آیا کتاب مقدس مضمون دارد؟ اگر چنین است ، چیست؟
این را از هر یک از شاهدان یهوه بپرسید و این پاسخ را خواهید گرفت:

کل کتاب مقدس دارای یک مضمون است: پادشاهی تحت عیسی مسیح ابزاری است که به موجب آن ادعای حقانیت خدا و تقدیس نام او انجام می شود. (w07 9 / 1 ص. 7 "نوشته شده برای دستورالعمل ما")

وقتی مجبور شدم بپذیرم که اشتباهات اعتقادی جدی مرتکب شده‌ایم، دوستانی متوجه این پتوی امنیتی شده‌اند که می‌گویند «هر اشتباهی که مرتکب شده‌ایم فقط به دلیل نقص انسانی است، اما آنچه واقعاً مهم است این است که فقط ما هستیم. موعظه مژده پادشاهی و اثبات حاکمیت یَهُوَه. به نظر ما، این کار موعظه تمام اشتباهات گذشته را بهانه می کند. این ما را به عنوان یک دین واقعی، بالاتر از بقیه، معرفی می کند. این منبع غرور بزرگی است که توسط این مرجع WT مشخص شده است.

آیا با این همه یادگیری ، آیا چنین دانشمندان واقعاً "دانش خدا" را یافته اند؟ خوب ، آیا آنها به وضوح موضوع کتاب مقدس را تأیید می کنند - ادعای حاکمیت خداوند به وسیله پادشاهی آسمانی اش؟ (w02 12 / 15 صفحه 14 par. 7 "او به شما نزدیک می شود")

این ممکن است یک دیدگاه معتبر باشد اگر درست باشد، اما واقعیت این است که این موضوع کتاب مقدس نیست. حتی یک موضوع جزئی هم نیست. در واقع، کتاب مقدّس در مورد یَهُوَه که حق حاکمیت خود را تأیید می‌کند، چیزی نمی‌گوید. این به نظر شاهدان یهوه توهین آمیز به نظر می رسد، اما این را در نظر بگیرید: اگر تأیید حاکمیت یهوه واقعاً موضوع کتاب مقدس باشد، آیا انتظار ندارید که مکرراً بر آن موضوع تأکید شده باشد؟ به عنوان مثال، کتاب مقدس عبرانیان در مورد ایمان صحبت می کند. این کلمه 39 بار در آن کتاب آمده است. موضوع آن عشق نیست، اگرچه عشق مهم است، کیفیت آن چیزی نیست که نویسنده عبرانیان درباره آن می‌نوشت، بنابراین آن کلمه فقط 4 بار در آن کتاب آمده است. از سوی دیگر مضمون نامه کوتاه اول یوحنا عشق است. کلمه «عشق» 1 بار در آن پنج فصل اول یوحنا آمده است. بنابراین، اگر موضوع کتاب مقدس اثبات حاکمیت خدا باشد، پس این همان چیزی است که خدا می خواهد بر آن تأکید کند. این پیامی است که او می خواهد منتقل کند. بنابراین، این مفهوم چند بار در کتاب مقدس، به ویژه در ترجمه جهان جدید بیان شده است؟

بیایید از کتابخانه برج مراقبت برای پیدا کردن استفاده کنیم، درست است؟

من از کاراکتر عام، ستاره یا ستاره، برای یافتن هر گونه تغییر فعل "vindicate" یا اسم "vindication" استفاده می کنم. در اینجا نتایج یک جستجو آمده است:

همانطور که می بینید ، در انتشارات ما صدها بازدید وجود دارد ، اما هیچ اشاره ای به کتاب مقدس نیست. در حقیقت ، حتی کلمه "حاکمیت" به خودی خود در کتاب مقدس ظاهر نمی شود.

فقط در مورد کلمه "حاکمیت" چطور؟

هزاران بازدید در انتشارات انجمن برج دیده‌بان، اما حتی یک مورد، حتی یک مورد، در ترجمه دنیای جدید کتاب مقدس.

کتاب مقدس حاوی کلمه کلیدی نیست که ظاهراً موضوع آن باشد. چقدر قابل توجه!

اینجا یک چیز جالب است. اگر کلمه «Sovereign» را در قسمت جستجوی کتابخانه برج مراقبت تایپ کنید، 333 بازدید در کتاب مقدس مرجع ترجمه جهان جدید 1987 دریافت خواهید کرد. حالا اگر «خداوند مقتدر یهوه» را در نقل قول تایپ کنید، خواهید دید که 310 مورد از آن 333 بازدید مربوط به آن عبارت خاص است. آه، شاید آنها در مورد موضوع بودن آن درست می گویند؟ هوم، بیایید به یک نتیجه قابل اعتماد عجله نکنیم. در عوض، ما آن رخدادها را با استفاده از interlinear در biblehub.com بررسی می‌کنیم و حدس می‌زنیم چه چیزی؟ کلمه "حاکمیت" اضافه می شود. عبری یَهُوَه آدونای است که بیشتر نسخه‌ها آن را خداوند خداوند ترجمه می‌کنند، اما به معنای واقعی کلمه به معنای «یهوه خدا» یا «یهوه خدا» است.

البته، یَهُوَه خدا برترین حاکم، حاکم نهایی جهان است. هیچ کس این را انکار نمی کند. این حقیقت آنقدر آشکار است که نیازی به بیان آن نیست. با این حال، شاهدان یهوه ادعا می کنند که حاکمیت خدا زیر سوال است. اینکه حق او برای حکومت به چالش کشیده شده است و نیاز به اثبات دارد. به هر حال، من در مورد «تحقق» و همچنین تمام اشکال فعل «تحقق بخشید» در ترجمه دنیای جدید جستجو کردم و به یک مورد هم نرسیدم. اون کلمه ظاهر نمیشه آیا می دانید چه کلماتی زیاد ظاهر می شوند؟ "عشق، ایمان و نجات". هر کدام صدها بار اتفاق می افتد.

این محبت خداست که وسیله ای برای نجات نسل بشر قرار داده است، نجاتی که با ایمان حاصل می شود.

پس چرا وقتی یَهُوَه بر کمک به ما برای نجات از طریق آموزش تقلید محبت او و ایمان به او و پسرش تمرکز می‌کند، هیئت حاکم بر «تأیید حاکمیت یهوه» تمرکز می‌کند؟

موضع گیری حاکمیت اصلی است

این یک موقعیت از شاهدان یهوه است که ، در حالی که کتاب مقدس ذکر صریح و روشن در مورد ادعای حاکمیت خداوند نیست ، اما این موضوع در وقایعی که باعث سقوط انسان شد ، ضمنی است.
"در این هنگام مار به زن گفت:" شما مطمئناً نخواهید مرد. 5 زیرا خدا می داند که در روزی که شما از آن غذا بخورید ، چشمان شما باز خواهد شد و مانند خدا خواهید بود ، و خوب و بد را می دانید. "" (Ge 3: 4، 5)
این یک فریب مختصر که توسط شیطان از طریق مد مار گفته می شود ، اساس اصلی تفسیر آموزه ای ماست. ما این توضیح را از حقیقت منتهی به زندگی ابدی ، صفحه 66 ، بند 4:

مسائل در معرض خطر

4 تعدادی از موضوعات یا سؤالات اساسی مطرح شد. اول ، شیطان را زیر سؤال برد حقیقت خدا. در واقع ، او خدا را دروغگو خواند و آن را با توجه به موضوع زندگی و مرگ دانست. دوم ، او سؤال كرد وابستگی انسان به خالق خود برای ادامه زندگی و خوشبختی. وی ادعا كرد كه نه زندگی انسان و نه توانایی او در اداره امور با موفقیت به اطاعت خداوند نیست. او استدلال كرد كه انسان می تواند مستقل از خالق خود عمل كند و مانند خدا باشد و برای خود تصمیم بگیرد كه چه درست یا غلطی ، خوب یا بد است. سوم ، او با استدلال بر خلاف قانون اعلام شده خدا ، در واقع چنین ادعایی را انجام داد روش خدا اشتباه است و به نفع موجوداتش نیست و از این طریق او حتی به چالش می کشد حق خدا برای حكومت. (trap. 8 صفحه 66 par. 4 ، تاکید در اصل.)

در مورد اول: اگر من شما را به دروغگو خطاب می کردم ، آیا من از حق شما برای حکمرانی یا شخصیت خوب شما سوال می برم؟ شیطان با بیان اینکه دروغ گفته است ، نام خداوند را تهمت زده است. بنابراین این به قلب مسئله مربوط به تقدیس نام خداوند است. این هیچ ارتباطی با موضوع حاکمیت ندارد. درمورد نکات دوم و سوم ، شیطان واقعاً دلالت بر این داشت که انسانهای اول به خودی خود بهتر باشند. برای توضیح اینکه چرا این مسئله باعث شده است که یهوه بتواند حاکمیت خود را ، از این طریق بدست آورد حقیقت این کتاب در ادامه تصویری را ارائه می دهد که غالباً توسط شاهدان یهوه استفاده می شود:

7 اتهامات دروغین شیطان علیه خدا ممکن است تا حدودی به روش انسانی نشان داده شود. فرض کنید مردی که دارای یک خانواده بزرگ است ، یکی از همسایگان خود را به دلیل بسیاری از موارد غلط در مورد نحوه اداره خانه خود متهم می کند. فرض کنید همسایه همچنین می گوید كه اعضای خانواده هیچ عشق واقعی به پدرشان ندارند اما فقط برای بدست آوردن مواد غذایی و چیزهای مادی كه به آنها می دهد با او بمانید. چگونه ممکن است پدر خانواده به چنین اتهاماتی پاسخ دهد؟ اگر او به سادگی از خشونت علیه متهم استفاده می کرد ، به این اتهامات پاسخ نمی داد. در عوض ، ممکن است نشان دهد که آنها درست بودند. اما چه جواب خوبي خواهد بود اگر او به خانواده خود اجازه مي داد كه شاهد او باشند كه نشان دهند پدرشان در واقع يك سرپرست خانواده عادل و دوست داشتني بوده و از زندگي با او خوشحال بودند زيرا آنها او را دوست داشتند! بنابراین او کاملاً مورد تأیید قرار خواهد گرفت. — ضرب المثل 27: 11؛ اشعیا 43: 10. (فصل پنجم. 8 صفحه. 67-68 par. 7)

اگر خیلی عمیق به آن فکر نکنید، این منطقی است. با این حال، وقتی همه حقایق را در نظر بگیریم، کاملاً از بین می رود. اولاً شیطان یک ادعای کاملاً بی دلیل می کند. حاکمیت قانون در زمان مورد احترام این است که تا زمانی که جرمش ثابت نشود بی گناه است. بنابراین، ابطال اتهامات شیطان بر عهده یَهُوَه خدا نبود. مسئولیت اثبات ادعای خود کاملاً بر عهده شیطان بود. یَهُوَه بیش از 6,000 سال به او فرصت داده تا این کار را انجام دهد، و تا به امروز، او کاملاً شکست خورده است.
علاوه بر این ، یک نقص جدی دیگر با این تصویر وجود دارد. این خانواده کاملاً آسمانی را که خداوند می توانست از آن بخاطر شهادت در حق فرمانروایی خود دعوت کند ، نادیده می گیرد. وقتی شورش آدم و حوا میلیاردها فرشته قبلاً برای سلطنت میلیاردها سال سود داشتند.
براساس مریام وبستر ، به معنای "توجیه" است

  • نشان دادن اینکه (کسی) نباید به خاطر جرم ، اشتباه و غیره مقصر شناخته شود: نشان دادن این که (کسی) مقصر نیست
  • نشان دادن اینکه (کسی یا چیزی که مورد انتقاد یا تردید واقع شده است) صحیح ، درست یا معقول است

میزبان آسمانی می توانست شواهد تحریک آمیز لازم برای توجیه کامل حاکمیت خداوند را در زمان شورش در ادن فراهم کند ، از این رو که وی خواستار انجام این کار بود. دیگر نیازی به عذرخواهی نیست. تنها چیزی که شیطان در کیسه های ترفندهایش داشت این عقیده بود که انسانها به نوعی با هم متفاوت بودند. از آنجا که آنها آفرینش جدیدی را تشکیل می دادند ، هرچند که هنوز هم در تصویر خدا همانطور که فرشتگان بودند ، ساخته شده اند ، او می تواند دلیل این امر را فراهم کند که به آنها فرصت داده می شود که دولت مستقل از یهوه را امتحان کنند.
حتی اگر این استدلال را بپذیریم ، تمام معنای آن این است که انسان وظیفه دارد ایده خود را از حق حاکمیت - اثبات صحیح ، درست ، معقول - اثبات کند. ناكامي ما در خودمختاري فقط به تكذيب حاكميت خدا كمك كرده است بدون اينكه وي انگشت خود را بكشد.
شاهدان یهوه بر این باورند که خداوند با از بین بردن شرارت ، حاکمیت خود را ارتقا خواهد داد.

مهمتر از همه ، ما خوشحال می شویم زیرا در آرماگدون ، خداوند حق حاکمیت خود را مورد توجیه قرار می دهد و نام مقدس خود را تقدیس می کند. (w13 7 / 15 ص. 6 به جز 9)

ما می گوییم این یک مسئله اخلاقی است. با این حال ، ما ادعا می کنیم وقتی که خداوند همه افراد طرف مقابل را از بین ببرد با زور حل و فصل می شود.[1] این تفکر دنیوی است. این عقیده است که آخرین مرد ایستاده باید درست باشد. این طور نیست که خداوند کار می کند. او مردم را برای اثبات نظر خود نابود نمی کند.

وفاداری بندگان خدا

اعتقاد ما مبنی بر اینکه اثبات حق حاکمیت یهوه در موضوع کتاب مقدس مهم است ، بر اساس یک قسمت اضافی استوار است. حدود 2,000 سال پس از وقایع در عدن ، شیطان ادعا کرد که این مرد ، ایوب ، فقط به خدا وفادار است زیرا خدا هر آنچه را که می خواست به او داد. در حقیقت ، او می گفت ایوب فقط برای منافع مادی یهوه را دوست دارد. این حمله به شخصیت یهوه بود. تصور کنید به پدری می گویید فرزندانش او را دوست ندارند. که آنها فقط باور دارند که او را به خاطر آنچه می توانند از او بگیرند دوست دارند. از آنجا که بیشتر کودکان پدران ، زگیل و همه خود را دوست دارند ، شما اینگونه القا می کنید که این پدر دوست داشتنی نیست.
شیطان بر روی نام نیک خدا گل می زد و ایوب با سیر وفاداری خود و عشق وفادار بی وقفه به خداوند ، آن را پاک کرد. او نام نیک خدا را تقدیس کرد.
شاهدان یهوه ممکن است استدلال کنند که از آنجا که قاعده خدا بر عشق استوار است ، این حمله به روش حاکمیت خدا ، به حاکمیت او نیز بود. بنابراین ، آنها می گویند که یوب هر دو نام خدا را تقدیس کرده و حاکمیت او را تأیید می کند. اگر این معتبر باشد ، باید پرسید که چرا ادعای حقانیت خداوند هرگز در کتاب مقدس مطرح نمی شود. اگر هر بار که مسیحیان با رفتار خود نام خدا را تقدیس می کنند ، حاکمیت او را نیز مورد توجیه قرار می دهند ، پس چرا کتاب مقدس این جنبه را ذکر نمی کند؟ چرا فقط به تقدیس نام توجه می شود؟
باز هم ، شاهد به ضرب المثل های ضرب المثل 27: 11 می گوید:

 "پسر من عاقل باش و دل مرا شاد کن ، تا من به کسی که مرا طاغوت می کند پاسخی بدهم." (PR 27: 11)

"طعنه زدن" به معنای تمسخر ، مسخره کردن ، توهین ، توهین است. اینها همه کارهایی است که شخص در مورد دیگری تهمت می زند. شیطان به معنای "تهمت" است. این آیه مربوط به بازیگری است به گونه ای که اسم خدا را تقدیس می کند و باعث می شود وی پاسخی به تهمت بزند. باز هم ، دلیلی وجود ندارد که بتواند حق حاکمیت وی را در این برنامه به اثبات برساند.

چرا ما مسئله حاکمیت را می آموزیم؟

آموزش آموزه ای که در کتاب مقدس یافت نمی شود و ادعای مهمترین آن در تمام آموزه ها به نظر می رسد اقدامی خطرناک است. آیا این به سادگی خطای خدمتگزارانی است که به خدای خود خشنود می شوند؟ یا دلایلی وجود داشت که خارج از جستجوی حقیقت کتاب مقدس بود؟ همه ما می دانیم که هنگام عزیمت به یک سفر ، تغییر جزئی در شروع می تواند منجر به انحراف عمده در جاده شود. ما می توانیم آنقدر دور شویم که ناامید گم شویم.
بنابراین ، این تعالیم اعتقادی چه چیزی را برای ما به ارمغان آورده است؟ این تعلیم چگونه بر نام نیكوی خداوند تأكید دارد؟ چه تاثیری بر ساختار و رهبری سازمان شاهدان یهوه داشته است؟ آیا ما شاهد روشی هستیم که مردان انجام می دهند؟ برخی اظهار داشتند که بهترین حکمرانی ، دیکتاتور خوش خیم است. آیا اساساً این دیدگاه ما است؟ آیا خداست؟ آیا ما به این مبحث به عنوان اشخاص روحانی نگاه می کنیم یا به عنوان موجودی جسمی؟ خدا عشق است. عامل عشق خدا در همه اینها کجاست؟
مسئله آنقدر ساده نیست که ما آن را نقاشی کنیم.
ما سعی خواهیم کرد به این سؤالات پاسخ دهیم و مضمون واقعی کتاب مقدس را در این مقاله مشخص کنیم مقاله بعدی.
______________________________________________
[1] بنابراین این یک مسئله اخلاقی بود که باید حل شود. (فصل پنجم. 8 صفحه 67 par 6)

Meleti Vivlon

مقالات Meleti Vivlon.
    23
    0
    لطفا نظرات خود را دوست دارم ، لطفاً نظر دهید.x