"خداوند دارد همیشه سازمانی داشتیم ، بنابراین ما باید در آن بمانیم و منتظر باشیم تا خداوند هر چیزی را که باید تغییر یابد رفع کند. "
بسیاری از ما در این زمینه استدلال با تغییراتی روبرو شده ایم. این مسئله هنگامی رخ می دهد که دوستان یا اعضای خانواده ای که با آنها صحبت می کنیم متوجه می شوند که آنها قادر به دفاع از آموزه ها و / یا رفتار نیستند[I] سازمان با احساس اینکه باید از طریق ضخیم و لاغر به مردان وفادار بمانند ، به این دفاع مشترک باز می گردند. حقیقت ساده این است که شاهدان با جهان بینی بسیار راحت هستند. آنها خیالشان از این که از همه بهترند راحت است زیرا آنها تنها برای زندگی در بهشت از آرماگدون زنده می مانند. آنها مشتاق منتظر رسیدن پایان هستند ، زیرا معتقدند این امر همه مشکلات آنها را حل خواهد کرد. تصور اینکه هر جنبه ای از این اعتقاد ممکن است به خطر بیفتد ، شاید آنها انتخاب اشتباهی کرده اند ، شاید زندگی خود را وقف امید فراموش شده کرده باشند ، بیش از آن است که تحمل کنند. وقتی به یکی از دوستان پیشوای مبلغ ، مخصوصاً گفتم گونگ هو شاهد ، در مورد عضویت در سازمان ملل ، پاسخ فوری او این بود: "من کاری ندارم که آنها دیروز انجام دادند. امروز است که به من مربوط می شود. "
نگرش او به هیچ وجه نادر نیست. ما باید تصدیق کنیم که در اکثر موارد ، واقعاً مهم نیست که چه می گوییم ، زیرا عشق به حقیقت در قلب دوست یا عضو خانواده ما به اندازه کافی قدرتمند نیست که بتواند بر ترس از دست دادن چیزهایی که دارند غلبه کند. تمام زندگی خود را آرزو می کردند. با این وجود ، این نباید مانع تلاش ما شود. عشق به ما انگیزه می دهد تا همیشه به دنبال بهترین ها برای چنین افرادی باشیم. (2 Pe 3: 5؛ Ga 6:10) با توجه به این ، ما می خواهیم از بهترین روش برای باز كردن قلب استفاده كنیم. متقاعد کردن کسی در حقیقت آسان تر است اگر خودش بتواند خود را به آنجا برساند. به عبارت دیگر ، هدایت بهتر از رانندگی است.
بنابراین وقتی کسی با استفاده از این استدلال که "یهوه همیشه سازمانی داشته است" از سازمان شاهدان یهوه دفاع می کند ، یکی از راه هایی که می توانیم آنها را به سمت حقیقت سوق دهیم این است که با توافق با آنها شروع کنیم. این بحث را نکنید که کلمه "سازمان" در کتاب مقدس وجود ندارد. این فقط بحث را رد می کند. در عوض ، مقدماتی را که آنها از قبل در ذهن دارند بپذیرید که سازمان = ملت = مردم است. بنابراین پس از توافق با آنها ، می توانید بپرسید ، "اولین سازمان زمینی یهوه چه بود؟"
آنها مطمئناً پاسخ خواهند داد: "اسرائیل". حالا دلیلش را بفرمایید: «اگر یك بنی اسرائیلی م faithfulمن در یكی از مواردی كه كاهنان در حال ترویج بت پرستی و پرستش بعل بودند می خواستند كه یهوه را پرستش كنند ، نمی توانست خارج از سازمان یهوه شود؟ او نمی توانست به مصر یا سوریه یا بابل برود و مانند آنها خدا را عبادت کند. او مجبور بود در چارچوب سازمانی خدا باقی بماند ، و عبادت را به روشی که موسی در قانون ترسیم کرده بود ، انجام دهد. موافق نیستی؟ "
باز هم ، چگونه آنها می توانند اختلاف نظر داشته باشند؟ به نظر می رسد شما در حال اظهار نظر آنها هستید.
اکنون زمان الیاس را مطرح کنید. هنگامی که او فکر کرد تنهاست ، یهوه به او گفت که 7,000 مرد وجود دارد که وفادار مانده اند ، زیرا "زانو را برای بعل خم نکرده اند". هفت هزار مرد - آنها فقط مردان را در آن روزها حساب می كردند - احتمالاً منظور آنها تعداد برابر یا بیشتر زنان بود ، نه اینكه فرزندان را حساب كنند. بنابراین احتمالاً 15 تا 20 هزار نفر وفادار ماندند. (رو 11: 4) حال از دوست یا یکی از اعضای خانواده خود س askال کنید که آیا اسرائیل در آن مرحله دیگر سازمان یهوه نیست؟ آیا این چند هزار وفادار به سازمان جدید او تبدیل شدند؟
با این کجا میریم؟ خوب ، کلمه کلیدی در بحث آنها "همیشه" است. اسرائیل از زمان بنیانگذاری خود تا زمان حضور موسی بزرگ در قرن اول ، "همیشه" سازمان یهوه بود. (به یاد داشته باشید ، ما با آنها موافق هستیم و بحث نمی کنیم که "سازمان" مترادف "مردم" نیست.)
بنابراین اکنون از دوست یا یکی از اعضای خانواده خود می پرسید ، "سازمان یهوه در قرن اول چه بود؟" پاسخ واضح این است: جماعت مسیحیان. باز هم ، ما با آموزه های شاهدان یهوه موافق هستیم.
حال س askال کنید ، "سازمان یهوه در قرن چهارم هنگامی که امپراتور کنستانتین بر امپراتوری روم حکومت کرد ، چه بود؟" باز هم ، چاره ای جز جماعت مسیحی نیست. اینکه یک شاهد آن را مرتد بداند در آن مرحله واقعیت را تغییر نمی دهد. درست مثل اینکه اسرائیل در بیشتر تاریخ خود مرتد بود ، اما هنوز سازمان یهوه باقی مانده بود ، بنابراین مسیحیت در قرون وسطی همچنان سازمان یهوه بود. و همینطور که گروه کوچکی از افراد مومن در روزهای الیاس باعث نشد که یهوه آنها را به سازمان خود تبدیل کند ، به همین ترتیب این واقعیت که در طول تاریخ چند مسیحی باوفا بودند ، به این معنی نیست که آنها به سازمان او تبدیل شده اند.
به عنوان مثال ، مسیحیان وفادار در قرن چهارم نمی توانستند خارج از سازمان ، به آیین هندو یا بت پرستی رومی بروند. آنها باید در درون سازمان یهوه ، در درون مسیحیت بمانند. دوست یا اعضای خانواده شما هنوز باید با این موضوع موافقت کنند. به سادگی چاره ای نیست.
این منطق در هنگام انتقال به 17 وجود داردth قرن ، 18th قرن ، و 19th قرن؟ به عنوان مثال راسل اسلام را کاوش نکرد ، یا از آموزه های بودا پیروی نکرد. او در درون سازمان یهوه ، در درون مسیحیت ماند.
در حال حاضر در سال 1914 ، کمتر از کسانی که در زمان الیاس وفادار بودند ، دانشجویان کتاب مقدس در ارتباط با راسل بودند. پس چرا ادعا می کنیم که همه چیز تغییر کرده است. که یهوه سازمان خود را در دو هزاره گذشته به نفع گروه جدید رد کرد؟
سوال این است: اگر او باشد همیشه سازمانی داشتیم و آن سازمان برای سالهای 2,000 گذشته مسیحیت بوده است ، آیا مهم است کدام فرقه را تا زمان سازماندهی به آن رعایت کنیم؟
اگر آنها می گویند مهم است ، پس ما از آنها می پرسیم چرا؟ مبنای تفاوت بین یکدیگر چیست؟ همه آنها منظم هستند ، نه؟ همه آنها تبلیغ می کنند ، اگرچه به روش های مختلف. همه آنها عشق نشان می دهند که کارهای خیریه ای که انجام می دهند مشهود است. در مورد آموزه های نادرست چطور؟ رفتار صالح چطور؟ آیا این معیارهاست؟ خوب ، تمام دلیلی که دوستان یا اعضای خانواده ما این بحث را مطرح کردند که "یهوه دارد همیشه یک سازمان داشته است "به این دلیل است که آنها نمی توانند بر اساس تعالیم و رفتار سازمان ، درستی آن را ثابت کنند. آنها دیگر نمی توانند برگردند و این کار را انجام دهند. این می تواند استدلال مدور باشد.
واقعیت این است که ما از سازمان یا ملت یا مردم یهوه خارج نشده ایم ، زیرا از قرن اول ، مسیحیت "تشکیلات" وی بوده است (براساس تعریف شاهدان یهوه). این تعریف حاکم است و تا زمانی که ما مسیحی باقی بمانیم ، حتی اگر از "سازمان شاهدان یهوه" خارج شویم ، سازمان او را ترک نکرده ایم: مسیحیت.
اینکه این استدلال به آنها برسد یا نه به وضعیت قلبی آنها بستگی دارد. گفته شده است که "شما می توانید یک اسب را به آب هدایت کنید ، اما نمی توانید آن را بنوشید". به همین ترتیب ، شما می توانید یک مرد را به آب های حقیقت هدایت کنید ، اما نمی توانید او را به فکر فرو ببرید. هنوز هم باید تلاش کنیم.
___________________________________________
[I] La رسوایی رو به رشد سیاست های سازمان که برای قربانیان سوء استفاده جنسی از کودکان و همچنین غیر قابل توضیح آن مضر بوده است مصالحه بی طرفی با پیوستن به سازمان ملل متحد به عنوان یک سازمان غیردولتی ، دو مورد از این موارد است.
[…] با این فرض که سازمان واقعاً همان چیزی است که ادعا می کند ، یعنی سازمان خدا. (ببینید یهوه همیشه برای بحث اخیر در مورد این موضوع سازمانی داشته است.) بدون این فرض ، کل استدلال ارائه شده در این […]
مقاله عالی اینجا اگرچه من مطمئن نیستم که یک Jw استدلال شما در مورد الیاس و 7000 را بپذیرد و اینکه آنها به سازمان جدید تبدیل نشده اند. آیا اینگونه نبود که کسانی که بعل را می پرستیدند ، پس از اینکه نتوانستند آتش سوزی را آتش بزنند ، به قتل می رسند؟ من فکر می کنم یک JW می تواند این را بچرخاند تا بگوید فقط پرستندگان واقعی مورد قبول یهوه هستند ، و کسانی که گروه کوچک را دنبال نمی کنند قابل قبول نیستند ، زیرا جاده باریک است و غیره. فکر دوم ، تنها دلیلی که آنها رفتند استدلال "یهوه همیشه از سازمان استفاده می کرد" بود... بیشتر بخوانید »
[…] از طریق "یهوه همیشه سازمان داشته است." - Beroean Pickets - بازرسان JW.org […]
فقط برای افزودن مقداری بیشتر به رویکرد و استدلال عالی Meletis. به نظر من مفید است که همیشه موافقت کنم و سپس آن را تقویت کنم. بنابراین بله ، یهوه در زمانهای مختلف سازمانی داشته است ، بهترین البته ملت اسرائیل است ، كل تنظیمات در 5 كتاب اول كتاب مقدس با الهام از كتاب پنجگانه نوشته شده است ، همانطور كه پنج ضلعی خوانده می شود ، موافقت می كنید؟ بنابراین اگر اسرائیل اوج تشکیلات الهی بود (Ga 3:19 اختیاری) ، به چه دلیلی یهوه چنین سازمانی را تأسیس کرد؟ (پاسخ های متعددی برای این وجود دارد ، یکی این است که به عنوان... بیشتر بخوانید »
فقط ذهن احمقانه من به دنبال سخنان تحمیل شده توسط استدلال فریسی است. اولین سخنرانی عمومی من "قدردانی از سازمان یهوه" بود. من آن را به بسیاری از جماعات دادم ، تقریباً مثبت هستم که همسرم در انتها کاملاً منطقه بندی شده بود. . . به هر حال ، عقیده فعلی من این است که خداوند تنها به یک دلیل به سازمانهای انسانی اجازه می دهد: به ما بیاموزد که هنگام تدریس آموزه های انسانی لازم برای اجرای آنها ، چگونه فرقه ای می شویم. گاهی خطاهای انسانی بهترین معلم ما هستند.
sw
با تشکر از این رویکرد استدلال در مورد خداوند با استفاده از این ارگان یا نه. وقتی فرصت طبیعی به وجود آمد ، من با آرامش از استدلال شما با همسر پشتیبان ، متفکر و قابل قبول خود استفاده کردم. به نظر می رسید که منطق را درک می کند. من صبور هستم و او را مجبور نمی کنم. او همیشه از چیزها نیز تعجب کرده است اما زمان خود را می گیرد و آرامش را با گذر زمان در نظر می گیرد. من خوشحالم که او را دارم. من بسیاری از مسائل مربوط به آموزه ها را با او در میان نگذاشته ام ، مگر اینکه فرصتی باشد که به طور طبیعی ارائه می دهد. و حتی در این صورت فقط اندازه افکار یا ملاحظات را نیش بزنید. کافی است که او بعداً خصوصی را در نظر بگیرد... بیشتر بخوانید »
شما در بند سوم از پاراگراف آخر گفتید: "آنها دیگر نمی توانند برگردند و این کار را می کنند. این می تواند استدلال مدور باشد. "
دقیقاً همان کاری است که بسیاری انجام خواهند داد. ما "مهارت" استدلال مدور را از احتمالاً بهترین ، سازمان JWs خود آموخته ایم. استدلال دایره ای یکی از انواع مغالطه های منطقی است که توسط آنها برای اسیر شدن ذهن و قلب به کار می رود. به نظر من JF Rutherford استاد مغالطه های منطقی بود.
سلام تادئوس ، بله قاضی استاد مغالطه های منطقی بود ، همانطور که هر کسی به حقیقت کلام خدایان پایبند نباشد ، "شمشیر" از طریق آن دروغ های بلند صدا بریده می شود Heb 4:12
همانطور که در اینجا ذکر شد ، باز کردن قلب و ذهن JW ها به ویژه اعضای خانواده می تواند مسئله ای ظریف و پر از مین باشد. اگر آنها آزاد شوند و نور واقعی را ببینند ، باید یک روند تدریجی باشد. آنها مرتباً در هر جلسه با سخنرانی "سازمان" بمباران می شوند. امروز دوباره ، سخنرانی عمومی درباره "ارابه" یهوه .. عیسی مسیح یک بار ذکر نشده است. غافلگیر کردن ، به عنوان رئیس جماعت. برای ما که از خواب بیدار شده ایم ، این جزم JW بت پرستانه است و موقعیت و اقتدار عیسی را انکار می کند. با این حال ، همه آنها کاملاً کتاب مقدس است. روح ما را در ما راهنمایی می کند... بیشتر بخوانید »
پست عالی مغز! افکار من دقیقا عاشق مرجع پینک فلوید نیز باشید.
Quería compartir con ustedes Está información sobre este salón de asambleas en Dinamarca. Me gustaría saber qué opinionan: Yahas Vidners Stævneplads
Helsinkivej 3A-E، 8600 Silkeborg، Dinamarca
(+45) 86 85 39 00
https://goo.gl/maps/nUPTdPqVzrG2
من هستم و هستم.
ملیتی ، از پاسخ ساده شما به این سوال که آیا خدا همیشه سازمانی داشته است متشکرم. بدیهی است که در طول روزهای اسرائیل ، فقط یک سازمان وجود داشت. پس از آن به وضوح مسیحیت بود ، اگرچه میزان سازماندهی آن در دو قرن اول کمی مبهم به نظر می رسد. همچنین یادآوری تصویر عیسی مسیح در متی 13: 24-30 مهم است. عیسی دانه های خوبی کاشت. شیطان آنرا با علفهای هرز کاشت. عیسی گفت که بگذارید تا زمان برداشت محصول با هم رشد کنند. اگر یک سازمان واقعی وجود داشته باشد و تنها کاری که ما باید بکنیم این است که در آن حضور داشته باشیم... بیشتر بخوانید »
سلام LJ ،
نظر خوب در مورد متیو 13 نیز به همین نتیجه رسیده ام. بسیار راحت کننده است که بدانم در افکارم تنها نیستم. دلیل دیگر من این انجمن را دوست دارم!
تشکر برای دلگرمی؟
خیلی واقعی ، لئوناردو ژوزف ما.
مطالعه WT ما امروز (آگوست 2017) با عنوان "آیا می خواهید با صبر صبر کنید؟"
"شما هم صبر می کنید." - جاس. 5: 8.
همانطور که گفتید ، باید صبر کنیم و تمام تلاش خود را بکنیم تا وفادار باشیم تا اینکه عیسی عمل کند.
ممنون از نظر شما.
"من کاری ندارم که آنها دیروز چه کردند. امروز است که به من مربوط می شود. " ببخشید و درست فراموش کنید؟ کاری که خودم بیشتر از انجام آن خوشحال خواهم شد. یک قسمت Caleb And Sophia وجود دارد که ایده بخشش به عنوان یک تخته سیاه ارائه می شود ، و اگر یک پاک کن را به تخلفی که با گچ نوشته شده ببریم ، برای همیشه از بین می رود. این یک فکر زیبا است - و بر اساس اصل کتاب مقدس است - تا زمانی که متوجه شوید که از هرگونه گناهان یا گناهان یا مجلسی که امتناع کردید ، همه در یک کابینه پرونده در تالار پادشاهی وارد می شوند و اغلب شما را به سالن بعدی سلطنت می رسانند... بیشتر بخوانید »
این استدلال بسیار خوبی است. با این حال ، من پیش بینی می کنم که یک شاهد مطلع استدلال کند که وقتی عیسی در سال 1918-1919 بازگشت ، همه تقسیمات مسیحی را به جز انجمن برج مراقبت رد کرد. در آن زمان او یک "برده وفادار و با احتیاط" را برای نظارت بر سازمان پاک شده خود منصوب کرد. با این حال ، اگر شما می توانید شخصی را تا 1918-1919 به ارمغان بیاورید ، ممکن است در مورد آموزه نسل فعلی "همپوشانی" بحث کنید. دکترین 1914 اساس و اساس دکترین 1918-1919 را ایجاد می کند. دلیل اکثر مردم این است که نسل 1914 مدتهاست از دنیا رفته است. (با تعالیم گذشته ما ، این درست خواهد بود) توسط... بیشتر بخوانید »
مقایسه عالی ریک!
وقتی موضوع "انتصاب" در 1918-1919 اتفاق افتاد موضوع مطرح شد ، من از بحث در مورد "غذایی" که راترفورد (سازمان) توزیع می کرد لذت می برم. "غذا" اشتباه در زمان اشتباه ، نه مومنانه و نه محتاطانه. من ، به عنوان یک جمع کننده ادبیات برج مراقبت ، از دست اول این غذای اشتباه آگاه هستم ، که سازمان هرگز بیشتر به آنها اشاره نمی کند.
من بارها در جواب می شنوم "برای زمان مناسب بود".
سلام ملتی ، ممنون از مقاله شما آنچه شما در مورد دوره مسیحی می گوئید با جدیدترین آموزه Splane مبنی بر وجود سازمان یا برده ای بین جماعت قرن اول و 1919 وجود ندارد. یک شاهد آگاه ، بی درنگ به این تغییر دکترین اشاره می کند.
چگونه این نوبت جدید دکترین را در استدلال خود لحاظ می کنید؟
سلام مولانی ،
پخش Splane به "نور جدید" آموخت که هیچ برده وفاداری 1900 ساله وجود ندارد. بنابراین در قرن اول هیچ برده ای وجود نداشت ، حتی اگر آنها هنوز هم اذعان کنند که یک جماعت یا تشکیلات مسیحی وجود داشته است ، همانطور که ترجیح می دهند آن را در قرن اول بخوانند. آنها ادعا می کنند که یک هیئت حاکمه قرن اول وجود داشت که جماعت قرن اول را رهبری می کرد ، اما این هیئت حاکم برده وفادار نبود. کل آموزش مضحک است و مورد بازبینی قرار گرفت اینجا کلیک نمایید.
حق با شماست ، آنها تفاوتی بین "طبقه برده" و GB / سازمان ایجاد می کنند. درجه و پرونده در این مورد گیج است ...
سلام ملتی ، من صمیمانه امیدوارم که همه خواهران و برادران ما مانند آنچه شما در اینجا دارید استدلال کنند. عیسی متعهد شد که پس از عروج خود را در زندگی شاگردانش مشارکت داده و دستور داد که تعالیم او حفظ و گسترش یابد (مات. 28: 19 اف). به همین دلیل است که وقتی از جود الهام گرفته شد که بنویسد ایمان لازم برای رستگاری یک بار و برای همیشه (هاپاکس) به مقدسین تحویل داده شده است ، می توانیم از درخواست تجدید نظر او اطمینان داشته باشیم (Jud. 1: 3). در واقع ، به نظر می رسد این یک تضمین قاطع برای سرمایه گذاری شرایط نجات در زندگی مسیح و گفتمان است... بیشتر بخوانید »
استدلال عالی Meleti! این فرد به طرز ماهرانه ای فرد را مجبور می کند تا نتیجه گیری منطقی (یا غیر منطقی) در این مورد را دنبال کند. این در پوشه من است که با خانواده و دوستان به استدلال می رود.
جروم
خط استدلال بیان شده ، ملتی ، بسیار صریح و روشن است. احساس می کنم یک بولدوزر را که در یک ساختمان پیچیده پیچیده است ، با انواع ضمائم و زباله ها تماشا کرده ام و همه را با خود برده است. درخشان! من شخصاً بسیاری از این افکار را در دوره های مختلف زندگی ام داشته ام ، اما مقاله شما تمام نقاط را به هم متصل کرده است و آن را به اندازه کریستال شفاف کرده است. بعد از ظهر امروز که به این سایت آمدم کمی احساس کردم که شاید کمی شبیه یکی از 7000 الیاس باشد ، اما اکنون مرا احیا کرده ای. متشکرم.