را به درون گرداب سازمانی کشانده بود. شما دائماً مشغول خدمت به سازمان هستید و بنابراین بر این اساس - با فرض خدمت به دیگران - می توان احساس خوشبختی سطحی را تجربه کرد.

روانشناسان ممکن است به این موضوع اشاره کنند ایمن سازی شناختی - انکار ، منطقی سازی و انتخاب گیلاس از هرگونه دلیل خلاف واقع که در غیر این صورت تعارض درونی در ذهن فرد ایجاد می کند.[3] بنابراین ، با بیان این همه ، چه چیزی من را به این فهم رساند که مسیح به علاوه هیچ چیز همه چیز نبود؟ همچنین ، چه چیزی باعث شد که آن جلسه 2014 در اتاق عقب و عدم مشارکت احتمالی من در 2017 انجام شود؟ باید به طور خلاصه به شش تأثیر اشاره کنم که به تدریج مرا تغییر دادند.

شش تأثیر تا آزادی

1) انتشارات WT:

از دوران نوجوانی ، با دستیابی به کتابخانه برادر فقید ، از خواندن نشریاتی مانند رمز و راز در دست اجرا, میلیون ها نفر کتاب ، نور کتاب ها عذاب کتابها ، و غیره. با این حال ، من چنین آموزه های کم عمق ، عجیب و غریب و دگماتیک را در جعبه LBWJ سمی ("نور روشن تر می شود ، صبر کنید تا بر خداوند صبر کنید") در ذهنم قرار داد. نه تنها آموزه های اولیه پیرامیدولوژی ، تغییر هویت برده مومن و باهوش (Mt 24: 45-47) ، دیدگاههای تحریف شده تدریجی مسیح (به عنوان مایکل ، نقش میانجی محدود ، حضور نامرئی) ، بلکه تجویز مداوم سالی 150 از کمبود Armageddon - که ممکن است در طی سالهای 3 بعدی تا 9 بعدی اتفاق بیفتد. همه اینها ، با وجود صحبت های بتل AH Macmillan در اکتبر 1914 بر اساس مزمور 74: 9 "ما علائم خود را نمی بینیم: هیچ پیامبری وجود ندارد: هیچ پیامبری وجود ندارد: هیچ کدام از ما وجود ندارند که بدانند چه مدت طولانی است." (KJV) و مهمتر از همه ، عیسی کلمات خود را در اعمال 1: 7 دارد.[4]

2) منابع غیر کلامی:

توسط "غیر تئوکراتیک" ، [5] من به هیچ ماده exJW اشاره نمی کنم. بلکه منظور من مجموعه ای از ترجمه های مختلف کتاب مقدس است که متون خاصی را بیشتر روشن می کند و همچنین در یادگیری اصول کتاب مقدس عبری و یونانی کمک می کند. از جمله اینها بود ترجمه گسترده توسط K ووست ، کتاب مقدس تقویت شده و بعدا کتاب مقدس NET. علاوه بر این ، هرماه به یک کتابفروشی محلی تبشیر می پرداختم - با بررسی اینکه هیچ بزرگان در حال گذر در چشم وجود ندارند - و به تدریج یک کتابخانه کوچک از کتاب های درسی ، از جمله نویسندگان مشهور مانند CH Spurgeon ، Watchman Nee ، ویلیام بارکلی را بنا می کنم. ، درک پرنس ، جری بریج ، W Wiersbe ، و غیره در طول سال ها ، من به عنوان یک جی جی در یک برنامه گرسنگی معنوی ، من واقعاً از بسیاری از بینش معنوی آنها لذت بردم. درست است كه در ابتدا عبارات مشخصی وجود دارد - "لطف" ، "انتخابات" ، "توجیه" یا "الوهیت" ، اما من با تنظیم این كلام "عینك نگهبان" من به آرامی از چنین واژگان با صدای تبشیر تبادل می شوم. با این وجود ، من به وضوح می دیدم که تفاوت بین کم عمق ، و اغلب دگماتیسم ادعای غیرقابل توصیف از نوشته های JW ، به طور واضح و متناقض با کتاب های به اصطلاح "دنیوی" ، به خوبی تحقیق و تفسیر شده ، و با آنها همراه است. کتابهای درسی "غیر دینی" با فروتنی مایل بودند بپذیرند که هیچ پاسخ قطعی برای برخی از سؤالات وجود ندارد. این آثار مکتوب سرانجام به من اطمینان دادند که در واقع به ضبط کشیشانی مانند جان پیپر ، باب سورژ ، اندرو فارلی ، برنان منینینگ ، جوزف پرنس و غیره گوش می دهم یا تماشا می کنم.

3) تجربه وزارت:

برخوردهای خاصی با اعضای صادق سایر فرقه های مذهبی صورت گرفت که به طور موقت یادداشت های ناهماهنگی را بهم زدند. من به وضوح ابتکارات گسترده انجیلی دهه 1990 به ویژه کمپین "Jesus In Me" را که به طور مناسب برای من مخفف JIM مخفف شده بود به خاطر می آورم! این یک روز اوج واقعی برای تعدادی از مسیحیان متولد شده ای بود که در طول کار خانه به خانه با آنها روبرو شدم و صریحاً در مورد ایمان خود به مسیح شهادت دادند. گاهی اوقات مستقیماً از من سال می شد ، "آیا شما توسط خداوند عیسی مسیح ، تنها با فضل نجات یافته اید؟ آیا شما دوباره متولد شده اید؟ " من به سادگی پاسخ خواهم داد ، "چه امتیازی برای کسی وجود دارد که دوباره متولد شود ..." و "تاکنون نجات یافته ام ..." ، و آنها را به متی 24:13 و فیلیپیان 2:13 ارجاع دهم. اما من می دانستم که پاسخ های من به طور فریبکارانه ای مسئله واقعی نجات را از طریق وفاداری به یک سازمان توسط کارها در مقابل نجات با ایمان به مسیح تنها با لطف انجام می دهند. چنین برخوردهایی من را ناامید کرد که به سادگی با تکرار پاسخهای ساده و ساده WT با یک یا دو متن از متن خارج شدم. با کنار هم قرار دادن این تجارب وزارتخانه در طی یک دوره زمانی ، سرکوب ناهماهنگ نتیجه گیری های "ناگفته" زیر که در ذهن من غوغا می کند ، بسیار دشوارتر می شد. آشکارتر می شد که سایر گروههای مذهبی دارای صفات خاصی هستند ، مانند:

  1. نه تنها استفاده نسبتاً متداول از نام خداوند (یا یهوه) توسط بسیاری از کشیش ها و روحانیت در کلیساها و نوشته های خود ، اما عشق آشکار آنها به عیسی ، در یک رابطه شخصی با او به عنوان پروردگار و منجی آنها است.
  2. اطمینان فروتنانه از نجات ابدینه فقط با آثار بلکه فیض او تنها و فقط با ایمان.
  3. مسیحی عملی واقعی و غیرقابل کنترل آنها عشق برای همه افراد بدون قید و شرط ، به خصوص افراد فقیر و بیمار در خارج از گروه خودشان.
  4. اجتناب از جنگ، مخالفان وجدان مذهبی: كوكرها ، یونیورسالها ، آمیش ، مسیحیان كریستادلفیان ، ظهورگرای روز هفتم ، جنبش كارگران كاتولیك و غیره
  5. آنها همچنین می توانند "فرشته کارگردانی" تجارب در کارزارهای تبلیغاتی خود ، یک میلیون یا حداقل دهها هزار سالانه در بعضی از مذاهب تعمید می یابد.[6]
  6. هر سال هزاران نفر آزار و اذیت مسیحیان "به خاطر نام او (مسیح)" را كشته ، و از امتناع خود بر مسیح امتناع ورزیدند.

آیا همه این مسیحیان پراکنده پراکنده به سادگی کلاهبرداری ، غیرقابل قبول برای خدا ، محکوم به نابودی بودند؟

4) کنترل اقتدارگرا:

متأسفانه ، "هشت" قاطعانه به طور فزاینده ای تفکر انتقادی - و در نتیجه احساسات و اعمال - پذیرش هشت میلیون نفر را کنترل کرده اند. آنها بر جمعیت هنگ کرده خود که طرفداران سرکوب شده ای دارند ، با انطباق وفادارانه خسته با گناه خصوصی و عدم کفایت خود در کوه اشتباه - سینا ، به جای صهیون - مبارزه می کنند و تهدید به پرتاب شدن از لبه "مرتد گریزان" می شوند. دره (حبر 12: 22-24 ؛ 13: 12-14 ؛ گال 4: 21-5: 10).

شاید بتوانم چند نمونه کوتاه از چنین کنترلی ارائه دهم:

در 1974 ، اندکی پس از آن که سیگار کشید به یک جرم شرکتی تبدیل شد ، مجبور شدم در کمیته قضایی شرکت کنم. در اینجا خواهری بود که به همراه افسردگی بالینی با مشکلات جدی غیرقابل حل شدن در خانواده روبرو شد. کمیته "مهربانانه" به او اجازه داد تا در دوره مجاز ماه 6 برای غلبه بر اعتیاد شیطانی "معنوی" خود ، با مشاوره عرفی بیشتر نماز بخواند ، بیشتر درس بخواند ، بیشتر موعظه کند و جلساتی را از دست ندهد. با تهدید شمشیر داموکلس از جدا شدن وی از خانواده و "دوستان" ، او به مارپیچ تعمیق افسردگی فرو رفت. من با کمیته استقلال بحث کردم اما آنها فقط دو هفته تمدید می کنند. چند هفته پس از صدور حكم اعدام ناامنی از همكاری ، شوهرش نامه خصوصی به من ارسال كرد كه در آن عصبانیت خود را نسبت به چنین رفتار غیرقابل قضاوت قضاوتی كه منجر به تجزیه عصبی همسرش و صحبت از خودكشی می شد ، برانگیخت. من این نامه سخت گیر را بیش از 40 سال در یک مکان مخفی نگه داشتم و به عنوان یادآوری چگونگی احساس احساس مردان وظیفه ای برای اجرای سیاست های سخت دراکونی در مورد گوسفندان مبتلا به چنین فقدان محبت طبیعی و اغلب با عواقب ناگوار عمل می کند.

در سطح شخصی تر ، در اواخر 1980 ، من توسط بزرگان به وظیفه استفاده از اطلاعات پیش زمینه تشویق آمیز از چند کتاب مرجع "غیر الهیات" بعنوان یک شخص مورد استفاده قرار گرفتم. این از همه نسبت منفجر شد و قبل از نظارت بر مدار مسئله ایجاد کرد. وی در طی آخرین صحبت های روز یکشنبه خود ، هشدار داد کسی "برای عبور از سطل های زباله در بابل بزرگ" در تلاش برای یافتن تکه های اطلاعاتی است که قبلاً یک ضیافت غذای معنوی توسط غلام مومن و با احتیاط (FDS) به ما ارائه شده است. بعداً همان سال CO (ناظر مدار) ، در پاسخ به نامه ای که به شعبه نوشتم ، در واقع شخصاً از من عذرخواهی کرد اما حاضر به انجام این کار به صورت علنی نشد. در آن زمان ، من بیش از حد از دسیسه و عصبانیت هیئت بزرگان محلی ، که قرار بود در آینده به طور فزاینده ای تجربه کنم ، متعجب شدم. یک مدرسه خدمت پادشاهی (ترم بزرگان) در اوایل دهه 2000 به ویژه برجسته شد. بزرگان همگی ، مطابق با آموس 7: 8 ، شدیداً نصیحت شدند: دیگر آنها را نخواهم بخشید. " این درخواست این بود که اگر هر بزرگتر کوچکترین کوتاهی در اجرای کامل بالاترین استانداردهای جامعه مانند سستی در لباس و آرایش ، تحصیلات عالی یا گزارش خدمات میدانی را مشاهده کرد ، باید توسط بزرگان مورد بحث قرار گیرد و رویکردی برای آن فرد ضعیف انجام شود. در اسرع وقت. به ما گفتند که "ما باید تمایل به درک گزنه ها داشته باشیم" با رویکرد عملی تر.

5) خواندن کتاب مقدس دعا:

این تا حدودی عامل اصلی بیدار شدن من در زندگی جدید در مسیح بود. توسط 2010 خواندن و مطالعه شخصی من مرا به کتاب رومی ها برد. همانطور که در فصل های اولیه می خواندم ، از روی متن کاملاً روشن شد که همه چیز در مورد عیسی است. پدر او را به عنوان مرکز صحنه قرار داده بود و بسیار خوشحال بود که اجازه داد پسرش عزیز همانطور که هر والدین افتخار می کند ، توجه و تمرکز خود را بکند. وقتی خواندن نماز را ادامه می دادم ، وقتی شروع کردم به دیدن قسمت های خاصی که از صفحه در زندگی من می پرید ، به اشک ریختم. "این شامل من می شود!" در هر کجای کتاب مقدس ، عیسی وجود داشت. آیا من ده ها سال است که مشغول جستجوی کتاب مقدس هستم و سوء استفاده می کردم؟ (جان 5: 39) سؤالاتی به سرعت به ذهن پیش شرط Watchtower من در مورد این کتاب مقدس در رومی ها رسید:

رومیان 1: 17: آیا عدالت یک هدف است یا یک هدیه؟ (Rom 5: 17)

رومیان 4: 3-5: خدا صالحان "ناعادلانه" را اعلام می کند. آیا این کار برای یک یا دو سال کار سخت برای دستیابی به سطح بالاتر "خداپرستی" اخلاقی ، یا مطابق با سهمیه ساعت ماهانه برای موعظه خانه به خانه ، یا پاسخ دادن به سؤالات 100 برای واجد شرایط بودن تعمید توصیف دارد؟ (11: 6) چرا سازمان از توضیحات کافی درباره رومیان 4: 4-5 برای بیش از 50 سال جلوگیری کرده است (Awake 1963)؟

رومیان 6: 7: "زیرا او که مرد ، از گناه رهایی یافت؟" آیا این بحث در مورد مرگ تحت اللفظی و معاد آینده است یا این که Watchtower از آن استفاده نادرست کرده است؟ (بینش 2 ص 138 ؛ w16 / 12 ص. 9) آیا این معنی است که همه مسیحیان واقعی اکنون هیچ محکومیتی ندارند؟ (8: 1)

من خدا را به عنوان خالق حاکم می شناختم اما نه به عنوان محبوبم آبا پدر من عیسی را به عنوان الگو می شناختم اما نه به عنوان ناجی شخصی خودم. کجا ذکر شده یا شواهدی از روح القدس ساکن در اعضای سازمان بوده است؟ آیا من در یک زندان ناهماهنگی شناختی ، در فضای مذهبی گم شده بودم؟ همه اینها برای تغییر یک روز بود که عیسی مرا به عنوان یکی از گوسفندان گمشده خود یافت و من را حمل کرد. توبه کردم ، و مسیح را به عنوان پروردگار و ناجی شخصی خود پذیرفتم و به طور مرتب مشارکت خصوصی داشتم ، و فهمیدم که این امید "رستگاری مشترک" ماست و نه فقط برای تماس محدود بالاتر از چند مسیحی نخبه (جود 3). بعداً در سال 2015 ، هنگام اجرای یادبود در حضور گروه چینی و خانواده ام ، علناً این کار را کردم. من از سخنان قدرتمند پولس رسول قدردانی کرده بودم ، "عیسی مسیح و نجات استادانه او اکنون مرا تعریف می کند. دین مانند پیف سگ است. و بو می دهد ، از قدم گذاشتن در آن خودداری کن! "

بنابراین من در مسیح یافتم! در تمام مدت داشتم به جای اشتباه نگاه می کردم! وظیفه خودم و تلاش دینی مبتنی بر تقصیر و گناه من را در پیچ و خم آزاده حق پرستی ، با حمایت مالی قانون ، به دام انداخت! ایمان مسیح هویت من را نشان می دهد. عدالت مشخص می کند که خدا می داند من واقعاً چه هستم. این عدالت از جانب خداوند تأمین می شود و اقتدار ایمان را تأیید می کند. (اگر مسیح ماده آن نباشد ، ایمان یک افسانه است! ») - فیل 3: 8-9 کتاب مقدس آینه) ببینید ، من نه با تحقیق در مورد نادرستی سازمان از طریق وب سایت های مختلف و مطالب exJW - به همان اندازه که در بعضی مواقع می توانند مفید باشند - اما با درک توسط روح که مسیح است و یافتن هویت من در او به این درک رسیده ام. نجات من به کار در یک سازمان مذهبی وابسته نبود - هر کدام که بود - اما فقط در مسیح آرام گرفت.

6) اطلاعات ExJW:

در یک مرحله ، من از توجه رسانه ها به موضوع مورد آزار جنسی کودکان ، از جمله JWs مطلع شدم. پیش از این به عنوان یک شاهد عابد ، من گزارش هایی مانند روزنامه نگاری بیش از حد اغراق آمیز یا از منابع مرتد را رد می کردم ، اما در اینجا من کل پرونده های این پرونده را مشاهده می کردم کمیسیون سلطنتی استرالیا در پاسخ های نهادی در مورد آزار جنسی کودکان (ARC) برای خودم. سپس به کشف تعداد زیادی سایتهای exJW و فیلم های YouTube که شخصاً هنوز از تماشای بیش از حد احساس راحتی نمی کنم ، زیرا می توانند به راحتی وقت خود را در دعای شخصی و کلام او تحویل دهند. با این حال ، در همین سایت ، Beroean Pickets ، ضمن حفظ تمرکز بر مسیح ، ارزیابی متعادل تر و معقول تری از سازمان دیده بان ارائه داد.

مال من A به G

بدون پوشاندن زمینه ای که بیشتر خوانندگان با آن آشنا می شوند ، به عنوان یک کمک حافظه ساده ، به این نتیجه رسیدم که موارد خلاصه A به G را از مواردی که بیشتر مرا آزار داده است ، کاهش داده ام.

Abuse: خصوصاً سوءاستفاده جنسی از كودكان و بدرفتاری در خانواده به اشکال مختلف آن. چرا هر سازمانی با عدم گزارش سوء استفاده (از جمله سوابق پنهان) به "مقامات برتر" که شمشیر می کشند مجاز است عدالت را حتی منفعلانه مانع کند؟ (Rom 13: 1-7) چگونه چنین عدم افشای محافظت از محبت جامعه خود ، حتی اگر تنها یک شاهد انسانی وجود داشته باشد ، محافظت دوستانه نشان می دهد؟ (Ge 31: 49-50؛ Ex 2: 14؛ Nu 5: 11-15؛ De 22: 23-29؛ John 8: 13-18).

Bلود: آیا تزریق معادل خوردن خون است؟ آنها از نظر عملی یا اخلاقی معادل نیستند. خوشبختانه عیسی ، کسی که خون خود را برای ما به وجود آورد ، آموخت که پس انداز کردن زندگی فراتر از اطاعت از قوانین دینی است. (متیو 12: 11-13؛ مارک 2: 23-28؛ قانون یهود را در نظر بگیرید پیکواچ نفش.[7]

Control: ادعای اقتدار خود اعلام شده ، FDS[8] مدیریت اجباری زندگی اعضای آنها. "مسیح ایمان شما را تعریف می کند. او آزادی شما از هر چیزی است که قانون هرگز نمی تواند شما را آزاد کند! پای خود را در این آزادی پیدا کنید. اجازه ندهید که دین دوباره شما را به سمت خود سوق دهد و شما را به یک سیستم قوانین و تعهدات سوق دهد. "(Gal 5: 1 کتاب مقدس آینه؛ Col 2: 20-23)

Disfellowshipping: منجر به اجتناب مطلق از سو a تفسیر و در نتیجه استفاده نادرست از چند کتاب مقدس. ندای آنها "بازگشت به سوی یهوه" است. توبه کنید و در پای یک هشت پاشی در شاخک های تسلیم کور ، حتی پرستش بنشینید ، در حالی که سرسختانه از شنیدن ندای روح القدس برای آمدن به پای مسیح در پرستش واقعی امتناع می ورزید.

Education: ما می دانیم که JWs آموزش عالی را رد می کنند. به آنها گفته شده است كه فقط به "آموزش حكومتي" اعتماد كنند. با این حال ، آنها فراخوان اعضای ماهر را که دارای مدارک سکولار در ساختمان ، فن آوری ، امور حقوقی و مالی هستند ، اعلام کردند.

Finances: در حالی که انگشت در روشهای مختلف در "مسیحیت" برای جمع آوری پول به روش انتقادی پیچیده شده بود - استفاده از کارتهای اعتباری ، سفته ، سجدهایش ، درخواست های تلویزیونی برای برنامه های مختلف ساختمان و عدم شفافیت - روشهای مشابه اما مجوز پذیرفته شده توسط سازمان دیده بان.

Gنژاد: نجات آنها تا حد زیادی به کارهای خودپسندانه آنها و اطاعت از قوانین و سیاستهای سازمانی بستگی دارد ، با این که باج به نوعی شبکه ایمنی برای مجرمان توبه شده منتقل می شود. عیسی نقش معلم بزرگ را دارد ، به عنوان مایکل فرشته و خدای کمتر. چه موقع هدایای آزادانه عدالت نهفته مسیح در جلسه توضیح داده شد؟ (Rom 5: 19؛ 10: 1-4).

رویارویی با بزرگان ، 2014 - 2017

حال بگذارید به این مقدمه برگردیم وقتی که در 2014 دو بزرگان به من مشاوره محکمی درباره "زیاد گفتن درباره عیسی مسیح" دادند.

آنها نگران بودند كه من با تأكید بیش از حد مسیح به جای نام خداوند یا نقش اصلی سازمان ، من از سازمان یهوه فرار كنم. طعم لطف باعث خوشحالی صحبت های عمومی من ، جلسات مکرر برای خدمات میدانی و دیدارهای غیررسمی برای بسیاری از برادران شد. البته ، بزرگان نتوانستند چنین گفتگوی "مسیحی محور" را تحمل کنند و درک کنند ، به خصوص از طولانی ترین خدمت بزرگی که روی بدن داشتند.

در طی سه سال آینده ، جفت های بزرگان مختلف به چالش کشیدند و در چند مورد کل بدن "مصاحبه" کردم. به طور کلی ، هیئت بزرگان مایل به گوش دادن بودند اما تحت تأثیر قرار گرفتن بیش از حد یک یا دو بزرگان سیاست مدار برای هر جسمی بسیار آسان است که به نوبه خود می تواند توسط یک ناظر مدار کاملاً صالح کنترل شود. این بسیار افتخار بود که پیام فروتنانه از کتابهای مقدس متعددی را متواضعانه به این بزرگان ارائه می داد ، اگرچه آنها از نظر روحی و روانی در این سازمان محدود ، که متأسفانه یکی از بسیاری از ادیان قانونی است ، گرفتار شده اند.

سپس در 2016 تمام بدن مجدداً به بحث درمورد صلاحیتهای من به عنوان یک بزرگتر جمع شد. آنها بسیار ناراحت بودند که من به برادران حتی در خارج از گروه چینی که سرپرستی آنها را ملاقات کرده بودم ، مراجعه کرده ام ، بدون اینکه بزرگان دیگر از قبل سؤال کنند یا بعد از آن به آنها اطلاع داده شوند. در حقیقت ، در این زمان من به خوبی از برادران و خواهران 100 در مجامع مختلف در شهر بازدید کرده بودم و با استدلال از کتاب مقدس و استفاده از تصاویر ساده ، مسیح را موعظه کردم. آنها ادعا كردند كه با تأكيد بیش از حد بر عیسی ، من برادران را سردرگم می كنم! علاوه بر این ، گزارش شده است که برخی از آنها با بحث درباره کتاب مقدس درباره تضمین نجات ، دچار اضطراب نمی شوند. (Rom 8: 35-39؛ Heb 10: 10,14,17)

آنها به عنوان نظارت بر خدمات احساس می کردند ، من باید برادر را ترغیب کنم که بیشتر تلاش کند تا تأیید خدا را به دست آورد ، نه اینکه در مورد "مهربانی غیر قابل دفاع" صحبت کند. پس از آن وزیر امور خارجه لیست یکی از ناشران غیرفعال و نامنظم را از یکی از پرونده های خود بیرون کشید و با شکوفایی من را به خاطر بی نظمی و عدم تحرک در جماعت سرزنش کرد. این فرصتی به من داد تا از بدن دعوت کنم تا کتاب مقدس خود را باز کند (یا در مورد آنها ، قرص) برای خواندن 1 Corinthians 15: 10 و اعمال 20: 24,32 نشان می دهد که "مهربانی غیر قابل دفاع" (انگیزه) انگیزه اصلی وزارت ما است. راهی برای ما ، به عنوان بزرگان ، ساخته می شود. واقعیت این بود که من به عنوان یکی از پیشگامان عادی ، احتمالاً بیشتر از بسیاری از افراد را برای تعیین مقام رهبری در وزارتخانه می گذراندم. به نظر من آیا مسئله بی نظمی می تواند به فقدان چوپانی در حال احداث مربوط باشد که اغلب پس از بروز برخی بحران تحت الشعاع مشاوره اضطراری قرار گرفته بودند؟

البته ، این سؤال معمول از سؤال مطرح شده بود ، "آیا شما معتقدید که هیئت مدیره (GB) تنها کانال برای غذای معنوی ما است؟"

من پاسخ دادم ، "این هیچ مشکلی نیست ، من همیشه تمام غذاهای معنوی واقعی را از بنده مومن و باهوش (FDS) پذیرفته ام ،" بدون شک می دانم که هرگز هیچ غذایی واقعی معنوی (مانا در مورد مسیح واقعی) وجود ندارد. آن را پذیرفت ، اگر وجود داشته باشد

آنها تاكید كردند كه این همه مربوط به وفاداری به رهبری سازمانی است و هرگز مخالفتی با آنها و یا گفتن چیزی منفی نیست. من به آسانی موافقت کردم که وفاداری مطلق به خاطر خدای ما و پسرش است اما مطمئناً آنها قبول نکردند که تمام وفاداریهای دیگر باید "نسبی" باشند - مثلاً با "مقامات برتر" ، والدین ما ، حتی بزرگان یا سازمان؟ (اشعیا 2: 22).[9] اشاره کردم جاناتان کسی که از پدر خود ، پادشاه منصوب شده توسط یهوه ، با حمایت از داود ، سرپیچی کرد. ایلیا و بسیاری از پیامبران واقعی که اسرائیل را به دلیل هماهنگی در عبادت خود محکوم می کردند ، که توسط پادشاهان و کاهنان "منصوب شده تئوریک" آنها تبلیغ و فرمان می یافتند. عوبدیامباشر پادشاه آهاب ، که مخفیانه پیام های فراموشی 100 را مخفی و تغذیه می کرد. مسیحیان که در برابر اقتدار صلاحدیده مقاومت کرد - مجموعه حاکم متمرکز شناخته شده مردم آن زمان یهوه. علاوه بر این ، من یک پاراگراف از 15 مه 1986 را خواندم برج مراقبت (ص 25) تا نشان دهد كه ما به عنوان بزرگان مایل نیستیم تاكتیك های مسیحیت را در پیش بگیریم. در این مقاله آمده است: جی ولز اعتقاد داشت که روح کنستانتین بر امور کلیسا مسلط است ، و وی مشاهده کرد: "ایده نابودی همه اختلافات و اختلافات ، نابود کردن همه فکرها ، با تحمیل یک عقیده دگماتیک بر همه م allمنان ، ... ایده واحد- انسان دستی که احساس می کند برای کار اصلاً نباید از مخالفت و انتقاد فارغ باشد. ... هر کسی که نظرات متفاوتی ابراز داشته یا حتی سعی در ارائه اثبات کتاب مقدس مبنی بر رد دگم ها و قوانین (کلیسا) مجالس داشته باشد ، به عنوان بدعت گذار شناخته می شود. "[10]

پس از انتظار 45 دقیقه در اتاق پشتی کوچک که به عنوان آشپزخانه استفاده می شد ، به من زنگ زده شد تا با یک مجموعه نه چهره موزون روبرو شوم. آنها از تصمیم پیش بینی شده من برای حذف من به عنوان یک بزرگتر گفتند زیرا من با سخنان گیج کننده برادران را ناراحت کردم. من پاسخ دادم که عیسی مرتباً و عمداً اظهارات گیج کننده ای را برای برانگیختن توانایی تفکر بیان می کند - به عنوان مثال دوباره تولد خواهید شد ، آخرین بار آخرین خواهد بود ، معبد را در سه روز بازسازی کنید ، گوشت من را بخورید ، مرده را دفن کنید ، شما باید کامل باشید ، از پدر و مادرتان متنفر باشید. ثروتمند در عذاب آتشین و غیره؛ همچنین ، نوشته های پولس (2 پیتر 3: 15-16). آیا آنها موافق بودند كه ما باید از روشهای معلم بزرگ خود تقلید كنیم تا توانایی تفكر را برانگیزد؟

در آن زمان من تلفن خود را باز کردم و یک کلیپ چند دقیقه ای 3 در YouTube عضو جفری جکسون قبل از کمیسیون سلطنتی استرالیا (پرونده 29) قبل از کمیسیون سلطنتی استرالیا (پرونده XNUMX) پخش کردم وقتی که وی تعدادی پاسخ گیج کننده را زیر سوگند یاد کرد. سکوت حیرت زده بود. من منتظر ماندم در حالی که سکوت ناراحت کننده با خیره شدن خیره به اتاق ادامه داشت. بعد از گذشت تقریباً یک دقیقه ، من ادامه دادم: "این اولین بار است که من این را به کسی نشان داده ام. مسئله من نه با آنچه گفته برادر جکسون است ، چه درست یا نادرست ، بلکه فقط به این واقعیت است که این برادر ، علناً و تحت سوگند ، آشفتگی آشکاری را در ذهن ده‌ها هزار نفر از برادران وفادار ایجاد کرده است. - حتی در بین ما هم اکنون در اینجا - هنوز این برادر به عنوان یک فرد واجد شرایط و حتی یکی از GB. با این حال ، من که ادعا می شود ممکن است تعداد معدودی از برادران محلی را در مکالمات خصوصی اشتباه گرفته ام ، به عنوان یک بزرگر رد صلاحیت می شوم.

در مورد هر گونه اظهار نظر به اصطلاح منفی در مورد سازمان ، من دوباره تأكید كردم كه هدف من همیشه اعلام مثبت مسیح بوده است ، توجه آنها را به Col 1: 28-29 (KIT) معطوف كرده است. من اظهار داشتم که برخی از برادران ، حتی بزرگان ، هر از گاهی در مکالمات خصوصی برخی اظهار نظرها راجع به احساس ناخوشایند در مورد برخی تغییرات اخیر مانند افزایش اعتماد به فیلم در وزارتخانه نسبت به دست زدن به نسخه ای از خود کتاب مقدس انجام می دادند ؛ چند مورد از تعلیق پروژه های ساختمانی گیج می شوند. دیگران ، بدون درخواست ، به روشهای مستقیم تر درخواست کمک مالی اشاره کرده اند. درمورد سیاست های کودک آزاری معما وجود دارد. و حتی آموزش "همپوشانی نسل". من به چنین برادران و بزرگان اذعان می کنم که من نیز تمام پاسخ این موارد را نداشتم ، اما احساس کردم برای هر برادر مهم است که بتواند نگرانی ها و احساسات خود را در خلوت بیان کند.

بعد از اینکه به من اجازه دادم این دفاع دفاعی را ارائه دهم ، مجبور شدم برای چند دقیقه دیگر دوباره از اتاق خارج شوم. وقتی از من دعوت شدم که برگردم ، نوبت من متعجب شد. آنها تصمیم خود را با اکثریت آرا برعکس کرده بودند که من را به عنوان یک بزرگر برکنار کنم ، اما با این شرط که وزیر برای راهنمایی بیشتر موضوع را به صورت کتبی به شعبه ارجاع دهد. لحظه ای مکث کردم و سپس به آنها اطلاع دادم که من به عنوان پیشگام سالخورده و استعفا تصمیم به استعفا گرفتم. این باعث سردرگمی آنها شد ، اما می دانستم كه نمی توانم در كنار آنها به خدمت ادامه دهم و خودم را تحت كنترل روز افزون آنها قرار می دهم.

در طول سال آینده ، آنها به تدریج همه امتیازات به اصطلاح را حذف کردند ، از جمله اینکه به من دستور داده شده است که تمام مطالعات کتاب مقدس من را تحویل داده و از تأکید بر مسیح دست بکشید! آنها این اجازه را به من دادند كه بتوانم در هرگونه شهادت در بندر مشغول شوم ، سپس نماز و خواندن در جلسات را بخوانید و همچنان كه به بازدید برخی از برادران افسرده و بیمار ادامه می دادم ، به من گفتند كه این كار را نیز متوقف كنم. هیچ جلسه گروهی برای خدمات در خانه ما که به عنوان محل مکرر سالهای گذشته 40 استفاده شده بود ، نیست. سپس هرگونه حضور با گروه چینی حذف شد ، اگرچه به همسرم اجازه داده شد که هنوز هم بخشی از آن قرار باشد. به مدت یک سال ، من به خودم ادامه دادم که با دانشجویان چینی در دانشگاه آشنا شدم ، با دریانوردان آنلاین تماس گرفتم و مریضان و سالمندان را به روشهای گوناگون تشویق کردم.

در اواسط 2017 ، این جماعت فقط توسط یک CO بلکه دو نفر مورد بازدید قرار گرفتند. این یک دیدار آموزشی نبود ، همانطور که از موضوع اولین گفتگو که تقویت وفاداری به هیئت حاکمه بود ، دیدنی نبود ، "برده همیشه وفادار و باهوش" که همه آنها به آن افتخار می کنند. این گفتگو با این خبر به پایان رسید: "هر کس ، از جمله اعضای خانواده ، که در گذشته درباره هر چیزی گفته شده است که درباره این سازمان منفی گفته شده است ، باید این هفته آن را به بزرگان گزارش دهد ، به این ترتیب وفاداری مطلق خود را به یهوه و فوق العاده او نشان می دهد. کارزار شکار جادوگران برای گردآوری و "اعدام" مخالفان WT به بهانه حفاظت از خلوص جماعت در حال تشدید بود. این در حال حاضر یکی از دو نفر دیگر را در مدار تحت تأثیر قرار داده بود که قبلاً بیرون انداخته شده بودند و به اصطلاح ارتداد عذر می کردند. در ماه های بعدی ، یک ردیف از پنج گفتگو در مورد نیازهای محلی با موضوع ارتداد بر روی پاشنه های فرسوده تر برگزار می شود.

دادرسی قضایی

به ناچار ، چند ماه بعد ، در سپتامبر ، 2017 ، برای شرکت در جلسه دادرسی فراخوانده شدم. برخی ممکن است بپرسند "چرا زحمت؟" آیا این فقط "پرتاب مروارید قبل از خوک" نیست ، قبل از مردانی که هیچ اختیاری بر شما ندارند؟ بله ، موافقت کردم گریس به گوش ناشنوای قانون گرایان تنگ نظر تحریک می شود. فقط روح القدس می تواند قلب ها را باز کند. (اعمال 13: 38-41,52،XNUMX Power NT) من به دلایلی که بسیاری از حضور در چنین محاکمه های مخفی "اتاق ستاره" امتناع ورزند ، کاملاً احترام می گذارم.[11] با این حال ، من به چهار دلیل شرکت کردم:

  1. برای چند سال ، من تمرکزم بر پخش خبرهای خوب مسیح بود ، و سعی نمی کردم به عمد سازمان را تضعیف کنم. چه کسی می داند آیا بذر فیض کاشته شده در این جلسه می تواند یک روز آینده در یکی از سه بزرگان یا زوج شاهد جوانه بزند (مارک 4: 26-29).
  2. من نمی خواستم بدون تلاش نهایی برای ماندن در PIMO (از لحاظ جسمی ، ذهنی بیرون) از خانواده خود جدا نشوم.
  3. بدون شک رسیدگی به پرونده های دو برابر سریع ، شاید کمتر از یک ساعت انجام شود.
  4. من آمده ام تا کاملاً به روش عمیق تری به پروردگار خود تکیه کنم. خود عیسی نیز مانند استفان ، پولس و بسیاری دیگر با محاکمه غیرقانونی روبرو شد. بله ، همه راه پیاده روی خود را دارند و من این را بعنوان فرصت نهایی من برای صحبت کردن به عنوان یکی از شاهدان یهوه مشاهده کردم (1 Pet 3: 14-17 ترجمه شور).

با باز كردن در ، من با یك كمیته قضایی چهار سالمند روبرو شدم و سپس جانشین هشت شاهد شدم كه برای مدت بیش از هفت ساعت علیه من شهادت دادند. این شاهدان تا پایان آن روز به سالن اصلی محصور شدند و در معرض پخش قسمتهای زیادی از پخش JW.org قرار گرفتند. جان بیچاره!

رئیس کمیته یک بتلفیت سابق بود که به عنوان دادستان پشت پرده لپ تاپ خود نشسته بود و تمام اظهارات شاهد را مشاهده می کرد و در جریان "دادرسی دادگاه" اظهار نظر های اضافی را تایپ می کرد. در چند نوبت ، او هنگام ورود به اتاق ، یک نسخه کاغذی از اظهارنامه امضا شده آنها را به یک شاهد تحویل داد. در ضمن ، می توانستم پاسخ های کمی متفاوت ارائه دهم اما بی شک نتیجه همان بود. بر خلاف دادگاه حقوقی که می خواهید مدارکی را برای ارائه مدارک ارائه دهید ، این یک جلسه دادگاه بی حیا کانگورو - یک تحقیق مخفیانه و دادرسی - با پیش فرض گناه بود. فضا فقط به من اجازه می دهد تا چند نکته برجسته ارائه دهم.

بیانیه آغازین من

من به کمیته اطمینان دادم که هیچ طرحی ندارم که در برابر کسی سنگ شکنم ، هیچ تلخی ، برنامه ای برای برنامه در مورد FDS ندارم ، و همچنین با گروه های مرتدین یا بصورت آنلاین و یا محلی ملاقات نکردم. در عوض ، هدف من تجلیل از مسیح به جلال پدرش بود (Phil 2: 9-11). مطمئناً ، هر مسیحی واقعی که قلب جدیدی داشته است ، یک زندگی جدید در مسیح است ، به طور طبیعی در مورد پروردگار خود عیسی مسیح شور و شوق می کند و می خواهد امید مطمئن خود را براساس جان 15: 26-27 و Heb 10: 19-23 اعلام کند ، که من خواندن. احساس افتخار کردم که بر اساس نام او مورد بیزار بودن قرار بگیرم.

من این س toال را در دادگاه چهار نفره مطرح كردم: «تصور كنید كه با خود یهوه در خانه به خانه هستید و این درب او است. پیام او ، شاهد او ، چه خواهد بود؟ من به آنها پیشنهاد کردم که وقتی اول یوحنا 1: 5 را می خوانم ، آنها را دنبال کنند. هیچ کس پاسخ نمی دهد ، بنابراین من دوباره آن را آهسته تر خواندم اما این بار آیات 9-9. چهره های خالی ، ذهن های خالی. من بیشتر اشاره کردم که در ترجمه مجدد جهان جدید از کتابهای یونان، نام عیسی مسیح از ذکر خدا 1366 در برابر 1339 بار فراتر رفت.[12]  در اینجا فقط برخی از نکات مطرح شده پیرامون هر شش برادر (پنج نفر از بزرگان) و دو خواهر نیز به نوبه خود علیه من شهادت داده اند.

شاهد 1: یکی از اعضای محلی شهادت داد که من کلیپ جفری جکسون را در سال گذشته نشان داده ام و بدون اجازه آنها در گروه های بزرگان دیگران چوپان شده ام. او از صحبت در مورد نجات بدون کار نگران شد. من یک تکذیب مختصر از این موضوعات ارائه دادم که شامل دعوت از شاهد و کمیته برای باز کردن کتاب مقدس / لوح های آنها به افسسیان 2: 8-10 و 2 تیموتی 1: 8-9. من خوشحال شدم که از روی این کتاب مقدس مورد بررسی قرار گرفتم.

شاهد 2: یکی دیگر از بزرگان دقیقاً همین مسائل را مطرح کرد و افزود که اگر برادران نسبت به نجات خود اطمینان پیدا کنند ، چه عاملی باعث می شود که آنها گناه بیشتری نکنند؟ هیچ مانعی در رفتار آنها وجود نخواهد داشت. این پیام می تواند مانند گانگرن گسترش یابد!

من از بزرگتر پرسیدم آیا می خواهد رومیان 6: 1 ، 2 را برای ما از ترجمه اصلاح شده جهان جدید بخواند تا ببیند پولس با همان ادعا روبرو شده است. این زمینه نشان می دهد که پولس استدلال می کند که همه مسیحیان واقعی در اثر قانون و گناه کشته شده اند (و در مرگ مسیح قرار گرفته اند) و اکنون به زندگی جدید "بی گناهی" تبدیل شده اند. به همین دلیل آیه 7 ادامه می دهد: "کسی که درگذشته است (در مسیح) از گناه خود برائت یافته است" (در مقابل 14 ، 15). علاوه بر این ، تیتوس 2:11 ، 12 ادعا می کند که این "مهربانی ناشایست" و نه اطاعت بیشتر از سیاست ها و اصول است که "ما را در زندگی درست تربیت می کند". (رو 8: 9-11) رئیس در این مرحله درخواست كرد كه من از استفاده از زبان "گیج كننده گیج كننده" دست بردارم. (1 Co 2: 14-16)

شاهد 3: یکی از بزرگان دیگر نگران این بود که من در موعظه ها و دعاهای خودم به نام یهوه یا هیئت مدیره تأکید نکنم. همچنین ، بیش از یک سال پیش که من با او درباره مزمور XMUMX صحبت کردم: 139 ، 17 و اتفاق افتاد که بعداً بگویم ، "آیا ممکن است که افکار گرانبهای خدا افکار دوست داشتنی او در مورد ما بطور جداگانه باشد ، نه فقط به طور کلی افکار خدا؟" او احساس کرد پیش از توضیحات WT پیش می رود. من پاسخ دادم که فقط براساس متن آیات 18-1 به همراه Ps 6: 40 و Is 5: 43 یک پیشنهاد ممکن ارائه می دهم. واضح بود كه كميته در حدود يك سال و دو سال قبل تعداد زيادي از قطعات و شواهد صدايي منفي را گرد هم آورده بود. من قبلاً از نظر آنها مقصر بوده ام. با این وجود ، وقتی شاهدان وارد شدند ، فرصتی خارق العاده به من داد تا از جلوی هر یک از کتاب مقدس استفاده کنم.

شاهد 4: یک بزرگر ، همکار وزارت بندر ، دو سال پیش در رابطه با علاقه روزافزون رسانه ها به پرونده های کودک آزاری ، کاتالوگ اتهامات را مطرح کرد و این کار را با ذکر سخنان من در مورد جکسون (نشان دادن کلیپ فیلم) انجام نداد. از نظر دیگر او ، این موعظه با جیم بود ، به تعبیر او ، "مثل موعظه با هیچ شاهد دیگر یهوه". این واقعاً مرا زنده کرد! من به دلیل اینكه "همیشه در مورد آشتی دادن با خدا از طریق عیسی مسیح صحبت می كردم مورد تعجب قرار گرفتم. گویی "عیسی کافی بود!" "حتی به نظر می رسید که چنین کرده ام با توجه به تصور این که عیسی مسیحی بتواند عبادت کند - بر اساس جان 5: 23؛ عبرانیان 1: 6؛ Revelvation 5: 11-14. او همچنین احساس كرد كه من در ستایش RNWT در 2013 كمتر سخاوتمندانه بوده ام؛ که من اظهار داشتم که چند برادر در 2015 در مورد آموزش "نسل بیش از حد" ابراز مشکل و شک کرده اند - که اتفاقاً ، همانطور که به او یادآوری کردم ، این بزرگی را نیز شامل می شد! - و این که حتی به برخی از برادران اشاره کرده ام ، به دلیل تأکید بیشتر بر کمک های مالی ، ناراحت کننده به نظر می رسید - با این حال کار ساختمان در همان زمان کند می شد.

شاهد 5: بزرگان دیگری که هیچ چیز جدیدی به «گلدان مرتد من» نداد ، اما احساس کرد که وفادار به FDS است که من قطعاً به "توجه بیش از حد عیسی مسیح" توجه می کنم. من با عبرانیان 12 پاسخ دادم: 2 "با دقت به او نگاه کن" و کولسیاییها 3: 4 "مسیح زندگی ماست" ، نه فقط مثال ما.

بعد از گذشت حدود سه ساعت از پرس و جو ، در حالی که کمیته و هشت شاهد شاهد خوردن پیتزا های سفارش داده شده بودند ، من یک لیوان چای را برداشتم و از رفیق گپ زدن آنها موکول کردم تا در نمازخانه در دستشویی تنها بمانم و خدا را شکر خدا برای یاری روح. .

شاهد 6: این خواهری بود که احساس می کرد امنیت او در سازمان حل نشده است و من قبلاً از برخی کتاب های مرجع استفاده می کردم که نجات داده شده نه توسط آثار بلکه "محبت بی ارزش". همچنین ، من به او پیشنهاد کرده بودم که او در کتاب یک جلد کتاب را بخواند ، حتی اگر بخواهد از یک کتاب مقدس استفاده کند. بلافاصله ، رئیس پرسید که چرا من هرگز ترجمه ای دیگر از کتاب مقدس را جدا از "دقیق و دقیق" جدید ترجمه جهانی که "منحصرا توسط مسحین نوشته شده است"؟

شاهد 7: یک خواهر پیشکسوت که مرا شنیده بود اظهار داشت که متیو 24 تا حد زیادی بر روی سیستم یهود تحقق یافته است ، از جمله سخنان متیو 24: 14. او آشکارا با مطالعه خود به روز نبود برج مراقبت مسائل

شاهد 8: برادر من سالها پیش در مورد 20 "به حقیقت آورده بودم". هنگامی که ماه ها قبل از او به 18 رفتم ، او از شنیدن این که همه گناهان ما روی مسیح قرار گرفته است ، احساس راحتی می کرد و ما گناهکار نیستیم و دیگر مورد قضاوت قرار نمی گیریم. به یاد می آورم که بحث ما مبتنی بر John 3 بوده است: 14-15؛ 5: 24 و 19: 30. او بعداً به اخلاق و آثار خود به تلاش خود برای تأیید خدا بازگشت. رئیس در این مرحله مرا متهم کرد که یک شخص مغرور هستم.

در این زمان ، از دیدن ساعت حدود 10:30 شب متعجب شدم. کمیته گفت که آنها نمی توانند در آن شب در مورد هیچ تصمیمی تعمدی کنند و برای همه شاهد بسیار دیر است. دو شب بعد بود که به من فراخوانده شد تا حکم بسیار قابل پیش بینی ای را که طی آن آنها از رویه رسمی کتاب درسی پیروی می کردند ، بشنوم. آنها گفتند كه من به دليل ارتداد از جامعه اخراج شده ام (از كتاب مقدس استفاده نشده است). "توبه کافی نشان نداده بود". و این بود! من از آنها سپاسگزارم که به من خوشبختی نشان دادند که به خاطر نام مسیح بی آبرو شده ام و من همچنان "مقدس مسیح را در قلب خود مقدس می کنم ... بنابراین من قادر به دفاع از امید مسیحی مطمئن هستم که برای همیشه با او باشم" با احترام عمیق و معتدل. " من به راحتی ایستادم و آرام از اتاق بیرون رفتم.

و زندگی جدید من؟ برای شش ماه آینده در جلسات شرکت کردم ، بی سر و صدا کنار همسرم در وسط سالن نشسته بودم و از او و خانواده بزرگ شده ام حمایت موقت کردم. من آنجا نشستم جایی که به نام "حباب لطف" خود آمدم ، حضورم را تا حدی مانند بازدیدکنندگان محبوس در یک زندان مشاهده کردم. هنگامی که یادبود در بهار 2018 وارد شد ، من در تالار پادشاهی شرکت نکردم بلکه به دیدار یک مرد مسیحی فوق العاده رفتم که سالها پیش سازمان را ترک کرده بود. ما با هم در یک کشیش ملاقات کننده با هم در خانه او جشن می گرفتیم. من می دانستم که با حضور بیشتر در تالار پادشاهی ، این پیام غلط به همسرم ، خانواده و جماعت محلی می دهد - که شاید من بخواهم به محدودیت های خفه کننده فرقه برگردم.

"آیا می توانید ببینید که چقدر احمقانه خواهد بود که با روحیه شروع کنیم و سپس به دلایلی دیوانه وار برای بازگشت دوباره به DIY! گویی کارهای شما می تواند چیزی را به آنچه خدا قبلاً در مسیح انجام داده است اضافه کند. "(گال 3: 3 کتاب مقدس آینه)

من به خوبی از سخنان عیسی در جان 16: 1-3 آگاه هستم. "من این موارد را به شما گفته ام تا از من شرمنده نشوید و مرا ترک کنید. آنها شما را از مکانهای عبادت بیرون می آورند. زمان آن فرا می رسد که هر کس شما را بکشد فکر خواهد کرد که به خدا کمک می کند. آنها این کارها را با شما انجام می دهند زیرا آنها پدر یا من را نمی شناسند. "(NLV)

برای تطبیق نقل قول از مارک تواین "[سازمان] یک ماه است و دارای یک سمت تاریک است که [هرگز] به هیچ کس نشان نمی دهد." (مردی که هادلیبورگ را فاسد کرد)[13] با این حال هیچ تلخی و نیازی به مصرف وقت بیش از حد و انرژی عاطفی در پاسخ دادن به عصبانیت احساس نمی کنم بلکه احساس عمیق ترحم برای بسیاری از افراد اسیر در این فرقه ، به ویژه خانواده من و به اصطلاح "دوستان قدیمی" که از من دور شده اند ، احساس می کنم. طی سال گذشته در حقیقت ، در رابطه با خانواده ام ، من به عنوان پدر احساس می کنم که یک رهبری معنوی صحیح و محکم برای پشت سر گذاشتن دین اقتدارگرا و نشان دادن اینکه چگونه عیسی مسیح لذت واقعی زندگی جدید هدفمند من است ، برای آنها تعیین می کنم.

آیا همه آن سالها هدر رفته بودند؟ به یک معنا بله ، اما به تعبیری دیگر ، سفر مثبتی بوده است - از تاریکی گرفته تا نور درخشان مسیح برای تمام ابدیت. (Ga 1: 14-17؛ 49 است: 4)

من همچنان فروتنانه بسیاری از درسها را می آموزم و فعالانه به رهبری او تسلیم می شوم. اکنون من از آزادی خود در مسیح لذت می برم! من هر روز "در فضل و دانش پروردگار و ناجی خود عیسی مسیح رشد می کنم." (2 Pe 3:18) به عنوان مثال ، بیشتر صبح ها بعد از عبادت با دعا و مطالعه کتاب مقدس ، مدتی را صرف نوشتن می کنم. با کمال تعجب یک کتاب الکترونیکی گرد هم آمد که من در سال 2018 منتشر کردم - یک روش خوب برای بزرگداشت یک سال آزادی! نامیده می شود گریس گمشده[14] که خیلی به عنوان "شهادت ناخوشایند" نیست ، زیرا این تجربه من به عنوان یک مسیحی از گم شدن در دین در گم شدن در تعجب به لطف خدا است. من از آنچه مسیح برای من و در من انجام داده است ، سپاسگزارم.

از آنجا که دیدم اجتناب ناپذیری از فروپاشی شركتها ، تصمیم قطعی گرفتم كه هر روز برای برقراری تعامل اجتماعی با دیگران ، چهره به چهره در هر كجا ممكن یا از طریق آنلاین ، تصمیم بگیرم. آموزش من طی سالها در گفتگو با افراد جدید ، از جمله افراد جامعه چین و دهها تماس قبلی با دریانوردان ، ادامه خواهد یافت و در واقع بدون "زمان شمارش" سرعت گرفته است - هکتار! طعنه این است که اکنون لیست تماس دوستان من با تعداد من به عنوان یک پیشکسوت معمولی برابر است یا فراتر می رود! این یک "امتیاز" به معنای واقعی کلمه برای دستیابی به مردم ، به ویژه کسانی که ممکن است پایین و خارج به حساب بیایند ، احساس ناامیدی و حتی در چند مورد خودکشی می شود. جان 9: 34-38 ، عیسی را توصیف می کند که برای تقویت او ، شخصی ناجوانمردانه متعرض را پیدا کرده است. بنابراین در روح مسیح است که برای کمک به همسران متلاطم دست به کار شود. اخیراً نیز با نمازگزاران مسیحی مشارکت داشته ام که بیش از یکبار منجر به شهادت شخصی و دعای شخصی من در جماعت کوچک شده است.

در سطح عملی ، من تصمیم گرفتم که عجولانه عمل نکنم ، یا با فوراً پریدن سریع به یک آیین قانونی کنترل کننده دیگر یا افتادن به کفر. تصمیم گیری های شتابزده این مشکل را برای من ایجاد کرده است که آیا این را برای نوشتن و ارسال این داستانی که می خوانید ، ایجاد می کند. یک شب در نماز ، از پدر خواستم تا به من اطمینان بدهد که من قصد انجام کار صحیح را دارم. نمونه برجسته پولس رسول به ذهنم خطور کرد. او سه بار داستان تبدیل خود را مرتبط دانست - از خدمات سفت و سخت و غیرت گرفته تا یک سیستم دینی شدید تا دیدن واقعیت باشکوه عیسی (فصل های اعمال 9 ، 22 و 26). شاید تلاش فروتنانه من برای بازگو کردن تبدیل من شاید به یک یا دو نفر در مسیر رسیدن به آزادی واقعی کمک کند.

امیدوارم این چند نظر به شما کمک کند تا هرگز امید خود را از دست ندهید بلکه به مسیح و عشق و شادی بی قید و شرط او آرام باشید. این کلمات به من اطمینان می دهند: "من هرگز دردسر ، از دست رفتن مطلق ، طعم خاکستر ، سمی که بلعیده ام را فراموش نخواهم کرد. من همه را به یاد می آورم - اوه ، چقدر خوب به یاد می آورم - احساس ضربه به پایین. اما یک چیز دیگر وجود دارد که من به یاد می آورم ، و با یادآوری ، من امید خود را حفظ می کنم: عشق وفادار خدا نمی توانست تمام شود ، عشق مهربانانه او خشک نمی شود. آنها هر روز صبح جدید ایجاد می شوند. وفاداری شما چقدر بزرگ است! من به خدا می چسبم (این را بارها و بارها می گویم). او همه من مانده است. خدا اثبات می کند که خوب است با مردی که با اشتیاق انتظار می کشد ، با زنی که سخت کوش می کند. امید بی سر و صدا ، امید بی سر و صدا از کمک خدا چیز خوبی است. " نوحه 3: 19-26 ، پیام کتاب مقدس

___________________________________

EndNOTES

[1] ممکن است 1969 ممکن است 22 ، "اگر شما یک جوان هستید ، باید با این واقعیت روبرو شوید که هرگز در این سیستم کنونی پیر نمی شوید." - همچنین برج مراقبت 1969 ، مه 15 ، ص. 312؛ در مورد تاریخ 1975 ببینید برج مراقبت 1970 ممکن است 1 ، صفحه. 273

[2] این برنامه ویژه شامل برگزاری گروهی از بزرگان از مدار برای بازدید از کلیه مدارس و امکانات آموزشی در حوضه بزرگ حوضه آبریز با فیلم شاهدان یهوه در برابر حمله نازی ها محکم ایستادگی می کنند همراه با راهنمای مطالعه و برنامه های درسی خود که معلمان می توانند در یادبود سالانه هولوکاست از آنها استفاده کنند.

[3] از این گذشته ، چنین اطلاعات متضاد می تواند قضاوت خوب شخص ، یا تصویر خود و شهرت این سازمان را زیر سوال ببرد - همه اینها به هر قیمتی محافظت می شود. در نتیجه ، چنین فردی یا گروهی بعید است اعتراف کنند که اشتباه می کنند. در حقیقت ، هرگونه قرار گرفتن در معرض اطلاعات خلاف ، آنها را نسبت به تعصب خود متعهد تر می کند ، زیرا در اثر حملات قربانی آزار و اذیت احساس می کنند. آنها در برابر هر نماینده عمومی ایمن می شوند و تصمیم می گیرند به هیچ دیدگاهی خلاف گوش ندهند.

https://www.psychologytoday.com/us/blog/true-believers/201603/5-reasons-why-people-stick-their-beliefs-no-matter-what

https://www.youtube.com/watch?v=NqONzcNbzh8

https://www.scientificamerican.com/article/how-to-convince-someone-when-facts-fail/

[4] https://en.wikipedia.org/wiki/History_of_Jehovah%27s_Witnesses#cite_ref-24

https://archive.org/details/FaithOnTheMarchByAHMacmillan/page/n55

[5] تا آنجا که من می دانم این اصطلاح برای اولین بار در سال استفاده شد کمک کلامی به ناشران پادشاهی 1946 ، ص. 220-224 که چنین نشریاتی را در یک نور نسبتاً مثبت قرار می دهد.

[6] نمونه ای از مذهبی که با معیارهای فوق در مورد نام بردن به نام خداوند ، موعود غیرقانونی ، موعظه های بین المللی ، مخالفان وجدان مطابقت داشته باشد ، مجامع یهوه خواهد بود. (دائرالمعارف ادیان آمریکایی ، نسخه 5th ، توسط J. گوردون ملتون ، (گروه گیل ، 1996) ، صفحه 529)

[7] https://www.jewishvirtuallibrary.org/pikuach-nefesh

[8] چه عاملی هنگامی که غذای معنوی تولید شده از 1917 تا 1919 تماماً بر روی کتاب رمز و راز تمام شده متمرکز شد ، این سازمان را به عنوان سازمان خود (FDS) انتخاب کرد؟ این یک کتاب دیوانه است که است برج نگهبانی هرگز از نقل قول نمی کند https://youtu.be/kxjrWGhNrKs

[9] برج مراقبت، 1990 ، 1 نوامبر ، ص. 26 پاراگراف 16 ، "تبعیت نسبی ما از مقامات برتر:" ما به عنوان مسیحیان ، امروز با چالش های مشابهی روبرو هستیم. ما نمی توانیم در هیچ نسخه مدرن از بت پرستی شرکت کنیم - اعم از حرکات پرستشگرانه نسبت به یک تصویر یا نماد یا تحمیل نجات به شخص یا سازمان. (اول قرنتیان 1:10 ؛ اول یوحنا 14:1) »همچنین توجه داشته باشید Watchtower ، آوریل 1 ، 1920 ، ص. 100 "ما از رفتار با یک برادر خودداری می کردیم زیرا او معتقد نبود که انجمن کانال خداوند است. اگر دیگران آن را با روشی متفاوت ببینند ، این امتیاز آنها است. باید آزادی کامل وجدان وجود داشته باشد. "

[10] پس بیدار! 1999 ژانویه 8 ، ص. 6: "کسانی که جرات می کنند ارتدوکسی مستقر ، انحصار جزم را زیر سوال ببرند ، بعنوان بدعت شناس شناخته شدند و در شرایط شکار جادوگر زمان پیگیری شدند." Watchtower ، 2016 ، سپتامبر ص. 26 "بسیاری از نویسندگان باستان رهبران خود را پراکنده کردند و پادشاهی های خود را جلال دادند. با این حال ، پیامبران یهوه همیشه حقیقت را می گفتند. آنها حاضر بودند به کاستی های مردم خود ، حتی پادشاهان خود نیز اشاره کنند. (2 Chron. 16: 9 ، 10 ؛ 24: 18-22) و آنها شکستهای خود و سایر بندگان خدا را ساده ساختند. (2 Sam. 12: 1-14؛ Mark 14: 50) "

[11] https://rightsinfo.org/secret-trials-what-are-they-do-they-violate-human-rights/

[12] در كلوسیان (RNWT) 38 بار به طور مستقیم یا غیرمستقیم به خدا گفته می شود در حالی كه مسیح - 60 بار.

[13] https://study.com/academy/lesson/mark-twains-the-man-that-corrupted-hadleyburg-summary-analysis.html

[14] https://www.books2read.com/u/mgLPdq

Meleti Vivlon

مقالات Meleti Vivlon.
    39
    0
    لطفا نظرات خود را دوست دارم ، لطفاً نظر دهید.x