در ماه اوت 14 در 11: 00 AM AEST برادر جفری جکسون از اعضای هیئت مدیره شاهدان یهوه شهادت را در معرض بازرسی قبل از کمیسیون سلطنتی استرالیا در پاسخ های نهادی در مورد سوء استفاده جنسی از کودک ارائه داد. در زمان این نوشتار ، متن شهادت وی هنوز در دسترس عموم نبود ، اما باید ظاهر شود اینجا کلیک نمایید وقتی آماده شد با این حال ، سابقه فیلم شهادت وی در YouTube در دسترس است: مشاهده قسمت 1 و قسمت 2.

"بنابراین ، پس از میوه های آنها ، آن مردها را می شناسید." (Mt 7: 20)

برخی منتظر بودند تا شاهد عضو هیئت دولت ، جفری جکسون ، به عنوان فرصتی برای سرانجام "مرد پشت پرده" آشکار شود. برخی دیگر امیدوار بودند که شهادت وی توضیحات واضح تری در مورد سیاستهای سازمان و مبانی کتاب مقدس برای همین امر در اختیار کمیسیون سلطنتی قرار دهد.
کتاب مقدس به ما می آموزد که عشق "از بی عدالتی شاد نمی شود ، بلکه با حقیقت شاد می شود." بنابراین ما از هیچ گونه خرابی سازمانی که از طریق این گواهی آشکار شده است ، لذت نمی بریم ، اما باید خوشحال باشیم که سرانجام حقیقت آشکار می شود. (1Co 13: 6 NWT)

جفری جکسون می ایستد

برادر جکسون از هیئت دولت به عنوان "متولی آموزه ما" یاد کرد. "وقتی از آقای استوارت درباره نقش هیئت مدیره سؤال شد ، وی Acts 6 را خواند: 3 ، 4:

"بنابراین ، برادران ، هفت مرد معتبر را از بین خود انتخاب کنید ، پر از روح و خرد ، تا ما آنها را برای این امر ضروری تعیین کنیم. 4 اما ما خود را به نماز و خدمت کلام اختصاص خواهیم داد. "(Ac 6: 3 ، 4)

آقای استوارت به طرز حیرت انگیزی به برادر جکسون اشاره کرد که این آیات نشان می دهد "یک جماعت گسترده تر از مؤمنین انتخاب را به جای خود هفت نفر انجام می دهند."
تحلیل آقای استوارت دقیق است. در حقیقت ، آیه 5 با گفتن آنچه که رسولان گفتند "خوشحال کننده بود ، ادامه می یابد کل جمعیتو آنها هفت مردی را انتخاب کردند که به نخستین خدمتگزاران وزیر تبدیل می شوند.
این اولین باری نخواهد بود که آقای استوارت ، وکیل دنیوی ،[I] استدلال کتاب مقدس برادر جکسون را تصحیح می کند. برادر جکسون به جای تصدیق حقیقت اظهارات خود ، تا حدودی پاسخ تسلیت می گوید:

"خوب ، این یکی از مشکلاتی است که ما وقتی یک کمیسیون سکولار در تلاش است تا موضوع مذهبی را تحلیل کند ... این ... که من با فروتنی می خواهم به آن نکته اشاره کنم. درک من از کتاب مقدس این است که اینها توسط رسولان منصوب شده اند. نظر شما به خوبی بیان شده است و فرض می کنیم بالفرض که دیگران این هفت نفر را انتخاب کردند ، اما این در جهت حواریون بود. "

همانطور که خواهید دید ، این تنها زمانی نخواهد بود که برادر جکسون از سوء استفاده از کلمه "فرضی" مخفی می شود. هیچ چیز فرضی در مورد آنچه آقای استوارت از خواندن صریح این آیه نتیجه می گیرد وجود ندارد. بدون ابهام ، در كتاب مقدس آمده است كه این هفت مرد توسط جماعت انتخاب شده اند ، نه رسولان. حواریون انتخاب های جماعت را تأیید كردند.
(این نشان می دهد که کل جماعت باید درمورد اینکه چه کسی برای منصب نظارت معرفی می شود ، حرفی برای گفتن داشته باشد و این کار باید در یک مجالس علنی انجام شود. اگر این رسم کتاب مقدس در سراسر جهان دنبال شود ، جماعت ما چقدر متفاوت خواهد بود.)
وقتی برادر جکسون با استناد از آقای استوارت س askedال کرد که آیا هیئت حاکمه از طرف یهوه خدا منصوب شده است ، مستقیماً پاسخ نداد ، بلکه در عوض به نحوه تعیین بزرگان توسط روح القدس اشاره کرد به این دلیل که آنها شرایط معنوی دفتری را که در آن اداره می شوند ، برآورده می کنند. آنها خوانده می شوند. سپس توضیح داد که این روش هیئت حاکمه نیز هست. پیش از این ، وقتی مستقیماً از او س askedال شد ، وی توضیح داد که اعضای جدید وقتی اعضای هیئت حاکمه ، پس از مشورت با مددکارانشان ، در مورد نیاز آنها تصمیم می گیرند ، اضافه می شوند. بنابراین ، با اعتراف خود وی می توان فهمید که هیئت حاکمه دقیقاً به همان روشی تعیین می شود که بزرگان منصوب می شوند - توسط مردان.

هیئت حکومتی ناخواسته محکوم شد

آقای استوارت سپس با سؤال از اینكه آیا هیئت حاكمه خود را سخنگوی یهوه در زمین می داند ، سوال می كند.
برادر جکسون این بار خالی از سکنه نیست ، اما اظهار می کند: "به نظر من ، ظاهرا کاملاً پیش فرض است ، و می گویم که ما تنها سخنگوی هستیم که خدا از آن استفاده می کند."
با این سخنان ، برادر جکسون ناخواسته بدن حاکم را پیشگویی می کند. در اینجا موضع رسمی هیئت مدیره در مورد نقش آن در پیشگاه خداوند است. [ایتالیایی ها اضافه شدند]

"با کلمه یا عمل ، ممکن است هرگز این مسئله را به چالش نکشیم کانال ارتباطی که امروز یهوه از آن استفاده می کند. " (w09 11/15 ص 14 پاراگراف 5 جایگاه خود را در جماعت بخاطر بسپار)

"امروز ، ما ممکن است به وضوح نبینیم که چرا برخی از مسائل سازمانی به روش خاصی اداره می شود ، اما ما هر دلیلی داریم که به راهنمایی های یهوه از طریق کانال ارتباطی وفادار او" (w07 12/15 ص. 20 پاراگراف 16 "محکم بایستید و رستگاری خداوند را ببینید")

"یوهو با استفاده از نشریات ارائه شده توسط" برده مومن و با احتیاط "به ما مشاوره ای صحیح از طریق كلام و سازمان خود می دهد. (متی 24:45 ؛ دوم تیموتیوس 2:3) چقدر احمقانه است که توصیه های خوب را رد کنیم و بر راه خود پافشاری کنیم! هنگامی که یهوه ، "کسی که به دانش دانش می آموزد" ، ما "باید در شنیدن سریع باشیم" کانال ارتباطی او" (w03 3/15 p. 27 'لبهای حقیقت تا ابد پایدار خواهد ماند')

این کانال برده وفادار است از طریق آن عیسی در این زمان از پایان پیروان واقعی خود را تغذیه می کند. " (w13 7/15 ص 20 پاراگراف 2 "چه کسی واقعا برده مومن و با احتیاط است؟")

انتصاب کلامی از طریق یهوه و پسرش از خداوند حاصل می شود کانال زمینی قابل مشاهده خدا، "برده مومن و باهوش" و آن هیئت حاکمه" (w01 1/15 p. 16 پاراگراف 19 ناظران و خادمان وزیری که به طور تئوکراتیک منصوب شده اند)

می توان گفت که کلمه "سخنگوی" در هیچ یک از این منابع به کار نمی رود ، اما اگر کانال ارتباطی نباشد سخنگوی چیست؟ بنابراین استفاده از سخنان خود برادر جکسون امری فرسوده است تا بدنه مدیریت بتواند خود را به عنوان کانال ارتباطی منصوب شده خدا - یعنی سخنگوی وی - در روزگار ما تنظیم کند.

بیانیه متناقض

آقای استوارت با استناد به کتابچه راهنمای شعبه ، نشان داد که اعضای شعبه انتظار می رود مراحل و دستورالعمل هایی را که از طرف هیئت دولت منشا گرفته است دنبال کنند. اگر برادر جکسون می خواست این مسئله را به عنوان سیاست اصلی بدست آورد ، او مسئولیت هیئت رهبری را در قبال کلیه تصمیمات ، سیاست ها و رویه های شعبه مسئولیت می داد. بنابراین ، وی مستقیماً به این سؤال پاسخ نمی دهد و شنونده این چالش را دارد که درک کند که در واقع در این بخش از شهادت چه چیزی را بدست می آورد. با این وجود ، آقای استوارت به دنبال خنثی کردن جایگاه هیئت مدیره است ، اما دوباره از دفترچه شعبه نقل می کند که نشان می دهد اعضای کمیته شعبه با پیروی از راهنمایی های هیئت حاکمه ، نمونه را نشان می دهند. آقای جکسون با بیان اینكه این جهت براساس كتاب مقدس است ، مخالفت می كند و اگر هیئت رهبری از آنچه كه كتاب مقدس می گوید منحرف شود ، انتظار می رود كه اعضای كمیته شعبه پیروی نكنند.
اگرچه ممکن است نجیب به نظر برسند ، اما اینها فقط کلمات هستند. آنها واقعیت وضعیت موجود در سازمان را توصیف نمی کنند. نمونه های بسیاری از مردان وجود داشته است که با وجدان خوب در برابر جهت هیئت حاکمه مقاومت کرده اند زیرا آنها نمی توانند مبانی کتاب مقدس را برای آن ببینند و در واقع احساس می کنند که این امر خلاف کتاب مقدس است. این افراد به عنوان مرتد برچسب گذاری شدند و از بیتل و جماعت به بیرون پرتاب شدند. بنابراین در حالی که سخنان برادر جکسون بلند به نظر می رسد ، میوه هایی که مردان هیئت حاکمه و کسانی که به جهت آنها پایبند هستند ، داستان دیگری را بیان می کنند.

سؤال زنان به عنوان قاضی

صندلی بعدی به برادر جکسون خطاب می کند تا از او سؤال کند که آیا مانعی برای تصمیم گیری قضایی توسط یک ارگان شامل زنان وجود دارد. آنچه از ناموس وی سؤال می کند این است که آیا می توان از خواهران برای تعیین اعتبار اتهامی که یک زن در برابر یک مرد در جماعت مطرح کرده استفاده کرد ، بزرگان مرد را ترجیح داد که تصمیم بگیرند که خواهان قطع رابطه باشند یا خیر.
برادر جکسون پس از یک واکنش طولانی ، اظهار داشت که «از نظر كتابی نقش داوران در جماعت با مردان دراز می شود. این همان چیزی است که کتاب مقدس می گوید و این همان چیزی است که ما می خواهیم دنبال کنیم. "
افتخار وی سپس از مرجع کتاب مقدس برای پشتیبانی از دکترین درخواست کرد. به نظر می رسد ابتدا برادر جکسون از این امر غافلگیر شده است ، سپس اظهار داشت که معتقد است که تثنیه یکی از منابع کتاب مقدس است که این امر را اثبات می کند. پس از آن او گفت که "قطعاً وقتی صحبت از داوران در دروازه های اسرائیل است ، این افراد پیر هستند."
به نظر می رسد که برادر جکسون سخنان انتشارات خود و همچنین سخنان الهام گرفته از خدا را فراموش می کند که به وضوح بیان می کند که یک زن ، دبورا ، به عنوان قاضی در اسرائیل خدمت کرده است. این امر روشن می سازد که نه تنها مردان مسن بلکه زنان نیز در این ظرفیت خدمت کرده اند.

"دبروه یک پیامبر است. خداوند اطلاعات خود را در مورد آینده به او می دهد و سپس آنچه را كه خداوند می گوید به مردم می گوید. دبروه نیز قاضی است. او در زیر درخت نخل خاصی در تپه نشسته است و مردم برای کمک به مشکلات خود به او مراجعه می کنند. " (داستان من 50 دو زن شجاع - کتاب داستانهای کتاب مقدس من) [ایتالیایی ها اضافه شدند.]

دبرا ، پیشگویی ، همسر لاپاپوت ، بود داوری اسرائیل در آن زمان. 5 او قبلاً در زیر نخل دبروه بین رامه و بیت‌الله در منطقه کوهستانی افرآیم نشسته بود. بنی اسرائیل برای داوری به نزد او می رفت"(داوران 4: 4 ، 5 NWT) [ایتالیایی ها اضافه شدند.]

متأسفانه صندلی تصمیم گرفت این نظارت را بر وی نكرد.

مانیفست ساخته شده از موقعیت

موضع برادر جکسون بر این باور استوار است که فقط مردان می توانند به عنوان قاضی خدمت کنند. درست است که در جامعه تحت تسلط مرد در اسرائیل باستان ، این نقشی بود که بطور سنتی توسط مردان صورت می گرفت. با این حال ، این واقعیت که خداوند در این مورد ، زن را برای این نقش انتخاب کرد ، باید به ما نشان دهد که اینگونه نیست که مردان می توانند ما را راهنمایی کنند ، بلکه خداوند چگونه می بیند. در جماعت مسیحیان ، این مشاوره تحت الهام قرار می گیرد كه نشان دهد زنان مسن نیز در جماعت نقش آموزش دارند ، به ویژه كه مربوط به زنان جوان تر است.

"به همین ترتیب ، اجازه دهید زنان بزرگتر در رفتار با احترام رفتار کنند ، نه تهمت ، نه به بردگی بسیاری از شراب ، معلمان آنچه خوب است ، 4 تا آنها به زنان جوان توصیه کنند که همسرشان را دوست داشته و فرزندان خود را دوست داشته باشند ، 5 با ذهن بودن ، پاکدامنی بودن ، کار در خانه ، خوب بودن ، خود را در معرض همسران خود قرار دهید تا کلام خدا مورد تجاوز واقع نشود. "(Tit 2: 3-5 NWT)

این نصیحت کاملاً شبیه توصیه ای است که به پیرمردهای جماعت داده شده است. با این حال ، همه اینها نادیده گرفته می شود زیرا موقعیت سازمان ریشه دار شده است. این امر در طول جلسه دادرسی با اظهارات مكرر جكسون مشهود بود كه اگر دولت استرالیا قانونی را كه مستلزم گزارش اجباری است ، اجرا كند ، شاهدان یهوه آن را رعایت می كنند. وی بیش از یک بار اظهار داشت که آنها منتظر حکم دادگاه در این مورد هستند. در یک مرحله ، او حتی می گوید که دولت به شاهدان کمک می کند تا گزارش را اجباری کنند. نمی توان کمکی کرد اما آیا در این مرحله آیا خودش صحبت می کند؟ شاید او شخصاً از سازش ناپذیری موضع رسمی ما احساس ناامیدی کرده و از راه های داخلی راهی برای خروج نمی بیند.
این پذیرش با توجه به نقشی که هیئت حاکمه برای خود بر عهده دارد خیره کننده است. این بدان معنی است که ما واقعاً از این نظر پیروی نمی کنیم مگر اینکه مجبور شویم. اگر همانطور که برادر جکسون مکرراً اشاره می کند ، تغییرات واقعاً سودمند است ، پس چرا هیئت حاکمه قبل از انطباق با خود ، منتظر یک مرجع جهانی می ماند؟ چرا شاهدان یهوه كه خود را یك دین واقعی بر روی زمین می دانند در این امر پیش قدم نیستند تا به جهانیان شاهد خوبی بدهند؟ اگر یهوه واقعاً از هیئت حاکمه به عنوان کانال ارتباطی خود استفاده می کرد ، آیا منتظر یک مقام سکولار بود تا سیاست سازمان خود را تغییر دهد؟

قطع ارتباط با واقعیت

آنچه از مبادلات زیر مشهود است این است که بعید است هرگونه تغییری ایجاد شود مگر اینکه هیئت حاکمه احساس کند مجبور به انجام آن است. دیدگاه هیئت حاکمه مبتنی بر پیش فرض واقعیتی است که به سادگی وجود ندارد.

جکسکسون: "نکته اصلی برای ما کمک ، پشتیبانی و ... است و زنان با آن درگیر خواهند شد. می بینید که کمیته قضایی در مورد قربانی قضاوت نمی کند. بزرگان این جماعت و زنان این جماعت موظفند كه از قربانی حمایت كامل كنند. "

[این بدان معناست که زنان جماعت واقعاً می دانند که یک پرونده تحت رسیدگی قرار می گیرد ، وقتی که در واقعیت ، اسرار پیرامون همه امور قضایی این امر را بسیار بعید می داند.]

رئیس: "ممکن است اینگونه باشد ، اما نکته ای که من در جستجوی شما پرداختم این بود: آیا می توانید درک کنید که زن چگونه می تواند احساس کند وقتی ادعاهایی که علیه مردی در جماعت مطرح می شود ، توسط مردان مورد توجه و داوری قرار می گیرد؟"

جکسکسون: "بدیهی است که من یک زن نیستم ، بنابراین دوست ندارم از طرف آنها صحبت کنم اما این دو نفر ، مطمئناً ، می توانیم از آنچه بیان شده است بفهمیم و معتقدیم که شاید در آنجا تردید وجود داشته باشد. "

[تو فکر می کنی؟!]

رئیس: "و آیا می توانم این سؤال را برای زنی اضافه کنم که علیه بزرگی که دوست دیگران است ادعای خود را مطرح کند که باید در مورد حقیقت یا به غیر از این ادعا داوری کند: آیا می توانید درک کنید که آن شخص باید چه احساسی داشته باشد؟"

جكسون: "من می توانم تلاش كنم كه آن را بفهمم ، افتخار شما ، بله ، اما باز هم می توانم بپرسم ، و این دوباره حوزه فعالیت من نیست ، اما تا آنجا كه من می فهمم ، ما روندی داریم كه یك عضو خنثی ، مانند یک ناظر مدار ، با چنین مورد حساس درگیر خواهد شد. "

رئیس: آیا این ممکن است که حتی یک نظارت کننده مدار بخوبی یک بزرگان را بشناسد؟

جکسکسون: "آنها باید آشنا باشند ، اما قربانی را نیز به خوبی می شناسند. می بینید که مسئولیت معنوی را در نظر نگرفته است. ببینید این بزرگان به انجام کار خود مبلغی پرداخت نمی کنند. آنها این کار را به دلیل عشق و نگرانی انجام می دهند و می خواهند گله را چوپان کنند. و بنابراین ، من فکر می کنم آنچه ما از دست می دهیم ، عنصر معنوی این موضوع است ، جایی که مردم راحت با یکدیگر صحبت می کنند. "

[این به سادگی درست نیست. در طول مأموریت سه ساله خود ، ناظر مدار همه پنج روز را سالی دو بار در جماعت می گذراند. او مقدار قابل توجهی از آن زمان را به کار با بزرگان و پیشگامان می گذراند. احتمال اینکه وی به خوبی از یک قربانی کودک آزاری مطلع شود بسیار اندک است. به نظر می رسد برادر جکسون به یک جماعت نیروانا اعتقاد دارد که به سادگی وجود ندارد. بزرگانی هستند که واقعاً برادران را دوست دارند و نسبت به گله نگرانی جدی دارند. این افراد می خواهند از مسیح در چوپانی گله با فروتنی تقلید کنند ، اما در اقلیت مشخصی هستند. شواهد موجود در کمیسیون - بیش از 1000 مورد - نشان می دهد که این سیستم راحت نیست که مردم با یکدیگر صحبت کنند.]

رئیس: "خوب ، من نمی دانم شواهد بازماندگان را در اینجا شنیده اید. آیا شما این شواهد را شنیدید؟ "

جکسکسون: "نه ، متأسفانه آن زمان بد برای مراقبت از پدرم بود ، اما منتظر خلاصه ای از آن خواهم بود."

[برادر جکسون به باشگاه بزرگان استرالیا می پیوندد که حتی وقت لازم را برای خواندن نسخه های موجود در دسترس عموم ندارند و جزئیات شواهدی را که بازماندگان در دادگاه ارائه داده اند ، به دست می آورد. با توجه به دفتر نظارت وی ، اهمیت این شنیده ها و اطمینان خاطر مکرر وی مبنی بر این که مهمترین چیز برای بزرگان مراقبت و رفاه قربانی است ، به نظر می رسد بهانه ای توخالی است که نشان می دهد وی نتوانسته بیست دقیقه بیش از چند هفته گذشته برای خواندن حساب حتی یک بازمانده سوء استفاده.]

شواهد نشان می دهد که سالها آموزش تلقین برای گرفتن شاهدان یهوه این اعتقاد را داشته است که آنها بهتر از هر کس دیگری هستند ، بر روی تلقی کنندگان نیز تأثیر می گذارند ، همانطور که این مبادله بعدی نشان می دهد.

استوارت: "اما شما می پذیرید ، من مطمئن هستم که در بسیاری از موارد که زن یا زن جوان چنین ادعایی را انجام می دهد ، احساس می کنید احساس راحتی بیشتری می کند تا بتوانید این ادعا را مطرح کرده و شرایط را برای زن دیگری توضیح دهید؟"

جکسکسون: "من نمی توانم بگویم که در مورد آقای استوارت اظهار نظری خواهم داد ، زیرا می بینید ، توجه به روابط در مجامع ما از بین می رود. مانند کلیساهای شما نیست که مردم فقط به کلیسا می روند و با یکدیگر صحبت نمی کنند. مجامع آنها آشنا می شوند و می توانند دوستی برقرار كنند ، بنابراین من موافقم كه نكته ای كه می خواهید به آن برسید ، باید بدانیم كه قربانی راحت در رابطه با چه كسی با او صحبت می كند. "[Boldface اضافه كرد. ]

شواهد زیادی وجود دارد مبنی بر اینکه محکومیت پنهان برادر جکسون از کلیساهای دیگر کاملاً اشتباه است. اما حتی درست هم بود ، به سختی JW باعث نمی شود که هرگونه خدمات آن را در یک تالار عمومی اعلام کند.

برادر جکسون توضیح می دهد که چرا جنایات را گزارش نمی کنیم

برادر جکسون پاسخ های خود را در مورد سیاست های قضایی اغلب صحیح می داند و بیان می کند که این حوزه مربوط به وی نیست ، اما در پاسخ به این س whyال که چرا به نظر می رسد ما در گزارش نکردن موارد کودک آزاری روشی را گزارش می کنیم ، به نظر می رسد او کاملاً متبحر است. او دلیل آن را نتیجه "معضلی" که بزرگان با آن روبرو هستند ، توضیح می دهد. به گفته برادر جکسون ، این معضل مربوط به نحوه استفاده از توصیه های کتاب مقدس است که در امثال 25: 8-10 و 1 پطرس 5: 2,3،XNUMX یافت می شود.

"آیا به یک دعوا حقوقی نزنید ، زیرا اگر همسایه شما را تحقیر می کند ، بعداً چه خواهید کرد؟  9 پرونده خود را با همسایه خود بخواهید ، اما آنچه را که به شما محرمانه گفته شده است ، آشکار نکنید ، 10 به طوری که کسی که گوش می دهد شما را شرمنده نمی کند و گزارش بدی منتشر می کنید که قابل یادآوری نیست. "(PR 25: 8-10 NWT)

گله خدا را تحت مراقبت خود قرار دهید ، و به عنوان ناظر عمل کنید ، نه تحت اجبار ، بلکه با میل خود در پیشگاه خدا. نه برای عشق به سود ناعادلانه ، بلکه مشتاقانه. 3 آنرا بر کسانی که میراث خدا هستند ، ندهید بلکه به گله تبدیل می شوید. "(1Pe 5: 2 ، 3 NWT)

وی در جمع بندی این جمله اظهار داشت: بنابراین این معضل معنوی است که ما داریم ، زیرا در عین حال می خواهیم اطمینان حاصل کنیم که به کودکان مراقبت می شود. بنابراین اگر دولت اتفاق بیفتد گزارش های اجباری ارائه می دهد که این معضل را برای ما آسانتر می کند زیرا همه ما یک هدف را می خواهیم ، به فرزندان به درستی مراقبت می شوند. "
این یک تاکتیک زیرکانه بود ، من مطمئن هستم که وکلای JW در آماده سازی این سوال معترض بودند. هیئت حاکمه می داند که آنها قصد پیروزی بر مردم دنیا را ندارند (اصطلاح آنها برای غیر JWs است) اما نگران این هستند که گله را بیگانه نکنند. گفته های جکسون اگر هم با اعتبار و هم به صورت سطحی مشاهده شود ، منطقی به نظر می رسد. با این وجود آنها دروغ هستند و قصد دارند دادگاه را به دور از دلیل واقعی عدم گزارش گمراه کنند ، که این بی اعتمادی اساسی به مقامات دنیای شیطان است و تمایل به عدم تحقیر سازمان "یهوه" با پخش لباس های آلوده ما است. امتناع رایج این است که گزارش دادن شاهد بدی برای جهانیان خواهد بود.
اگر سخنان برادر جکسون صادق است ، اگر در واقع بزرگان هنگام تصمیم گیری در مورد گزارش دادن یک جنایت ، این آیات را در نظر می گیرند ، پس فکر می کنید که کجای آن مسیر پیدا می شود؟ هر زمان که به هر نوع پرونده قضایی وجود دارد ، به بزرگان دستور داده می شود که این پرونده را صادر کنند گله خدا را چوپان کنید کتاب (همچنین به عنوان کتابچه راهنمای بزرگان شناخته می شود) و قبل از جلسه تمام بخش های مربوطه را مرور کنید. در هر کجای کتاب به Proverbs 25: 8-10 هیچ اشاره ای نشده است. پیتر 5 اول: 3 فقط یک بار ارجاع می شود ، اما در رابطه با کنار هم بودن در جلسات بزرگان. هیچ یک از این موارد به هیچ وجه در مورد قضات اعمال نمی شود ، چه رسد به مواردی که شامل سوء استفاده جنسی از کودکان می شود.
دلیل خوبی برای این وجود دارد. هیچ یک از دو متن ارتباطی با گزارش دادن جرایم به "مقامات بالاتر" ندارد. (رومیان 13: 1-7)
ضرب المثل ها در مورد اختلافات حقوقی بین برادران صحبت می شود ، نه گزارش یک جرم. یک اسرائیلی که از جنایتی از قتل ، سوء رفتار جنسی یا هر نوع دیگری از نقض قانون موسی خبر داشت و با مخفی کردن واقعیت این جرم از سوی مقامات به عاملان کمک کرد ، پاسخگو بود. گزارشی از فصل جوشوا در 7 در مورد گناه اچان این موضوع را نشان می دهد. وی مرتکب این جنایت شد ، اما تمام خانواده وی از جمله فرزندانش به دلیل اینکه آنها از این امر آگاهی داشتند و آن را گزارش نکردند ، به قتل رسیدند. به طور خلاصه ، در قانون اسرائیل پیشینه قوی برای گزارش جرم به مقامات وجود دارد.
در مورد 1 پطرس 5: 3 این موضوع اصلاً در موارد قضایی اعمال نمی شود. این مربوط به سو the استفاده از قدرت توسط یک پیر به عنوان یک شخصیت معتبر است. آنچه واقعاً بر گزارش یا عدم گزارش یک پیر از جنایت حاکم است ، عشق است. عشق همیشه به دنبال مصلحت هدف خود است. برادر جکسون اصلاً به عشق اشاره نمی کند ، با این وجود این معضل اخلاقی که از آن صحبت می کند را برطرف می کند. بزرگترها به سادگی بررسی می کردند که چه چیزی به نفع کودک مورد نظر ، تمام کودکان در جماعت ، کودکان خارج از جماعت و حتی مرتکب جرم است.
برای اثبات اینکه برادر جکسون شاه ماهی قرمز به دادگاه انداخته است ، بگذارید - فقط برای بحث و استدلال - تصور کنیم که آنچه او می گوید درست است. بگذارید فرض کنیم بزرگان این دو کتاب مقدس را با توجه به شرایط پرونده برای تعیین اینکه آیا گزارش جنایت به نفع قربانی است یا نه ، وزن می کنند. آنها دو اصل را در نظر می گیرند و شرایط را می سنجند تا ببینند که به بهترین نحو می توان آنها را در هر مورد خاص به کار برد. بنابراین آیا نتیجه می گیرد که در بیش از 1000 مورد ، موردی وجود نداشته باشد که در آن شرایط حکم کند که اصول لازم است جرم گزارش شود؟ آیا این مساوی نیست که هزار بار یک سکه در هوا پرت شود و هر بار سر آن بالا بیاید؟ واقعیت این است که طی 60 سال گذشته حتی یک مورد در استرالیا وجود نداشته است که بزرگان ابتکار عمل را برای گزارش جرم سو abuse استفاده جنسی کودک به مقامات داشته باشند.
دیدن شهادت برادر جکسون به عنوان تلاشی برای گمراه کردن دادگاه و کاهش شدت اقدامات سازمان در بیش از نیم قرن دشوار است. برادر جکسون سوگند یاد کرد که "تمام حقیقت" و "چیزی جز حقیقت" را بگوید. او در اینجا موفق به انجام این کار نشده است.

آقای استوارت قانون دو شاهد را شکست می دهد

در حمایت از قانون دو شاهد ، برادر جکسون به نقل مشهور از متی 18: 15-17 اشاره می کند. او این واقعیت را کاملاً نادیده می گیرد که حتی در انتشارات ما ، ما تشخیص می دهیم که متی 18 در همه انواع گناهان اعمال نمی شود. این شامل گناهانی مانند تقلب و تهمت است که منجر به اختلافات بین برادران می شود. گناهان طبیعت جنسی صریحاً تحت پوشش متی 18 قرار نمی گیرند و دادگاه را گمراه می کنند و معتقدند که متی 18 در همه گناهان و امور قضایی اعمال می شود ، در ادامه برادر جکسون این سخنان عیسی را به قانون موزاییک پیوند می زند ، اما سپس - نشان می دهد که توسط مشاوران حقوقی به خوبی آماده شده است - اظهار می دارد که سنگسار که در قانون یهود با قاعده دو شاهد همراه است در مورد مسیحیت صدق نمی کند. او نشان می دهد که چگونه عیسی فقط آن قسمت از قانون موزاییک را که هنوز می توانست در نظام مسیحی اعمال شود ، وقتی قانون دو شاهد را به ما داد ، استفاده کرد.
با این حال ، آقای استوارت او را به دیوت ارجاع می دهد. 22: 23-27.

استوارت: "... و نمونه بعدی همان شخصی است که من به آن علاقه مند هستم ،" اگر به هر حال ، مرد با دختر درگیر در آن زمینه آشنا شد و مرد بر او غلبه کرد و با او دراز کشید ، مردی که دراز کشیده بود. با اوست که باید خودش بمیرد ، 26 و شما باید هیچ کاری با دختر نکنید. این دختر گناهی مرتکب مرگ نشده است. این مورد همان است که هنگامی که مرد به شخص خود حمله می کند و او را به قتل می رساند. 27 زیرا او در میدان با او ملاقات کرد و دختر درگیر فریاد زد ، اما کسی برای نجات وی وجود نداشت. بنابراین نکته این مثال آخر این است که شاهد ثانوی وجود ندارد ، آیا وجود دارد؟ از آنجا که زن در مزرعه است ، او فریاد زد ، و کسی نبود که او را نجات دهد. آیا شما این را قبول دارید؟

جکسکسون: "آه ، می توانم آقای استوارت را توضیح دهم که فکر می کنم نمونه ای از شاهدان یهوه تحت شهادت می بینید که توضیح داده اند که دو شاهد مورد نیاز در بعضی موارد می توانند شرایط باشند.

استوارت: "من به آن آقای جکسون خواهم رسید. اگر فقط یک قدم به یکباره به آن بپردازیم ، خیلی سریعتر و آسان تر خواهیم رسید. "

جکسون: "باشه."

استوارت: "قدم حاضر این است. بنابراین در آن مرحله توافق خواهید کرد که شاهد دیگری غیر از خود زن نبود. "

جکسون: "شاهد دیگری جز خود زن نبود ، اما این شرایط را به آن اضافه کرد."

استوارد: "بله ، شرایط به این دلیل بود که وی در این زمینه مورد تجاوز قرار گرفت."

جکسون: "بله ، اما آنها شرایط بودند."

استوارت: "و همین کافی بود ، که فقط یک شاهد وجود داشت ، با این وجود برای این نتیجه گیری که مرد را باید سنگسار کرد ، کافی بود."

جکسون: "بله"

استیوارت: "حالا ، اینطور است ..."

جکسکسون: "اما من فکر می کنم ما در مورد این نظر موافق هستیم."

استوارت: "حال ، اینگونه نیست كه اگر از عیسی درمورد پرونده ی سوءاستفاده جنسی سؤال شود ، او ممکن است به این بخش از تثنیه مراجعه كرده باشد ، و گفت كه نیازی به داشتن دو شاهد نیست؟"

جكسون: "ام ، من مطمئناً می خواهم از عیسی مسیح این سوال را كنم ، و در حال حاضر نمی توانم. من در آینده امیدوارم آه ، اما این یک سوال فرضی است که اگر پاسخی داشتیم ، می توانستیم از آنچه شما گفتید پشتیبانی کنیم. "

استوارت: "خوب این به یک معنا فرضی است ، اما آنچه من به آن سوق می دهم ، اساس کتاب مقدس است - و شما محقق ، من نیستم" - اساس کتاب مقدس برای قاعده دو شاهد واقعاً محکم است ، یا آیا جایی برای هیئت مدیره شما وجود ندارد که تشخیص دهد در موارد سوء استفاده جنسی نمی تواند اعمال شود؟ "

جکسکسون: "باز هم ، اگر من فقط می توانم این واقعیت را ذکر کنم که قبلاً تصدیق کرده ایم که شرایط نیز می تواند یکی از شاهدان باشد."

استوارت: "خوب ، من به آن خواهم رسید اما سوال من سؤال دیگری است. این است که آیا اساس کتاب مقدس به قانون دو شاهد در رابطه با موارد سوءاستفاده جنسی پایه و اساس مناسبی دارد؟ "

جکسکسون: "ما معتقدیم که به دلیل تعداد دفعاتی که بر این اصل در کتاب مقدس تأکید شده است ، انجام می شود."

به نظر می رسد که برادر جکسون احساس می کند که تعداد دفعاتی که در کتاب مقدس بر اصل دو شاهد تأکید شده است ، به این معنی است که احتمال استثنا در آن وجود ندارد. واقعیت این است که 5 بار در کل کتاب مقدس پیدا شده است: در مورد پرستش دروغین (د 17: 6). اختلافات بین فردی (د 19: 15-20 ؛ مت 18: 15-17) اتهامات علیه یکی از صاحب منصبان (2Co 13: 1؛ 1Ti 5:19). هرگز در مورد گناهان سو abuse استفاده جنسی یا تجاوز جنسی اعمال نمی شود.
آقای استوارت مبنای كتاب مقدس معتبر برای عدم رعایت قانون دو شاهد در موارد سوءاستفاده جنسی و تجاوز جنسی ، به برادر جكسون ارائه كرده است ، اما برادر جكسون احساس می كند كه این سوال فرضی است و تا زمانی كه او با عیسی مسیح را ملاقات كند ، نمی تواند تعیین كند. .
آیا اداره ارتباطات کانال ارتباطی خداوند است یا خیر؟ در اوایل شهادت ، برادر جکسون می گوید که بر اساس بررسی کلیه کتاب ها ، و نه فقط آیات برگزیده ، به تصمیمات خود می رسند. در اینجا نمونه ای عالی از همین روش ارائه شده است ، اما به نظر می رسد وی تمایلی به استفاده از آن ندارد. در عوض ، او سختگیرانه تلاش می کرد تا سنت JW را تثبیت کند.

شرم آور کسانی که از سازمان جلوگیری می کنند

برادر جکسون وقتی از وی درباره سیاست تفکیک سؤال می شود ، اظهارات دروغین می کند.

استوارت: "اگر کسی دیگر نمی خواهد به عنوان یکی از شاهدان یهوه شناخته شود ، پس از آن جدا شده است ، درست است؟"

جككسون: "خوب ، باز هم لطفاً اگر می خواهند اقدامی انجام دهند ، اما مطمئناً آزادی كامل دارند اگر نمی خواهند درخواست كنند كه به عنوان یكی از شاهدان یهوه به طور رسمی از بین بروند ، می توانند به هر كس كه می خواهند بگویند كه باشند. دیگر یک شاهد خداوند نیست. "

این فقط صحیح نیست اگر آنها به دو شاهد یا با هم و یا در زمانهای مختلف به طور جداگانه بگویند که دیگر نمی خواهند شاهدان یهوه باشند ، می توان یک اعلامیه رسمی از این بستر تهیه کرد که به معنای عدم سوءاستفاده است. "اطلاع رسانی در مورد عدم همکاری یا عدم تفکیکفرم "S-77-E" در زیر تفکیک زیرنویس دارای یک جعبه چکیده عنوان "استعفای دهان قبل از دو شاهد" است.
در توضیح تفکیک همانطور که در آن آمده است برای انجام اراده ی خداوند سازمان یافته است، برادر جکسون اظهار داشت: "نه ، این نمی گوید که آنها باید کاری انجام دهند. اگر در ادامه مطلب بخوانید می بینید که روندی وجود دارد. این حق را به شخص می دهد که به طور رسمی اعلامیه ای ارائه دهند که آنها دیگر شاهد شاهدان یهوه نیستند. "[اضافه شده است.
فراخواندن این "حق" یک سوء تعبیر ظالمانه است. از آنجایی که اعلامیه مورد نظر در جمله بندی خود و در نتیجه آن با آنچه که وقتی شخصی به خاطر ارتکاب گناه ناخوشایند از همکاری خارج می شود ، یکسان است ، آنچه در واقع برادر جکسون می گوید این است که شخص حق دارد توسط همه اعضاء گناهکار ناخوشایند قلمداد شود. این جماعت و او حق دارد که از طرف خانواده و دوستان شرمنده شود.
موارد واقعی در استرالیا وجود دارد که با سو m استفاده از قانون دو شاهد JW اجازه داده شد که سو ab استفاده کننده به عنوان یک عضو مورد تایید جماعت باقی بماند و به سو continueاستفاده ادامه دهد. عده ای که از این امر آسیب دیده اند ، خودکشی را جدی اندیشیده و یا در واقع اقدام به خودکشی کرده اند. دیگران ، به جای اینکه خود را بکشند ، ترجیح دادند از سازمان شاهدان یهوه استعفا دهند. نتیجه این بود که کاملاً از سیستم پشتیبانی مورد نیاز آنها قطع شود.
این معادل JW از انتخاب سوفی است.
برادر جکسون از سیاست جدا کردن به عنوان کتاب مقدس دفاع می کند. این دروغی است که خدایی را که ادعا می کند پرستش می کند ، بی آبرو می کند. این کلمه نه در کتاب مقدس دیده می شود و نه خط مشی در هر کجا یافت می شود. پرهیز از گناه فاحش یک چیز است ، اما پرهیز از این که کسی دور می شود چیز دیگری است.
شخصی که رسماً از سازمان استعفا می دهد در واقع از آن گریزان است. ما نمی توانیم چنین چیزی داشته باشیم. نمی توان از ما دوری کرد. ما اجتناب می کنیم. هیچ کس از ما دوری نمی کند. ما به آنها نشان خواهیم داد!
بنابراین ، اگر شخصی جرأت اجتناب از سازمان را داشته باشد ، ما اطمینان می یابیم که او مجازات می شود تا همه کسانی را که دوست دارد از او دوری کنند. و اگر این کار را نکنند ، تهدید می شوند که از خود دوری کنند.
برای نشان دادن اینکه سیاست جدایی طنز چقدر مسخره است ، بگذارید آن را با پرونده دوقلوهای برادری ، مری و جین نشان دهیم. در ده سالگی ، مری ، به دنبال خشنود کردن والدینش ، به عنوان یکی از شاهدان یهوه ، تعمید می یابد ، اما جین چنین نمی کند. وقتی پانزده ساله شدند ، مریم یکی از بزرگان این جماعت را به سوء استفاده جنسی از وی متهم می کند. جین ، همچنین رنج می برد اما می ترسد از راه برسد. فقط یک شاهد وجود دارد. بزرگان تصمیم می گیرند کاری را با برادر مورد نظر انجام ندهند که همچنان با احترام به خدمت ادامه می دهد. در سن 18 ، مری نمی تواند در همان سالن پادشاهی با متخلف خود قرار بگیرد و قبلاً درخواست استعفا به عنوان شاهد یهوه می دهد. اعلامیه ای انجام می شود اکنون همه دوستان و خانواده مری نمی توانند هیچ ارتباطی با او داشته باشند. با این حال جین ، که هرگز تعمید نیافته است ، حتی اگر او دیگر در جلسات شرکت نکند ، همچنان از روابط خانواده و دوستانش لذت می برد.
بگذارید ببینیم كه چگونه پولس ، با الهام از یك نوشت ، با افرادی كه خود را از او جدا می كردند ، برخورد كرد.

«زیرا دیماس مرا رها كرده است زیرا او به سیستم فعلی چیزها علاقه داشت و به تاسالونویكا رفته است. . " (2 تی 4:10)

"در اولین دفاع من هیچ کس به سمت من نیامد ، اما همه آنها مرا رها کردند - ممکن است پاسخگو نباشند." (2Ti 4: 16)

جالب است ، اینطور نیست؟ حتی یک کلمه به تیموتی درمورد برخورد با افرادی که از دانشگاه جدا شده اند ، نیست. هیچ توصیه ای به تیموتی یا گله های گسترده برای پرهیز از هر کسی که جرات کند از ما دور شود ، است. کسانی که پولس را در ساعت نیاز او رها کردند ، حتی در غیاب او مورد بخشش قرار گرفتند. او دعا كرد كه خداوند آنها را مسئول نكند. پروردگار ما عیسی هنگامی که در رنج و عذاب بود و به مرگ نزدیک بود دعا کرد ، "پدر ، آنها را ببخش ، زیرا آنها نمی دانند چه می کنند". ما به تازگی کنوانسیونی برگزار کرده ایم که به ما می گوید از عیسی تقلید کنیم. آیا نمی توانیم در قلب خود بفهمیم که این قربانیان ، جراحات وارده ای مضاعف هستند که توسط یک سیستم سفت و سخت و بی دقت بر اساس کاربرد نادرست کتاب مقدس و تمایل اشتباه به پنهان کردن گناهان ما از جهان مورد سو the استفاده قرار گرفته است؟
اگر هیئت حاکمه به عنوان "نگهبانان آموزه" برای شاهدان یهوه به صراحت گناهان خود را در برابر وزیر منصوب خدا ، مقام برتر سکولار اقرار نکنند (نگاه کنید به رومیان 13: 4) ، چگونه آنها و سازمان به طور کلی می توانند انتظار داشته باشند بخشش یهوه؟

یک تماس بیدار شونده از دست رفته است

سالها قبل ، من به یاد می آورم که از وکلا در شعبه آمادگی شاهدان یهوه را برای پرونده های مربوط به حضانت کودک و همچنین موضع ما در مورد انتقال خون آموخته ام. یادم می آید که از این مکاشفه ناراحت شده ام ، زیرا من همیشه اعتقاد داشتم که ما نباید بر اساس دستور عیسی مسیح در متی 10: 18-20 آماده شویم هنگام مراجعه به مقامات مدنی.

"چرا ، شما به خاطر من ، در مقابل فرمانداران و پادشاهان پنهان می شوید ، تا شاهد آنها و ملل باشید. 19 با این حال ، هنگامی که شما را تحویل می گیرند ، از اینکه چگونه یا با چه چیزی صحبت می کنید نگران نشوید. زیرا آنچه را که می خواهید صحبت کنید در آن ساعت به شما داده می شود. 20 زیرا کسانی که صحبت می کنند فقط شما نیستند ، بلکه روح پدر شماست که توسط شما صحبت می کند. "(Mt 10: 18-20 NWT)

من آموخته ام که نمی توان از پیامدهای نادیده گرفتن هرگونه دستور کتاب مقدس فرار کرد. این مورد در اینجا وجود دارد ، زیرا من این طرد از رد الهی را بهانه کردم ، با استدلال که شرایط برطرف کننده وجود دارد که برادران از این امر آگاه بودند که کار گسترده و مربیگری را از مشاور حقوقی JW توجیه می کند. اکنون می فهمم که چرا لازم بود. Matthew 10: 18-20 فقط در شرایطی اعمال می شود که موقعیت شخص کاملاً براساس حقیقت کلام خدا باشد. فقط در این صورت روح پدر ما می تواند از طریق ما صحبت کند.
کار گسترده ای که برادر جکسون قبل از این جلسه به طور واضح تحت آن قرار داده است ، شاهدان یهوه را از افشای عمومیت عدم موفقیت عظیم سازمان در حمایت از دستورالعمل اصلی خود نجات نداده است: این که خود را با عشقی که به اعضای خود نشان می دهد ، متمایز سازیم. (جان 13: 35)
در اینجا ما یک مرد در اوج ساختار سازمانی خود داریم ، مردی که به عنوان یکی از برجسته ترین مردان و اندیشمندان روحانی در اجتماع شاهدان یهوه نگاه می کرد. روبرو شدن با او یک دنیوی محض است[I] وکیل ، یک مرجع سکولار که در کتاب مقدس تبحر ندارد. و اما ، در مورد مسئله جدا کردن ، قانون دو شاهد ، و زنان به عنوان قاضی در جماعت ، این مرد دنیوی توانست عقاید یکی از اعضای هیئت حاکمه را شکست دهد و این کار را با استفاده از کتاب مقدس انجام داد! من مطمئن هستم که او توسط کسانی که درک درستی از کتاب مقدس داشتند ، مقدم بود ، اما این کتاب مقدس ، کلام خدا بود که استدلال مردان را شکست داد و روشهای سازمان را برای آنچه واقعاً هستند ، آموزه ها و آموزه های انسان نشان داد. . (دوم قرنتیان 2: 10-4)
حتی چند سال پیش نیز چنین نتیجه ای برای من غیرقابل تصور بود. اما اکنون می بینم که دلیل شکست سازمان این است که این سازمان نتوانسته است به کلام خدا وفادار بماند و تسلیم حکومت مسیح نشود. ترجیح می دهد به جای آن ، مانند بسیاری از همتایان خود در دنیای مسیح ، حکومت انسان. ما به مردان اجازه داده ایم - به نقل از برادر جکسون - "نگهبانان و نگهبانان آموزه های کتاب مقدس" باشند. به راستی ، ما به مردان اعتماد کرده و در نتیجه آنچه را که کاشته ایم ، درو می کنیم.

اخطاری از عیسی مسیح

بلافاصله پس از گفتن کلمات در متی 7:20 ، عیسی ادامه داد مردانی را توصیف می کند که گویی مانند وزیران خود مسیح هستند.

"بسیاری در آن روز به من خواهند گفت:" پروردگار ، پروردگار ، آیا ما به نام شما نبوت نکردیم ، و شیاطین را به نام شما بیرون راندیم و کارهای قدرتمند زیادی را به نام شما انجام می دهیم؟ "(مات 7: 22)

عیسی انکار نمی کند که این افراد واقعاً "به نام او نبوت کرده اند" و "شیاطین را به اسم او بیرون می کنند" و حتی "آنها کارهای بسیار قدرتمندی را به نام او انجام داده اند". با این وجود در آیه بعد می گوید: "من هرگز شما را نمی شناختم! از من دور شوید ، ای کارگران بی قانونی! "(متیو 7: 21-23)
"بی قانونی" این مردان مربوط به نافرمانی آنها از عالی ترین قانون ، قانون مسیح است. اینکه آیا ممکن است آنها به عنوان مجرم در دادگاه های سکولار شناخته شوند یا نه در این مرحله مهم نیست. آنها توسط عالی ترین دادگاه محکوم می شوند و مجازات قضایی مجازات خداوند را متحمل می شوند.
با این حال ، عیسی به ما حکمتی نمی دهد و نه حق قضاوت درباره روح هیچ انسانی را دارد. چنین قضاوتی توسط خداوند اختصاص یافته است. (2 تیموتیوس 4: 1) با این وجود ، او مسئولیت قضاوت در مورد شخصیت مردانی را که تصور می کنند ما را هدایت می کنند ، به ما تحمیل می کند ، بنابراین ما می توانیم تصمیم بگیریم که به آنها گوش دهیم یا توصیه های آنها را رد کنیم. به همین دلیل است که عیسی این هشدار را به ما می دهد و همچنین این روش ساده را برای سوزاندن پیامبران دروغین ، گرگ هایی با لباس گوسفند: ما باید به میوه های آنها نگاه کنیم. نتایج کلمات ، اقدامات آنها. (متی 7:15 ، 16 ، 22)
بنابراین اجازه ندهیم که به کلمات نگاه کنیم ، زیرا کلمات می توانند برای پوشاندن کارهای بد استفاده شوند. همچنین نباید از صداقت آشکار گوینده متقاعد شویم ، زیرا بهترین فریبکاران کسانی هستند که با فریب خود شروع می کنند.

"کسی که در پرونده قضایی او اولین شخص صالح است. . " (Pr 18:17)

"همه راه های انسان از نگاه خودش خالص است ، اما خداوند ارزیابی از ارواح را انجام می دهد." (PR 16: 2)

اگر شما یک شاهد یهوه هستید و هنوز مجال مشاهده همه شهادت های برادر خود را در کمیسیون سلطنتی نداشته اید ، من اکیداً توصیه می کنم با توجه به سخنان عیسی مسیح به همه ما این کار را انجام دهید. آنچه را که در اینجا نوشته شده است و آنچه را که خود مشاهده می کنید هنگام مشاهده و مراقبه در شهادت بزرگان منصوب ، در نظر بگیرید. ما هرگز نباید نوعی باشیم که سرشان را در ماسه فرو ببرند ، کوری را به عنوان شرط قابل قبول ایمان بپذیرند. اگر چنین کنیم ، پس وقتی عیسی هر یک از ما را به یک حسابداری فراخواند ، هیچ عذری نخواهیم داشت.

[I] شاهدان یهوه غیر شاهد را به عنوان دنیوی یا "جهان" ، یک اصطلاح ملایم و آزمایشی می دانند که همه را از مسیحیان واقعی متمایز می کند. از دیدگاه JW این اصطلاح در اینجا استفاده می شود.

موضع سازمان در مورد دروغ گفتن

خوانندگان این انجمن می دانند که من از مراجعه به یک جمله دروغین به عنوان دروغ خودداری می کنم. دلیل این امر این است که یک دروغ یک عنصر اخلاقی را با خود به همراه دارد. بعضی اوقات بیان حقیقت می تواند صدمه ای به همراه آورد ، در حالی که بیان اینکه یک باطل می تواند زندگی را نجات دهد. اگر دیدید که گروهی از اراذل و اوباش پس از دختر جوان در حال تعقیب و گریز برای آزار و اذیت خود هستند ، آیا این دروغ است که آنها را در مسیر اشتباه قرار دهند؟ این یک دروغ است ، اما دروغ نیست. دروغ گناه است.
تعریفی که توسط بینش کتاب می گوید:

"نقطه مقابل حقیقت. دروغ گفتن به طور کلی مستلزم گفتن چیزی نادرست برای شخصی است که حق دارد حقیقت را بداند و با هدف فریب دادن یا صدمه دیدن او یا شخص دیگری انجام دهد ، انجام می شود. "(آن-2 ص 244 دروغ)

برای اهداف بحث در مورد ، عبارت اصلی "شخصی است که حقایق را می داند" است. کتاب Insight در صفحه بعد با بیان این مطلب ادامه دارد:

وی گفت: "در حالی که دروغگویی بدخواهانه به طور قطع در کتاب مقدس محکوم شده است ، این بدان معنا نیست که شخص موظف است اطلاعات واقعی را به افرادی که حق داشتن آن را ندارند ، ابلاغ کند.

من اظهار می کنم که "دروغگویی مخرب" یک اصول شناسی است زیرا همه دروغگوها به معنای مخرب است. با این وجود ، موضوع اصلی در تعیین اینکه آیا شخصی که سؤالات را می خواهد شایسته دانستن حقیقت باشد نهفته است.
در اینجا موضع رسمی سازمان شاهدان یهوه در مورد هلاکت است:

"شاهد مومن هنگام شهادت ، مرتکب گناه نمی شود. شهادت او با دروغ پوشیده نیست. با این حال ، این بدان معنا نیست که وی موظف است اطلاعات کاملی را به کسانی که ممکن است بخواهند به مردم یهوه آسیب برساند ، وارد کند. "

این ممکن است نظر سازمان شاهدان یهوه باشد و این تفکر ممکن است برادر جکسون را در نحوه انتخاب شهادت خود راهنمایی کند. با این حال ، باید به خاطر داشت که او سوگند خورده است قبل از خداوند یهوه "برای گفتن حقیقت ، کل حقیقت و چیزی جز حقیقت نیست" این او نکرد.
وی در پاسخ مستقیم به این سوال كه آیا او معتقد است كه این كمسیون فقط به دنبال آن است كه چه كسی برای قربانیان سوء استفاده از كودكان داشته باشد ، راهی برای بهتر برطرف كردن این معضل جدی در جامعه استرالیا باشد. بنابراین ، وی اعتراف کرد که احساس نمی کند این مقامات به دنبال "آسیب رساندن به مردم یهوه به نوعی" هستند.
با توجه به این ، سخت نیست که برخی از گفته های دروغین وی را به غیر از دروغهایی که برای فریب مقامات در نظر گرفته شده است ، واجد شرایط كنیم. اگر این مقامات با این دروغ ها روبرو شوند ، احتمالاً می تواند تصمیمات خود را در نتیجه تضعیف تدابیر امنیتی كه در غیر این صورت از قربانیان فعلی و آینده سوء استفاده جنسی از كودكان محافظت می كند ، بكاهد. (خوشبختانه ، من مطمئن هستم که مقامات حق را با تمام فریب و ادعای شهادت JW ارائه شده در این جلسه دیدند.)
به همین دلیل است که من از عادت معمول خود مبنی بر اینکه دروغ را دروغ می نامم ، دور کردم.

Meleti Vivlon

مقالات Meleti Vivlon.
    109
    0
    لطفا نظرات خود را دوست دارم ، لطفاً نظر دهید.x