یک بار دیگر، شاهدان یهوه از نزدیک شدن شما به خدا به عنوان پدر جلوگیری می کنند.

اگر تصادفاً مجموعه ویدیوهای من در مورد تثلیث را دنبال کرده باشید، خواهید دانست که نگرانی اصلی من با این آموزه این است که با تحریف درک ما از رابطه صحیح بین ما به عنوان فرزندان خدا و پدر آسمانی مان مانع می شود. ماهیت خدا به عنوان مثال، به ما می آموزد که عیسی خدای قادر مطلق است، و ما می دانیم که خدای متعال پدر ما است، بنابراین عیسی پدر ما است، اما اینطور نیست، زیرا او فرزندان خدا را برادران خود می داند. و روح القدس نیز خدای قادر مطلق است و خدا پدر ماست، اما روح القدس نه پدر و نه برادر ما، بلکه یاور ماست. اکنون می توانم خدا را به عنوان پدر خود و عیسی را به عنوان برادر خود و روح القدس را به عنوان یاور خود درک کنم، اما اگر خدا پدر من است و عیسی خداست، پس عیسی پدر من است و روح القدس نیز همینطور است. این معنی ندارد. چرا خدا از رابطه انسانی کاملاً قابل درک و قابل ربط مانند رابطه پدر و فرزند برای توضیح خود استفاده می کند و سپس همه چیز را به هم می زند؟ منظورم این است که یک پدر دوست دارد فرزندانش او را بشناسند، چون می‌خواهد او را دوست داشته باشند. مطمئناً یهوه خدا، در حکمت بی‌پایان خود، می‌تواند راهی پیدا کند تا خود را با عباراتی که ما انسان‌ها می‌توانیم درک کنیم، توضیح دهد. اما تثلیث باعث سردرگمی می شود و درک ما را از اینکه واقعاً خدای متعال کیست.

هر چیزی که رابطه ما را با خدا به عنوان پدرمان بازدارد یا منحرف کند، تبدیل به حمله ای به رشد بذری می شود که در عدن وعده داده شده بود - بذری که مار را در سر له می کند. هنگامی که تعداد کامل فرزندان خدا تکمیل می شود، سلطنت شیطان به پایان می رسد، و پایان واقعی او نیز دور نیست، و بنابراین او هر کاری که می تواند برای جلوگیری از تحقق پیدایش 3:15 انجام می دهد.

"و من خصومت بین شما و زن و بین فرزندان شما و فرزندان او قرار خواهم داد. او سر تو را خرد خواهد کرد ، و تو به پاشنه او خواهی زد. "(پیدایش 3:15)

آن دانه یا اولاد بر روی عیسی متمرکز است، اما عیسی اکنون از دسترس او خارج است، بنابراین او بر کسانی که باقی مانده اند، یعنی فرزندان خدا، تمرکز می کند.

نه یهودی است و نه یونانی، نه غلام و نه آزاد، نه مرد و نه زن، زیرا همه شما در مسیح عیسی یکی هستید. و اگر به مسیح تعلق دارید، طبق وعده، ذریت و وارث ابراهیم هستید. (غلاطیان 3:28، 29)

«و اژدها بر آن زن خشمگین شد و رفت تا با باقی‌مانده‌های نسل او که احکام خدا را رعایت می‌کنند و وظیفه شهادت عیسی را دارند، جنگ کند.» (مکاشفه 12:17)

با همه ناکامی‌هایشان، دانشجویان کتاب مقدس در ۱۹th قرن خود را از آموزه های دروغین تثلیث و آتش جهنم رها کرده بودند. خوشبختانه برای شیطان، اما متأسفانه برای 8.5 میلیون شاهد یهوه در سراسر جهان امروز، او راه دیگری برای برهم زدن رابطه مسیحی واقعی با پدر پیدا کرد. جی اف رادرفورد در سال 1917 کنترل شرکت انتشاراتی برج دیده‌بان را به دست گرفت و به زودی آموزه‌های نادرست خود را تبلیغ کرد. شاید بدترین آنها آموزه 1934 گوسفندان دیگر یوحنا 10:16 به عنوان یک طبقه ثانویه مسیحی غیر مسح شده باشد. اینها از خوردن نمادها منع شده بودند و نباید خود را فرزندان خدا بدانند، بلکه فقط به عنوان دوستان او بودند و در هیچ رابطه عهدی با خدا (بدون مسح روح القدس) از طریق مسیح عیسی نبودند.

این دکترین تعدادی از مشکلات را برای کمیته آموزشی سازمان ایجاد می‌کند، زیرا هیچ حمایتی از این که خداوند مسیحیان را در متون مقدس مسیحی «دوست» خود می‌خواند، وجود ندارد. همه چیز از اناجیل تا مکاشفه تا یوحنا از رابطه پدر/فرزند بین خدا و شاگردان عیسی صحبت می کند. کجا یک کتاب مقدس وجود دارد که در آن خداوند مسیحیان را دوستان خود می خواند؟ تنها کسی که او به طور خاص دوست نامید، ابراهیم بود و بر اساس میثاق شریعت موسی مسیحی نبود، بلکه یک عبری بود.

برای نشان دادن اینکه چقدر مضحک می‌شود وقتی کمیته نگارش در مقر برج دیده‌بان تلاش می‌کند تا دکترین «دوستان خدا» خود را بند کفش کند، شماره ژوئیه 2022 را به شما می‌دهم. برج مراقبت. در صفحه 20 به مقاله مطالعه 31 «امتیاز دعای خود را در نظر بگیرید» می‌رسیم. متن موضوع از مزمور 141: 2 گرفته شده است و می‌خواند: «دعای من مانند بخور پیش روی تو باشد.»

در پاراگراف 2 این مطالعه، به ما گفته می شود که، «اشاره دیوید به بخور نشان می دهد که او می خواست به دقت در مورد آنچه که قرار است به او بگوید فکر کند. پدر آسمانی او"

در اینجا دعای کامل همانطور که در ترجمه دنیای جدید آمده است.

ای یهوه، من شما را صدا می زنم.
سریع بیا کمکم کن
وقتی بهت زنگ میزنم توجه کن
2 باشد که دعای من مانند بخور پیش روی شما باشد
دستان بلند من مانند هدایای غلات شام.
3 نگهبانی برای دهانم قرار بده، ای یهوه,
یک ساعت روی در لبم قرار بده
4 نگذار قلبم به چیز بدی گرایش پیدا کند،
شریک شدن در اعمال زشت با مردان بد.
باشد که من هرگز از غذاهای لذیذ آنها لذت نبرم.
5 اگر عادل مرا بزند، این یک عمل محبت وفادار خواهد بود.
اگر او مرا سرزنش کند، مثل روغن روی سرم خواهد بود،
چیزی که سرم هرگز رد نمی‌کند.
دعای من حتی در هنگام مصیبت آنها ادامه خواهد داشت.
6 اگر چه قضات آنها از صخره به پایین پرتاب می شوند،
مردم به سخنان من توجه خواهند کرد، زیرا آنها خوشایند هستند.
7 درست مثل زمانی که کسی خاک را شخم می زند و می شکند،
پس استخوانهای ما در دهانه قبر پراکنده شده است.
8 اما چشمان من به تو نگاه می کند ای خداوند مقتدر یهوه.
به تو پناه آورده ام.
جانم را نگیر.
9 مرا از آرواره های تله ای که برایم گذاشته اند محافظت کن،
از دام بدکاران.
10 شریران همه با هم در تورهای خود خواهند افتاد
در حالی که من به سلامت می گذرم.
(مزمور 141: 1-10)

آیا کلمه "پدر" را جایی می بینید؟ داوود در این دعای کوتاه سه بار به نام خدا اشاره می کند، اما هرگز یک بار هم او را «پدر» نمی خواند. (به هر حال، کلمه «حاکم» در عبری اصلی وجود ندارد.) چرا داوود در هیچ یک از مزامیر خود از یهوه خدا به عنوان پدر شخصی خود یاد نمی کند؟ آیا ممکن است به این دلیل باشد که هنوز ابزاری برای تبدیل شدن به فرزندخوانده خدا برای انسان ها نرسیده بود؟ آن در توسط عیسی باز شد. جان به ما می گوید:

"اما، به همه کسانی که او را پذیرفتند، او اختیار داد تا فرزندان خدا شوند، زیرا آنها به نام او ایمان داشتند. و آنها نه از خون یا از اراده جسمانی یا از اراده انسان، بلکه از خدا متولد شدند.» (یوحنا 1:12، 13)

اما نویسنده مقاله مطالعه برج دیده‌بان به طرز سعادتمندانه‌ای از این واقعیت بی‌اطلاع است و از ما می‌خواهد باور کنیم که «اشاره‌ی دیوید به بخور نشان می‌دهد که او می‌خواست با دقت به آنچه می‌خواست به او بگوید فکر کند. پدر آسمانی او"

خب پس مشکل اصلی چیه؟ آیا من از یک خال کوهی درست می کنم؟ تحملم کن به یاد داشته باشید، ما در مورد این صحبت می کنیم که چگونه سازمان، خواه ناخواسته یا آگاهانه، شاهدان را از داشتن یک رابطه خانوادگی مناسب با خدا مسدود می کند. یک رابطه، که ممکن است اضافه کنم، برای نجات فرزندان خدا ضروری است. بنابراین اکنون به بند 3 می رسیم.

«وقتی به یَهُوَه دعا می‌کنیم، باید از بودن دوری کنیم بیش از حد آشنا. در عوض، ما با نگرش احترام عمیق دعا می کنیم.»

چی؟ مثل اینکه یک بچه نباید بیش از حد با پدرش آشنا باشد؟ شما نمی خواهید بیش از حد با رئیس خود آشنا شوید. شما نمی خواهید بیش از حد با رهبر کشور خود آشنا شوید. شما نمی خواهید بیش از حد با پادشاه آشنا شوید. اما پدرت؟ ببینید، آنها از شما می خواهند که خدا را فقط به شکلی کاملاً رسمی، مانند یک عنوان، پدر در نظر بگیرید. مانند یک کاتولیک که می تواند کشیش خود را پدر خطاب کند. این یک فرمالیسم است. آنچه سازمان واقعاً می خواهد این است که شما مانند یک پادشاه از خدا بترسید. به آنچه آنها در بند 3 این مقاله می گویند توجه کنید:

به رؤیاهای شگفت انگیزی که اشعیا، حزقیال، دانیال و یوحنا دریافت کردند، فکر کنید. این دیدگاه‌ها با یکدیگر متفاوت هستند، اما وجه اشتراکی دارند. همه آنها را به تصویر می کشند یهوه به عنوان یک پادشاه باشکوه. اشعیا «یَهُوَه را دید که بر تختی بلند و بلند نشسته است.» (اشع. 6: 1-3) حزقیال یَهُوَه را دید که بر ارابه آسمانی خود نشسته است، [در واقع، خبری از ارابه نیست، اما این موضوع دیگری برای یک روز دیگر است] که با «درخشش . . . مثل رنگین کمان.» ‏ (‏ حزق. ۱:‏۲۶-‏۲۸‏)‏ دانیال «قدیم‏» را دید که جامهٔ سفید پوشیده بود و شعله‌های آتش از تخت او می‌آمد. ‏ (‏دان. ۷:‏۹،‏ ۱۰)‏ و یوحنا یَهُوَه را دید که بر تختی نشسته و اطراف آن را چیزی شبیه به رنگین کمان سبز زمردی زیبا احاطه کرده است. ‏ (‏مکاشفه ۴:‏۲-۴‏) وقتی در مورد جلال بی‌مانند یَهُوَه تأمل می‌کنیم، امتیاز باورنکردنی نزدیک شدن به او در دعا و اهمیت انجام این کار با احترام به ما یادآوری می‌شود.

البته ما به خدا احترام می گذاریم و برای او احترام عمیقی قائل هستیم، اما آیا به یک کودک می گویید که وقتی با پدرش صحبت می کند، نباید بیش از حد آشنا باشد؟ آیا یَهُوَه خدا از ما می‌خواهد که او را در درجه اول به عنوان حاکم مقتدر خود یا پدر عزیزمان بدانیم؟ هوم… بیایید ببینیم:

"ابا ، پدر، همه چیز برای شما ممکن است. این جام را از من بردار اما نه آنچه من می خواهم، بلکه آنچه شما می خواهید.» (مرقس 14:36).

«زیرا شما روح بردگی دریافت نکردید که دوباره ترس ایجاد کند، بلکه روح فرزندخواندگی را دریافت کردید که به وسیله آن روح فریاد می‌زنیم:ابا ، پدر!۱۶ خود روح با روح ما شهادت می‌دهد که ما فرزندان خدا هستیم.» (رومیان 16:8، 15)

«اکنون چون شما پسر هستید، خدا روح پسر خود را در دل ما فرستاده و فریاد می‌زند:ابا ، پدر!7 پس تو دیگر غلام نیستی، بلکه پسری. و اگر پسر باشد، از طرف خدا وارث است.» (غلاطیان 4:6، 7)

آبا یک کلمه آرامی صمیمیت است. ممکن است به این صورت ترجمه شود پدر or بابا  ببینید، هیئت حاکم باید از ایده آنها حمایت کند که یَهُوَه پادشاه جهانی (حاکم جهانی) است و گوسفندان دیگر فقط دوستان او هستند، در بهترین حالت، و تابع پادشاهی خواهند بود، و شاید، اگر آنها باشند. آنها به هیئت حاکم بسیار وفادار هستند، آنها ممکن است در پایان سلطنت هزار ساله مسیح به این نتیجه برسند که واقعاً فرزندان خدا باشند. بنابراین آنها به مردم خود می گویند که در هنگام دعا با یَهُوَه بیش از حد با او آشنا نباشند. آیا آنها حتی متوجه شده اند که کلمه "آشنا" با کلمه "خانواده" مرتبط است؟ و چه کسی در خانواده است؟ دوستان؟ نه! فرزندان؟ آره.

در پاراگراف 4، آنها به دعای نمونه اشاره می کنند که در آن عیسی به ما یاد داد چگونه دعا کنیم. سوال پاراگراف این است:

  1. از آن چه می آموزیم کلمات افتتاحیه از نمونه دعایی که در متی 6:9، 10 یافت می شود؟

سپس پاراگراف با این جمله شروع می شود:

4 متی 6:9، 10 را بخوانید.

خوب، بیایید این کار را انجام دهیم:

«پس باید اینگونه دعا کنید: «ای پدر ما که در آسمانی، نام تو مقدس باشد. 10 اجازه دهید پادشاهی شما بیاید. اراده تو چنانکه در آسمان و در زمین نیز تحقق یابد.» (متی 6:9، 10)

خوب، قبل از ادامه دادن، به سوال پاراگراف پاسخ دهید: 4. ما از آن چه می آموزیم کلمات افتتاحیه از نمونه دعایی که در متی 6:9، 10 یافت می شود؟

کلمات آغازین عبارتند از "پدر ما در آسمانها..." از آن چه می آموزید؟ من در مورد شما نمی دانم، اما برای من کاملاً واضح به نظر می رسد که عیسی به شاگردانش می گوید که به یهوه به عنوان پدر خود نگاه کنند. منظورم این است که اگر اینطور نبود، می‌گفت: «پروردگار ما در آسمان‌ها» یا «رفیق خوب ما در آسمان».

برج مراقبت از ما انتظار دارد چه پاسخی بدهیم؟ خواندن از پاراگراف:

4 متی 6:9، 10 را بخوانید. در موعظه روی کوه، عیسی به شاگردان خود آموخت که چگونه به گونه ای دعا کنند که خدا را خشنود کند. عیسی پس از گفتن «پس باید اینگونه دعا کنید»، ابتدا به موارد مهمی اشاره کرد که مستقیماً با هدف یَهُوَه مرتبط است: تقدیس نام او. آمدن پادشاهی، که همه مخالفان خدا را نابود خواهد کرد. و برکات آینده ای که برای زمین و بشر در نظر گرفته است. با گنجاندن چنین مواردی در دعاهایمان نشان می دهیم که اراده خداوند برای ما مهم است.

ببینید، آنها اولین و مهمترین عنصر را کاملاً دور می زنند. مسیحیان باید خود را فرزندان خدا بدانند. آیا این قابل توجه نیست؟ فرزندان خدا!!! اما تمرکز بیش از حد بر این واقعیت برای گروهی از مردان ناخوشایند است که این آموزه نادرست را تحت فشار قرار می دهند که 99.9٪ از گله آنها فقط می توانند در زمان کنونی آرزوی دوستی خدا را داشته باشند. می بینید، آنها باید این مغالطه را تحت فشار قرار دهند زیرا آنها تعداد فرزندان خدا را تنها 144,000 محاسبه می کنند زیرا آنها عدد مکاشفه 7:4 را تحت اللفظی تفسیر می کنند. چه مدرکی دارند که به معنای واقعی کلمه است؟ هیچ یک. حدس و گمان محض است خوب، آیا راهی وجود دارد که از کتاب مقدس برای اثبات اشتباه آنها استفاده کند. هوم، بیایید ببینیم.

«ای که می‌خواهید تحت شریعت باشید، به من بگویید، آیا شریعت را نمی‌شنوید؟ مثلاً نوشته اند که ابراهیم دو پسر داشت، یکی از کنیز و دیگری از زن آزاد; اما یکی توسط کنیز در واقع از طریق نسب طبیعی و دیگری توسط زن آزاد به واسطه وعده به دنیا آمد. این چیزها ممکن است به عنوان یک درام نمادین در نظر گرفته شود. [اوه، در اینجا ما یک آنتی تایپ داریم که در کتاب مقدس اعمال شده است. سازمان آنتی تیپ های خود را دوست دارد و این یکی واقعی است. بیایید دوباره بیان کنیم که:] این چیزها ممکن است به عنوان یک درام نمادین در نظر گرفته شود. زیرا این زنان به معنای دو عهد است، یکی از کوه سینا که برای بردگی بچه‌دار می‌شود و آن هاجر است. حال هاجر به معنای سینا، کوهی در عربستان است، و او امروز با اورشلیم مکاتبه می کند، زیرا با فرزندان خود در بردگی است. اما اورشلیم بالا آزاد است و او مادر ماست.» (غلاطیان 4:21-26)

پس فایده چیست؟ ما به دنبال اثباتی هستیم که نشان دهد تعداد مسح شدگان به معنای واقعی کلمه به 144,000 محدود نمی شود، بلکه این عدد در مکاشفه 7: 4 نمادین است. برای تعیین آن، ابتدا باید بفهمیم پولس رسول به چه دو گروه اشاره می کند. به یاد داشته باشید، این یک ضد نمونه نبوی است، یا به قول پولس، یک نمایش نبوی. به این ترتیب، او به یک نکته دراماتیک اشاره می کند، نه به معنای واقعی کلمه. او می‌گوید که فرزندان هاجر، بنی‌اسرائیل زمان او هستند که در اطراف پایتخت خود، اورشلیم، متمرکز شده‌اند و در معبد بزرگ خود، یَهُوَه را پرستش می‌کنند. اما البته، بنی‌اسرائیل به معنای واقعی کلمه از هاجر، کنیز و کنیز ابراهیم نازل نشدند. از نظر ژنتیکی، آنها از سارا، زن نازا، تبار بودند. نکته‌ای که پولس به آن اشاره می‌کند این است که یهودیان از نظر روحانی، یا به معنای نمادین، از نسل هاجر آمده‌اند، زیرا آنها «فرزندان بردگی» بودند. آنها آزاد نبودند، بلکه توسط شریعت موسی محکوم شدند که هیچ کس نمی توانست آن را کاملاً حفظ کند، البته به جز خداوند ما عیسی. از سوی دیگر، مسیحیان - چه یهودیان از تبار و چه از ملل غیریهودی مانند غلاطیان - از نظر روحی از زن آزاد، سارا، که با معجزه خدا به دنیا آمد، می‌آیند. بنابراین مسیحیان فرزندان آزادی هستند. بنابراین هنگام صحبت از فرزندان هاجر، "کنیز"، منظور پولس بنی اسرائیل است. هنگام صحبت از فرزندان زن آزاد، سارا، منظور او مسیحیان مسح شده است. آنچه شاهدان می نامند، 144,000. حال، قبل از اینکه به جلوتر بروم، اجازه دهید یک سوال از شما بپرسم: در زمان مسیح چند یهودی وجود داشتند؟ چند میلیون یهودی در طول 1,600 سال از زمان موسی تا ویرانی اورشلیم در 70 بعد از میلاد زندگی کردند و مردند؟

باشه. اکنون آماده خواندن دو آیه بعدی هستیم:

«زیرا نوشته شده است: «ای زن نازا که زایمان نمی‌کنی، شاد باش. با فریاد شادی آور، ای زنی که درد زایمان نداری. زیرا تعداد فرزندان زن متروک از آنهایی که شوهر دارد بیشتر است.«اکنون، ای برادران، شما همان فرزندان موعود هستید که اسحاق بود.» (غلاطیان 4:27، 28)

تعداد فرزندان زن متروک، سارا، زن آزاد، از فرزندان کنیز بیشتر است. اگر این تعداد فقط به 144,000 محدود شده باشد، چگونه ممکن است این درست باشد؟ این عدد باید نمادین باشد، در غیر این صورت ما در کتاب مقدس تناقض داریم. یا کلام خدا را باور می کنیم یا کلام هیئت حاکمه.

". . .اما بگذار خدا راست دیده شود، حتی اگر هر مردی دروغگو باشد. . " (رومیان 3:4)

هیئت حاکمه با ادامه دادن به تعالیم پوچ رادرفورد که تنها 144,000 نفر برای حکومت با عیسی انتخاب خواهند شد، رنگهای خود را به دکل میخکوب کرده است. یک آموزه احمقانه دیگری را ایجاد می کند و دیگری را ایجاد می کند، بنابراین اکنون میلیون ها مسیحی داریم که با کمال میل پیشنهاد رستگاری را که با پذیرش خون و گوشت مسیح توسط نمادها انجام می شود، رد می کنند. با این حال، در اینجا شواهد محکمی پیدا می کنیم که عدد 144,000 نمی تواند تحت اللفظی باشد، نه اگر قرار باشد کتاب مقدسی داشته باشیم که با خودش تناقض نداشته باشد. البته، آنها این را نادیده می گیرند و باید این آموزه غیرمقدس را که عیسی واسطه گوسفندان دیگر نیست، تداوم بخشند. آنها به گله خود می گویند که یَهُوَه را پادشاه و فرمانروای خود بدانند. فقط برای گیج کردن گله، آنها همچنین از یهوه به عنوان پدر یاد می کنند، در حالی که با گفتن اینکه او فقط دوست گوسفندان دیگر است، با خود مخالفت می کنند. شاهدان یهوه معمولی آنقدر تلقین شده اند که حتی از این تناقض آگاه نیستند که اعتقاد آنها به یهوه به عنوان دوستشان هر گونه تصور از او را به عنوان پدرشان خنثی می کند. آنها فرزندان او نیستند، اما او را پدر می نامند. چطور ممکنه؟

بنابراین اکنون ما جهت را داریم - آیا آن کلمه را دوست ندارید - "جهت" - یک کلمه JW عالی. یک تعبیر واقعاً جهت. نه فرمان، نه دستور، صرفا جهت. جهت ملایم مثل اینکه دارید ماشین را متوقف می‌کنید، و شیشه را پایین می‌آورید، و از یک محلی برای رسیدن به جایی که می‌خواهید راهنمایی بخواهید. فقط اینها جهت نیستند. آنها دستوراتی هستند و اگر از آنها اطاعت نکنید، اگر مخالف آنها باشید، از سازمان بیرون خواهید شد. پس اکنون جهتی داریم که در نماز با خدا آشنا نشویم.

شرم بر آنها. شرم بر آنها!

باید اشاره کنم که نکته ای را که همین الان از غلاطیان با شما در میان گذاشتم در 4: 27,28 چیزی نیست که خودم کشف کردم، بلکه از طریق یک پیام متنی از یک برادر PIMO که اخیراً ملاقات کردم، به من رسید. آنچه که این نشان می دهد این است که غلام وفادار و باهوش متی 24:45-47 نه یک مرد است، نه گروهی از مردان و نه رهبران مذهبی، بلکه یک فرزند متوسط ​​خداست - یک مسیحی که توسط روح القدس حرکت می کند، غذا را با غلامان خود تقسیم می کند. و بنابراین هر یک از ما می توانیم در تامین تغذیه معنوی در زمان مناسب نقش داشته باشیم.

باز هم از شما برای تماشا و حمایت از این اثر سپاسگزارم.

Meleti Vivlon

مقالات Meleti Vivlon.
    42
    0
    لطفا نظرات خود را دوست دارم ، لطفاً نظر دهید.x