یک تغییر به ظاهر ناچیز در تفکر آموزه ای شاهدان یهوه در جلسه سالانه امسال مطرح شد. سخنران ، برادر دیوید اسپلین از اعضای هیئت مدیره ، خاطرنشان کرد: مدتی است که انتشارات ما مشغول استفاده از روابط نوع / آنتی تایپ نیستند. وی تأکید کرد که ما فقط باید از روابطی از نوع / آنتی تایپی استفاده کنیم که خود یهوه در آن قرار داده است و صریحاً در کتاب مقدس نامگذاری شده است. وی توضیح داد که دیگران ، مانند پوریتن ها ، باپتیست ها و جماعت شناسان ، مطالعه نوع شناسی را بسیار هیجان انگیز می دانند ، بنابراین جای تعجب نیست که دانش آموزان اولیه کتاب مقدس همان احساس را داشته باشند. وی درباره استفاده ما از "هرم مصر" که ما آن را "کتاب مقدس در سنگ" خواندیم در توضیح "قرون بشر" گفت. سپس برای نشان دادن نگرش مناسب که اکنون باید داشته باشیم ، وی از یکی از دانشجویان اولیه کتاب مقدس ، آرچ دبلیو اسمیت ، صحبت کرد که از مطالعه ابعاد هرم برای ترسیم موازی ضدیت با سرگرمی استفاده کرد. با این حال ، در 1928 ، چه موقع برج مراقبت برادر اسمیت پیروی از استفاده از "هرمی ساخته شده توسط مشرکان" را به عنوان یک نوع کنار گذاشت. "او اجازه داد تا عقل بیش از حد بر احساسات غلبه کند." (بگذارید فعلاً این سخنان را کنار بگذاریم ، زیرا آنها به زودی راهنمای ما خواهند بود.)
دیوید اسپلین در جمع بندی موضع جدید ما در مورد استفاده از انواع و پادتنها ، اظهار داشت برنامه نشست سالانه 2014:

"چه کسی تصمیم می گیرد که شخص یا یک رویداد نوع باشد ، اگر کلام خدا چیزی در مورد آن نگوید؟ چه کسی صلاحیت انجام این کار را دارد؟ جواب ما؟ ما نمی توانیم بهتر از نقل قول برادر عزیزمان آلبرت شرودر که گفت: "ما باید هنگام استفاده از حسابهای در کتابهای عبری به عنوان الگوی نبوغ یا انواع نبوت دقت کنیم که اگر این حسابها در خود کتب مقدس استفاده نشوند." این جمله زیبا؟ ما با آن موافقیم. "(به علامت 2 13 ویدیو مراجعه کنید)

سپس ، حدوداً در مارک 2:18 ، پس از آوردن مثال فوق الذکر از آرچ دبلیو اسمیت ، اسپلین می افزاید: «در چند وقت اخیر ، روند انتشارات ما این بوده است که به دنبال کاربردهای عملی رویدادها باشیم و نه برای انواع مختلفی که کتاب مقدس خود آنها آنها را به وضوح شناسایی نمی کنند. ما به سادگی نمی توانیم فراتر از آنچه نوشته شده است."

عواقب ناخواسته

بسیاری از ما بزرگترها با شنیدن این موضوع مطمئناً آرامش زیادی می بخشیم. ما برخی از انواع دیوانه وار و ضد انعطاف پذیری را یادآوری خواهیم کرد - مانند ده شتر راشل نماینده کلام خدا ، و شیر مرده سامسون که نماینده پروتستانتیسم است - و فکر کنید ، "در آخر ما شروع به بالا رفتن از همه آن بی حسی کردیم." (w89 7 / 1 ص. 27 به جز 17 ؛ w67 2 / 15 ص. 107 به جز 11)
متأسفانه ، آنچه بسیار کمتر متوجه خواهید شد این است که عواقب ناخواسته ای خیره کننده به این موقعیت جدید وجود دارد. کاری که هیئت دولت با این وارونگی انجام داده است این است که سنجاقها را از زیر آموزه اصلی ایمان ما بکشد: نجات گوسفندان دیگر.
به نظر می رسد اگر بخواهیم این حقیقت را بپذیریم که برادر اسپلین در گفتار خود ، بدون انعکاس کوچکترین اشاره به کنایه ، به گوسفندان دیگر اشاره مکرر داشته است ، از اعضای این هیئت اطلاع ندارند. به نظر می رسد که او خود از این واقعیت غافل است که کل آموزه ما درباره گوسفندان دیگر و امید زمینی به مسیحیان وفادار کاملاً و منحصراً بر اساس مجموعه ای از روابط نوع ضد نوع است که در خود کتاب مقدس یافت نمی شود. شواهدی که در ادامه این مقاله فاش خواهد شد نشان می دهد که ما دقیقاً همان کاری را انجام داده ایم که دیوید اسپلین گفته است نباید انجام دهیم. قطعاً ما "فراتر از آنچه نوشته شده است" رفته ایم.
این گزاره احتمالاً توسط بیشتر شاهدان که این بار برای اولین بار می خوانند ، از این دست رد خواهد شد. اگر شما یکی از آنها هستید ، فقط از شما می خواهم که شما این اثبات را به ما ببخشید ، براساس واقعیت هایی است که در انتشارات خود ما ایجاد شده است.
همانطور که اغلب به ما آموزش داده می شود ، آموزه گوسفندهای دیگر اولین بار در اواسط 1930 ها توسط JF Rutherford معرفی شد. با این حال ، تعداد بسیار کمی از ما تاکنون مقالات مورد نظر را خوانده ایم. بنابراین اجازه دهید ما این کار را انجام دهیم. ارزش وقت ماست ، زیرا این یک آموزش اصلی است؛ در واقع ، این یک مسئله نجات است.[I]

مهربانی او ، قسمت 1 - برج مراقبت ، آگوست 1، 1934

رادرفورد این ایده بحث برانگیز را با طرح دو موضوع با مقاله دو بخشی با عنوان "مهربانی او" ارائه می دهد.

"مسیح عیسی ، متقی ، بدکاران را نابود خواهد کرد. اما مهربانی یهوه مکان پناهندگی را فراهم کرده است کسانی که اکنون دل خود را به سمت عدالت سوق می دهند ، به دنبال پیوستن به سازمان خداوند هستند. مانند شناخته شده است به عنوان کلاس Jonadabزیرا Jonadab آنها را پیشگویی کرده است. "(w34 8 / 1 صفحه 228 par. 3)

اول توجه کنید که این مکان پناهندگی برای مسحان نیست ، بلکه برای یک طبقه ثانویه معروف به "Jonadabs" است.

وی گفت: «این شرط عاشقانه که توسط خداوند در زمان پیمان وفاداری اعلام شده است ، نشان می دهد شهرهای پناهنده مهربانی خداوند را پیشگویی می کنند برای حمایت از مردم از حسن نیت در طول آرمگدون… ”(w34 8 / 1 صفحه 228 par 4)

"اکنون خدا به مردم خود آگاه شد که کلمه گفته شده توسط او ، همانطور که در تثنیه ثبت شده است ، از زمان آمدن مسیح عیسی به معبد ، اعمال می شود. [حدود 1918][II] ممکن است انتظار داشته باشیم که آن را پیدا کنیم مقررات شهرهای پناهنده ، همانطور که در پیشگویی ها آمده است ، یک تحقق ضد نفقه دارند با نزدیکی به زمان گرفتن پیروان وفادار مسیح عیسی به میثاق پادشاهی. "(w34 8 / 1 صفحه 228 پاراگراف 5)

یک نفر باقی مانده است که تعجب کنیم که چگونه "خداوند ... به مردم خود معلوم كرد" این رابطه ضد هوشیاری. رادرفورد اعتقاد نداشت كه از روح القدس برای آشكار كردن حقایق استفاده می شود ، اما خداوند از زمان 1918 از فرشتگان برای صحبت با جماعت خود استفاده می كرد.[III]
ما می توانیم این لغزش رادرفورد را بهانه کنیم که شهرهای پناهنده شده در پیشگویی ها قرار داشتند. آنها یک ماده قانونی بودند ، اما در هیچ پیشگویی کتاب مقدس ذکر نشده است. با این حال ، اکنون ما یک تحقق ضد دینی دوم داریم. اول ، طبقه Jonadab ، و در حال حاضر شهرهای ضد پناه پناهندگی.

وی گفت: "استقرار شهرهای پناهنده برای کسانی که باید به آنها احتیاج داشته باشند ، توجه داشت که خداوند برای حفاظت و پناهندگی خود در مواقع پریشانی فراهم کرده بود. این بخشی از پیشگویی بود ، و به عنوان یک پیشگویی ، باید در روزهای بعدی و در هنگام آمدن موسی بزرگ ، تحقق خود را داشته باشد. "

چه نمونه ای فوق العاده از استدلال دایره ای ارائه شده است! شهرهای پناهنده نبوی بودند زیرا آنها كاربردی نبوی دارند كه ما می دانیم چون نبوی بودند. سپس رادرفورد بدون اینکه تلاش کند در جمله بعدی بگوید ادامه می دهد:

"در 24th روز فوریه ، AD 1918 ، به لطف پروردگار و آشکارا با مشروعیت برجسته او و جهتشدر لس آنجلس برای اولین بار پیام "جهان به پایان رسیده است. میلیون ها اکنون زندگی می کنند هرگز نخواهد مرد" تحویل داده شد ، و پس از آن آن پیام توسط کلمه به دهان و با انتشار چاپ شده در سراسر "مسیحیت" اعلام شد. در آن زمان هیچ کس از خدا به طور کامل موضوع را درک نکرده است. اما از آنجا که به داخل معبد آورده شده اند ، می بینند و می فهمند که کسانی که روی زمین زندگی می کنند و نمی توانند بمیرند ، کسانی هستند که اکنون "وارد ارابه می شوند" ، همانطور که جوناداب به دعوت یهو با ارابه ی ارابه وارد ارابه شد. "( w34 8 / 1 صفحه 228 به جز 7)

کسی نمی تواند کمک کند اما از غافل ناشناخته مرد شگفت زده می شود تا یکی از بزرگترین تحقیرهایش را بگیرد و آن را به یک پیروزی تبدیل کند. سخنرانی 1918 که او از آن به عنوان "جهت آشکار" خدا یاد می کند بزرگترین شکست وی بود. این پیش فرض ساخته شده بود که 1925 شاهد رستاخیز ارزشهای باستانی - مردانی مانند پادشاه داوود ، موسی و ابراهیم - و شروع آرماهدون است. اکنون ، تقریباً یک دهه پس از شکستگی 1925 ، او هنوز هم از الهام گرفتن از طرف خدا آمیز است. با این حال می دانیم که میلیون ها نفر در 1918 زندگی می کنند. حتی تلاش رادرفورد در اینجا برای معرفی تاریخ شروع از 1918 به 1934 یک شکست آشکار در پرتو تاریخ است. میلیون ها نفر که در آن زندگی می کردند مردند.
پاراگراف 8 لحظه نمایش پول است ، اما رادرفورد درخواست وی برای دریافت وجوه را به مؤمنین محدود نمی کند.

"دستور خداوند این بود که باید چهل و هشت شهر و حومه به لویان داده شود. این نشان می دهد که مردمان "مسیحیت" حق ندارند بندگان یهوه و بویژه شهدای مسح او را از سرزمین جمع کنید ، اما باید اجازه دهد آزادی فعالیت آنها و مقدار معقولی برای نگهداری آنها این همچنین نتیجه گیری را پشتیبانی می کند که افرادی که ادبیات به دست می آورند ... باید چیزی را برای پرداختن به هزینه انتشار به شما کمک کنند ... "(w34 8 / 1 ص. 228 پاراگراف 8)

نتیجه گیری که اعضای کلیساهای مسیحیت "باید مبلغ معقول و منطقی را برای نگهداری از کلاس کشیشی جی جی ممکن باشد ، برای بعضی از افراد فرخنده به نظر می رسد ، اما همچنین حاکی از قطع رابطه ای نگران کننده با واقعیت است. همچنین این یک خطر مشترک را با روابط معمولی - ضد دینی متضاد در معرض خطر قرار می دهد: کجا متوقف می شود؟ اگر بین A و B یک رابطه واقعی وجود داشته باشد ، پس چرا بین B و C نیست و اگر C ، پس چرا D نیست ، و بر روی و روی پوچ آگهی. این دقیقاً همان کاری است که رادرفورد در پاراگراف های بعدی به انجام آن می پردازد.
در بند 9 به ما گفته می شود که شش شهر پناهنده وجود داشته است. از آنجا که شش نماد ناقص بودن است ، این تعداد در اینجا بیانگر "تأمین خداوند برای پناهندگی در حالی است که شرایط ناقص هنوز بر روی زمین وجود دارد."
سپس در بند 11 به ما گفته می شود که چرا شهرهای پناهنده اسرائیلی نماینده سازمان شاهدان یهوه هستند.

وی گفت: "این شهرهای حفاظت از سمبل سازمان کسانی بودند که کاملاً به خدا و خدمات معابد وی اختصاص دارند. جای دیگری نبود که قاتل بتواند پناهندگی یا امنیت پیدا کند. این اثبات قوی است که طبقه Jonadab که به روز انتقام پناه می برد ، باید آن را فقط در ارابه Jehu پیدا کند ، یعنی در سازمان یهوه ، یعنی کدام سازمان مسیح عیسی رئیس و کاهن اعظم است. "(w34 8 / 1 صفحه 229 به جز 11)

جناداب هرگز از شهر پناهندگی استفاده نکرد ، اما طبقه Jonadab به آنها احتیاج دارد. Jonadab به دعوت خود به ارابه ی Jehu صعود کرد ، نه به این دلیل که او قاتل بود. بنابراین ارابه Jehu نوعی برای سازمان ضد انضباطی شاهدان یهوه است. کلاس Jonadab اما وظیفه مضاعف را هم به عنوان Jonadab ضد خلقی و هم آدم کش های ضد مذهبی انجام می دهد. همه این فرض Scriptturally پشتیبانی نشده است اثبات قوی ؟!

وی افزود: "پس از رسیدن بنی اسرائیلی ها به کنعان ، شهرهای پناهندگی برپا می شوند ... به نظر می رسد این مطابقت دارد زمان شروع کار الیزه-جو… .در 1918 عیسی بقایای وفادار خود را پس از آن بر روی زمین در کنار رودخانه ضد جبهه جردن و در "سرزمین" یا شرایط پادشاهی آورد ... کشیشی که کشتی پیمان را عهده دار بود ، اولین کسانی بودند که وارد آبهای اردن شدند و ایستاد. تا هنگام عبور مردم از خشکی رودخانه بگذرید. (جاش. 3: 7 ، 8 ، 15 ، 17) قبل از اینکه بنی اسرائیلی ها از رود اردن عبور کنند ، موسی ، به دستور خداوند ، سه شهر پناهگاه را در سمت شرق رودخانه منصوب کرد. به همین ترتیب قبل از جمع آوری بقایا در معبد ، خداوند باعث شد پیام خود را "میلیون ها نفر در حال زندگی هرگز نمی خواهند بمیرند" تحویل دهند ، به این معنی که آنها باید مطابق شرایط اعلام شده توسط خداوند باشند. همچنین اعلامیه ای مبنی بر پایان کار الیاس آغاز شد. این دوره انتقال از الیاس به اثر الیزه بود که توسط پیروان وفادار مسیح عیسی انجام می شد. "(w34 8 / 1 صفحه 229 par 12)

در این بند یک لژیون مجازی از antitypes وجود دارد. ما یک اثر الیاس ضدیت با خاتمه داریم. و کارهای الیستا ضد پادشاهی همزمان با یک اثر ضدیت با هوو شروع می شود. همچنین رودخانه جردن ضد جبهه و یک پادگان برای کشیش هایی که کشتی را حمل می کنند وجود دارد و برای خشک شدن آن در رودخانه مکث می کند. در مورد سه شهر پناهنده در ضلع شرقی رودخانه ، برخلاف سه شهر دیگر در ضلع غربی ، موضوعی ضددردانه وجود دارد. برخی از این ارتباط با آنتی استپ که پیام "میلیونها اکنون در حال زندگی هرگز نمی خواهند بپیوندند" ارتباط دارد.
شاید خوب باشد که لحظه ای در این مقطله مکث کنیم و به اخطار برادر اسپلین تجدید نظر کنیم که نباید انواع و مضامین ضد را قبول کنیم. "در جایی که خود کتب مقدس به طور واضح آنها را به عنوان چنین مشخص نمی کند. ما به سادگی نمی توانیم فراتر از آنچه نوشته شده است.این دقیقاً همان کاری است که رادرفورد در اینجا انجام می دهد.

رسیدن به قلب مسئله

از پاراگراف 13 از طریق 16 ، رادرفورد شروع به بیان نکته اصلی خود می کند. آنهایی که به شهرهای پناهنده گریختند ، قاتلانی ناخواسته بودند. آنها فرار کردند تا از خشم انتقام خون بگریزند - معمولاً بستگان نزدیک آن مرحوم که حق قانونی قتل قاتل را در خارج از شهر پناهگاه داشت. در روزگار مدرن ، کسانی که خواهان قتل مردانی نیستند ، کسانی هستند که در خونریزی خود از عناصر سیاسی و مذهبی زمین حمایت کرده اند.

"در بین یهودیان و" مسیحیت "کسانی وجود داشته اند که هیچ گونه همدلی با چنین رفتارهای ناعادلانه ای نداشته اند ، اما با توجه به شرایطی مجبور شده اند تا حداقل تا حدی مشارکت و حمایت از این افراد متخلف را داشته و از این رو باشند. که ناخواسته یا ناآگاهانه مقصر ریختن خون هستند. "(w34 8 / 1 p. 229 par. 15)

این قاتلان ناخواسته باید یک وسیله فرار ضد شرعی داشته باشند که مربوط به شهرهای پناهنده در اسرائیل و "خداوند با مهربانی خود چنین شرطی را فراهم کرد که برای فرار آنها لازم است." (w34 8 / 1 ص. 229 به جز 16)

مطمئناً ، اگر یک قاتل متخاصم به شهر پناهنده ضد هوایی احتیاج داشته باشد ، باید یک "انتقام جویان" ضد هواداری نیز وجود داشته باشد. بند 18 با این کلمات باز می شود: "چه کسی" انتقامجو "است ، یا کسی که انتقام جویانه علیه این گونه افراد ستمگر اجرا می کند؟" پاراگراف 19 پاسخ می دهد: "بزرگترین نژاد بشر از بدو تولد عیسی است ... از این رو وی خویشاوند بنی اسرائیل بود." بند 20 می افزاید: "عیسی مسیح ، اعدام كننده بزرگ ، مطمئناً همه افراد خونخواه در آرماگدون را ملاقات خواهد كرد یا آنها را خواهد فتح كرد و همه مواردی را كه در شهرهای پناهندگی نیستند ، به قتل خواهد رساند." سپس پاراگراف 21 با گفتن اینکه در مورد شهرهای پناهنده ضد هوایی کدام شهرها را می پوشانید ، میخ پایین: "آنها ... که اکنون می توانند به شهر پناهگاه فرار کنند ، باید در آن عجله کنند. آنها باید از سازمان شیطان دور شوند و جای خود را با سازمان خداوند خداوند بگیرند و در آنجا بمانند. "
(اگر در این مرحله ، سخنان پولس را در عبرانیان 2: 3 و 5: 9 به یاد می آورید و می گویید ، "من فکر کردم که عیسی برای دوستانه خدا برای نجات و نجات است" ... خوب ... شما به وضوح دنبال نمی کنید. لطفا سعی کنید ادامه دهید.)
در مقاله ای که نه به عیسی بلکه به یک سازمان مذهبی به عنوان وسیله ای برای نجات بشر اشاره دارد ، ممکن است لحظه ای نادر و قطعاً طعنه آمیز از بینش نبوی در انتهای بند 23 وجود داشته باشد: "بیان ساده خداوند است که" دین سازمان یافته "، که بسیار نام این شخص را مورد توهین قرار داده است ، و کسانی که در آن در آزار و اذیت مردم مومن خود شرکت کرده اند و نام خدا را بدنام کرده اند ، بدون رحمت از بین می روند."

تمایز ساخته شده است

پاراگراف 29 بین دو طبقه مسیحیان تمایز قائل می شود و هرکدام انتظار شکل دیگری از نجات را دارند.

"از کتاب مقدس ظاهر نمی شود که شهرهای پناهنده به کسانی که عضو بدن مسیح می شوند اشاره ای دارند. به نظر نمی رسد دلیلی وجود داشته باشد که آنها باید. وجود دارد تمایز گسترده بین این افراد و کسانی که از طبقه ای می شوند که به عنوان "میلیون ها نفر که نمی خواهند بمیرند" شناخته می شوند ، به معنای آنهایی است مردم از حسن نیت که اکنون از خداوند خداوند پیروی می کنند اما به عنوان بخشی از فداکاری مسیح عیسی مسیح پذیرفته نمی شوند. "(w34 8 / 1 صفحه 233 پاراگراف 29)

در حالی که ادعا می کند که این "تمایز گسترده" بین "بدن مسیح" و "افراد با حسن نیت" مقدس است ، خواننده دقیق توجه خواهد کرد که هیچ کتاب مقدس به عنوان پشتوانه ارائه نشده است.[IV]
در پاراگراف آخر مطالعه ، مجدداً بدون هیچ گونه پشتوانه ای از کتاب مقدس استدلال می شود که مکاتبات و یا یک رابطه معمولی - ضد مذهبی در محل کار وجود دارد. بخش معمول ترتیب امور بود که در آن ابتدا میثاق در کوه هورب برپا شد ، سالها بعد که بنی اسرائیل در سرزمین کنعان مستقر شدند ، شهرهای پناهندگی مستقر شدند. بخش ضددولتی تمام شدن اعضای پیمان جدید بود که با ورود عیسی به معبد خود در 1918 آغاز شد. این روش نجات به پایان رسید و پس از آن شهرهای پناهجویانه ضد دین به جای خود قرار گرفتند. مورد دوم شرطی است که افراد ناخوشایند از حسن نیت - طبقه Jonadab - از انتقامجو ، مسیح نجات پیدا کنند. دلیل نامگذاری آنها "Jonadabs" این است که جناداب اصلی یک اسرائیلی غیر اسرائیلی بود ، (یک مسیحی غیرمجاز) اما به ارابه (سازمان یهوه) هدایت شده توسط Jehu ، یک اسرائیلی (یک مسیحی مسح شده مسیحی اسرائیلی) دعوت شد تا با او همکاری کند .

مهربانی او ، قسمت 2 - برج مراقبت ، آگوست 15، 1934

این مقاله با دو امید متفاوت برای نجات ، یکی آسمانی و دیگری زمینی ، شهرهای پناهنده پناهگاه را در آموزه فعلی ما گسترش می دهد.

"عیسی مسیح شیوه زندگی خداوند است ، اما همه مردانی که زندگی می کنند ، موجودات روحانی نمی شوند. گوسفندهای دیگری نیز وجود دارند که جزء "گله کوچک" نیستند. (w34 8 / 15 ص. 243 به جز 1)

در حالی که طبقه اول با یک امید آسمانی با خون مسیح نجات می یابد ، طبقه دوم با پیوستن به یک سازمان یا یک نام خاص از "دین سازمان یافته" ، شهودان خداوند ذخیره می شود.

"Antitepe از شهرهای پناهنده ، سازمان یهوه است ، و او برای حمایت از كسانی كه خود را به طور كامل در كنار سازمان خود قرار می دهند ، مقرر كرده است ..." (w34 8 / 15 ص. 243 پاراگراف 3)

در این مقاله دوم ، موازی های معمولی- ضدیت با هم ادامه دارند. مثلا،

وی گفت: "این وظایف لوییت ها در شهرهای پناهنده بود که به کسانی که پناه می آورند ، اطلاعات ، کمک و آسایش بدهند. به همین ترتیب ، وظیفه لوئیت های ضد هوادار [مسیحیان مسح شده] است که به کسانی که اکنون به دنبال سازمان پروردگار هستند ، اطلاعات ، کمک و آسایش بدهند. "

سپس ترسیم یک موازی معمولی- ضد هوشیار دیگر ، Ezekiel 9: 6 و Zephaniah 2: 3 به موازات "علامت در پیشانی" با مسح "اطلاعات هوشمندانه به آنها (Jonadabs) می دهند ..." موازی مشابه در پاراگراف 8 ترسیم می شوند. بین دوو 19: 3؛ Joshua 20: 3,9 و Isaiah 62: 10 برای نشان دادن این موضوع "طبقه کشیش ، به معنی بقایای مسح شده در حال حاضر بر روی زمین ، باید به مردم خدمت کند ... Jonadabs"
به طرز حیرت انگیزی ، موازی های معمولی- ضدیت حتی از ده طاعون نیز کشیده می شوند.

وی گفت: "در تحقق ضدیت با آنچه که در مصر اتفاق افتاد ، اخطار و هشدار برای حاکمان جهان قبلاً داده شده است. نه مورد از طاعون ضد انحصارى برآورده شده اند، و اکنون ، قبل از سقوط انتقام خدا بر اولاد و همه جهان ، پیش بینی شده توسط طاعون دهم ، مردم باید دستورالعمل و هشدار دهند. این کار فعلی شاهدان یهوه است. "(w34 8 / 15 صفحه 244 par. 9)

پاراگراف 11 مسئله اصلی را بوجود می آورد که مردان هنگامی که آن را به خود می گیرند برای ایجاد یک موازی نبوی که هیچکدام از آنها در نظر گرفته نشده بود ، ایجاد می کنند.

"اگر تصمیم بر این بود که قتل بدون بدخواهی بوده و اتفاقی بوده یا ناخواسته مرتکب شده است ، پس قاتل باید در شهر پناهگاه حفاظت پیدا کند و باید تا زمان کشیش کشیش در آنجا بماند." (w34 8 / 15 p. 245 شرط 11)

این به سادگی متناقض نیست. بدكسى كه در كنار عيسي به دار آويخته شد ، به طور تصادفى و ناخواسته كشته نشد ، اما هنوز هم مورد بخشش قرار گرفت. این کاربرد Rutherford فقط اجازه ورود گناهکاران ناخواسته را می دهد ، اما نمونه ای از پادشاه دیوید داریم که زنا و توطئه قتل متعاقب آن چیزی غیر از ناخواسته بود ، اما او نیز مورد بخشش قرار گرفت. عیسی هیچ فرقی بین درجه یا انواع گناه نمی گذارد. آنچه برای او اهمیت دارد قلب شکسته و توبه صمیمانه است. این به سادگی با شهرهای پناهنده موازی نیست ، به همین دلیل است که او هرگز آنها را به عنوان بخشی از خبر خوب نجات ذکر نکرد.
اما اوضاع در بند 11 حتی بدتر می شود.

وی گفت: "در هنگام مرگ كاهن اعظم ، قاتل ممكن است با ایمنی به محل زندگی خود بازگردد. به نظر می رسد که این امر به وضوح تعلیم می دهد که کلاس Jonadab [مانند گوسفندان دیگر] ، که با سازمان خدا پناه آورده و پناهنده شده است ، باید در ارابه یا سازمان پروردگار با بزرگ Jehu باقی بماند ، و باید با همدلی و هماهنگی با قلب ادامه یابد. خداوند و سازمان او هستند و باید با همکاری با شاهدان یهوه تا زمان دفتر ، وضعیت صحیح قلب آنها را ثابت کنند کلاس کاهن اعظم هنوز بر روی زمین تمام شده است. "(w34 8 / 15 صفحه 245 پاراگراف 11)

این نکته به اندازه کافی مهم است که نویسنده در بند 17 آن را تکرار کند:

"چنین [جانادابها / گوسفندان دیگر] مفاد عهد جدید را ندارند ، و زندگی تا زمانی که آخرین عضو طبقه کشیش نتواند دوره خاکی خود را تمام کند ، نمی تواند به آنها عطا شود. "مرگ کاهن اعظم" به معنای تغییر آخرین اعضای کشیش سلطنتی از انسان به ارگانیسم روح ، که از آرمگادون پیروی می کند. "(w34 8 / 15 صفحه 246 پارا 17)

از مسیح در كتاب مقدس به عنوان كاهن اعظم ما یاد می شود. (عبرانیان 2: 17) در هیچ کجای مسیحیان مسح شده ای که از آنها به عنوان یک کاهن اعظم یاد می شود ، به ویژه هنگامی که روی زمین هستند ، نمی یابیم. هنگامی که کاهن اعظم ما درگذشت ، او راه نجات ما را باز کرد. با این حال ، رادرفورد ایده دیگری برای نجات گوسفندان دیگر یا کلاس Jonadab دارد. او در اینجا یک کلاس فوق روحانی را خلق می کند. این روحانیت معمولی شما نیست به کلیسای کاتولیک. نه! این روحانیت متهم به نجات شما است. فقط وقتی که همه آنها - نه عیسی - درگذشتند ، می توان گوسفندهای دیگر را نجات داد ، البته اینكه گوسفندان دیگر نیز در یك پناهگاه ضدجنسی ، مذهب سازمان یافته ی شاهدان یهوه باقی مانده اند.
در اینجا با مشکل دیگری درباره آنتی تایپی نبوی ساخته شده روبرو هستیم: نیاز به خم شدن کتاب مقدس برای کارآیی آن. حتی اگر این حقیقت داشته باشد که نجات گوسفندان دیگر تنها هنگامی حاصل می شود که آخرین مسیحیان مسح درگذشت ، مسئله توالی وجود دارد ، زیرا نجات آنها با زنده ماندن از آرماهدون انجام می شود. Matthew 24: 31 به وضوح نشان می دهد که مسیح فرشتگان خود را برای جمع آوری برگزیدگانش می فرستد قبل از آخرالزمان. در واقع ، آماگدون حتی در متیو 24 نیز ذکر نشده است ، فقط علائم و وقایع پیش از آن است که آخرین مورد آن ، رستاخیز صالحان است. پولس به تسالونیاییان می گوید كه افراد زنده در پایان تغییر خواهند یافت و "همراه خود" جمع می شوند. (1 Th 4: 17) هیچ چیزی در کتاب مقدس وجود ندارد که نشان دهد برخی از برادران مسیح زنده مانده از آرماگدون زنده مانده اند و تنها در آن زمان به دست خواهند آمد. با این حال ، این واقعیت کتاب مقدس از برنامه رادرفورد بسیار ناخوشایند است زیرا این بدان معناست که نیاز به ماندن در داخل سازمان ، یعنی شهر پناهجوی ضد هوایی ، قبل از آرماهدون پایان می یابد. در صورت نیاز به ماندن در آن ، سازمان می تواند ما را از آماگدون نجات دهد ، قبل از آرماهدون تبخیر می شود؟ این کار فقط نخواهد کرد ، بنابراین رادرفورد مجبور است کتاب مقدس را مجدداً تفسیر کند تا بگوید برخی از مسح ها تا پس از آن دستگیر نشده اند تا کارهای موازی نبوی خود را که به شدت متناقض است ، انجام دهند.
این دستور کار در بند 15 کاملاً مشهود است.

"اگر پس از دریافت این چیزهای خوب از دست پروردگار ، هر مردی نیز پیدا شود که ورزش می کند آزادی شخصی بسیار، یعنی اینکه از مرزهای مهربانی خداوند که در زمان حاضر برای او ساخته شده است پیروی نکنید. با در نظر گرفتن آن او هنوز حق زندگی را ندارد [همانطور که طبقه کشیش انجام می دهد] ... او محافظتی را که خداوند برای او فراهم کرده است از دست می دهد. او باید به قدردانی از یقین و نزدیک آرماگدون [بخاطر داشته باشید ، این سالها 80 نوشته شده است.] ... و همچنین این واقعیت که بزودی کلاس کشیش [یک اصطلاح غیر کلامی دیگر] از روی زمین خواهد گذشت ... "(w34 8 / 15 ص. 245 پاراگراف 15)

"مسیح ، انتقامجو و مجاهد بزرگ [ضد ذات] ، هیچكدام از شركتهای Jonadab را كه خارج از مقررات ایمنی خداوند نیست ، در ارتباط با سازمان خود برای آنها ساخته است." (w34 8 / 15 p. 246 par. 18)

لرزیدن رادرفورد از جفت های نوع / آنتی تایپ هنوز خالی نیست. او در بند 18 ادامه می دهد و بعد به حساب سلیمان و شیمی می رسد. سلیمان شیمی را ملزم كرد كه بخاطر گناهان خود علیه پدر سلیمان ، داوود ، در شهر پناه بماند و یا دچار مرگ شود. شیمایی نافرمانی کرد و به دستور سلیمان کشته شد. عتیقه مسیح است ، به عنوان سلیمان بزرگتر ، و هر یک از کلاس های Jonadab که "اکنون در خارج از پناهگاه خود سرمایه گذاری کنید" و "پیش فرض از خداوند" Shimei ضد مذهبی هستند.

چه موقع شهر پناهگاه ضد هوایی شروع می شود؟

شهرهای معمولی پناهندگی فقط زمانی به وجود آمدند که بنی اسرائیل در سرزمین موعود مستقر شدند. سرزمین موعود ضد خیز بهشتی است که در آینده به وجود می آید ، اما این به سختی برای اهداف رادرفورد کار نمی کند. بنابراین ، جدول زمانی دیگر باید تغییر کند.

بنابراین پس از 1914 است ، که در آن زمان خداوند پادشاه بزرگ را پادشاهی کرد و او را برای فرمانروایی فرستاد. پس از آن است که شهر مقدس ، اورشلیم جدید ، که سازمان اولیای خدا است ، از بهشت ​​فرود می آید. این شهر مقدس است که محل اقامت خداوند است. (Ps 132: 13) زمان آن زمان است که "خیمه خدا با مردان است ، و او با آنها ساکن خواهد شد ، و آنها قوم او خواهند بود ، و خود خدا نیز با آنها خواهد بود و خدای آنها خواهد بود". (Rev. 21: 2,3)… تصویر نبوی از شهر پناهگاه قبل از آغاز سلطنت مسیح در 1914 نمی تواند کاربرد داشته باشد. ”(w34 8 / 15 صفحه 248 par. 19)

بنابراین خیمه خدا که در مکاشفه 21 به تصویر کشیده شده است: 2,3 صد سال گذشته با ما بوده است. به نظر می رسد که کل "عزاداری ، اعتراض ، درد و مرگ دیگر نخواهد بود" مدت مدیدی است که در پشت سر بوده است.

گوسفندهای دیگر شناسایی شدند

اگر شک در مورد هویت "گوسفندان دیگر" باقی مانده باشد ، در بند 28 حذف می شود.
"آن افراد از حسن نیت ، یعنی کلاس Jonadab ، گوسفندان" گله دیگر "هستند که عیسی از آن یاد کرد ، هنگامی که فرمود:" و دیگر گوسفندان من ، که از این دست نیستند: آنها را نیز باید بیاورم. و آنها صدای من را خواهند شنید. و یک چوپان وجود دارد. "(جان 10: 16)" (w34 8 / 15 ص. 249 به par. 28)
رادرفورد به ما می گوید که درها به امید آسمانی بسته شده اند. تنها امید باقی مانده برای زندگی روی زمین به عنوان بخشی از گوسفندان دیگر یا طبقه جناداب است.

"شهر پناهگاه برای مسح خدا نبوداما چنین شهر و مهربانی برای کسانی که باید نزد پروردگار بیایند فراهم کرده است پس از انتخاب کلاس معبد و مسح شده است. "(w34 8 / 15 صفحه 249 par. 29)

در اسرائیل باستان ، اگر یک کشیش یا لاوییت قاتل شود ، او نیز باید از تهیه شهر پناهندگی بهره ببرد. بنابراین آنها از مفاد معاف نبودند ، اما این مطابق با درخواست رادرفورد نیست ، بنابراین نادیده گرفته می شود. شهرهای پناهنده ضد هوایی برای طبقه کشیشی شاهدان یهوه نیست.

تمایز روحانیت روشن / بدعت

تا به امروز می گوییم که همه برابر هستیم و هیچگونه تمایز روحانی و عوام در سازمان شاهدان یهوه وجود ندارد. این به درستی صحیح نیست و سخنان رادرفورد نشان می دهد که صحیح نیست زیرا ما نام "شاهدان یهوه" را گرفتیم.

"توجه داشته باشید که این تعهد برعهده گرفته شده است کلاس کشیش برای انجام پیشرو یا خواندن قانون آموزش به مردم. بنابراین ، آنجا که یک شرکت از شاهدان یهوه وجود دارد ...رهبر یک مطالعه باید از میان مسحین انتخاب شود، و به همین ترتیب اعضای کمیته خدمات را باید از مسح گرفته گرفته شود.. .جناباد به عنوان یکی برای یادگیری در آنجا حضور داشت و نه کسی که باید تدریس کند .... سازمان رسمی یهوه در زمین شامل بقایای مسح شده اوست ، و باید Jonadabs [گوسفندان دیگر] که با مسحان قدم می زنند آموزش داده شود ، اما رهبر نباشند. همه اینها با خوشحالی می توانند طبق نظم خدا باشند. "(w34 8 / 15 صفحه 250 پاراگراف 32)

در خلاصه

آیا می توان شک داشت که کل آموزه گوسفندان دیگر - به عنوان مسیحیانی که با روح خدا مسح نشده اند ؛ کسانی که ندای آسمانی ندارند. کسانی که نباید از نمادها استفاده کنند. کسانی که عیسی را به عنوان واسطه خود ندارند. که فرزندان خدا نیستند. که فقط در پایان هزار سال به یک کشور مصوب رسیده است - کاملاً مبتنی بر اعتقاد مشکوک ، متناقض و کاملاً کتب رادرفورد است مبنی بر اینکه مکاتبات ضد اخلاقی با شهرهای پناهنده اسرائیلی باستان وجود دارد. راترفورد به نقل از عضو هیئت دولت دیوید اسپلین ، به وضوح "فراتر از آنچه نوشته شده است" پیش می رود.
اکنون ، اگر به دنبال این مکاشفه هستید و به دنبال ایمان خود لنگر انداخته اید ، ممکن است استدلال کنید که "آن زمان بود ، اکنون اکنون". مطمئناً نور ، اصلاح و تعدیل جدیدی در این دکترین وجود داشته است. بنابراین ، در حالی که ما دیگر درخواست ضدیت را نمی پذیریم ، از کتاب های دیگر می دانیم که گوسفندهای دیگر دقیقاً همان چیزی هستند که می گوییم آنها هستند. اگر چنین است ، پس از خود بپرسید که این متون اثبات چیست؟ از این گذشته ، این یک دکترین اصلی است. مطمئناً شما می توانید اثبات كتاب مقدس سختی را ارائه دهید كه شامل انواع ساخت و آنتی تایپ ها نباشد تا به كسی ثابت كنید كه اعتقاد شما مبتنی بر حدس و گمان نیست ، بلكه كتاب مقدس است.
خوب ، اجازه دهید آن را امتحان کنید. "سایر گوسفندان" را در کتابخانه WT تایپ کنید. اکنون به فهرست انتشارات بروید. "فهرست 1986-2013" را انتخاب کنید. (ما با جدیدترین "نور جدید" شروع خواهیم کرد.)
قبل از کلیک بر روی "گوسفند دیگر" ، بیایید چیزی را امتحان کنیم. روی "رستاخیز" کلیک کنید. آیا متوجه دسته "بحث" می شوید؟ توجه کنید که تعداد مراجع وجود دارد؟ دسته بحث به طور معمول جایی است که شما می خواهید برای یک بحث کامل در مورد موضوع بروید. در زیر "رستاخیز" مقالات بحث 22 وجود دارد و این فقط برای دوره 28 ساله از 1986 تا 2013 است. من این را با موضوعات مرتبط دیگر امتحان کردم:

  • تعمید -> بحث -> 16 مقاله
  • روح القدس -> بحث -> 9 مقاله
  • میثاق جدید -> بحث -> 10 مقاله

اکنون آن را با "گوسفندان دیگر" امتحان کنید. قابل توجه ، اینطور نیست؟ به هیچ عنوان مرجع موضوع بحث نیست. این یک دکترین اصلی است! این یک مسئله نجات است! با این حال ، در مورد بحث اثبات و پشتیبانی از كتاب مقدس بحث نشده است.
ما باید به نمایه قبلی برگردیم که یک دوره زمانی از سال 55 را در بر می گیرد تا سه مرجع موضوعی ناچیز دریافت کنیم. هنوز هم اعدادی نیستند که حساب می کنند بلکه واقعیت ها هستند. بیایید نگاهی به عنوان اول داشته باشیم. چه حقایقی را برای کتاب مقدس ارائه می دهد تا تمام آنچه را که درباره رستگاری و نجات گوسفندان دیگر آموزش می دهیم ، اثبات کند؟

"در این مرحله عیسی ادامه اظهارات قابل توجه اما بزرگ دل را گفت:" و من گوسفندان دیگری نیز دارم که از این نوع نیستند یا "قلم" نسخه بین المللی جدید؛ نسخه انگلیسی امروز]؛ آنها را نیز باید بیاورم و آنها به صدای من گوش دهند و آنها به یک گله تبدیل می شوند ، یک چوپان. "(جان 10: 16) او را" گوسفندان دیگر "به چه کسی معرفی کرده است؟
4 از آنجایی که آن "گوسفندهای دیگر" از "این جمع" نبودند ، قرار نیست در میان اسرائیل خدا قرار بگیرنداعضای آن ارث معنوی یا آسمانی دارند. "
(w84 2 / 15 p. 16 پارس. 3-4 قلم اخیر برای "سایر گوسفند")

همه چیز مبتنی بر این فرض بی اساس است که "این برابر" نماینده اسرائیل خدا یا مسیحیان مسح شده است. برای اثبات این فرض چه مدارکی از کتاب مقدس ارائه شده است؟ هیچ یک. بگذارید دوباره این حرف را بزنم. هیچ یک!
هیچ چیزی در متن نیست که بتواند این را نشان دهد. در آن زمان عیسی با یهودیان که بیشتر مخالف بودند صحبت می کرد. او درباره اسرائیل خدا چیزی نمی گوید ، و به هیچ وجه نشان نمی دهد که با استفاده از این اصطلاح به شاگردان خود مراجعه می کند. این به مراتب بیشتر و بیشتر منطبق با متن است که او به یهودیان حاضر و گوش دادن به عنوان "این برابر" است. آیا او به گوسفندان گمشده خانه اسرائیل اعزام نشده است؟ (تن 9: 36آیا ممکن است گوسفندهای دیگری که او به آنها اشاره کرده است به "این گوسفند" مخلوط شوند تا یک گله زیر یک چوپان شوند ، جنبشهایی نیستند که بعداً پیروان او شدند؟
حدس و گمان؟ مطمئنا ، اما این نکته است. ما نمی توانیم به طور قطع بدانیم ، بنابراین ما بر چه مبنایی آموزه ای را بنا می کنیم که همان نجات بخشی را که مسیحیان در تلاش هستند مشخص می کند؟
رادرفورد با فراتر رفتن از آنچه نوشته شده و ایجاد روابط نادرست نوع / ضد نوع ، یک آموزه ساخت. آموزه "گوسفندان دیگر" ما هنوز بر اساس بنیاد گمانه زنی انسان ساخته شده است. ما انواع نبوی را رها کرده ایم ، اما سنگ بنیاد کلام خدا را جایگزین آن نکرده ایم. در عوض ، ما بر روی شن و ماسه بیشتر گمانه زنی های بشری کار می کنیم. علاوه بر این ، ما همچنان به ترویج ایده رادرفورد مبنی بر اینکه نجات به عضویت مداوم در سازمان و حمایت از آن بستگی دارد ، نه ایمان و اطاعت از عیسی مسیح.
شما ممکن است شخصاً آموزه گوسفندان دیگر را دوست داشته باشید. شاید باورتان بسیار راحت باشد. شاید احساس کنید که هرگز نمی توانستید به عنوان یکی از برادران مسح مسیح شناخته شوید ، اما نیازهای کوچک بودن یکی دیگر از گوسفندان چیزی است که می توانید به آن برسید. اما این فقط کاری نخواهد کرد. اشاره دیوید اسپلین به آرچ دبلیو اسمیت را بخاطر بسپارید. او از سرگرمی هرمی شناسی دست کشید زیرا "اجازه داد عقل بر احساسات پیروز شود."
بگذارید تسلیم احساسات و تمایلات شخصی نشویم ، بلکه در عوض اجازه خواهیم داد تا ما را به حقیقت نازل شده در کلام خدا در مورد امید واقعی مسیحیان راهنمایی کنند. این یک امید فوق العاده و بسیار مورد نظر است. چه کسی نمی خواهد در میراث مسیح سهیم باشد؟ چه کسی نمی خواهد یکی از فرزندان خدا باشد؟ این هدیه هنوز ارائه می شود. هنوز فرصت هست. تنها کاری که باید انجام دهیم پرستش در روح و حقیقت است. آنچه را که پدر دوست داشتنی ما ارائه می دهد ، بشناسید و بپذیرید. و گوش دادن به مردانی که به ما می گویند ما فقط اندازه گیری نمی کنیم ، متوقف شود. (جان 4: 23 ، 24؛ Re 22: 17؛ Mt 23: 13)
ما باید حقیقت را رها کنیم.
_________________________________________________
[I] این مقاله به ضرورت طولانی تر از حد معمول خواهد بود. این به این دلیل است که دو 1934 وجود دارد برج نگهبانی مقالات مطالعه درگیر هستند. مقالات قدیمی دو برابر بیشتر از مطالب مدرن در آنها کلامی داشتند ، بنابراین این مشابه بررسی چهار مقاله مطالعاتی به طور هم زمان است.
[II] براکت های مربع در کل مقاله به نقل قول ها اضافه می شوند تا هویت اسامی را روشن کنند یا به درک معنای یک عبارت کمک کنند.
[III] موضع رادرفورد در این تشریح شده است Watchtower ، 9/1 ص 263 بنابراین: "به نظر می رسد برای" بنده "[اساساً خود راترفورد] نیازی به داشتن مدافع مانند روح القدس نیست زیرا" بنده "در ارتباط مستقیم با یهوه و به عنوان ابزار یهوه و مسیح عیسی است برای کل بدن عمل می کند ... اگر روح القدس به عنوان یک مددکار کار را هدایت می کرد ، پس دلیل خوبی برای به کارگیری فرشتگان وجود نداشت ... به نظر می رسد کتاب مقدس به وضوح می آموزد که خداوند فرشتگان خود را راهنمایی می کند که چه کاری انجام دهند و آنها تحت نظارت خداوند در هدایت بقایای روی زمین در مورد روند اقدام. "
[IV] لازم به ذکر است که نامگذاری ها ، "طبقه معروف به" میلیون ها نفر که نخواهند مرد "،" مردم با اراده خوب "و" Jonadabs "مدتهاست که توسط شاهدان یهوه رها شده اند. با این وجود ، ناشران با تغییر نام طبقه بندی شده در "گوسفندان دیگر" ، تمایز طبقاتی را حفظ کرده اند. این نام جدید با نامهای قبلی مشترک است: فقدان كامل حمایت كتاب مقدس.

Meleti Vivlon

مقالات Meleti Vivlon.
    71
    0
    لطفا نظرات خود را دوست دارم ، لطفاً نظر دهید.x