از جانب:  http://watchtowerdocuments.org/deadly-theology/

هوستون متدیست اولین انتقال پلاسما در کشور را انجام می دهد ...

از بین همه ایدئولوژی های عجیب و غریب شاهدان یهوه که بیشترین توجه را به خود جلب می کند ، ممنوعیت بحث برانگیز و متناقض آنها از انتقال یک مایع بیولوژیکی قرمز خون - خون - است که توسط افراد دلسوز برای نجات جان اهدا شده است.

با توجه به این واقعیت که بیماران نیازمند خون به ندرت به تمام اجزای خون کامل نیاز دارند ، درمان مدرن پزشکی فقط آن بخش مورد نیاز برای یک بیماری یا بیماری خاص را می طلبد ، و این به عنوان "مؤلفه درمانی خون" خوانده می شود.

اطلاعات زیر متمرکز بر این درمانی است که برای نجات جان شاهدان یهوه استفاده می شود.

La "سیال زندگی" و "نفس زندگی"

اگرچه بدن ما در اکسیژن احاطه شده و غرق می شود ، تنفس در اکسیژن در صورتی که خون ما نباشد ، زندگی ما را حفظ نمی کند ، زیرا عملکرد اصلی خون جذب اکسیژن در ریه ها و انتقال آن به بدن است. بدون خون پمپ شده توسط قلب و گردش در سرتاسر بدن از طریق شریان ها ، رگ ها و مویرگ ها ، با توانایی حمل اکسیژن آن ، ما نمی توانستیم زندگی کنیم. از این رو ، خون تنها نیست "سیال زندگی" ، اما طبق سنت ، مورد توجه قرار گرفته است "نفس زندگی."

La "میوه سیال زندگی"

می توان گفت که فرآورده های خونی (کسری) هستند "ثمره" سیال زندگی "" زیرا از محصولات خون استفاده می شود داروهای نجاتبخش.

پیش از سال 1945 ، به شاهدان یهوه اجازه داده شد كه انتقال خون و تمام فرآورده های خونی را بپذیرند. سپس در سال 1945 ، فراکسیون خون و خون به طور رسمی برای استفاده توسط شاهدان یهوه ممنوع شد.

شماره 8 ژانویه 1954 از بیدار! پ. 24 ، مسئله را نشان می دهد:

... به یک و سوم پیمانه خون کامل نیاز دارد تا مقدار کافی از پروتئین خون یا بخشی از آن به عنوان یک گاما گلوبولین تزریق شود ... این که از خون کامل ساخته شده باشد ، آن را در همان دسته انتقال خون قرار می دهد تا آنجا که ممنوعیت خداوند است. از ورود خون به سیستم نگران است.

در سال 1958 ، سرم های خونی مانند دیفتری آنتی اکسین و گاما گلوبولین به عنوان یک قضاوت شخصی مجاز شدند. اما این دیدگاه بار دیگر تغییر خواهد کرد.

اما ممنوعیت خون بدون مجازات بود تا سال 1961 ، هنگامی که فروپاشی و اجتناب از مجازات ها برای مجرمین اعمال شد.

هیچ چیز نمی تواند واضح تر از سال 1961 باشد ، هنگامی که به طور واضح مشخص شد که ممنوعیت خون برای خون کامل و اجزای خون مانند بخش های خون و هموگلوبین اعمال می شود.

اگر دلیلی بر این باور دارید که یک محصول خاص دارای خون یا کسری خون است ... اگر برچسب می گوید که قرص های خاصی حاوی هموگلوبین هستند ... این از خون است ... یک مسیحی بدون سؤال می داند که باید از چنین آماده سازی خودداری کند.

ممنوعیت خون ادامه داشت (اگرچه در سال 1978 هموفیلی به طور رسمی آموختند که می توانند درمان با اجزای خون را بپذیرند) تا سال 1982 که رهبران شاهد شاهد دکترین خود را در مورد اصطلاحات ، اجزای اصلی یا جزئی خون یا محصولات معرفی کردند. استفاده از كلمه "صغیر" در مورد برخی از اجزای خونی دارای معنای دقیقه یا مقدار نامتعارف است كه در رابطه با این موضوع باید به عنوان نام نادرست یا نامناسب تلقی شود.

کالاهای جزئی مجاز بود ، عمده آن ممنوع بود. به اصطلاح عمده ، چهار نفر از آنها ، که هنوز هم ممنوع است ، در اصطلاحات شاهد به عنوان پلاسما ، گلبول های قرمز و سفید و پلاکت ها شکسته می شوند. شاهدان به طور واضح از خون ، گلبولهای قرمز ، پلاسمای غنی از پلاکت (PRP) که منهای گلبولهای قرمز خون ، پلاکت ها و پلاسمای منجمد تازه (FFP) است ، امتناع می ورزند. (در ژوئن سال 2000 ، دلیل سال 1990 برای اجازه کسری جایگزین شد. خون سپس به اجزای "اولیه" و "ثانویه" تقسیم می شود.)

نظر شاهدان یهوه در مورد آنچه مؤلفه های اصلی خون است با دیدگاه بسیار مورد قبول متخصصان پزشکی که معتقدند خون در درجه اول از سلول ها و مایعات (پلاسما) تشکیل شده است متفاوت است.

خون از سلول ها و مایعات تشکیل شده است (پلاسما). سه نوع گلبول خون وجود دارد ، یعنی گلبول های قرمز (گلبول های قرمز) ، گلبول های سفید (لکوسیت ها) و پلاکت ها (ترومبوسیت ها). سلول های خونی در مغز استخوان قرمز تولید می شوند ، از جایی که به جریان خون رها می شوند. در قسمت مایعات خون ، به نام پلاسما ، سلولهای خونی در سراسر بدن منتقل می شوند. پلاسما حاوی تنوع زیادی از ترکیبات منحصر به فرد است.

انشعاب پلاسما داروهای "زنده ماندن" تولید می کند

در صفحه 6 15 ژانویه 1995 برج نگهبانی، آن را بیان می کند ، "... سازنده ما استفاده از خون را برای حفظ زندگی ممنوع می کند." در Watchtower در تاریخ 15 ژوئن 2000 ، ما می خوانیم: "... وقتی صحبت از بخش های اصلی هر کس می شود ، هر مسیحی ، پس از تعمق دقیق و دعا ، باید با وجدان خود تصمیم بگیرد." ظاهراً ، نظر انجمن برج دیده بان این است که "ساز ما" کسری از اجزای اصلی را منع نمی کند زیرا آنها عمر را حفظ نمی کنند.

از آنجا که کسری مجاز از مشتقات پلاسما مانند مهار کننده های پروتئاز. آلبومین EPO ؛ هموگلوبین سرم خون ایمونوگلوبولین ها (گاماگلوبولین ها) ؛ آماده سازی های خاص ایمونوگلوبولین ؛ ایمونوگلوبولین هپاتیت B ؛ ایمونوگلوبولین کزاز 250 IE ؛ درمان های ضد ریزوس (D) ایمونوگلوبولین و درمان های هموفیلی (عوامل لخته کننده VIII و IX) اغلب برای حفظ زندگی انجام نمی شوند ، این استدلال نامتجانس و عجیب است. (به یادداشت توضیحات مربوط به شرایط پزشکی که برای استفاده این محصولات استفاده می شود مراجعه کنید.)

"پلاسما" ، یک مایع بی رنگ ، یکی از "مهمترین" مؤلفه های خون است که شهود خداوند از آن ممنوع است. این ماده حاوی بیش از 200 پروتئین مختلف است که به طور گسترده ای می تواند به آلبومین ، ایمونوگلوبولین ها ، عوامل لخته شدن و سایر پروتئین ها مانند مهار کننده های پروتئاز تقسیم شود. بیشتر پلاسما به محصولات پلاسما پردازش می شود ، که به عنوان داروهای پلاسما نیز شناخته می شوند. به شاهدان یهوه اجازه داده می شود كه از عامل ضد شیمیایی Cryoprecipitate (AHF) استفاده كنند ، یك داروی بسیار مهم است كه از پلاسما جدا شده و بیماریهای انعقادی خون را درمان می كند.

در قرن نوزدهم ، علاقه به کسری از آبکی به سرعت افزایش یافت. ثابت شد که این منبع منبع جدیدی است که می توان از آن جدا شد. در سال 1888 ، دانشمند آلمانی هافمیستر مقالاتی را در مورد رفتار و حلالیت پروتئین های خون منتشر کرد. با استفاده از سولفات آمونیوم ، هافمیستر کسری را که او از آن آلبومین ها و گلوبولین ها نامید جدا کرد. اصل تکنیک تفکیک بارندگی دیفرانسیل او هنوز هم مورد استفاده قرار می گیرد

در طول جنگ جهانی دوم ، شیمی درمانی فیزیکی ادوین کوهن روشی را تدوین کرد که با استفاده از آن می توان پلاسما را در بخشهای مختلفی تقسیم کرد. پروتئین های پلاسما مانند آلبومین به صورت غلیظ به دست می آیند. اگرچه محققان مختلف بعداً این فرآیند جدایی را اصلاح کردند ، اما روند اصلی کوهن هنوز هم در بسیاری از مکان ها اعمال می شود. پس از جنگ ، تحولات جدید شتاب بیشتری گرفت.

در سال 1964 ، جودیت استخر آمریكایی به طور اتفاقی فهمید كه اگر پلاسما یخ زده به آرامی در دمای بالاتر از نقطه انجماد آفتاب بماند ، سپرده ای ایجاد می شود كه حاوی مقدار زیادی از فاكتور لخته شدن VIII است. کشف این 'رمزنگاری به عنوان ابزاری برای به دست آوردن فاکتور VIII ، پیشرفتی برای معالجه بیماران مبتلا به هموفیلی با بیماری انعقادی خون بود. امروزه تعداد زیادی پروتئین پلاسما قابل جدا شدن است. و به عنوان دارو استفاده می شود

علاوه بر این ، پس از شکل های رمزنگاری ، یک پروتئین پلاسما ، سرماخوردگی ، از آن جدا می شود. در کنار هم ، سرماخوردگی ، که تقریباً 1٪ پلاسما است ، و سرماخوردگی که حدود 99٪ پلاسما است ، در کل پلاسما است. رهبران شاهد می گویند كه شاهدان از پلاسما خودداری می كنند ، اما به این معنا نیست كه هر دو محصول حاوی گلوبولین ها (تمام پروتئین های موجود در پلاسما) با Cryoprecipirate حاوی غلظت بیشتری از پروتئین ها هستند ، و سرماخوردگی حاوی كمتر است. بنابراین ، هر یک از این محصولات پلاسما هستند زیرا هر دو تا حدی حاوی ترکیبات یکسانی هستند. و هر دو در ادبیات پزشکی و توسط پرسنل پزشکی ، پلاسما خوانده می شوند.

اگرچه شاهدان مجاز به گرفتن یکی از دیگر این دو فرآورده مهم خون یا "فراکسیون" ، رمزنگاری یا سرماخوردگی ، هر دو از پلاسما تکه تکه شده هستند ، اما آنها به طور کلی در مورد سرماخوردگی نمی دانند زیرا این ماده 99٪ آبکی و محلول محلول نیست. مستند در ادبیات برج برج؛ از این رو ، شاهدان یهوه آگاه نیستند که مجاز است زیرا در لیست مجاز نیست ، اما تماس تلفنی با بتول نشان می دهد که گرفتن آن یک "مسئله وجدان است. متاسفانه می گویم ، مجاز نیست که برای تیمهای ارتباطی بیمارستان ذکر سرماخوردگی پزشکان یا بیماران ذکر شود ، مگر اینکه خانواده یا بیماران از این محصول سؤال کنند. علاوه بر این ، پزشکان معمولاً سرماخوردگی را به عنوان داروی انتخابی برای شرایطی مانند ، مثلاً سندرم مقاوم به همولیتیک اورمیک ، که تهدید کننده زندگی است ، توصیه نمی کنند ، پس از اعلام استفاده از محدوده پلاسما. اگر هیچ اطلاعاتی در مورد این داروی نجات بخش در دسترس بیمار نباشد - چگونه می توان آن بیمار تصمیم "آگاهانه" گرفت؟ اگر منجر به مرگ شود ، این جنبه جنایی دارد.

منع خون پزشکان و شاهدان یهوه

وارن شوفلت ، مدیر ملی شاهدان یهوه در کانادا ، اظهار داشت: "شاهدان یهوه مشکلات کمتری و کمتری را برای دستیابی به معالجه پزشکی مطابق با وجدان مسیحی خود تجربه می کنند."

چرا شاهدان یهوه "برای دریافت معالجه پزشکی کمتر و کمتری تجربه می کنند ..."؟ این کاملاً ساده است - اکنون به شهود اجازه داده شده است که هر یک از مؤلفه های خون یا "کسری" را که رهبران آنها از نظر وجدان شخصی غیر جزئی یا "ثانویه" می دانند به غیر از مؤلفه هایی که آنها "عمده" یا "اصلی" می دانند ، دریافت کنند. با این حال ، اگر ترکیب شود ، تمام اجزای "ثانویه" خون با خون کامل برابر است.

همانطور که یک شاهد سابق اظهار داشت: "فقط یک جزء اصلی خون وجود دارد که به شکلی در لیست برج های برجسته محصولات" ماده وجدان "تأیید شده وجود ندارد و آن آب است. هیچ مؤلفه ای از انتقال خون کامل وجود ندارد که شاهدان یهوه ممکن است تا زمانی که برای اولین بار تکه تکه شود ، قبول نکنند. به دلیل پوچ بودن خود پرهیزکار - وسواس با قوانین — سازمان دیده بان انجمن برج ، تنها اشکال در این است که آنها نمی توانند همه را یکباره یا با هم جمع کنند. "

از آنجا که شاهدان یهوه تمام این مؤلفه های جزئی یا فرعی را جداگانه می گیرند ، که در کنار هم کل خون تشکیل شده است ، چرا باید در یافتن معالجه پزشکی مطابق با وجدان مسیحی خود مشکلی پیش بیاید؟

آقای شوفلت دلالت دارد که آنها دیگر با ممنوعیت خون مشکل زیادی ندارند زیرا رشته پزشکی به موضع مبتنی بر کتاب مقدس به شاهدان احترام می گذارد ، اما در واقع دلیل این امر است که آنها خون می گیرند. این باعث می شود که شاهدان از قلاب خارج شوند و حرفه پزشکی را از نیاز به گرفتن دستور دادگاه برای کودکان زیر سن نجات دهند.

البته استثنائاتی از این قاعده مانند ارائه خونریزی گسترده وجود دارد و احتمالاً به همین دلیل است که شولت گفت ، اکنون "مشکلات کمتر و کمتری" وجود دارد.

از آنجایی که Watch Tower ممنوعیت مصرف پلاسماها ، پلاکت ها و گلبول های قرمز و قرمز را دارد ، به نظر می رسد که پزشکان هوشمند هر زمان که امکان پذیر باشد ، بخش هایی از این مؤلفه ها را به بیماران شاهد ارائه می دهند. بر این اساس ، کمتر و کمتر مشکلات دریافت معالجه پزشکی برای شاهدان یهوه وجود دارد. علاوه بر این ، شاهدان معتقدند که مطابق قانون خدا در مورد خون هستند.

شفلت گفت: حرفه پزشکی به طور فزاینده ای حاضر به پیروی از اعتقادات شاهدان و غیره است. خب ، بدیهی است که چرا W شاهدان یهوه مشکلی در حرفه پزشکی ندارند زیرا حرفه پزشکی به صورت کسری خون به آنها می دهد. اتفاقاً روشی است که خون این روزها به طور عادی داده می شود.

فریب اظهارات نمایندگان شاهد را مشاهده می کنید؟ بدین ترتیب فرقی نمی کند که این موضوع خون باشد یا هرگونه آموزش شهود گیج کننده. نمایندگان دیده بان برج هرگز به صادقانه سؤالها نمی پردازند. گفته های آنها همیشه برای فریب رسانه ها ، خواننده یا شنونده طراحی شده است. خالص و ساده ، این معناشناختی است و برای دستکاری مسئله به نفع آنها انجام می شود.

از بین بردن ممنوعیت خون

"یک آجر در هر زمان ، شهروندان عزیزم ، یک بار یک آجر" گفت: امپراتور روم هادریان در بازسازی روم! مفهوم یک آجر در هر زمان نیز در از بین بردن ممنوعیت خون برج دیده بان نیز صادق است. درست در شانزده سال گذشته ، شاهدان نمی توانستند در وحشی ترین رویاهای خود تصور کنند که چه تعداد آجر در ساختار آیین و آموزه خونشان کنار رفته است. اکثر اصطلاحات کنسول های قدیمی Freddy Franz بودند که انجمن دیده بان برج به آرامی خود را از آن دور کرد ، و شاهدان معدودی از آن عاقل تر بودند.

در رابطه با دکترین ممنوعیت خون در تاریخ ، چه در مورد شاهدان یهوه هرگز به طور رسمی گفته نمی شود که کسری هموگلوبین با تصمیم شخصی قابل قبول است؟ آخرین جمله رسمی برج دیده بان در ادبیات عمومی این بود که هموگلوبین توسط یک مسیحی واقعی مجاز نیست. این برخلاف بسیاری از ژورنال های پزشکی دانشگاهی بود که گزارش نتایج شهادت شاهدان یهوه شخصی که پس از دریافت هموگلوبین از طریق کمیته ارتباط بیمارستانی خود زنده مانده بودند ، زنده مانده بودند. این امر باعث شد كه بخش نوشتن بتول با نوشتن اوت 2006 ، فوراً اوضاع را اصلاح كند بیدار! سری روی جلد خون که سرانجام و به طور رسمی به پیروان گفت که هموگلوبین با تصمیم شخصی مجاز است.

از این رو ، منتقدان برج برج باید همچنان صبور باشند ، زیرا اگر سوابق آموزه ای شاهدان یهوه نمونه ای از آن باشد ، آنگاه اعتقاد به ممنوعیت خون فعلی آنها ، در آینده ، یک تاریخ باستان دور افتاده و ممنوعیت خون خواهد بود.

"یک موضوع وجدان"

چندی پیش ، من به صراحت در هیئت مدیره اینترنت گفتم: "ساعت برج با توجه به اینکه گفته می شود انتقال خون به صورت عمومی وجدان است ، چند قدم در جهت صحیح انجام داده است."

کلمه کلیدی که من استفاده کردم "عمومی" بود زیرا تاکنون جایی پیدا نشده است که به شاهدان یهوه چیزی نوشته یا اعلام شود که گرفتن خون یک امر وجدان است. با این وجود ، سالهاست که نمایندگان برج دیده بان با موفقیت در برخی دادگاههای بین المللی و مقامات دولتی بحث می کنند که موضع ممنوعیت خون شاهدان "موضع وجدان" است.

آرزوی اصلی رهبران سازمان دیده بان برج این است که در کشورهایی که اکنون چنین نیست ، به رسمیت شناختن به عنوان یک دین سازمان یافته ، یا به دست آوردن شناخت در جایی که اعطا شده است ، دست یابند. گفتن دادگاهها و ملل در سراسر جهان مبنی بر اینکه شاهدان یهوه وجدان خود را هنگام انتخاب نکردن به انتقال خون ، وجدان خود را اعمال می کنند ، یک بار دیگر معناشناسی است. این زبان برای دستیابی به یک اثر مطلوب به کار می رود ، این است که در صورت متهم کردن عضویت در عضویت و جلوگیری از انتقال خون ، هنگامی که در سراسر اروپا و سایر کشورها در خارج از ایالات متحده ، از برجسته نگه داشتن Watch Tower متهم به نقض حقوق بشر شود. موضوعات از اهمیت ویژه ای برخوردار هستند. بسیاری از شاهدان سابق هنگام خواندن تصمیم دادگاه حقوق بشر اروپا در سال 2010 ناامید شده اند (به نت مقاله مراجعه کنید) ، اما در این تصمیم یک هشدار اساسی است:

یک بیمار بالغ صالح آزاد است که تصمیم بگیرد ... در صورت عدم انتقال خون. برای این که این آزادی معنادار باشد ، بیماران باید حق داشته باشند انتخاب هایی را انجام دهند که مطابق با دیدگاه ها و ارزش های خاص خود باشد ، صرف نظر از اینکه چقدر چنین انتخاب های غیر منطقی ، غیر عاقلانه یا بی پروا ممکن است برای دیگران به نظر برسد.

اکنون Watch Tower باید در اروپا و روسیه بسیار مراقب باشد که اگر شواهدی از اجبار وجود دارد و نه آزادی وجدان برای امتناع از خون ، دلیل بر نقض تصمیم خود را در اختیار دادگاه حقوق بشر قرار ندهد.

این ادعای "ماده آگاهانه" ساخته شده توسط Watch Tower گامی در جهت درست است ، اما مطمئناً این تعارفی نیست. پس از طی مسیری نادرست با ایجاد مرگ و میر ده ها هزار مؤمن در طی شصت و پنج سال گذشته ، شرکت برج دیده بان میلیارد دلاری در تلاش است تا خودش را از بین یک سنگ و یک مکان سخت بیرون بکشد و در حالی که سقوط نمی کند ، فروپاشید. تلاش کردن هیئت مدیره شاهدان یهوه ، رهبران شرکت ها و وکلای آنها درک می کنند که الهیات ناقص و کشنده ممنوعیت خون آنها نمی تواند با سکته قلبی از بین برود ، اما به آرامی در مسیری که اکنون در حال طی شدن هستند ، این اجازه را به شهود می دهد. هر چه خون به عنوان درمانی باشد كه پزشكان برای نجات جان خود از نظر پزشكی اقدام كنند ، و در عین حال ، در عین حال ، بر این باورند كه مانع از ممنوعیت خون Watch Tower نیستند. در واقع ، اکنون شاهدان می توانند هر دو روش را داشته باشند.

"نپرس ، نگو"

دكتر ا. موراموتو ، منتقد طولانی مدت ، درباره پیشنهاد شخصی "اعضای برج آن در مورد تصمیم گیری در مورد مراقبت های پزشکی" با ارائه گزارشی از "سازمان مذهبی شاهدان" گفت: "سازمان مذهبی شاهدان" اتخاذ نكنید. سیاستی "t-بگوییم" ، که به JWs اطمینان می دهد که از آنها خواسته نمی شود و یا مجبور به افشای اطلاعات پزشکی شخصی ، یا به یکدیگر یا سازمان کلیسا نیستند. "

تا کنون ، یک سیاست برج دیده بان برج "درخواست نکنید ، نگویید" وجود ندارد. با این حال ، این سخنان توسط بزرگان سابق برای من در مورد دوره اخیر اقدام برج دیده بان مورد استفاده قرار گرفته است كه به بزرگان دستور می دهد بعد از عمل به دنبال شهادت همكاران خود نباشند تا از او خون بگیرند. و اگر هیچ شاهدى اعلام نشود در صورتى كه یک شاهد احساس پشیمانی بخاطر پذیرش مخفیانه خون و اعتراف به بزرگان شود ، اما این مورد بخشیده می شود.

"دونالد تی. ریدلی سخنگوی برج دیده بان می گوید ، نه بزرگان و نه اعضای HLC به آنها دستور داده نمی شوند كه در تصمیم گیری های مربوط به مراقبت های بهداشتی از بیماران شاهد ، تحقیق كنند و خود را در بیمارستان بستری نكنند ، مگر اینكه بیماران درخواست کمک كنند."

کلماتی که بزرگان به کار می بردند ، این بود: "گویا یک سیاست" نپرس ، نگو "در واقع وجود دارد. وی گفت اگرچه بزرگان وظایف خود را در مورد کارت های خونی انجام می دهند ، اما وی گفت ، بسیاری از بزرگان متعهد هستند که "مجری" از ممنوعیت خون باشند ، اما اکنون آنها نمی فهمند که دریافت فقط "کالاهای خونی" به عنوان دارو قابل قبول است.

در نتیجه

به طور کلی صحبت از خون به عنوان شاهد توسط شهود با پذیرش چند سوال مطرح می شود ، اگرچه چند دکترین وجود دارد "سریعتر ایستاده" ، اما معمولاً شاهدان بزرگتر ، کسانی که فرآورده های خونی را قبول نمی کنند - وجود دارد. "میوه مایعات زندگی"- به دلیل برابر بودن آنها با خون "خوردن" "سیال زندگی"

هرچه اعضای قدیمی تر از بین بروند ، گروه فعلی ، جوان ، کم اشتیاق هر کاری را که می خواهند در این زمینه انجام می دهند و هیچ کس به آن فکر دوم نمی کند. در بیشتر موارد ، این نسل جدید شاهد (که عمدتاً متولد می شوند) نمی توانند از ساده ترین اعتقادات دین خود دفاع کنند و آنها مطمئناً زندگی خود را برای برخی آموزه هایی که درک نمی کنند و اهمیت آن را درک نمی کنند ، نمی دهند. این یک واقعیت است که وجدان روز افزون و بیشتر از شهود مشترکاً مشمول الهیات کشنده خون سازمانی خود نیستند و مخفیانه هرگونه محصول خونی یا حتی خون کامل را می پذیرند ، اگر پزشک آنها این کار را توصیه کند و اگر این بدان معنی است که آنها زنده خواهند ماند.

همه اینها به این نتیجه می رسد: رهبران برج دیده بان برج از یک طرف به طور بی طرفانه به جلوگیری از پذیرش کامل خون یا چهار مؤلفه "اصلی" (با خاموش کردن حیرت آور) ادامه می دهند ، تا جلوه کنند که انگار هیچ راهی نیستند. عقب نشینی از منع جنجالی کلامی بحث برانگیز آنها.

منفی از طرف دیگر دهان خود ، داروهای آماده شده از خون را تأیید می كنند. داروی مشتق از پلاسما را تصویب کنید که در واقع پلاسما است. به دادگاهها و دولتها بگویید كه خون گرفتن هنگام وجدان اعضای وجدانشان وجدان است. از تحقیق در مورد اینکه آیا کسی که به خون نیاز دارد پذیرفته است ، خودداری کنید. اگر می گویند "متاسفم" ، کسانی را که خون می گیرند ، از بین ببر. پیش نویس بیانیه سازش برای دولت بلغارستان ، "... به شرط آنكه اعضاء باید در مورد خود و فرزندانشان انتخاب آزادانه داشته باشند ، بدون هیچ گونه كنترل و مجازاتی از طرف انجمن" ، و به والدین این اجازه را بدهند كه برای معالجه ممكن است رضایت دهند. خون را شامل می شود ، اما با این کار به گونه ای انجام می گیرد که والدین هیچ گونه تحریم (تکان دهنده) از طرف جماعت متحمل نشوند زیرا این امر "توسط جماعت به عنوان یک سازش تلقی نمی شود" ، در نتیجه خود را از اتهام نقض حقوق بشر محافظت می کند.

به نظر من ، از جهتي كه اين كابوس آموزه اي در پيش گرفته است ، اگر Watch Tower كارت هاي خود را درست بازي كند ، ناشي از اين الهيات مرگبار است - نه از برخي بيماري هاي خوني مرگبار كه آنها براي هميشه انگشت خود را نشان مي دهند - موضوع گذشته است. به زودی شاهدان یهوه از زندان ممنوع الخروج خواهند شد و انجمن دیده بان برج نیز همینطور خواهد بود ، و اگر حقیقت گفته شود ، این همان چیزی است که تصمیم گیران تندرو در ستادها به آن اهمیت می دهند.

باربارا ج اندرسون - تجدید چاپ شده توسط مجوز

4
0
لطفا نظرات خود را دوست دارم ، لطفاً نظر دهید.x